در اینجا عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... که در ایجاد فساد و بدحجابی نقش مؤثری دارند، بیان میگردد و راههایی جهت رفع این مشکلات ارائه میشود.
1. الگوهای ناهنجار
یکی از ویژگیهای فطری انسان این است که به دنبال الگوست و میخواهد از دیگران تقلید نماید. چنانچه در فصل قبل نیز اشاره شد، انتخاب الگوهای وارسته که باعث گردند انسان از نظر معنوی و اخلاقی پیشرفت کند، بسیار پسندیده است و قرآن نیز به ارائه مدلها و الگوهای جامع و شایسته عنایت کامل داشته است و افرادی اعم از زن و مرد را بهعنوان الگو و نمونه برای مؤمنان معرفی کرده است. در نقش کلی و اساسی تربیتی، پیامبر را بهعنوان الگو و اسوه برای مردم قرار داده است.
اگر انسانی وارسته شد، الگوی دیگر انسانهاست. اگر مرد است الگوی مردم است نه مردان و اگر زن است باز نیز الگوی مردم است نه زنان؛ برای نمونه خداوند در مورد زن فرعون میفرماید: «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِندَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنِی مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ» (تحریم: 11). تعبیر قرآن در این نیست که همسر فرعون نمونه زنان خوب است، بلکه زن خوب نمونه جامعه اسلامی است (جوادی آملی، 1372، ص 132).
قرآن الگوهای دیگری مانند حضرت مریم علیهاالسلام و یوسف (علیهالسلام) را که مظهر عفافاند معرفی میکند. شایسته است سیاستمداران دینی نیز به این امر توجه داشته باشند و با معرفی و تبلیغ الگوهای مناسب این خلأ را پر کنند تا جوانان راه را اشتباه نروند و فلان خواننده یا هنرپیشه و یا بازیگر غربی را الگوی خود نسازند (عامری، 1380، ص 149).
علاوه بر نهادهای دینی و فرهنگی، خانوادهها نیز نقش مهمی در تعیین الگو برای فرزندان دارند که در فصل قبل تا حدودی به این مسئله پرداخته شد.
2. تعلیم و تربیت نادرست
ازجمله عوامل ترویج پدیده بیحجابی، تعلیم و تربیت غربی به یادگار مانده از دوران قبل از انقلاب و خو گرفتن پارهای از خانوادهها با آن است.
باورهای نادرست در باب مسائل تربیتی، ازجمله: اعتقاد به قانون عرضه و تقاضا و اینکه اگر دختر با چهره آرایشکرده و قیافهای زیبا و لباسهای جاذبهدار بیرون نیاید، امکان ازدواج برای او نیست و یا اینکه دختران را قبل از بلوغ و یا حتی در سالهای اولیه بلوغ نباید به پوشیدن چادر وادار کنیم؛ زیرا عقدهای میشوند، اعتقاد به اینکه داشتن دوستپسر نشانهای از اجتماعی شدن اوست و یا اینکه باید به جوان آزادی داد تا هرگونه بخواهد بپوشد و آرایش کند و اعتقاد به اینکه پوشیدن چادر برای مکان و زمان خاص است، مانند هنگام تشرف به زیارت و یا مجالس عزا و یا چادر را برای قدیمیها و مادربزرگها میدانند و صدها باور از این قبیل که درواقع همان رسوبات بهجامانده از تعلیم و تربیت غربی است.
بیتردید نقش خانوادهها مخصوصاً مادر در این زمینه بسیار مؤثر است (هدایت خواه، 1375، ص 165).
3. اقلیتهای مذهبی
با توجه به اینکه پیروان سایر ادیان الهی در داخل کشور اعتقادی به حجاب اسلامی ندارند و ازنظر فرهنگی و مذهبی به اروپاییهای نزدیکترند و با آنها بیشتر احساس همبستگی میکنند و با توجه به اینکه در اقلیت نیز هستند رسوخ ارزشهای غربی را به نفع خود میدانند تا اینکه بدینوسیله بتوانند در برابر فشار اکثریت مسلمانان برای خود مأوا و پناهگاهی به دست آورند؛ لذا پیروان این ادیان با ظاهری نامناسب درملأعام ظاهر میشوند و فساد و بدحجابی را گسترش میدهند. حتی برخی از اینها خود از جاسوسان و عمال استکبار هستند؛ چنانکه وزارت مستعمرات انگلیس به جاسوسان خود توصیه میکند برای رواج بیحجابی و فساد و فحشا در میان زنان و جوانان مسلمان، باید زنان غیرمسلمان کاملاً بدون حجاب ظاهر شوند تا زنان مسلمان از آنان تقلید کنند (همان، ص 166).
«بنا به گزارش هایی از مراجع قضایی و انتظامی تهران، این اقلیت ها به طور گسترده در تولید و توزیع مشروبات الکلی و تشکیل مجالس زنانه و مردانه و احیای مراسم سنتی و جذب جوانان ناآگاه توسط دختران دست داشته اند» (رزاقی، 1369، ص 121).
