مهارت های زندگی
  • 7434
  • 120 مرتبه
کم‌رویی؛ علل پیدایش و راه‌های درمان آن (1)

کم‌رویی؛ علل پیدایش و راه‌های درمان آن (1)

1401/02/08 02:05:14 ب.ظ

مقدمه:

انسان اصالتاً موجودی است اجتماعی و نیازمند برقراری ارتباط با دیگران. بسیاری از نیازهای عالیه انسان و شکوفا شدن استعدادها و خلاقیت‌هایش فقط از طریق تعامل بین فردی و ارتباطات اجتماعی ارضا می‌گردد. درواقع، خودشناسی، برقراری ارتباط مؤثر و متقابل با دیگران و پذیرش مسؤولیت اجتماعی از اهداف اساسی همه نظام‌های تربیتی است. در دنیای پیچیده امروز، یعنی در عصر ارتباطات حضور فعال فرهنگی و احاطه بر زنجیره علوم، فنون و تکنولوژی برتر انکارناپذیر است.

در هر جامعه‌ای درصد قابل‌توجهی از کودکان، نوجوانان و بزرگ‌سالان بدون آن‌که تمایلی داشته باشند، ناخواسته خود را در حصاری از کم‌رویی محبوس و زندانی می‌کنند و شخصیت واقعی و قابلیت‌های ارزشمند ایشان در پس توده‌ای از ابرهای تیره کم‌رویی ناشناخته می‌ماند.

چه بسیار دانش آموزان، دانشجویان، کارمندان، کارگران و... هوشمند و خلاقی که در مدارس، دانشگاه‌ها، ادارات، کارخانه‌ها و... فقط به دلیل کم‌رویی و ناتوانی اجتماعی، همواره ازنظر پیشرفت تحصیلی و شغلی و قدرت خلاقیت و نوآوری نمره کم‌تری عایدشان می‌شود؛ چراکه کم‌رویی یک مانع جدی برای رشد قابلیت‌ها و خلاقیت‌های فردی است.

پدیده کم‌رویی در بین بزرگ‌سالان و افراد مسن بسیار پیچیده‌تر از جوانان است و چنین پیچیدگی روانی ممکن است در اغلب موارد نیازهای درونی، تمایلات، انگیزه‌ها، قابلیت‌ها، فرصت‌ها، هدف‌ها و برنامه شغلی، حرفه‌ای و اجتماعی جوانان ایشان را به‌طورجدی متأثر و دگرگون کند.

پرداختن به پدیده کم‌رویی و بررسی مبانی روان‌شناختی آن ازاین‌رو حائز اهمیت است که تقریباً همه ما به‌گونه‌ای تجاربی از کم‌رویی را در موقعیت‌های مختلف داشته‌ایم؛ اما نکته مهم‌تر این است که بعضی‌ها در همه شرایط و موقعیت‌های اجتماعی به کم‌رویی قابل‌توجهی دچار می‌شوند؛ بنابراین می‌توان گفت که اکثر قریب به‌اتفاق مردم در مواردی از زندگی اجتماعی خود به‌گونه‌ای دچار کم‌رویی شده‌اند؛ اما پدیده کم‌رویی دارای درجات مختلفی است:

- بعضی‌ها صرفاً در مواقع و موقعیت‌های خاص دچار کم‌رویی می‌شوند؛

- بعضی‌ها در برخی از مواقع و موقعیت‌ها دچار کم‌رویی می‌شوند؛

- بعضی‌ها در غالب مواقع و موقعیت‌ها دچار کم‌رویی می‌شوند؛

- بعضی از کودکان، نوجوانان و بزرگ‌سالان که شمارشان نیز قابل‌ملاحظه است، تقریباً در همه موقعیت‌های اجتماعی دچار کم‌رویی می‌شوند.

روند تحولات اجتماعی گویای این حقیقت است که مسئله کم‌رویی غالباً با گذشت زمان، فشردگی و پیچیدگی روابط بین فردی و تشدید فشارهای اجتماعی، رقابت‌ها، گوشه‌گیری‌ها، تک‌روی‌ها، عزلت‌گزینی‌ها و تنهایی‌ها گسترده‌تر و شدیدتر می‌شود و درصد بیش‌تری از جوانان و بزرگ‌سالان را فرامی‌گیرد که می‌تواند به‌تدریج به‌صورت نوعی بیماری روانی درآید. مگر این‌که بتوانیم با تشخیص سریع و استفاده از روش‌های تربیتی و درمانی مناسب و مؤثر از گسترش و تشدید آن جلوگیری کنیم.

