مهارت های زندگی
  • 9768
  • 198 مرتبه
از زندگی ناامید شده‌ام!

از زندگی ناامید شده‌ام!

1402/09/23 05:45:13 ب.ظ

من مدت 3 سال است که از زندگی ناامید شده ام و یک یا دو بار هم تصمیم به خودکشی گرفته ام؛ اما به دلیل گناه کبیره بودن آن در برزخی قرار گرفته ام که نمی‌دانم چه کار کنم. من بیکار هستم و شغلی ندارم. وقتی تصمیم گرفتم که برای خود همدمی اختیار کنم، همه خانواده‌ها گفتند که جوان شما بیکار است و رشته او موقعیت شغلی ندارد؛ در صورتی که من رشته خود را دوست دارم. جالب این جاست که من تمام مستحبات و واجبات را به موقع انجام می‌دهم و جوان چشم چران، الکلی و معتاد نیز نیستم؛ ولی با این وضعیت، نمی‌دانم چه کار کنم؛ چون برای من دیگر این زندگی ارزشی ندارد و هیچ لذتی در آن نمی‌بینم. بارها از خدا درخواست کردم و گفتم: ای خدا! کاش در زمان جنگ، سنم کفاف می‌داد تا بروم به جبهه و شهید بشوم؛ ولی افسوس! شرمنده شهدا شدیم و باید این دنیای کثیف و متعفن را ببینیم. لطفاً مرا راهنمایی کنید.

در همین ابتدا لازم است که اراده جدی و محکمتان را ستایش کنیم که توانسته‌اید باتکیه‌بر ایمان قوی و انجام عبادات و عمل به مستحبات، خود را از مهلکه بزرگی نجات دهید و افکار و اندیشه‌های باطل، به عمل منجر نشده است. مطمئناً همین پایبندی و تعهدتان نسبت به احکام و قوانین شرع و اسلام، عامل اصلی حفظ شما از خطرات آشکار و نهان بوده است؛ بنابراین، بر ایمان و تعهدتان بیش از گذشته وفادار باشید و بر آن تأکید کنید. اکنون برای پاسخ به مشکل شما، توجهتان را به مطالب زیر که در سه بخش فراهم شده، جلب می‌کنیم:

الف) این مشکل، کم‌وبیش در برخی از جوانان هم سن‌وسال شما وجود دارد. جوانانی که مانند شما در پی اهداف و آرمان‌های بلند و ارزشمندی هستند، با مشکل مضاعفی روبه‌رو می‌شوند؛ زیرا علاوه بر مشکلات روحی ناشی از دوران جوانی و محرومیت‌ها و فشارهای دوران تحصیل، از این که بین وضع موجود و آرمان مطلوبشان فاصله زیادی احساس می‌کنند، رنج جانکاهی آنان را می‌آزارد. درعین‌حال، باید دانست که زندگی، مجموعه‌ای از شادی و رنج، کامروایی و ناکامی، تلخی و شیرینی و خلاصه میدان جنگی است که هرکس در آن سهمی از پیروزی و شکست دارد؛ «زندگی جنگ است جانا بهر جنگ آماده شو». آری، همه اینها به شکل‌های گوناگون در زندگی هر فرد وجود دارند و در ایام جوانی و تحصیل، این فشارها شدیدتر است؛ اما چه باید کرد؟ نکته مهم و اساسی، نحوه برخورد انسان با این مسائل است. دراین‌رابطه، دو گونه برخورد می‌توان داشت؛

۱. واکنش انفعالی؛ در برخورد انفعالی، انسان همواره مشکلات را بزرگ می‌بیند و در اکثر صحنه‌ها، خود را شکست خورده می‌پندارد. با وجود این که از خود انتظاراتی بیش از حد دارد، در گشودن راه و گام نهادن به سوی هدف، خود را ناتوان می‌بیند. امکانات، توانمندی‌ها و موفقیت‌های خویش را فراموش می‌کند و کم کم احساس یأس، ضعف و سستی در او فزونی یافته، خود را بیمار می‌پندارد.

2. واکنش فعال؛ در برخورد فعال، انسان به مقایسه معقول و منطقی بین خواسته‌ها، توانمندی‌ها، شکست‌ها و پیروزی‌ها می‌پردازد. توقع از خویش را با واقعیات و توانایی‌های فردی و شرایط محیطی و اجتماعی تنظیم می‌کند و با جدیت، نشاط و روحیه بالا، به فعالیت و تلاش می‌پردازد.

