در شمارهٔ قبل با بیان مطالبی در خصوص «مراسم عزاداری از دیدگاه متوان دینی» بحث روانشناسی عزاداری آغاز گردید.
«چیستی عزاداری»، «بررسی معنای عزاداری در عرف عام و از دیدگاه روانشناسی» و «داغدیدگی» ازجمله عناوین این مقاله در شمارهٔ پیشین خیمه بوده است. روانشناسی از منظر یک روانشناس اجتماعی و بحث و بررسی در خصوص عزاداری بهعنوان یک مراسم اجتماعی، از سایر مباحث این مقاله میباشد.
مراسم عزاداری یک گروه اجتماعی
انسان موجودی اجتماعی است و بخش بسیاری از زندگی خود را در گروهها میگذراند. گروههای خانواده، مدرسه، همبازیها، همسالان، هم کاران، گروههای مذهبی، سیاسی، اجتماعی و...، از گروههایی هستند که ما معمولاً بخش جالبتوجهی از زندگی خود را با آنها میگذرانیم. گروههای مذهبی نیز در همین ردیف است و بهعنوان یک گروه سیاسی بررسی میشود.
تعریف گروه
گروه، متشکل از دو یا چند نفر است که باهم تعامل دارند؛ در اهدافی مشترکاند؛ روابط پایداری باهم دارند؛ به نحوی به هم وابستهاند و خود را عضوی از گروه تلقی میکنند (بارون و بایرن، 1977) از این تعریف، چند ویژگی برای گروه به دست میآید:
1- تعامل دارند.
2- وابستهاند؛ بهنحویکه آنچه برای یک فرد اتفاق میافتد، بر دیگران نیز مؤثر است.
3- روابط آنها پایدار است و چهبسا روزها و هفتهها و ماهها و سالها ادامه دارد و منشأ آثاری در جنبههای درازمدت زندگی، مثل ازدواج هم میشود.
4- اهداف مشترک دارند که برای رسیدن به آن باهم تلاش و همکاری میکنند.
5- این تعامل در قالب گروه، معمولاً بهگونهای نظاممند است که هر عضو، جایگاهی دارد و خودش و دیگران، او را در آن جایگاه میشناسند.
6- خود را بخشی از گروه میدانند.
گروه، با این تعریف و ویژگیهایی که ذکر شد، کارکردهای روانشناختی متعددی دارد؛ بعضی از آن کارکردها عبارتاند از:
1- بخشی از نیاز روانی ما به تعلق داشتن را برآورده میسازد.
2- با راحتی بیشتری به اهداف مشترک میرسیم.
3- دانش و اطلاعاتی به دست میآوریم که در بیرون گروه، برایمان میسّر نیست.
4- در مقابل دشمن مشترک احساس امنیت بیشتر برایمان حاصل میشود.
5- در ایجاد و تغییر احساسات و عواطف، باعث تسهیل اجتماعی ما میشود.
6- ویژگی جمعی بودن بعضی برنامهها، باعث ادامه و استمرار برنامه میشود.
7- به اعتماد نفس بیشتر فرد کمک میکند.
8- فواید جانبیاش مثل مشاورها، دوستیابیها، شغلیابیها، قرضالحسنهها، دیدوبازدیدها به هنگام بیماری و مشکلات، نیز از طریق گروههای مذهبی، حاصل میشود.
9- هنجارهای گروه (خوب یا بد)، معمولاً موردپذیرش همهٔ اعضا قرار میگیرد (افراد به جهت اهمیتی که برای گروه قائل هستند، از اختلافات کوچک میگذرند و گاهی بهواقع، تغییر نگرش میدهند.)
10- این گروهها میتواند شروع و مبنایی باشد برای شروع و شکلدهی کارهای تشکیلاتی آشکار و مخفی و انجام دادن کارهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و گاهی نظامی.
یکی از نمونههای این حرکت، اقدامات سید جمالالدین اسدآبادی بود؛ او از مراسم سادهٔ مذهبی شروع کرد و درنهایت، تشکیلاتی شکل داد که حکومت مصر، ناچار به اخراج ایشان از کشور مصر شد.
