1. اصل خدامحوری و عبادت خانوادگی
در زندگانی مشترک امیر مؤمنان و حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها)، تمام اعضای خانواده عاشق و شیفته پروردگار بودند. به فرموده امام علی (علیهالسلام): عشق به خداوند، آتشی است که بر چیزی نمیگذرد، جز آنکه آن را به آتش میکشاند و نوری خدایی است که بر چیزی پرتو نمیافکند، جز آنکه آن را غرق نور میکند. پس کسی که به خداوند عشق ورزد، همهچیز مُلک و ملکوت خویش را به او میدهد. هرگاه خداوند بخواهد بنده را گرامی بدارد، او را گرفتار عشق و محبت خویش میگرداند.
باری، آتش عشق پروردگار، آن خانه را غرق نور الهی و اعضای خانواده را شیفته پروردگار ساخته بود. در آن خانه ملکوتی، اتاقی ویژه نماز و مناجات با پروردگار قرار داشت که در آن، تنها قرآن کریم، شمشیر و فرش دیده میشد.
ابنابیالحدید، دانشمند بزرگ اهل سنت، درباره عبادتهای امیر مؤمنان علی (علیهالسلام) مینویسد: «علی (علیهالسلام) عابدترین و پُرنمازترین مردمان بود. از همه بیشتر روزه میگرفت و نمازهای مستحبی بر پا میداشت و همواره ذکر میگفت... و چه گمان میبری درباره مردی که پیشانیاش از بسیاری سجده، همانند زانوی شتر شده بود».
حسن بصری درباره عبادت محوری حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) میگوید: «در تمام دنیا عابدتر از فاطمه (سلاماللهعلیها) یافت نمیشد. او به حدی برای نماز و عبادت بر پا میایستاد که پاهایش ورم میکرد».
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) حتی در شیرینترین و خاطرهانگیزترین لحظههای زندگی نیز دل درگرو عشق خدا نهاد و در شب ازدواج خطاب به یگانه کفو و همتایش علی (علیهالسلام) فرمود: «انتقال از خانه پدرم به خانه خودم، مرا به یاد انتقال به خانه قبرم انداخت. تو را به خدا سوگند میدهم تا در این ساعات به نماز برخیزی تا امشب را باهم به عبادت پروردگارمان بگذرانیم».
پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآله) فردای آن شب از علی (علیهالسلام) پرسید: همسرت را چگونه یافتی؟! و حضرت علی (علیهالسلام) بیدرنگ فرمود: «نِعمَ العَونُ عَلی طاعَة اللهِ؛ بهترین یار برای اطاعت و بندگی پروردگار».
حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) هر شب پس از فراغت از وظایف خانهداری، چنان خالصانه بر سجاده به نماز میایستاد که پروردگار بدان بر فرشتگان مباهات میفرمود: «فرشتگان من، اینک بر سرور کنیزانم فاطمه بنگرید. بر درگاه من ایستاده، درحالیکه بندبند وجودش از خوف من لرزان است. او با تمام وجودش به عبادت من روی نهاده است. اینک شما را گواه میگیرم که پیروان و شیعیان او را از آتش ایمنی بخشیدم».
2. قرآن گرایی
روح و جان اعضای این خانواده با قرآن عجین گشته و تمام اخلاق و مرام اعضای خانواده فاطمی، قرآنی بود. تلاوت قرآن پدر خانواده، چنان در اوج بود که درباره او گفتهاند: «به خدا سوگند! هیچ فردی از قریش بیش از امام علی (علیهالسلام) قرآن نمیخواند».
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) شبانهروز با قرآن کریم انس داشت و به تلاوت آن عشق میورزید. آن حضرت بر تلاوت سورههای واقعه، الرحمن و حدید تأکید میکرد و میفرمود: «قرائت کننده این سه سوره در آسمانها ساکن فردوس خوانده میشود».
