امید های آینده
  • 7426
  • 104 مرتبه
میعاد نوزدهم

میعاد نوزدهم

1401/01/25 12:21:26 ب.ظ

دمل چرکین نهروان با ضربت ذوالفقار از هم دریده بود و حالا باقی‌مانده‌های این زخم کریه، گاه‌به‌گاه در مکه اجتماع می‌کردند و بر کشتگان خود اشک می‌ریختند.

آن روز تلخ هم در اجتماع شوم خود، از فجایع صفین و نهروان می‌گفتند که یکی گفت: تمام این پریشانی‌ها که در امّت اسلام پیش آمد، ریشه در زیاده‌خواهی‌های علی و معاویه دارد. اگر این دو را از میان برداریم، آرامش را به میان امّت بر خواهیم گرداند.

مردی از اهالی قبیله اشجع فریاد برآورد: به خدا قسم که عمروعاص نیز در این میان، نقشی کم‌تر از آن دو ندارد و اصل و ریشه فساد است. اگر می‌خواهید بوته فتنه را بخشکانید، ریشه عمروعاص را به تیشه بسپارید.

ابن‌ملجم، خسران دنیا و آخرت را برگزید؛ حجّاج‌بن‌عبدالله، کشتن معاویه را به عهده گرفت و عمروبن‌بکر تمیمی داوطلب قتل عمروعاص شد.

اذان صبح نوزدهم رمضان را ساعت میعاد قرار دادند و هر یک به سویی عزم حرکت نمودند.

 

شام:

معاویه بی‌خبر از شمشیر زهرآلود حجاج، در محراب ایستاده بود که تیزی شمشیر فضا را شکافت و بر رانش فرود آمد... نعره دردآلود و فواره خون و دستگیری ضارب... حجاج برای نجات جان خود، از راز ابن‌ملجم پرده برداشت و امان خواست تا خبر شهادت علی (علیه‌السلام) به شام برسد و وعده داد که اگر عبدالرحمن موفق نشد، من می‌روم و علی را به قتل می‌رسانم. معاویه او را امان داد و بعد از رسیدن خبر، به شکرانه این واقعه، حجاج را آزاد کرد.

 

مصر:

عمروبن‌بکر، روزها را می‌شمرد تا نوزدهم رمضان از راه برسد. غافل از این‌که قولنج، عمروعاص را نجات خواهد داد. خارجه‌بن‌ابی‌حبیبه، قاضی مصر به‌جای عمروعاص بیمار در محراب ایستاد. عمروبن‌بکر تمام کینه‌ای را که از عمروعاص داشت در دست‌هایش جمع کرد و شمشیر زهرآلود را بر پیکر خارجه فرود آورد.

وقتی او را دستگیر کردند و نزد عمروعاص آوردند، گریه‌کنان فریاد می‌زد: حجاج و ابن‌ملجم به آرزوی خود رسیدند، ولی من موفق نشدم. به‌فرمان عمروعاص شمشیر جلّاد او را به یاران نهروانی‌اش ملحق نمود.

 

کوفه:

محلّه بنی‌کنده، ابن‌ملجم را در خود مخفی کرده بود. اراده پلید عبدالرحمن، با شرط شوم قطام در هم آمیخت و خباثت وردان‌بن‌مجالد و شبیب‌بن‌بجره را با خود همراه کرد تا همچون سیلابی ویرانگر بر پایه‌های زخم‌خورده تاریخ اسلام بکوبند و دل ترک‌خورده امّت را که تازه داشت طعم عدالت را مزه مزه می‌کرد، تکه‌تکه نمایند.

از میان سه هم‌پیمان که در کنار کعبه عهد بستند، فقط عبدالرحمن‌بن‌ملجم به مقصود دست‌یافت؛ اما او آن شب فقط مهر پایان بر طومار بی‌تابی‌های علی (علیه‌السلام) زد. بی‌تابی‌هایی که آن شب به اوج رسیده بود...

و به‌راستی برای مولود خانه خدا، مشهدی زیبنده‌تر از خانه خدا می‌توان یافت؟

منبع: منتهی الآمال، محدث قمی، ج 1.