همفر جاسوس مشهور انگلیس در مورداستفاده از دختران و پسران غیرمسلمان برای به فساد کشیدن جوانان مسلمان مینویسد: «در مورد خام کردن جوانان مسلمان چه دختر و چه پسر باید کوشید و آنها را در دینی مردد ساخت و تا آنجا که می توان از طریق مدرسه ها و کتاب های فاسدکننده و مجلات و جراید و تشکیلات رادیویی و بوی فرندها و گرل فرندهای غیرمسلمانی که برای این منظور در اختیار آنان گذارده می شود، باید اخلاق آنها را فاسد کرد و برای اجرای این برنامه یک عده دختر و پسر مسیحی در کشورهای اسلامی استخدام نمود و آنها را به منزله دامی قرار داد که به این وسیله جوانان مسلمان را صید نماید» (همان، ص 218).
4. تأثیر سوء عناصر فاسد
یکی از عوامل رواج بدحجابی عناصر فاسد و بیاعتقاد، مرفهین، پسماندههای رژیم و گروهکهای ورشکستهاند که به دنبال فرصتی برای اعمال خواستههای خود هستند. این عناصر برای اینکه دیگران را به فساد بکشانند، با کمک نیروهای خارجی سرمایهگذاریهایی مخصوصاً روی دختران و پسران جوان و نوجوان انجام میدهند و اینها درواقع با حرکات و ظاهرهای مفسده انگیز و لباسهای الگو گرفته از غرب مخالفت خود را نسبت به نظام آشکار میکنند. بر مسئولان امر است که با اینها بهطورجدی و قاطع برخورد کنند و کنترل و نظارت دقیق را نسبت به آنها به عملآورند (رهبر، 1368، ص 35).
5. ضعف غیرت مردان
غیرت در لغت به معنای تعصّب، حمیت و حفظ ناموس است. غیرتمند کسی است که مواظب نوامیس خود اعم از خواهر، دختر، همسر و... باشد و جلوی انحرافات اجتماعی آنها را میگیرد و از رفتوآمد افراد بیتقوا و لاابالی در منزلش خودداری مینماید. انسان هر چه بیشتر با خواستههای شهوانی مبارزه کند، این احساس در او نیرومندتر میگردد و به ناموس دیگران چون ناموس خود مینگرد (محمدی نیا، 1374، ص 313).
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: «ان الله تبارک و تعالی غیور، یحب کل غیور و لغیرته حرم الفواحش ظاهرها و باطن ها» (کلینی، 1413 ق، ج 5، ص 533): خداوند سبحان غیرتمند است و غیرتمند را هم دوست دارد و به خاطر غیرتش گناهان زشت چه آشکار و چه پنهانش را حرام کرده است.
رسول خدا (صلیالله علیه و آله) میفرماید: «جَدَع الله أنف مَن لا یغارُ مِن المؤمنین و المسلمین» (نراقی، 1383، ج 1، ص 265): خدا بینی مؤمن و مسلمانی را که غیرت نداشته باشد، به خاک ذلت میمالد.
البته باید از غیرتهای بیجا و بیمورد پرهیز کرد؛ ازجمله حضرت علی (علیهالسلام) در ضمن نامهاش به امام حسن (علیهالسلام) فرمود: «ایاک و التغایر فی غیر موضع الغیره فانّ ذلک یدعوا الصحیحه مِنهُنّ الی السّقیم» (کلینی، 1413 ق، ج 5، ص 537): بپرهیز از غیرت بیمورد که باعث سقوط زنان سالم و پاکدامن میگردد.
6. خانواده
خانوادههایی که از تعالیم دینی فاصله گرفتهاند و به عقاید دینی و مذهبی پایبند نیستند، دین را لقلقه زبان کرده و هر جا با خواستههایشان در تضاد باشد، بهراحتی آن را کنار میگذارند که ازجمله آنها مسئله حجاب است. پدران و مادرانی که درصدد اصلاح و تربیت فرزندان هستند، باید قبلاً محیط خانوادگی و اخلاق و رفتار خود را اصلاح کنند تا فرزندانی بااخلاق و آداب دینی و شایسته تربیت شوند. (امینی، 1375، ص 181)
والدین باید دقت کنند که رفتارهایشان مشوق جوانان به امور خطا نشود که یکی از مصداقهای آن سرزنش مکرر والدین است؛ زیرا شخصیت جوان که در این دوران در حال شکلگیری است، تحمل اینهمه ملامت را ندارد (علم مهرجردی، 1381، ص 77)
حضرت علی (علیهالسلام) میفرماید: «الافراط فی الملامه یَشُبُّ نیران اللجاج» (حرانی، ص 84): زیادهروی در ملامت و سرزنش، آتش عناد و لجاجت را شعلهور میکند.
در روایت دیگری میفرماید: «اذا عاتبت فاستبق» (هریسی، [بی تا]، ج 3، ص 1182): وقتی جوانی را سرزنش میکنید، جایی برای گناه و لغزش او باقی بگذارید.
بنابراین والدین باید با صبر، سعهصدر و محبت، جوان را راهنمایی کنند تا او از این مرحله حساس بهسلامت بگذرد.