3. اصل ساده زیستی و زهد خانوادگی
فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها)، این اسوه بیمثال الهی، در طول زندگانی خویش هماره دعوتکننده بهسوی «وارستگی از دنیا و دلسپاری به خدا» بود، ولی نه دعوتی با زبان که دعوت با تمام وجود و در عمل؛ دعوتی که ارزش و تأثیرش در هدایت و تربیت پیروان، از هزاران دعوت زبانی بیشتر و اثرگذارتر است.
فاطمه (سلاماللهعلیها) در انتخاب میان دنیا و آخرت، سرای باقی را برگزیده و سیره زندگانی خویش را بر بیاعتنایی به دنیا و قناعت به حداقل نیازهای ضروری بنا ساخته بود. زندگانی دختر گرامی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در عین سادگی، لبریز از صفا، نشاط و زیباییهای معنوی بود.
ساده زیستی فاطمه (سلاماللهعلیها) نه از روی فقر و ناداری که برخاسته از اوج معرفت و غنای روحی آن حضرت بود. بهترین شاهد این مدعا، دورهای است که فدک در اختیار ایشان قرار داشت. فدک، سرزمین حاصل خیزی بود که میتوانست تمام گندم موردنیاز مدینه را تأمین کند. پسازآنکه پیامبر، بهفرمان خداوند، فدک را به دخترش بخشید، تمام درآمد آن در اختیار فاطمه (سلاماللهعلیها) قرار میگرفت، ولی این درآمد بسیار نتوانست صفا و سادگی زندگی ایشان را دگرگون سازد؛ چراکه فاطمه (سلاماللهعلیها) از دنیا رهیده بود و تمام حاصل فدک را فدای رضایت و خشنودی خداوند میکرد. باری، ساده زیستی فاطمه (سلاماللهعلیها) نه پی آمد جبر و تحمیل روزگار که رهاورد وارستگی او از دنیا و انتخاب عارفانه وی بود.
او وارستگی از دنیا را از پدری آموخته بود که در مقام تهذیب و تزکیه دخترش میفرمود: «دخترم، پدر و شوهر تو فقیر نیستند. خداوند، گنجینههای طلا و نقره زمین را به من عرضه کرد، ولی من آنچه را نزد پروردگارم باقی میماند، برگزیدم. دخترم، اگر ازآنچه پدرت (از حقیقت دنیا) میداند، آگاه شوی، دنیا از چشمت فرومیافتد».
آری فاطمه (سلاماللهعلیها) پرورشیافته رسول بود و درس ساده زیستی و وارستگی از دنیا را از آن اسوه حسنه فراگرفته بود. این گزارش تاریخی گواه این مدعاست:
عادت پیامبر چنان بود که سفرهایش را با دیدار فاطمه (سلاماللهعلیها) شروع و ختم میکرد. در یکی از این سفرها، فاطمه (سلاماللهعلیها) به یمن قُدوم پدر و همسر، برای خود دستبندی از نقره، دو گوشواره و یک گردن بند فراهم آورد و پردهای رنگین بر خانه آویخت. پیامبر بنا بر عادت همیشگی ابتدا به خانه فاطمه (سلاماللهعلیها) وارد شد، ولی پس از توقفی کوتاه، درحالیکه آثار گرفتگی و ناراحتی در چهرهاش آشکار بود، از منزل فاطمه (سلاماللهعلیها) خارج و روانه مسجد شد.
فاطمه (سلاماللهعلیها) که با کیاست خویش، علت ناراحتی پدر را دریافته بود، بیدرنگ پرده را باز کرد و به همراه زیورآلات نزد پیامبر فرستاد و پیغام داد که دخترت، سلام میرساند و میگوید: اینها را در راه خداوند به مصرف برسان.
پیامبر آنها را تحویل گرفت و فرمود: پدرش به فدایش باد! پدرش به فدایش باد! پدرش به فدایش باد! آل محمد را به دنیا چهکار؟! ایشان نه برای دنیا که برای آخرت آفریده شدهاند؛ هرچند تمام دنیا برای ایشان آفریده شده است. اگر دنیا بهاندازه بال پشهای نزد خداوند ارزش میداشت، جرعهای از آب آن را به هیچ کافری نمینوشانید و آنگاه برخاست و بهسوی فاطمه (سلاماللهعلیها) شتافت.
