مهارت های زندگی
  • 4563
  • 183 مرتبه
اهميت روزه از ديدگاه پزشكی (3)

اهميت روزه از ديدگاه پزشكی (3)

1399/02/09 01:25:37 ق.ظ

6- ادامه مبحث گذشته در مورد شستشوی مواد مسموم بدن به‌وسیله روزه

مسلمانی را در نظر آورید که یازده ماه تمام بدون وقفه نوها به بدنش وارد شده‌اند، ورود تازه‌ها از روی قاعده علمی و نظم بهداشتی نیست و برعکس خروج کهنه‌ها و فاسدها که به‌وسیله ریه، کلیه، کبد و پوست و... انجام می‌گیرد به‌حساب و نظم است.

ریه‌ها سموم را به نظم خارج می‌سازند و کلیه‌ها زهرها را به‌حساب دفع می‌کنند و کبد به ترتیب مخصوص آنها را دور می‌نماید، لاجرم انبارهای ذخیره‌ای، درست و مرتب پر نشده‌اند و متابولیسم شاید به‌صورت سوخته و نیم‌سوخته درآید و ایجاد بیماری‌های تغذیه‌ای از این نیم‌سوخته‌ها باشد که اگر به‌وسیله روزه گرفتن نظم و حسابی در کار ذخایر بدنی به وجود نیاید سبب پیدایش پیشامدهای ناگواری گردد و حتی در پایه‌های منابع ذخیره‌ای شکافی به وجود آید (این خود دلیلی نیز بر اثبات وجوب روزه‌داری است.)

برای صادرات بدن فرض کنید چرخ دندانه‌داری است و برای وارداتش نیز به همین نحو چرخ دندانه‌دار دیگری.

زمانی بدن به‌اعتدال و خوشی است که این دوچرخ دندانه‌هایی داشته باشند که خوب در یکدیگر جای گیرند و بچرخند اما دندانه‌های واردات چون حسابی و نظمی نداشته و خوردن و آشامیدن‌ها منظم نیست ولی دندانه‌های چرخ صادراتی به‌حساب است و از روی غرایز تعبیه گردیده لذا باید دندانه‌های چرخ وارداتی را با روزه‌داری تعمیر و منظم و پاک و روغن‌کاری نمود و این‌همه اعمال با یکی دو روز روزه متوالی انجام نخواهد پذیرفت.

اینکه می‌گوییم صادرات بدن مرتب و وارداتش نامیزان است راست می‌گوییم!

کلیه و کبد و ریه و پوست و... که ارگان‌های صادراتی‌اند همه به نظم اند، کلیه حتی فراموش نمی‌کند که آدمی در شب احتیاج به خواب دارد نباید برای ادرار کردن بیدار شود لذا به‌تناسب تاریکی و سنگینی خواب از ترشحات خود کاسته و کمتر ادرار به وجود می‌آید، پوست همین‌طور و ریه‌ها و کبد و...

اما واردات آن‌چنان نامنظم است که گاه آدمی بجای طیبات و غذاهای پاکیزه و حلال به دست خود غبارها، دودها، الکل‌ها، و ناشایست‌های دیگر را به‌حساب واردات کشور بدن به سویش سرازیر می‌نماید و درنتیجه حوض متابولیکی که طاق تحمل فشارها و صدمه‌ها را ندارد شکاف برداشته آدمی را بروز سیاه و روزگار سیاه می‌نشاند.

به‌عنوان مثال:

می‌دانیم در شهرها، بخصوص شهرهای صنعتی که هوای آلوده دارند و دارای مقداری گازهای فلزات سنگین مانند سرب و جیوه و آهن می‌باشد. این کارها از راه ریه‌ها همراه هوای تنفسی وارد بدن می‌شود و مثلاً سرب روی گلبول های قرمز خون انساج عصبی و استخوانی ثابت‌شده ایجاد کم‌خونی و عصبانیت و لاغری و دردهای استخوانی می‌کند و در صورتی که با گرسنگی ملایم (روزه)، اسید و ترشی خون بالا رود این مواد سمی گفته‌شده از محل‌های خود خارج شده وارد جریان خون گردیده از کلیه‌ها دفع می‌شوند یعنی در حقیقت پیوسته حوض متابولیکی گفته‌شده به دفع سموم اشتغال دارد.