7. بحرانهای اقتصادی
تورم، گرانی و احتکار اگر از عوامل مستقیم نباشند، اما زمینه را برای فعالیتهای عناصر فسادپرور آماده میکنند؛ از یکسو افرادی را که دارای وضع معیشتی درستی نیستند و از نظر اعتقادی نیز پشتوانه محکمی ندارند به شبکههای فساد پیوند میدهد و آنها را بهصورت آلتی در اجرای مقاصد این عناصر فاسد درمیآورد و همین عقیدهها، حقارتها و کمبودها نهتنها باعث فساد میگردد که گذرگاه کفر است (رهبر، 1368، ص 36)؛ چنانکه در روایتی آمده است: «کاد الفقر أن یکونَ کُفرا» (محمدی ریشهری، 1404 ق، ج 7، ص 498).
بدون تردید همانگونه که رفاهزدگی برای عمدهای عامل فساد است، فقر و تنگدستی نیز برای برخی چنین است. از طرف دیگر بحرانهای اقتصادی و فشارهای وارد آمده بر قشر کمدرآمد باعث ایجاد عقدههای روانی و واکنش میگردد؛ بنابراین طبیعی است که فشارهای اقتصادی، تورّم، گرانی و عدم توان کنترل دقیق مسئولان و یا تساهل در این امر باعث سلب اعتماد مردم در توان مدیریتی کشور میشود و حتی برخی از افراد را به دهنکجی وامیدارد و در پاسخ دعوت به عفاف و حجاب واکنش منفی نشان میدهند و لذا مسئولان باید تمام توان را برای حل بحرانهای اقتصادی در مورد نیازهای اولیه مردم بهکارگیرند و در این صورت است که توفیق بیشتری در ریشهکن کردن فساد و منکرات خواهند داشت (رهبر، 1368، ص 36).
8. فساد اداری
مبارزه با فساد باید از سطح مدیریت کشور آغاز شود و اینها خیل عظیمی هستند که بر برنامهریزی، تصمیمگیری، قضا و اجرا نظارت دارند.
بیشک در کنار افراد خدوم و مؤمن، عناصر فاسد و ناصالحی نیز هستند و این عناصر بزرگترین عامل جهت آسیبپذیر ساختن جامعه و سلب اعتماد نسبت به مدیریت کشور میباشند.
بنابراین بانوانی که دارای حجاب کامل هستند، باید در کلیه مراکز دولتی مورد تشویق قرار بگیرند، برخی گمان میکنند تنها راه مقابله با مظاهر فساد و بدحجابی این است که با کارکنان متخلّف با قاطعیت و شدت باید برخورد شود و حالآنکه قریب بهاتفاق این بیحجابیها اصلاحپذیرند؛ البته نه با شدت بلکه با ملایمت و نرمی ولی در مرحله آخر اگر با دلیل و برهان و سخن نرم درست نشوند آنگاه باید با آنها با قاطعیت برخورد کرد.
حضرت علی (علیهالسلام) میفرماید: «مَنْ لَمْ یُصلحه حُسن المُداراةُ یُصلحهُ حُسنُ المُکافاة» (هریسی، [بی تا]، ج 2، ص 710): کسی که ملایمت و حسن سلوک او را اصلاح نکند، مجازات بجا و خوب اصلاحش خواهد کرد.
9. وضعیت فیلمهای سینمایی
به نظر میرسد حجاب بهعنوان یک ارزش اساسی که محافظ زن از نگاههای مسموم است و نیز از مهمترین شاخصههای فرهنگ ملی و دینی ملل مسلمان قلمداد میشود و در عرصههای گسترده علمی، اجتماعی، سیاسی، هنری و... ضامن حفظ و مصونیت اخلاقی و روانی اوست، در هنر سینمای امروز مورد بیمهری قرارگرفته است که منظور حجاب مطلوب و موردنظر اسلام است نه صرف جواز عبور از فیلتر مقررات پخش.
در این میان حجاب اصیل و کاملی چون چادر بیشتر از بقیّه نمادها مورد تحقیر قرارگرفته است و حالآنکه در میان عده زیادی از زنان هنرمند، موفق و تحصیلکرده دارای مقبولیت است.
چادر بیشتر لباس طبقات پایین اجتماع معرفی میشود و اگر پوشش زنان تحصیلکرده نیز معرفی گردد، چنان تصنعی است که بیشتر به عمل بر طبق بخشنامه یا دستورالعمل دستگاههای فرهنگی دولتی جلوه میکند تا آیینه واقعیتهای موجود.
نویسنده میافزاید علت اصلی چنین رویکردی در مورد شکل پوشش در عرصه هنرهای نمایشی زمان ما دو چیز است: اولاً: اهمیتی که سینماگران برای جاذبههای تصویری قائلاند که این امر مستلزم این است که بسیاری از مسائل و ملاحظات شرعی نادیده گرفته شود. عامل دومی که به چهرهپردازی غیر اسلامی در برخی صحنههای سینمایی دامن میزند بیاعتقادی و ناآشنایی بسیاری از دستاندرکاران سینما با احکام اسلام است که پیشتر نیز روایاتی مبنی بر اینکه ناآشنایی و جهل ریشه هر شری است، ذکر گردید.