4. اصل ایثار و انفاق خانوادگی
کاوش و نگرشی کوتاه در شأن نزول سوره انسان که درباره اعضای خانواده حضرت زهراست، اصل «ایثار و انفاق خانوادگی» را در خانواده فاطمی به نمایش میگذارد: «و به عشق خدا مسکین و یتیم و اسیر را طعام میدهند (و میگویند): فقط برای رضای خداوند شما را اطعام میکنیم و در مقابل شما انتظار هیچ شکرگزاری و پاداشی را نداریم».
در روزگاری که فدک در اختیار حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) بود، تمام درآمد آنکه سالیانه تا صدوبیست هزار دینار طلا بود، تقدیم آن حضرت میشد، ولی فاطمه (سلاماللهعلیها) تنها بهاندازه کفاف و ضرورت خانواده از آن برمیداشت و بقیه را بین نیازمندان مدینه تقسیم میفرمود. بدینسان، روزی که درآمد فدک بهطور ماهیانه تسلیم حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) میشد، روز جشن و سرور فقیران مدینه بود.
5. اصل پاک نگهداری محیط خانه و خانواده از گناه
بالاترین هنر بانوی خانه، حفظ اعضای خانواده از حرام الهی است تا همیشه ارتباط خانواده و اعضای آن با عالم ملکوت برقرار باشد. این هنری است که حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) آن را به اوج رساند. آن حضرت در آخرین وصیتهای خویش به امیر مؤمنان علی (علیهالسلام) بر این معنا تأکید ورزیده است: «پسرعمو جان تا در خانه تو بودم، دروغی نگفتم، خیانتی نکردم و از دستورات (الهی) تو هیچگاه گامی فراتر ننهادم».
6. اصل جهادی و فدایی بودن تمام اعضای خانواده
فاطمه (سلاماللهعلیها) به همراهی همسرش علی (علیهالسلام)، تمام وجود و زندگانی خویش را وقف خداوند و رضایت او کرده بود. یگانه خانوادهای که تمام اعضای آن فداییان راه خدا بودند و در این راه تمام آبرو، دارایی و جان خویش را تقدیم داشتند، خانواده «علوی ـ فاطمی» بوده است.
7. اصل دفاع همهجانبه از حریم ولایت و امامت
فاطمه (سلاماللهعلیها) شیداترین پروانه شمع امامت بود؛ پروانه عاشقی که با سوختن و فدا سازی خویش، به همگان آموخت که امام بر حق چونان کعبه است؛ کعبهای که مردم باید بر گِردش طواف کنند؛ نه او بر گِرد مردم. این فاطمه (سلاماللهعلیها) بود که عاشقانهترین پاسداشت را از حریم امامت روا داشت. این فاطمه (سلاماللهعلیها) بود که یگانهترین اسوه دهی را در همرهی با ولایت ادا ساخت؛ همو که پهلویش شکست و در خون نشست، ولی لحظهای از یاوری ولی امر خویش از پای ننشست؛ همو که با فریادهای جگرسوز خویش، زیباترین شعار ولایتمداری را در گوش جان پیروان خویش طنینانداز ساخت: «ای ولی امر من، روحم به فدای روح تو و جانم سپر بلای تو! هماره همراه تو خواهم بود؛ چه در خیر و نیکی به سر بری و چه در سختی و بلا گرفتار شوی».
باری، پیشتازترین، خالصترین و کاریترین حمایت گر ولایت و امامت، فاطمه (سلاماللهعلیها) بود و هموست که باید اسوه ما در عرصه «ولایت محوری»، «محبت شناسی» و «حجت مداری» در این برهه از زمان باشد.
8. اصل دانشپژوهی خانوادگی
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) محیط خانه را به دانشگاهی بینظیر در عرصه آموزش معارف اسلامی بدل ساخته بود؛ از تعلیم فرزندان گرفته تا تعلیم مردمان و تشکیل کلاسهای دینی ـ علمی در خانه. او همچون پدرش، مربی اخلاق بود و معلم قرآن؛ مقامی که تنها از آنِ پیامبر و اهلبیت پاکنهاد اوست. او عمری را با تلاشی بیامان، درنهایت مهربانی و دلسوزی به تعلیم و تبلیغ معارف دین و تربیت دین باوران پرداخت.