 

کم‌رویی چیست؟

کم‌رویی یک توجه غیرعادی همراه با ترس به خویشتن است که در یک موقعیت اجتماعی ظاهر می‌شود و درنتیجه آن، فرد دچار نوعی اختلال در رفتار و عضلات بدنی شده و شرایط عاطفی و شناختی‌اش متأثر می‌گردد؛ یعنی زمینه بروز رفتارهای خام و ناسنجیده و عکس‌العمل‌های نامناسب در وی فراهم می‌شود. به دیگر سخن پدیده کم‌رویی به وجود مشکل در برخوردهای اجتماعی و رفتارها و احساس‌های آزاردهنده شخصی مربوط می‌شود که همواره به‌صورت یک ناتوانی یا معلولیت اجتماعی ظاهر می‌گردد. به کلام ساده کم‌رویی یعنی: «خود توجهی» فوق‌العاده و ترس از مواجه‌شدن با دیگران؛ زیرا کم‌رویی نوعی ترس یا اضطراب اجتماعی است که در آن فرد از مواجه‌شدن با افراد ناآشنا و ارتباطات اجتماعی گریز دارد.

بنابراین فرد کم رو، ازیک‌طرف نگران روبه‌رو شدن با افراد جدید است و از سوی دیگر از وارد شدن به اماکن جدید و کسب کار و تجارت تازه هراس دارد که مجموعه این حالات احساس عجز در عین توانمندی را در وی به دنبال خواهد داشت. البته باید توجه داشت که احساس کم‌رویی افراد، همیشه در برابر انسان‌ها متبلور می‌شود و نه حیوانات، اشیا و موقعیت‌های طبیعی و جغرافیایی.

 

کم‌رویی از دیدگاه بین فرهنگی

کم‌رویی یک پدیده گسترده و متنوعی است که در نزد افراد، خانواده‌ها، جوامع و فرهنگ‌های مختلف معانی متفاوتی دارد. یک کودک یا نوجوان ممکن است ازنظر روان‌شناسی اجتماعی فردی کم رو باشد، اما ازنظر خانواده یا مدرسه به‌عنوان یک کودک یا نوجوان مؤدب و متین تلقی گردد. به‌عبارت‌دیگر بعضی‌ها افراد کم رو را انسان‌هایی ساکت، مؤدب و محترم می‌دانند و تصور می‌کنند که این افراد، شهروندان سالم و بی‌آزاری هستند و برخی نیز افراد کم رو را انسان‌های مطیع، حرف‌گوش‌کن، مستعد و مقبول اجتماع می‌دانند.

بعضی نیز کم‌رویی را برای دختران امری عادی و صفتی مثبت تلقی می‌کنند و آن را برای پسران یک ویژگی یا منش ناپسند می‌دانند. درحالی‌که کم‌رویی همان‌گونه که پیش‌تر اشاره شد یک معلولیت اجتماعی و مانع رشد مطلوب شخصیت است و برای هر دو جنس امری نامطلوب است.

برخی دیگر کم‌رویی را در افراد، به‌خصوص در دختران مترادف با حیا و عفت می‌دانند و آن را تأیید و تمجید و تشویق می‌کنند،

درحالی‌که «حیا» یکی از برجسته‌ترین صفات انسان‌های متعالی بوده، شاخص ایمان و بیانگر رشد مطلوب شخصیت است. به‌بیان‌دیگر قدرت خویشتن‌داری امری ارادی و ارزشمند است و برعکس، کم‌رویی پدیده‌ای کاملاً غیرارادی، ناخوشایند و حکایتگر ناتوانی و معلولیت اجتماعی است.

انتظار این است که در جوامع اسلامی به‌ویژه در کشور ما با توجه به ارزش‌های والای قرآنی و وظایف و تکالیف شرعی فردی و گروهی، پذیرش مسؤولیت‌های اجتماعی و اتصاف به فضیلت‌های اخلاقی، رشدی متعادل و متوازن داشته باشد. بدون تردید مسلمانان کم رو نمی‌توانند در انجام بعضی از وظایف و مسؤولیت‌های اجتماعی خود موفق باشند. فی‌المثل خمیرمایه ایفای وظیفه مهم امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، برخورداری از شجاعت اخلاقی و مهارت در برقراری ارتباط اجتماعی متقابل، مؤثر و مفید است.