بنابراین نهادهای فرهنگی پیش از اینکه به دنبال رفع تکلیف باشند، باید به توسعه و عمق بخشیدن باورهای دینی و ارائه آموزشهای مذهبی در میان هنرمندان و بالاتر از آن به تربیت هنرمندان متعهد و مؤمن معتقد به مبانی دینی ارزش و اهمیت دهند تا اینکه ارزشهای دینی نه بهعنوان تحمیلی قانونی که بهعنوان تمایلی خودجوش و باوری قلبی خود را نشان دهد و نقش ارزشمند خویش را در فرهنگسازی و انتقال دستمایههای دینی به چهارچوبهای فکری و فرهنگی جامعه، مخصوصاً مخاطبان جوان خود ایفا نماید. به همین دلیل باید به دنبال هنرمند متعهد بود تا هنر متعهد خود پرورش یابد (شورای فرهنگی اجتماعی زنان، 1379، ص 200).
10. وضعیت تلویزیون
در تلویزیون صرفنظر از فعالیتهای قابلتمجیدی که از سوی دستاندرکاران سیمای جمهوری اسلامی در زمینههای مختلف سیاسی و نظامی (جنگ تحمیلی) صورت گرفته است، برخی از سریالها و تئاترهایی که از طریق این دانشگاه بزرگ نمایش دادهشده است، مروج بیبندوباری و پوششهای تند و زننده است.
همچنین فیلمهای خارجی که در آن صحنههایی چون قمار و شراب و روابط نامشروع بین زنان و مردان نمایش داده میشود، خود در اشاعه فساد و بدحجابی مؤثر بوده است؛ خصوصاً اینکه برخی از تماشاگران تصور میکنند هر آنچه در تلویزیون نمایش داده میشود، مطابق با موازین شرعی است و لذا به تقلید از آن میپردازند.
نویسنده در ادامه میگوید: برای اینکه از پخش فیلمها و برنامههای مبتذل که مروج بدحجابی و فساد است جلوگیری شود، باید به این نکات توجه داشت:
الف. با توجه به تأثیر فیلمهای سینمایی و تلویزیونی بر اندیشه و رفتار تماشاگران، باید فیلمها و فیلمنامههایی ساخته و نوشته شوند که در آن زندگی زنان و دختران مبتکر و موفق، مخصوصاً زنان مبارز دوران انقلاب مجسم شود و شخصیت حقیقی زنان نمایانده شود.
ب. مقابله با فرهنگ مصرف و اسراف و تبذیر، ترغیب مخاطبان به ساده زیستی و ارائه الگوهای اجتماعی و نیز ترویج فرهنگ زهد و تقوا از طریق برنامههای جالب و پرمحتوا و آموزنده.
ج. تشکیل جلسات و میزگردهایی با شرکت زنان و جوانان آگاه و مؤمن پیرامون اهمیت حجاب و عوارض بدحجابی و بررسی اقدامات استعماری در کشورهای جهان سوم که عمدهترین حربه آنان استعمار فرهنگی و تهاجم به فرهنگ جوامع مستقل جهت مسخ هویت اصیل فرهنگهاست.
د. اهمیت دادن به برنامههای جوانان و نوجوانان که باید ضمن اینکه از استحکام بنیادین برخوردار است، با شیوههای جذاب و گیرا و شادیبخش همراه باشد و از هرگونه بدآموزی اجتناب شود تا این ابزار مهم و همگانی وسیلهای برای ترویج فساد و بدحجابی و یا بیحجابی نگردد.
حضرت امام رحمهالله رسانههایی مانند سینما، رادیو و تلویزیون را ابزار آموزش به شمار میآورد که پیش از انقلاب از آن برای ترویج فساد استفاده میشد (رزاقی، 1369، صص 44 و 162).
11. گسترش ویدیو بعد از انقلاب
قبل از پیروزی انقلاب ویدیو بیشتر در سازمانهای فرهنگی و هنری مورداستفاده قرار میگرفت؛ هرچند در بعضی خانوادههای متمول نیز وجود داشت، ولی بعد از انقلاب به علت رکود فعالیتهای سینمایی و تلویزیونی به سبک سابق طرفداران فرهنگ غرب که به دنبال یافتن روزنهای به فضای غرب بودند با ورود بیرویه ویدیو به تهیه آن پرداختند و با نمایش فیلمهای ضداخلاقی سهم زیادی در ترویج ارزشهای غربی داشتند.
هرچند از اواخر سال 63 مقامات قوه قضائیه اقداماتی برای مقابله با باندهای گسترده ویدیوکلوپها و واردکنندگان نوارهای ویدیویی انجام دادند، ولی هنوز نیز بهطور مخفیانه به کار خود ادامه میدهند (حاجی ده آبادی و صادق زاده قمصری، 1380، ج 5، ص 211).
بدین ترتیب ملاحظه میفرمایید که نه منع فیزیکی ویدیو و نه حتی ماهواره و اینترنت هرگز کارساز نیست. باید مبارزه با مفاسد ریشهای باشد که این امر از طریق تربیت متخصصان متعهد و برنامهها و نرمافزارهای اخلاقی مؤثر و تهیه مقدمات اشباع شرعی غرایز امکانپذیر است.
12. وضعیت مطبوعات
یکی از راههای رواج فرهنگی خاص در یک جامعه، استفاده از تبلیغ غیرمستقیم است که امروزه بیش از هر روش دیگری به کار گرفته میشود. دراینارتباط توجه به عکسهای چاپشده در مطبوعات مختلف میتواند تا حدودی گویا باشد.