این روایت تاریخی که گزارشگر آن مولای متقیان علی (علیهالسلام) است، نمایانگر جلوهای از رحمت بیکران و تلاش خستگیناپذیر فاطمه (سلاماللهعلیها) در مقام تعلیم و تربیت است:
روزی یکی از زنان مدینه خدمت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) رسید و گفت: مادر پیری دارم که در مسائل نماز، پرسشهای فراوانی دارد و مرا فرستاده است تا آن مسائل شرعی را از شما بپرسم.
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) فرمود: بپرس!
آن زن، مسائل بسیاری طرح کرد و برای هر یک از آنها، پاسخ شنید.
در ادامه گفتوشنود، زن از فراوانی پرسشها خجالت کشید و گفت: ای دختر رسول خدا، از اینکه فراوان خدمت میرسم و با پرسشهای فراوان شما را بهزحمت میاندازم، معذرت میخواهم.
فاطمه (سلاماللهعلیها) فرمود: بازهم بیا و هر آنچه سؤال برایت پیش میآید، بپرس! آیا اگر کسی اجیر شود که بار سنگینی را به بالای بام ببرد و به پاداش آن، صد هزار دینار طلا مزد بگیرد، چنین کاری برای او دشوار خواهد بود؟
گفت: خیر.
حضرت ادامه داد: من در برابر هر مسئلهای که پاسخ میدهم، بیش از فاصله بین زمین و عرش، جواهر و لؤلؤ پاداش میگیرم؛ پس سزاوار است که این کار بر من سنگین نیاید.
9. اصل عفت ورزی و عفاف محوری
روزی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از جمع مسلمانان حاضر در مسجد پرسید: چه روش و سیرهای برای زندگانی بانوان بهتر است؟
هرکس به فراخور معرفت خویش جوابی میداد، ولی هیچ جوابی پیامبر را قانع نمیساخت. در این هنگام سلمان فارسی که در آن روزگار پیرمردی باوقار و پر ذکاوت و در میان آن جمع، به لحاظ ایمان و معرفت بالاتر بود، با خود اندیشید که پاسخ این پرسش دقیق از سطح عمومی اندیشه مردان فراتر است. ازاینروی، در بحبوحه اظهارنظرهای گوناگون، خود را به خانه زهرا (سلاماللهعلیها) که متصل به مسجد پیامبر بود، رسانید و پاسخ پرسش پیامبر را از یگانه دخترش جویا شد. حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در پاسخ سؤال پدر فرمود: «برای زنان بهتر است که مردان نامحرم را نبینند و مردان نامحرم نیز ایشان را نبینند».
سلمان به جمع حاضر در مسجد بازگشت و پاسخ را مطرح کرد. پیامبر دانست که این پاسخ از خود سلمان نیست؛ ازاینرو پرسید: این جواب را از که آموختی؟
سلمان عرضه داشت: پرسش شما را از دخترتان زهرا (سلاماللهعلیها) پرسیدم و چنین پاسخ شنیدم.
پیامبر در این هنگام فرمودند: «پدرش به فدایش باد! بهراستیکه فاطمه (سلاماللهعلیها) پارهای از وجود من است».
این روایت معروف با عبارتهای گوناگون، در منابع پرشماری از کتابهای حدیثی، اخلاقی و تاریخی شیعه و سنی نقل شده است.
استفاده حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) از واژه «خیر»، خود گویای این حقیقت است که سیره یادشده، یک رُجحان و مزیت است. به دیگر سخن، حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) در مقام بیان امری ایده آلی و ترجیحی است؛ امری که رعایت آن رجحان و برتری دارد و تا وقتی ضرورتی پیش نیامده، عمل به آن بهتر و پسندیدهتر است.