بدن مانند منبع ذخیره‌شده‌ای است ازآنچه بنام خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها به آن وارد می‌شود و چون بسیاری از اعضاء برای دفع سموم در تلاش مداوم هستند لازم است به بدن فرصتی به‌منظور خوب عملی ساختن دفع سموم داده شود که جز با روزه‌داری و منظم ساختن کیفیت و کمیت مواد وارداتی به بدن صورت تحقق نخواهد پذیرفت!

 

سؤال: عوض شدن مایع و مواد بین بافتی و پاک شدن بدن از سموم در ماه رمضان این معنی را می‌دهد که خالق ما با این دستور مخلوق خود را سالیانه به‌طور مستمری یک ماه میهمانی کرده بقیه سال آنها را به خودشان وا‌می‌گذارد!

 

جواب: اعمال بدن بوسیله دو دستگاه تنظیم‌کننده بسیار مهم اداره می‌شوند. 1) دستگاه عصبی 2) دستگاه هورمونی یا غدد مترشحه داخلی.

دستگاه عصبی آن دسته از فعالیت‌های بدنی را که به‌سرعت تغییر می‌یابند اداره می‌کنند مانند حرکات ارادی- انقباض عضلانی و بسیاری از اعمال مترشحی غدد- دستگاه هورمونی با اعمال گوناگون سوخت‌وساز بدن پیوستگی داشته اعمال نظم‌دهنده سرعت واکنش‌های شیمیائی سلولها- ترتیب عبور مواد از جدار یاخته‌ها و سایر پدیده‌های متابولیکی سلولی مانند رشد و ترشح و.. را بعهده دارند، آنچه اهمیت دارد اثرات هورمونی است که بعضی در زمان کوتاهی حدود ثانیه اتفاق می‌افتد ولی بیشتر آنها پس از چند روز آغاز شده هفته‌ها، ماه‌ها و حتی سالها دوام می‌یابند. لذا چگونگی عمل دو دستگاه کنترل کننده عصبی و هورمونی اختلاف زیادی باهم دارند (غده فوق کلیوی- قسمت مغزی آن- و هیپوفیز خلفی با تحریکات عصبی ترشح خود را آغاز می‌کنند و به‌طور کلی اصلاح هر کدام برای اصلاح دیگری نافع است).

با توجه به اثرهای ماهیانه و سالیانه هورمون‌ها که حتی دوام اثرشان سالهای متمادی نیز در بسیاری موارد باقی است این نکته را روشن می‌سازد که:

با شرکت سالیانه- یک ماه- در ضیافتی که بنام پروردگار برقرار است می‌توان بقیه سال را به برکت میزبان معظمش در نعمت تعادل ترشحی و در نتیجه در نعمت سلامتی بسر برد. بدین ترتیب که هورمونی از هیپوفیز مقدار ترشح ادرار را متعادل می‌سازد.

(ه) باثبات رسیده که بین لوزالمعده و فوق کلیوی ارتباط بسیار نزدیکی برقرار است.

(و) محقق داشته‌اند به‌تدریج با بالا رفتن سن ترشحات هورمونی لوزالمعده کاهش می‌یابد ولی غدد فوق کلیوی هورمونی تولید می‌کند که مرور زمان در آن بی‌تأثیر است.

(ز) اخیراً ولادیمیرنیکی تین استاد بیوشیمی با سالها آزمایش و تجربه و تحقیق بر روی موشهای صحرائی باثبات رساند بوسیله گرسنه- نگه‌داشتن موش‌ها با متد مخصوص می‌توان عمر متوسط 5/2 ساله آنها را به چهار سال و نیم رساند، پرفسور نامبرده معتقد است که اگر غدد فوق کلیوی مدتی گرسنگی بکشند ناچار می‌شوند هورمون‌های اضافی را که موجب عدم تعادل شده‌اند بخورند ازاین‌رو:

اگر در طول سال پیشامدهای ناگواری اعم از سوء تغذیه یا غیرازآن تعادل ترشحات غددی را بهم زده باشند روزه می‌تواند تعادل مجددی بین آنها برای مدتها برقرار سازد.
و لذا آوردن این جمله معروف- یک روزه میهمان و صد ساله دعاگو- بجاست که: روزه‌دار یک ماه میهمان است و یازده ماه دعاگو.

 

 

منبع: تبیان