نگاهی هرچند گذرا به تصاویر درجشده در مطبوعات کشور نشاندهنده این است که برخی از جراید نه به دلیل اهمیت این تصاویر از جنبه فرهنگی، علمی و... بلکه تنها برای جلب مخاطب بیشتر و یا به جهت یادآوری این تفکّر که حجاب مانع اصلی آزادی فردی است، چنین تصاویری را منتشر میکنند.
مطبوعات در کشورهای اسلامی بهجای اینکه مروج ارزشها باشد، به کمرنگ کردن ارزشهای اخلاقی و اجتماعی دامن زدهاند و نهتنها نشریات و مطبوعات وابسته به جریانهای فکری غربی، بلکه نشریاتی که ادعای ترویج ارزشهای اسلامی را دارند به سمت محو تدریجی ارزشهای اصیل پیش میروند.
نویسنده در پایان، کلام حضرت امام رحمهالله درزمینهٔ رسالت مطبوعات را بیان میکند که فرمود: آنچه جامعه بهاستثنای بعضی از افراد و یا گروهها به دنبال آن است، در مطبوعات دیده نمیشود. مطبوعات باید به ملت خدمت کنند و همان راهی را که ملت در پیشگرفته، دنبال کنند و نیز مبلغ احکام اسلام و مهذب جامعه باشند و اخلاق را در جامعه پخش نمایند. مطبوعات باید مثل معلمین باشند که مملکت و جوانان را تربیت کنند و آرمان ملت را منعکس نمایند (بیهقی، 1373، ص 11).
13. مُد
در دانش ریاضی و آمار «مد» یعنی جایی که بیشترین فراوانی آنجا باشد و شاید به همین خاطر این واژه را برای فراوانترین نوع لباسی که مردم در هرسال میپوشند به کار میبرند.
تحقیق نیز نشان میدهد که درصدی از زنان و مردان که به لباسهای جذاب (تنگ، کوتاه و...) روی میآورند به دلیل مد روز بودن این لباسهاست.
تماس ایرانیان با اروپاییها و آمدن سفرا و بازرگانان خارجی به ایران و ورود نشریات خارجی از دورههای پیشین، مخصوصاً دوره رضاشاه که دوره خشونت فرهنگی و استیلای قهرآمیز مد و لباس بود، مهمترین عوامل روی آوردن ایرانیان به پوشیدن لباسهای غربی بود. امروزه نیز سرمایهداری غرب جدای از سود و ترویج فرهنگ خود، از حس تنوعطلبی و نوجویی انسانها برای انباشتن ثروت خود استفاده میکند و بهطور دائم مدهای جدیدی را برای پوشش ارائه مینماید.
در قسمت بعد نیز به مناسبت در این زمینه مطالبی آورده میشود.
14. بوتیکدارها و فروشندگان لباسهای مبتذل
از مهمترین اهداف سرمایهداران استعماری و تولیدکنندگان غربی، ایجاد نیازهای کاذب در کشورهای جهان سوم بهویژه کشورهای اسلامی و سپس سرازیر نمودن کالای خود به این کشورها است.
در این کشور فروشگاههایی که بهعنوان عمال داخلی آنها هستند، با واردکردن کفشها و لباسهای نامطلوب و غیر اسلامی نقش مهمی در اشاعه فساد و بدحجابی دارند و باید از ورود این لباسها ممانعت شود و مدلهایی مطابق با فرهنگ اسلامی و وطنی ارائه شود (رزاقی، 1369، ص 89).
درواقع بیشتر افرادی که به اینگونه لباسها روی میآورند و ازآنجهت اشباع هواهای نفسانی استفاده میکنند، اموال خود را از راه درست به دست نمیآورند. امام علی (علیهالسلام) در این زمینه میفرماید: «مَنِ اکتسب مالاً فی غیر حلّه یصرفهُ فی غیر حقّه» (هریسی، [بیتا]، ج 2، ص 691): کسی که ثروتی را از غیر حلال به دست آورد، در طریقی که غیر حق است، آن را مصرف خواهد کرد.
ازآنجاییکه لباس مردم هر جامعه، نشانگر فرهنگ آن جامعه است، لذا چنانکه آمد، بیگانگان به ارائه مدهای معرف و مروج فرهنگ بیگانه در کشورهای جهان سوم مخصوصاً کشورهای اسلامی دستزدهاند و این امر چنان شیوعی یافته که زن محجبه برای یافتن لباسی مناسب و بهدوراز مدگرایی در زحمت است.
بنابراین لازم است که شکل لباس مخصوصاً برای بانوان را خودیها طراحی نمایند و الا تا زمانی که طرح و رنگ و اندازه لباس را برای ما انتخاب کنند، مقابله با شبیخون فرهنگی چندان مؤثر نخواهد بود (هاشمی، 1371، ص 6).