 

کم‌رویی و احساس تنهایی

فردی که قادر به برقراری ارتباط با دیگران نیست، به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای کم‌تر از دیگران از روابط اجتماعی بهره می‌برد. چنین فردی نمی‌تواند احساسات خوشایند یا ناخوشایند، ترس‌ها یا نگرانی‌ها و آرزوها یا امیدهایش را با نزدیکان و دوستانش در میان بگذارد و پاسخ‌ها و عکس‌العمل‌های ایشان را دریافت کند. احساس تنهایی نیز همانند کم‌رویی، نوعی ناتوانی اجتماعی است و هرکدام از ما ممکن است در یک موقعیت یا شرایط خاص چنین احساسی داشته باشیم. افرادی که دچار احساس تنهایی می‌شوند و این احساس با شدت و مداومت، افکار و رفتار آن‌ها را فرامی‌گیرد، به‌تدریج از تمایلات اجتماعی و ارتباطات فردی‌شان کاسته می‌شود و از این نظر بعضی از ویژگی‌های افراد کم رو را پیدا می‌کنند. کم‌رویی ناتوانی و معلولیت فرد در برقراری ارتباط است و تنهایی مشکل انسان در اثر فقر ارتباطی است و در بسیاری موارد احساس تنهایی به کم‌رویی تبدیل می‌شود.

شایان‌ذکر است که به دلیل ویژگی‌ها و نیازهای خاص روحی - اجتماعی نوجوانان، ظهور پدیده تنهایی (احساس تنهایی) در بین ایشان به‌طور فوق‌العاده‌ای بیش‌تر از شیوع این احساس در میان بزرگ‌سالان است؛ و هم‌چنین این احساس در میان کهن‌سالان به خاطر شرایط خاص اجتماعی و بدنی آن‌ها، فراوان است. به همین خاطر در طول یک هفته لحظاتی که نوجوانان و کهن‌سالان احساس تنهایی می‌کنند بیش‌تر از کودکان و بزرگ‌سالان (میان‌سال‌ها) است. هرگاه چنین احساسی به علل گوناگون، ازجمله ناکامی‌های مکرر، نگرانی و اضطراب شدید، رفتار تبعیض‌آمیز والدین یا بی‌مهری‌های فرزندان در برابر والدین مسن و ازکارافتاده، واکنش‌های منفی اطرافیان و قطع امید از پیوندهای عاطفی عزیزان، تقویت گردد و فرد عمیقاً احساس تنهایی کند، نه‌تنها همانند افراد کم رو دچار ناتوانی یا معلولیت اجتماعی می‌شود، بلکه زمینه افسردگی جدی در وی به وجود می‌آید و ممکن است دست به اقدامات غیرعادی و کژروی‌های اجتماعی نظیر گریز از خانه و محل کار، اعتیاد و خودکشی بزند. درصد قابل‌توجهی از کسانی که خودکشی کرده‌اند یا اقدام به خودکشی می‌کنند، تجارب فراوانی از احساس تنهایی و رهاشدگی از طرف صمیمی‌ترین نزدیکان و دوستان خود را داشته‌اند.

بنابراین به‌طور خیلی جدی می‌بایست افراد مبتلا به این پدیده را اعم از نوجوان و بزرگ‌سال موردتوجه قرار داد و با اتخاذ روش‌های اصلاحی و درمانی مناسب و یا مراجعه به متخصصین مربوطه، مورد درمان و توان‌بخشی اجتماعی قرار داد.

بدون تردید در دنیای پیچیده امروز، فراوانی ناراحتی‌ها و رنج‌های ناشی از مشکلات ارتباطی و سازگاری اجتماعی مانند اضطراب، افسردگی، کم‌رویی، احساس تنهایی و... به‌مراتب بیش از بیماری‌های قلبی است! بر اساس تحقیقات انجام‌شده بسیاری از ناراحتی‌های قلبی نتیجه فشارهای عاطفی و روانی و روابط ناسالم یا ناموفق بین فردی است و هیچ منشأ فیزیکی و بدنی نداشته است.

 

ویژگی‌های رفتاری افراد کم‌رو

برخی از ویژگی‌های رفتاری کودکان، نوجوانان و بزرگ‌سالان کم رو به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای متفاوت از دیگران بوده و به‌سادگی قابل‌تشخیص است.