تمام کارکردهایی که برای گروههای اجتماعی ذکر شد، در گروههای مذهبی نیز وجود دارد. برای اجتناب از تفصیل، به توضیح آنها نمیپردازیم؛ امّا بسیاری از آن کارکردها را در قالب یک حدیث در سخنان امام علی (علیهالسلام) میخوانیم. آن حضرت میفرماید: «هرگاه کسی به مسجد رفتوآمد کند، یکی از بهرههای هشتگانه را نصیب خود خواهد کرد:
1- یافتن یک برادر دینی و دوستی که در مسیر الهی با او همراه باشد.
2- علمی جدید بر علوم او اضافه خواهد شد.
3- نشانهای از نشانهها و آیات محکم الهی بر او روشن خواهد شد.
4- رحمت مورد انتظارش را از جانب خدا دریافت خواهد کرد.
5- سخنی میشنود که باعث دوری و اجتناب او از پستیها میشود.
6- یا سخنی که موجب هدایت او به راه راست خواهد شد.
7- یا باعث ترک گناهی از خوف الهی میشود.
8- یا حجب و حیای او پیش دیگران، او را از گناه بازخواهد داشت.»
هیجانهای روانی ناشی از عزاداری
بیشترین و مهمترین تأثیری که مراسم عزاداری بر شرکتکنندگان دارد، تأثیرات روانی است و اکثر شرکتکنندهها نیز در پی همین نوع تأثیرات هستند. احساس لذتی خاص به آنها دست میدهد؛ آرامشی مییابند که در کمتر مجلسی و گروهی از نوع دیگر، حاصل میشود. چهرهٔ افراد عزادار، در مجالس عزاداری، غمبار میشود، گریه میکنند یا حالت گریه به خود میگیرند؛ امّا این غم از نوعی دیگر و متفاوت با غم و غصههای زندگی روزمره است. غم معنویت است، غم آخرت است. غم مظلومیت مظلومان است. غمی است که منشأ حرکت است و کنشگری اجتماعی افراد را افزایش میدهد نه کاهش؛ عامل نابهنجار در زندگی افراد نمیشود، بلکه در مواردی نقش درمانی ایفا میکند. برای زندگی نشاط میآفریند.
بدیهی است کسانی که خود بهصورت مستمر و یا بهصورت مقطعی، در زمانهای خاص از سال در این گروهها و مراسم شرکت میکنند و اکثر قریب بهاتفاق مردم مذهبی (شیعه) با این مراسم، موافق هستند و آن را میپسندند و از آن استقبال میکنند.
افرادی نیز هستند که با عزاداری مخالفاند و برای این مخالفت، استدلالهایی نیز دارند؛ به بعضی از دلیلهای آن اشاره میکنیم:
1- ما دلیل و برهانی از متن دین، برای عزاداری نداریم و این نوعی بدعت محسوب میشود.
2- برفرض اینکه دلایل کل و عام بر جواز عزاداری نیز داشته باشیم، امّا چه لزومی دارد که برای کسانی عزاداری کنیم که قرنها پیش شهید شده و به مقام والایی رسیدهاند؟
3- عزاداری کردن، مخالفت با قضا و قدر الهی است. ما باید بپذیریم و تسلیم باشیم.
4- عزاداری و ازدیاد این مراسم در طول سال به مناسبتهای مختلف، باعث شده است که جامعه از شادیها به دور باشد و بیشتر احساس غمگینی کند و درنتیجه باعث افزایش فراوانی افسردگی در جامعه بشود.
این اشکال، گاهی از زبان و قلم بعضی از صاحبنظران روانشناسی در کلاسهای درس و در مقالات نیز مطرح شده است.
ما با بررسی مختصری که در باب بعضی هیجانهای روانی؛ مثل اندوه و گریه، شادی و خنده، افسردگی، عزتنفس و... و تأثیر مراسم عزاداری بر روی آنها، انجام میدهیم، در باب اشکالات روانشناختی مطرحشده اظهارنظر خواهیم کرد و نیز با بررسیای که در متون دین انجام خواهیم داد، در مورد اشکالات دینی مطرحشده، اتخاذ موضع میکنیم.
ادامه دارد ...
منبع: مجله خیمه