15. خودباختگی فرهنگی
خودباختگی فرهنگی مقدمهای برای وابستگی فرهنگی و سیاسی است و تا ملتی ارزشهای خود را ارج نهد، فریفته ارزشهای پوشالی بیگانگان نمیشود. غرب از زمانی که اصول اخلاقی را کنار گذاشته، به علم و صنعت روی آورده تا خلأ فرهنگی خود را پر کند و با زیرکی تمام توانسته گروه زیادی از مردمان دیگر فرهنگها را مجذوب فرهنگ خود نماید. بهتدریج تقلید شرق از غرب به وضع پوشش سرایت کرد، بهطوریکه شرقیان حتی از پوشیدن لباسهای ملی خود متنفر گشتند و به تقلید از غرب پرداختند. از آن جمله، دختران برای نشان دادن ارتقای اجتماعی خود، در روابطشان با پسر و در طرز برخورد و لباس پوشیدن از غرب پیروی میکردند تا به عقبافتادگی متهم نشوند.
این خودباختگی، تبلیغات و برنامههای فرهنگی را نیز در برگرفت؛ بهگونهای که در فیلمهای سینمایی و تلویزیونی و مطبوعات، زنان باحجاب بهعنوان خدمتکار خانه یا مدرسه، فالگیر، جادوگر و عناصر بیادب نمایش داده میشوند و بیحجابان تمیز و بافرهنگ و مؤدب (غلامی، 1381، ص 49).
در این بعد قضیه باید اعتراف کرد که در برابر برنامههای تبلیغاتی گمراهکننده بیگانگان، برنامههای خشک و تکراری ما نهتنها نتوانسته نیروهای ناآگاه را به اسلام جذب کند که فاقد خصلت جذب عناصر خودی نیز بوده است. با توجه به اینکه تمام امکانات آموزشی و تبلیغی و رسانهها در اختیار ماست، ولی ما شیوه استفاده درست از آن را نمیدانیم و بیگانگان عناصر مرموزی نیز از این امکانات در جهت منفی و برای ترویج رفتارهای ضداخلاقی استفاده میکنند؛ ازجمله آنها حجاب است که روشنگریهای لازم درباره آن صورت نگرفته و نظر اسلام در مورد آرایشها بیاننشده است.
همچنین به نظر میرسد فیلمهایی که به شیوه تخصصی، بیانگر ارزشهای اخلاقی زنان باشد و بر محور حجاب و متانت دور زند، چنان ساخته نشده است؛ هرچند گاهی، گفته میشود نگاه به این مناظر چون ناشناساند مانعی ندارد؛ ولی از تأثیر روانی، طبیعی و اخلاقی آن بر روی جوانان نباید غافل شد. بر عهده نهادهای تبلیغی و ارشادی است که برای این امر، طرحی منطقی و عملی بیندیشند و هر چه بیشتر آگاهی افراد جامعه را نسبت بهضرورت این مسئله بالا برند (رهبر، 1368، ص 35).
شایسته است مقام واقعی زن، به وی شناسانده شود تا بفهمد ارزش یک زن در بدن مادی و زیباییهای ظاهری او خلاصه نمیشود و مقام او بالاتر از آن است که با خودنمایی و پوشیدن لباسهای زننده، این ارزش کاذب و زودگذر را حفظ کند؛ چنانکه بررسیهای این تحقیق نیز نشان داد برخی به انگیزه خودنمایی و جلبتوجه به لباسهای تنگ، بدننما و نیمه برهنه روی میآورند.
برای زایل کردن این تفکرات نادرست باید اندیشهای برتر را جایگزین آن نمود و این جز با اعتلای فرهنگ حجاب میسّر نخواهد شد (اکبری، 1376، ص 83).
16. تلاش استعمار برای زدودن پوشش
دشمنان اسلام برای نابودی اسلام راههایی را در پیشگرفتهاند تا این دین مقدس را از بین ببرند. آنها سعی دارند با عنوان خیرخواهی و طرفداری از آزادی زن، مقام و مرتبه متعالی او را تنزل دهند.
چنانکه ملاحظه میگردد برخی از زنان مسلمان نیز تحت تأثیر این تبلیغات قرارگرفتهاند و به تقلید از شرق و غرب دستزدهاند و حتی برخی از مردان مسلمان نیز زنان خود را تشویق به بیحجابی میکنند. حالآنکه هدف بیگانگان از این اقدامات این است که کشورهای اسلامی را به بدبختی و گرفتاری بکشانند (موحد قزوینی، [بیتا]، ص 22).
بنابراین باید آگاهی فرهنگی و اجتماعی لازم به زنان و مردان داده شود؛ زیرا چنانکه پیشتر اشاره شد، یکی از علل اصلی ضعف پوشش، ضعف ایمان و عدم آگاهی کافی است؛ علاوه بر آن باید موقعیت ویژه زنان ایرانی که پرچمداران این انقلاب بودهاند، تعیین گردد تا اسوه و الگوی دیگران باشند نه آنکه از بیگانگان الگو بگیرند.
همچنین لازم است با استدلالهای منطقی به فلسفه حجاب و آثار مثبت آن و پاسخگویی به شبهاتی که در این زمینه واردشده است، پرداخت و مقاصد استعمار در محو حجاب باید برای آحاد مردم بهخوبی تبیین گردد (هاشمی، 1371، ص 6).