ازنظر زیستی و فیزیولوژیکی نشانه‌ها یا علائم مشترکی در میان غالب افرادی که به‌طورجدی دچار کم‌رویی هستند مشاهده می‌شود. دراین‌ارتباط می‌توان به علائم فیزیولوژیکی نظیر تشدید ضربان قلب، سرخ شدن چهره، اختلال در ریتم تنفسی، تغییر در تن صدا و... اشاره کرد.

هم‌چنین برخی رفتارهای اضطرابی و یا رفتارهای روانی - حرکتی (1) در بین کودکان، نوجوانان و بزرگ‌سالان کم رو دیده می‌شود. برخی از این ویژگی‌ها مانند گریه کردن، رو برگرداندن از غریبه‌ها و چسبیدن به فرد آشنا بیش‌تر در کودکان کم رو مشاهده می‌شود. از دیگر ویژگی‌های افراد کم رو می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

فرار کردن از جمع غریبه‌ها، مخفی کردن خود از انظار اطرافیان غریبه و ناآشنا، خجالت کشیدن و به لکنت افتادن، با حداقل کلمات سخن گفتن، بریده و کم حرف زدن، بیش‌تر عبوس بودن و کم‌تر لبخند زدن، دستپاچه شدن، گوش خود را کشیدن، با انگشتان خود بازی کردن، با لباس خود ور‌رفتن، از این پا به آن پا شدن، سر را خم کردن و زیرچشمی به غریبه‌ها نگاه کردن، عدم برقراری ارتباط چشمی مستمر و طبیعی با دیگران، غرق در افکار خود شدن، تمایل به سروکار داشتن بیش‌تر با کتاب و اشیاء و لوازم مختلف به‌جای آدم‌ها، علاقه به بازی با کودکان آشنا و کوچک‌تر از خود، عدم برخورداری از یک رابطه دوستانه با آشنایان، با صدای آهسته و غیرطبیعی سخن گفتن، گرفته و نگران بودن، بیزاری از دعوت کردن و دعوت شدن، تمایل به تنها بودن، بیزاری شدید از نگاه‌های نقادانه دیگران، فقر شدید در انگیزه فعالیت‌های اجتماعی، ضعف اعتمادبه‌نفس، عدم برخورداری از ابتکار عمل و ارائه خلاقیت‌های ذهنی، بی‌جرئت و بی‌شهامت بودن در عین توانایی و قدرت و... .

 

تأثیر کم‌رویی بر رشد شناختی، عاطفی، روانی، سازش یافتگی اجتماعی و شخصیت

پدیده کم‌رویی به‌عنوان یک معلولیت اجتماعی، چنانچه به‌موقع تشخیص داده نشود و درمان نگردد ممکن است آثار نامطلوبی به همراه داشته باشد و رشد شناختی، عاطفی و روانی و اجتماعی فرد را به‌طورجدی متأثر کند. در اینجا به‌صورت مختصر و فهرست‌وار به بعضی از تأثیرات سوء کم‌رویی بر روند رشد شناختی، قدرت هوشمندی، رشد شخصیت و ویژگی‌های عاطفی و روانی افراد کم رو اشاره می‌کنیم:

بعد شناختی: در بسیاری از مواقع هوش و استعداد سرشار در پس ابرهای تیره کم‌رویی پنهان می‌ماند. به‌عبارت‌دیگر بعضی از کودکان و نوجوانان کم رو به‌رغم آن‌که ممکن است فوق‌العاده تیزهوش و سرآمد باشند، اما قدرت هوشمندی ایشان توسط دیگران، به‌خصوص معلمان به‌طور واقع‌بینانه مورد ارزیابی قرار نمی‌گیرد. کم‌رویی پایدار می‌تواند منجر به یک ترس و تنش عمومی شود و کودک یا نوجوان کم رو، اعتمادبه‌نفس و جرئت تجربه هیچ کار تازه‌ای را پیدا نکند و درنتیجه عملکرد و پیشرفت او به‌طورجدی و معنی‌داری پایین‌تر از سطح توانایی‌اش ظاهر گردد. به کلام دیگر همیشه فاصله‌ای قابل‌توجه بین توان بالقوه و توان بالفعل افراد کم رو وجود دارد.