در شرایطی که نیازی به ارتباط زنان با مردان نیست، بهتر آن است که بانوان خانواده با هیچ مرد نامحرمی تماس نداشته باشند و «خانه محور» باشند. این مسئله، رجحانی است و هرگز به معنای ممنوعیت قانونی حضور بانوان در جامعه نیست. از دیدگاه اسلامی، زنان میتوانند در صورت نیاز، با رعایت ارزشهای اسلامی و اخلاقی به عرصههای اجتماعی وارد شوند و هیچ منعی از آن نیست. بهعبارتدیگر، حکم بیانشده در روایت، یک توصیه اخلاقی ترجیحی است، نه یک حکم قانونی تکلیفی.
10. اصل حضور در اجتماع به هنگام ضرورت
پاره وجود رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) کاملترین اسوه و الگوی حیا، عفت و حجاب است. سخن از فاطمه (سلاماللهعلیها) است؛ فاطمهای که پدرش کانون همه حوادث سیاسی ـ اجتماعی آن روزگار بود و او در کنار پدر، چون مادری مهربان، در همه این صحنهها حضوری مستمر داشت. آری فاطمه (سلاماللهعلیها) در تمام عمر در صحنههای گوناگون اجتماعی حاضر بود؛ چه در دوران کودکی در شرایط طاقتفرسای مکه و حصر اقتصادی در شعب ابیطالب؛ چه در دوران پس از هجرت به مدینه و کشاکش جنگهای پُرشمار و حوادث بیشمار؛ و چه در خانه علی (علیهالسلام) که محل آمدوشد فراوان یاران خاص رسول بود. حضرت صدیقه طاهره (سلاماللهعلیها) در همه این صحنهها حضور داشت، ولی با همه این احوال، عفاف و حجاب او در اوج یگانگی و بیمثالی بود.
جلوههایی بسیار زیبا و دیدنی از رفتار و گفتار فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) در عرصه حجاب و عفاف گزارش شده است که حقیقت هر یک از این رفتارها و گفتارها، باید سرمشق دختران و زنان ما در زندگی قرار گیرد.
سیره رفتاری حضرت صدیقه طاهره (سلاماللهعلیها) نشاندهنده زیبا جلوههایی از حضور فعال آن حضرت در عرصه اجتماع است. برای نمونه، ایشان هر هفته، روزهای شنبه بهسوی مزار شهیدان اُحُد میشتافت و برای حمزه (علیهالسلام) و دیگر شهیدان آن نبرد طلب آمرزش و علو درجات میکرد.
فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) پس از هجران پدر، حمایت از امامت را وظیفه خویش دانست و در این راه از هیچ فداکاری و جان بازی دریغ نکرد و بارها و بارها در عرصه جامعه ظاهر شد و در جمع مردمان، خطبههایی بینظیر ایراد فرمود؛ خطبههایی در اوج فصاحت و بلاغت که فصیحان و بلیغان نامآور عرب را به شگفتی و شیفتگی واداشته است.
همان زهرایی که میفرماید: «برای زن بهتر آن است که نه او هیچ مردی را ببیند و نه هیچ مردی او را»، آنگاهکه مصالح کلی جامعه اسلامی را در خطر میبیند، بهسوی مسجد میشتابد و در حضور جمع کثیری از مردان مهاجر و انصار، غاصبان خلافت را به محاکمه میکشاند. چنین صحنههایی از سیره رفتاری آن حضرت، تأیید گر این حقیقت است که فرموده پیشگفته ایشان، امری رجحانی است که در شرایط ایدئال مصداق مییابد.
11. اصل تقسیمکار در خانه
زندگی مشترک علی (علیهالسلام) و فاطمه (سلاماللهعلیها) کاملترین اسوه در مسائل خانوادگی است. آنچه در خانه زهرا (سلاماللهعلیها) صورت میپذیرفت، جملگی از حکمت بیکران الهی الهام گرفته بود. تقسیمکار در این خانه نورانی، از دانش و حکمت نبوی سرچشمه میگرفت: تدبیر کارهای منزل بر عهده زهرا (سلاماللهعلیها) و تدبیر امور بیرون منزل بر دوش علی (علیهالسلام).