نگاهی به گوشهای از طرح استعمارگر انگلیس نشان میدهد که آنها به دنبال محو حجاب بودند و دراینباره گفتهشده که: «در مسئله بی حجابی زنان باید کوشش فوق العاده به عمل آوریم تا زنان مسلمان به بی حجابی و رها کردن چادر، مشتاق شوند. باید به استناد شواهد و دلایل تاریخی ثابت کنیم که پوشیدگی زن از دوران بنی عباس متداول شده و مطلقا سنت اسلام نیست. مردم همسران پیامبر را بدون حجاب می دیده اند و زنان صدر اسلام در تمام شئون زندگی، دوش به دوش مردان فعالیت داشته اند. پس از آنکه حجاب زن با تبلیغات وسیعی از میان رفت، وظیفه مأموران ما آن است که جوانان را به عشق بازی و روابط جنسی نامشروع با زنان غیرمسلمان ترغیب کنند و از آنها بخواهند کاملاً بدون حجاب، ظاهر شوند تا زنان مسلمان از آنها تقلید کنند» (واحد، 1363، ص 40).
17. سختگیریهای نادرست برخی مدارس
در اسلام به نقش حساس معلمان و مربیان آنچنان اهمیت دادهشده است که بدون شک بعد از پدر و مادر بیشترین حقوق را دارند. پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) میفرماید: «ان مثل العلماء فی الارض کمثل النجوم فی السماء یهتدی بها فی ظلمات البر و البحر» (کاشانی، [بیتا]، ج 1، ص 21): مثل علما در روی زمین، مثل ستارگان آسمان است در تاریکیهای خشکی و دریا که بهوسیله [انسان] هدایت میشود و نیز میفرماید: «وقّروا من تعلمون منه العلم و وقّروا من تعلمونه العلم» (پاینده، 1364، ص 641): کسی را که علم از او میآموزید محترم دارید و کسی را که علم بدو میآموزید احترام کنید.
چنانکه تحقیق نشان میدهد برخی از مدارس پوشیدن چادر را اجبار میکنند و حالآنکه این شیوه کارساز نیست، بلکه باید به صورتی عمل کنند که فرهنگ پوشش دینی با معرفت لازم به مرحله عمل آگاهانه درآید که یکی از شیوهها آموزش حجاب در مدارس است. باید فلسفه، احکام، جایگاه و اهمیت حجاب بهطور کامل در سطوح مختلف درسی، تدریس شود و با آموزشهای عملی لازم همراه باشد و در این هنگام است که پوشش دینی منحصر به زمان رفتوبرگشت به مدارس نمیشود، بلکه به شکل یک فرهنگ پذیرفتهشده رسمیت عملی پیدا میکند (اکبری، 1380، ص 166).
18. ازدواج
یکی از عواملی که در تقلیل میزان مفاسد و انحرافات فکری و اخلاقی نقش دارد، ازدواج است. در آثار و منابع اسلامی نیز ازدواج و پیوند زناشویی یکی از عمدهترین عوامل بازدارنده منکرات نامبرده شده است.
پیامبر اکرم میفرماید: «تَزوج و الّا فانت مِنَ المذنبین» (صدوق، [بیتا]، ج 3، ص 641): ازدواج کن وگرنه از گناهکاران بهحساب میآیی.
بیتردید مسدود شدن راه مشروع و پسندیده پیوند زناشویی، تمایلات جنسی و غریزی جوانان را از راههای نامشروع ارضا میکند. برخی از موانع و مشکلات عمده که سد راه ازدواجاند: آدابورسوم و ارزشهای نادرست و دخالتهای بیجای برخی از پدران و مادران، فقر مالی (مشکل مسکن و بیکاری و...)، طولانی شدن دوران تحصیل و امکان ارتباطهای نامشروع است.
بر مسئولان، کارگزاران، متولیان و نیز پدران و مادران است که در جهت از بین بردن آدابورسوم غلط (مانند مهریههای سنگین، تشریفات و چشم و همچشمیهای بیهوده) تلاش کنند (رزاقی، 1369، ص 44، 162). بهترین ازدواجها آسانترین آنهاست.
همچنین از طریق نهادها و ارگانهای ذیربط به جوانان برای تهیه جهیزیه، مسکن، وام و... کمک و مساعدت گردد و در ازدواج دختران و پسران بینشان وساطت صورت گیرد (رزاقی، 1369، ص 147).
پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) در این خصوص میفرماید: «افضل الشفاعات ان تشفع بین اثنین فی النکاح» (طوسی، ج 7، ص 467): بهترین وساطتها، وساطت میان دو کس در کار زناشویی است؛ البته در خصوص انتخاب همسر، خانواده باید دقت کافی را مبذول دارد و از هرگونه اقدام عجولانه بپرهیزد.
پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) میفرماید: «تنکح المراه علی اربع خلال: علی مالها و علی دینها و علی جمالها و علی حسبها و نسبها، فعلیک بذات الدین» (محمدی ریشهری، 1404 ق، ج 4، ص 277): زن را برای چهار چیز میگیرند: مال او و شرافت خانوادگی او و زیباییاش و دینش و تو در جستجوی زن دیندار باش.