بهتر است پاسخ را با روایتی منسوب به حضرت علی علیه‌السلام ادامه دهیم: «گذشته، گذشت و از آینده هم هنوز خبری نیست؛ پس فرصت را بین دو امری که موجود نیستند، مغتنم شمار». شما از آینده خبر ندارید تا درباره آن نگران و مأیوس باشید و از طرفی نیز، آینده ریشه در زمان حال دارد؛ پس اگر در صدد اصلاح امور آینده خود هستید، باید آن چه را امروز وظیفه شماست، بادقت و به‌خوبی انجام دهید و این، تنها راهی است که آینده شما را تأمین خواهد کرد. در یک‌کلام، وقت خود را صرف امری کنید که در دسترس شماست و آن، زمان حال است. هر روز از زندگی انسان، فرصتی است که باید از آن استفاده کنید. چرا خوشی و آسایشی را که امروز در اختیار داریم، به‌خاطر آینده‌ای که خبری از آن نداریم، مکدّر می‌سازیم؟ حضرت علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «نگرانی‌های سال را بر نگرانی امروزت اضافه مکن؛ زیرا برای امروز، مشکلات خودش کافی است».۱

اگر به زندگی گذشته خود توجه کنید، همه‌جا و در همه مراحل، لطف و رحمت خداوند را آشکارا می‌بینید. توجه به نعمت‌های بی‌پایان خداوند، انسان را شکرگزار خدا می‌کند؛ مثلاً یکی از نعمت‌های خدا، امکان تحصیل در مراکز آموزش عالی است. در سال، هزاران نفر در کنکور شرکت می‌کنند و عده زیادی از آنان به هر دلیل، در این آزمایش، ناموفق هستند. استعداد و امکاناتی که خداوند به شما عطا کرده است، دلیل موفقیت شما بوده است و یا هزاران بلکه میلیون‌ها نعمت خدادادی؛ ازاین‌رو، عقل سلیم حکم می‌کند که انسانی چون شما شکرگزار خدا باشد.

سعدی در دیباچه گلستان گفته است:

باران رحمت بی‌حسابش، همه را رسیده و خوان نعمت بی‌دریغش، همه‌جا کشیده؛ پرده ناموس بندگان به گناه فاحش ندرد و وظیفه روزی، به خطای منکر نبرد.

ای کریمی که از خزانه غیب

گبر و ترسا وظیفه خور داری!

دوستان را کجا کنی محروم

تو که با دشمنان نظر داری؟

قطعاً در وجود شما، نقاط مثبت و خوبی‌هایی وجود دارد که اگر به آنها توجه داشته باشید و به شکوفایی آنها بپردازید، از بدی‌ها و نقاط منفی خود گریزان خواهید شد و سعی خواهید کرد که آنها را از وجود خود، ریشه‌کن سازید. به نظر می‌رسد افکار منفی شما را به احساس بن‌بست رسانده است و باید آنها را از بین ببرید، لذا توصیه می‌شود به نکات زیر توجه فرمایید:

- آینده‌نگر باشید و برای چند سال آینده، برنامه‌ریزی کنید.

- با افراد شاد، خوش‌بین و امیدوار، معاشرت داشته باشید و از روحیه آنان الهام بگیرید.

- به‌شدت، از منفی‌گرایی بر حذر باشید و افکار منفی را از خود دور کنید.

- با هسته‌های مشاوره، در این زمینه ارتباط داشته باشید و راهکارهای بیشتری را به طور مرتب برای مقابله با افکار منفی‌تان از آنها بگیرید.

- منزوی نباشید و با افراد باتجربه و متعهد، ارتباط صمیمانه برقرار کنید.

- کتاب‌هایی را که در زمینه شادکامی، رمز موفقیت، راز موفقیت مردان بزرگ و... نوشته شده، بادقت بخوانید و به دستورات آنها عمل کنید.

- ورزش کنید؛ زیرا ورزش، در شادی روح و سلامت جسم مؤثر است.

- در محیط‌های شاد و سالم، به استراحت و تفریح بپردازید.

- از افراد منفی‌گرا، بر حذر باشید.

- از بحث‌های رنج‌آور، اجتناب کنید.

- توجه داشته باشید که مشکلات و رنج‌ها، همیشگی نیست و روزگار در تحوّل و تغییر است و چه‌بسا حوادث پیش‌بینی‌نشده‌ای نیز در حل مشکلات، به یاری انسان خواهد شتافت.