آن هنگام که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) چنین تقسیمکاری را به علی (علیهالسلام) و زهرا (سلاماللهعلیها) پیشنهاد فرمود، فاطمه (سلاماللهعلیها) خوشحالی و رضایت خویش را اینگونه ابراز کرد: «جز خدا کسی نمیداند از این تقسیمکار تا چه اندازه مسرور شدم؛ چراکه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است، بازداشت».
طرح پیشنهادی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) بیش از هر چیز، به استعدادهای طبیعی و تکوینی هر یک از مرد و زن بازمیگردد؛ طرحی که در عرصه وظایف خانوادگی، نه زنسالاری را تجویز میکند، نه مردسالاری را؛ بلکه دربردارنده تقسیمکاری عادلانه در سایهسار ایثار و صمیمیت خانوادگی است.
12. اصل برقراری ارتباط خانواده با مسجد
همجواری خانه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) با مسجد و انس تمام اعضای خانواده با مسجد و محراب و نمازگزاری آنها در مسجد، جملگی بر اصل «مسجدمحوری خانواده» تأکید میورزد.
13. اصل همسایه مداری
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در دعاهای خویش همسایهها را بر اعضای خانواده مقدم میداشت و میفرمود: «فرزندم، نخست همسایه و سپس خانه».
امیر مؤمنان علی (علیهالسلام) اهمیت همسایه خوب را تا بدان پایه میدانست که سفارش میکرد پیش از تهیه خانه، از همسایهاش پرسوجو شود. برای پیشگیری از اختلافها و برخوردها، از افراد میخواست با بستگانشان همسایه نشوند. آن حضرت، همسایه بد را بزرگترین خسارتها و سختترین گرفتاری میدانست. رازگویی به همسایه را ممنوع اعلام کرده بود و میفرمود: «کسی که همسایهاش را بر اسرار خود آگاه سازد، پردههای رازش دریده میشود».
فایده خوش همسایگی را «بسیاری همسایگان» و «مددرسانی به همسایگان در دشواریها» میدانست. همسایه را تنها هم سایه دیواربهدیوار نمیپنداشت، بلکه تا چهل خانه از هر سو را همسایه به شمار میآورد. میفرمود: «انسان بزرگوار،... همسایه را گرامی میدارد و کسی که همسایگانش را خوار کند، عزیز نشود».
14. اصل استفاده از لذتهای روا
استفاده از لذتجوییهای حلال بین همسران، بهره بردن از میوهها و خوراکیهای لذتبخش، همبازی شدن با کودکان، به مسابقه واداشتن فرزندان در عرصههایی مثل کشتی، شنا، اسبسواری و... مورد تأکید این زوج یگانه تاریخ، علی (علیهالسلام) و فاطمه (سلاماللهعلیها) بود. پدرِ خانواده فاطمی میفرمود: «دینباور باید شبانهروز خود را به سه بخش تقسیم کند: زمانی برای نیایش با آفریدگارش؛ وقتی برای فعالیت اقتصادیاش؛ فرصتی برای واداشتن نفس به لذتهایی که زیبا و حلال است».
بدانید ای بندگان خدا، پارسایان، هم در این دنیای زودگذر و هم در جهان آینده آخرت سود میبرند. پارسایان با اهل دنیا در دنیایشان شریک شدند، درحالیکه اهل دنیا در آخرت آنان شریک نشدند... در دنیا در بهترین مسکنها ساکن شدند و بهترین خوردنیها را خوردند. با اهل دنیا در دنیایشان شریک شدند و با آنان از پاکیزهها خوردند و نوشیدند و از بهترینها پوشیدند و در بهترین مسکنها ساکن شدند و با بهترین بانوان ازدواج کردند و بهترین مرکبها را سوار شدند. با اهل دنیا به لذت دنیا دست یافتند و فردا همسایگان خداوندند... پس ای بندگان خداوند، هر خردمند بهسوی این مکتب جامع، شیفته است.
منبع: حیدری کاشانی، محمدباقر. 1389. خانواده و تربیت مهدوی. بیجا: کانون مهدوی طلیعه ظهور.
منبع: مجله اشارات