کم‌رویی موجب افزایش فوق‌العاده خود توجهی و اشتغال ذهنی فرد کم رو نسبت به واکنش‌های خویش می‌شود، به‌گونه‌ای که شخص از هرگونه تفکر مولد و خلاق و ارتباط برتر بازمی‌ماند، چراکه خلاقیت متضمن برخورداری از شخصیتی سالم، پویا و فعال است و کودکان و نوجوانان خلاق عموماً افرادی کنجکاو، جست‌وجوگر، انعطاف‌پذیر، صریح الکلام، شجاع، راحت و بی‌تکلف، گشاده‌رو و متبسم هستند؛ بنابراین کم‌رویی قدرت تفکر خلاق و خلاقیت فرد را محدود می‌کند. اینجاست که سنگینی بار تربیت صحیح بیش‌تر می‌شود و وظیفه پدری یا مادری ایجاب می‌کند که موانع رشد همه‌جانبه فرزندان را رفع کرده و زمینه رشد بیش‌تر و فردای بهتر آن‌ها را فراهم سازند.

بعد عاطفی، روانی و اجتماعی: افراد کم رو غالباً دچار اضطراب، افسردگی و احساس تنهایی بوده، در برقراری و حفظ پیوندهای عاطفی با مشکل جدی مواجه هستند. کم‌رویی مانع اصلی رشد مطلوب عاطفی و روانی فرد است.

در افراد کم رو ترس از غریبه‌ها ممکن است به‌تدریج تعمیم یابد و باعث شود که آنان از هر چیز تازه و متفاوتی بترسند. این امر می‌تواند محصورکننده فرد در میان دیواره‌های احساسات بازدارنده باشد و زمینه رشد نابهنجار روانی - اجتماعی وی را فراهم کند. چنین فردی نمی‌تواند همسری خوب و سازگار، پدری مهربان و مربی و شهروندی سازگار باشد و درنتیجه از زندگی لذتی نخواهد برد.

افراد کم‌رو سهم چندانی در گروه‌های همگن ندارند و یا در صورت عضویت در گروه‌های اجتماعی، حضوری انفعالی و غیرفعال خواهند داشت. گرچه معمولاً افراد کم روبه خصوص به خاطر تبعیت پذیری و فرمان‌بری بی‌کم‌وکاست، از سوی اعضای گروه طرد نمی‌شوند، اما باید اذعان داشت که غالباً مورد کم‌توجهی واقع می‌شوند و درنتیجه چنین نقش غیرفعال گروهی و سازش یافتگی ضعیف، از کسب یادگیری‌ها، مهارت‌ها و تجارب مؤثر فعالیت‌های اجتماعی محروم می‌مانند.

کم‌رویی باعث می‌شود که فرد در عین این‌که بعضاً ازنظر صلاحیت‌های علمی، فکری و اخلاقی، قابلیت‌ها و کفایت‌های، فردی برتر از هم‌سالان، دوستان، هم‌گروه‌ها و هم‌کلاسی‌های خود است، اما نتواند رهبری گروه را عهده‌دار شود، درحالی‌که فرصت رهبری گروه، از تجارب ارزشمند رشد اجتماعی و از عوامل مؤثر افزایش اعتمادبه‌نفس است.

ازآنجاکه فرد کم رو غالباً می‌ترسد که با دیگران به‌ویژه مخاطب‌های ناآشنا، تازه‌واردها و غریبه‌ها صحبت کند، بالطبع دیگران نیز با او کم‌تر سخن می‌گویند، به‌قول‌معروف:

تا که از جانب معشوق نباشد کششی

کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد.

بنابراین قلت ارتباطات کلامی و روابط اجتماعی، موجب می‌شود که کودک، نوجوان یا فرد بزرگ‌سال کم رو دچار نوعی خود محصوری (زندگی در یک چارچوب بسته) شود و از زندگی فعال و خوشایند اجتماعی محروم بماند.

معمولاً افراد کم رو نسبت به خود همان قضاوتی را ندارند که دیگران نسبت به ایشان دارند (افراد کم رو خود را بسیار کم‌تر از آنچه هستند، می‌بینند.) چون ارزشیابی صحیح از خود نشانی از سازگاری اجتماعی است، بنابراین خودپنداری ضعیف، بیانگر رشد معیوب شخصیت و وجود عقده خطرناک حقارت است و همین عقده حقارت است که ریشه بسیاری از حسادت‌ها و اختلافات خانوادگی به شمار می‌آید.

ادامه دارد

پی‌نوشت:

1) رفتارهایی که در اثر اختلال در روان فرد به وجود می‌آید و قابل‌مشاهده است و ریشه فیزیکی ندارند.

منبع: مجله دیدار آشنا