- سفرهای شاد و سیر و سیاحت‌های علمی، برای شما لازم و مؤثر است.

- خاطرات تلخ را به دست فراموشی بسپارید و از بازگوکردن آن برای دیگران، پرهیز کنید.

- اگر ذوق هنری دارید، به کارهای هنری از قبیل کاریکاتور، گرافیک، نقاشی، خط، نویسندگی و... بپردازید؛ نیایش و دعا، مؤثر و نافذ است.

- از دعاها و مناجات‌های دل‌نشین، غافل نباشید. در این راستا، نیایش‌هایی مانند مناجات خمسةعشر، کمیل و نیز صحیفه سجادیه، به‌ویژه دعای مکارم‌الاخلاق را همواره بخوانید و باور داشته باشید که نیایش و دعا، سرنوشت‌ساز است؛ با خدا انس بیشتری داشته باشید و با او درد دل کنید.

- پیشنهاد می‌شود که در اوقات فراغت، به‌تفصیل، نعمت‌ها و الطاف الهی، مانند اصل وجود، سلامتی، توفیق تحصیل و... همچنین بلایایی را که خدا از شما دور کرده است، یادآور شوید و ضمن سپاسگزاری از او، قلب خویش را مالامال از محبت و عشق الهی کنید.

- قرآن، کلام خداست؛ از تلاوت و تدبّر در آیه‌های آن، هر چند اندک، دریغ نکنید. این جهت، علاوه بر ارزش‌های گوناگون دیگر، شما را با خدا مأنوس‌تر می‌سازد.

ب) در مورد خودکشی، توجه شما را به مطالب زیر جلب می‌کنیم:

از دیدگاه اسلام، مالک همه چیز و همه‌کس، خداوند است و اوست که حق تصرف در جهان و انسان را دارد. آن جا که او رخصت دهد، مجاز و جایی که او اذن ندهد، غیرمجاز است. یکی از موارد، کشتن انسان است. در این موضوع، هیچ تفاوتی بین انتحار و دیگرکشی نیست؛ زیرا این کار، سلب حق حیات از خود و یا دیگری است. خدای سبحان، انسان را از این امر برحذر داشته، می‌فرماید: «من قتل نفساً بغیر نفس او فساد فی الارض فکانّما قتل الناس جمیعاً؛ و آن کس که انسانی را بدون این که قاتل باشد و یا در زمین فساد کند، بکشد، گویا همه مردم را کشته است».۲

مرگ و حیات یک نفر، اگر چه مساوی با مرگ و حیات اجتماع نیست، اما شباهتی به آن دارد؛ ازاین‌رو، در کاری که اذن خداوند نیست، انجام‌دادن آن حرام و گناه است.

در نگرش الهی، از آن جا که خداوند، خالق انسان است و تمام هستی او از خداست، افراد نه حق کشتن دیگری را دارند و نه حق کشتن خودشان را. این، بدان جهت است که از دیدگاه اسلام و همه مکاتب الهی، حیات، موهبتی الهی و حقی خدادادی است. ازاین‌رو، هر گاه این حق، وسیله‌ای برای قتل افراد دیگر یا باعث فساد در جامعه و برهم‌زدن نظم شایسته حاکم بر جامعه شود و افرادی در صدد محاربه با نظام الهی برآیند، این حق به نفع دیگران سلب می‌شود.۳

به‌طورکلی می‌توان چنین گفت:

الف) حیات، موهبتی خداوندی است و حق حیات، برای همه انسان‌ها تضمین شده است و همه دولت‌ها، جمعیت‌ها و افراد، مکلّف به حمایت و دفاع از این حق‌اند و کشتن هیچ‌کس، بدون مجوز شرعی جایز نیست.

ب) استفاده از هر وسیله‌ای، برای نابودی چشمه‌سار حیات بشری - اعم از کلی و جزئی - حرام است.

ج) حفظ ادامه حیات بشری، تا آن جا که به مشیّت الهی تعلق گیرد، واجب است؛ خواه محافظت هر فردی بر حیات خود در مقابل تعدّی دیگران و یا تعدی بر خویشتن (مانند خودکشی) باشد و یا محافظت او درباره حیات دیگران.

امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرماید: «مؤمن، به هر بلایی مبتلا می‌شود و با هر نوع مرگی می‌میرد؛ ولی خودکشی نمی‌کند»؛۴

همان‌طور که گفته شد، قرآن کریم در مورد قتل نفس فرموده است: «هر کس، نفسی را بدون قصاص و یا فساد در زمین بکشد، مثل این است که همه مردم را کشته است». بعضی از مفسران در توجیه این آیه گفته‌اند: کسی که حاضر است شخصی را به‌ناحق بکشد، انسان و انسانیت در نزد او بی‌ارزش است و اگر یک نفر را کشت، مثل این است که همه انسان‌ها را کشته است. همه مفاسد و زیان‌هایی که در کشتن دیگران است، در خودکشی نیز وجود دارد که برخی عبارت‌اند از:

۱. خودکشی، نافرمانی و سرپیچی از دستور خداست و کسی که دستور خدا را نادیده انگارد و سرپیچی کند، مستحق عذاب می‌گردد.

۲. خودکشی، دلیل بر عدم ایمان، یأس و ناامید شدن از خدا می‌باشد و یأس و ناامیدی از خداوند، از بزرگ‌ترین گناهان است و گاهی در رتبه شرک و کفر قرار می‌گیرد.

۳. کسی که دست به خودکشی زده، همانند کسی که دیگری را کشته، انسان و انسانیت در نظر او بی ارزش شده است. از این جهت، بین خودکشی با کشتن دیگران، فرقی نیست و همان گونه که هر کس، دیگری را بکشد، مستحق عقوبت و عذاب می‌گردد، انسانی که خودکشی کرده نیز مستحق عقوبت و عذاب الهی می‌گردد و این، با عدالت خدا هیچ گونه منافاتی ندارد.

در آخر، عمل به موارد زیر را به شما توصیه می‌کنیم:

۱. هرگز در طول شبانه روز، بیکار و تنها نباشید.

۲. برای تمام شبانه روز، برنامه منظم داشته، هیچ زمانی بیکار نباشید و اوقات فراغت خود را با کارهای مختلف ورزشی، علمی، هنری، کمک به دیگران، دید و بازدیدها و... پر کنید.

۳. در فعالیت‌های دسته جمعی، اردوها، تجمع‌های دوستانه، ورزش‌های دسته جمعی و... شرکت فعال داشته باشید.

۴. هرگاه چنین افکاری به ذهنتان خطور کرد، با افکار جایگزین از آن رهایی یابید.

۵. همیشه موضوع یا موضوعاتی برای فکر کردن، آماده داشته باشید.

6. توانایی‌ها، موفقیت‌ها و سایر نعمت‌های خدادادی را روی کاغذی یادداشت نموده، هر روز و هنگام هجوم افکار منفی، آنها را بخوانید.

اگر تابه‌حال موفق نشده‌اید که با فرد مطلوب خود ازدواج کنید و یا خانواده‌های آنها، به دلایل غیرمنطقی، پاسخ منفی به شما داده‌اند، آن را به فال نیک بگیرید؛ چه‌بسا اگر با یکی از آنها ازدواج می‌کردید و تناسبی با وضعیت شما نداشت، موجب دردسرها و مشکلات زیادی می‌شد و زندگی آینده‌تان تلخ می‌شد. افراد و خانواده‌هایی که ملاکشان همان اموری است که شما ذکر کرده‌اید، مسلماً با شما تناسب نداشته‌اند و بهتر همین بود که پاسخ رد داده‌اند و صلاح‌ومصلحت واقعیتان نیز در همین بوده است. مطمئن باشید که آن چه در جامعه کنونی ما نیز فراوان یافت می‌شود، دختران دم بخت و آماده ازدواج است؛ پس اگر برخی افراد پاسخ رد داده‌اند، خانواده‌های دیگری هستند که پذیرای شما باشند؛ به‌خصوص که پایبند اخلاق و احکام شرع هستید؛ بنابراین، نگران نباشید.

برای آگاهی در این زمینه به کتاب‌های زیر مراجعه کنید:

۱. مسائلی از دیدگاه اسلام، ناصر مکارم شیرازی.
۲. خودکشی، پیدایش، عمل، درمان، پییر مورون، ترجمه مازیار سهند.
۳. بحران خودکشی، علی اسلامی نسب.

پی‌نوشت:

۱. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۷، ص ۵۰.
۲. مائده، آیه ۳۲.
۳. ر. : آیات ۳۲ و ۳۳ مائده و ۱۷۸ و ۱۷۹ و ۲۱۷ بقره.
۴. وسائل الشیعه، ج ۱۹، ص ۱۳.

.

.

.

منبع: مجله پرسمان

اخبار مرتبط