در جای دیگر میفرماید: «انکحوا الاکفاء و انکحوا فیهم» (حر عاملی، [بیتا]، ج 20، ص 48): به اشخاص همشأن زن بدهید و از اشخاص همشأن زن بگیرید.
نتیجه
برای رفع بدحجابی و بیحجابی راهحل وجود ندارد؛ اما با توجه به آنچه در مقاله ذکر شد، والدین باید با صبر، سعهصدر و محبت جوان را راهنمایی کنند تا از این مرحله حساس بهسلامت بگذرد. مسئولان نیز باید با برنامهریزی دقیق و مؤثر و با توجه به آیات و روایات و استفاده از راهکارهایی که ذکر گردید، در جهت رفع این معضل گام بردارند.
منابع
* قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند.
1. ابن شعبه الحرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول، تصحیح و تعلیق علیاکبر غفاری، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، 1363.
2. اکبری، محمدرضا، حجاب در عصر ما، تهران، انتشارات پیام آزادی، 1380.
3. اکبری، محمود، مروارید عفاف، قم، انتشارات پارسیان، 1376.
4. امینی، ابراهیم، آیین همسرداری یا اخلاق خانواده، تهران، انتشارات اسلامی، چاپ شانزدهم، 1375.
5. بیهقی، عبدالله، فرهنگ حجاب ستیزی، ترویج مطبوعات، جمهوری اسلامی، 24 فروردین، 1373.
6. پاینده، ابوالقاسم، ترجمه نهج الفصاحه، [بیجا]، سازمان انتشارات جاویدان، 1364.
7. جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، تهران، مرکز نشر فرهنگی رجاء، 1372.
8. حاجی ده آبادی، محمدعلی و علیرضا صادق زاده قمصری، تربیت اسلامی، (کاوشی در 6 رهنمودهای تربیتی امام خمینی)، [بیجا]، نشر تربیت اسلامی، 1380.
9. حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسایل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، [بیتا].
10. رزاقی، احمد، عوامل فساد و بدحجابی و شیوههای مقابله با آن، [بیجا]، سازمان تبلیغات اسلامی، 1369.
11. رهبر، محمدتقی، «فساد و بدحجابی کودتایی خزنده علیه انقلاب اسلامی»، پاسدار اسلام، خرداد 1368.
12. واحد، سینا، قرة العین (درآمدی بر تاریخ بیحجابی در ایران)، [بیجا]، مؤسسه تحقیقاتی و انتشاراتی نور، چاپ اول، 1363.
13. شورای فرهنگی اجتماعی زنان، نمای آبگینه 2 (مجموعه مقالات همایش زن و سینما)، تهران، انتشارات سفیر صبح، چاپ اول، 1379.
14. صدوق، محمد بن حسین بن بابویه، من لایحضره الفقیه، تهران، دارالکتب العلمیه، چاپ پنجم، [بیتا].
15. عامری، حمیده، «گستره عفاف به گستردگی زندگی»، کتاب زنان. ش 13، پاییز 1380.
16. علم مهرجردی، نسرین، رابطه دختر و پسر در جامعه کنونی، تهران، انتشارات آن، 1381.
17. غلامی، یوسف، جلوهنمایی زنان و نگاه مردان، قم، انتشارات لاهیجی، 1381.
18. قمی، عباس، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار، [بیجا]، کتابخانه سنایی، [بیتا].
19. کاشانی، محسن، المحجّة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، تصحیح و تعلق علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، [بیتا].
20. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، تحقیق و تصحیح محمدجواد فقیه و یوسف البقاعی، بیروت، دارالاضواء، 1413 ق.
21. فروع کافی، تحقیق و تصحیح محمدجواد فقیه و یوسف التجاعی، بیروت، دارالاضواء، 1413 ق.
22. کی نیا، مهدی، مبانی جرمشناسی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1360.
23. مالکی، ورام بن ابی فراس، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، [بیتا].
24. متقی هندی، علاءالدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح صفوة السقا، بیروت، مؤسسة الرسالة، 1405 ق.
25. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمهة الاطهار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1403 ق.
26. محمدی آشنایی، علی، حجاب در ادیان الهی، قم، انتشارات اشراق، 1373.
27. محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمة، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1404 ق.
28. محمدی نیا، اسدالله، آنچه باید یک زن بداند، ورامین، مرکز علمی فرهنگی مسجد صاحبالزمان، 1374.
29. موحد قزوینی، محمدابراهیم، خواهرم حجاب سعادت است، ترجمه محمد کاشفی، قم، سیدالشهدا، [بیتا].
30. مهدی زاده، حسین، حجاب شناسی، قم، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه، 1381.
31. نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات، تعلیق و تصحیح محمد کلانتر، نجف، منشورات جامعة النجف الدینیّه، 1383.
32. نهجالبلاغه، ترجمه و شرح علینقی فیض الاسلام.
34. هاشمی، «راه های عملی و علمی گسترش حجاب در بین زنان کشور»، اطلاعات، 21 دی 1371.
35. هدایت خواه، ستار زیور عفاف، خراسان، معاونت پرورشی اداره کل آموزشوپرورش، 1375.
36. هریسی، حسن، غررالحکم و دررالکلم، ترجمه محمدعلی انصاری، تهران، [بینا]، [بیتا].