در مسئله گسترش فرهنگ عفاف و حجاب باید روشهای اجرایی دستگاههای مختلف در اهتمام به تقویت عفاف و حجاب، منطقی، جامع، هماهنگ و تابع یک سلسله اصول و مبانی باشد. این اصول و مبانی عبارتاند از:
1) عفاف و حجاب از نتایج و مظاهر ایمان و تقواست. بنابراین برای تقویت آن باید در درجه اول، به تحکیم ایمان و تقویت باورهای دینی جامعه که در حکم روح و ریشه و اخلاق و رفتار آنان است، توجه شود.
2) در توسعه فرهنگ عفاف و حجاب لازم است به تحکیم ارزشها و مفاهیم اخلاقی خاصی؛ از قبیل: شرم و حیا و آزرم و غیرت که با عفاف و حجاب رابطه نزدیک و باواسطه دارند و خود از ثمرات ایمان و تقوا محسوب میشوند و نیز به آموزش احکام شرعیِ مربوط به عفاف و حجاب و آموزش صحیح رفتار زن و مرد با یکدیگر در جامعه و خانواده، توجه کافی مبذول شود.
3) توضیح و تبیین دائمی فلسفه و فواید عفاف و حجاب در زندگی فردی و اجتماعی و بیان آثار و نتایج سوء عدم رعایت عفافت و حجاب، امری ضروری است.
4) عفاف و حجاب یک امر تربیتی خانواده است و تربیت خانوادگی در تثبیت فرهنگ عفاف و حجاب در اندیشه و روح افراد، نقش اصلی و عمده را ایفا میکند.
5) لازم است توجه عموم افراد، خصوصاً جوانان به نقش عفاف و حجاب در ایجاد هویت فرهنگی و ملی مستقل برای کشور و ملت، و همچنین به آثار مثبت سیاسی این استقلال، جلب، و مقاصد دشمنان در ترویج فرهنگ برهنگی را که خود یکی از راههای تهاجم فرهنگی است، با ذکر شواهد و نمونههای تاریخی، تشریح نمود.
6) ضروری است به ریشهها و زمینههای اجتماعی و اقتصادی ضعف عفاف و حجاب از قبیل روحیه اشرافی گری و تجملپرستی از یکسو و فقر و استیصال مادی از سوی دیگر و نیز دشواریهای موجود بر سر راه ازدواج شرعی و قانونی و تشکیل خانواده، توجه شود و با مبارزه و مقابله با این ریشهها و انگیزهها، موجبات ترویج و توسعه عفاف و حجاب فراهم شود.
7) در توسعه و ترویج عفاف و حجاب باید بر فعالیتهای فرهنگی، آموزشی و تبلیغی تأکید شده، سعی شود فضای اجتماعی و فرهنگی جامعه و محیط به نحوی ساخته شود که افراد بهصورت طبیعی در آن فضا به رعایت عفاف و حجاب رغبت نمایند و بدان عادت کنند و از کارهایی که موجب بدبینی به اسلام و نظام اسلامی گردد، پرهیز شود.
8) در توسعه و ترویج فرهنگ عفاف و حجاب نباید تنها زنان مخاطب قرار گیرند و نقش و مسئولیت آنان فراموش شود، بلکه باید عفاف و حجاب بهعنوان امری که به هر دو جنس زن و مرد مربوط میشود، تلقی شود.
9) لازم است در معرفی اسوهها و الگوها در جامعه، به عفاف و حجاب بهعنوان یک ارزش، عنایت کافی شود و در تبلیغات و نیز در آثار ادبی و هنری، شأن و منزلت انسانی زنان و ارزش حجاب موردتوجه قرار گیرد.
10) تبلیغ عفاف و حجاب باید چنان باشد که موجب بدآموزی و اشاعه فحشا نشود و در این زمینه، باید مقتضیات سنی، روحی و فرهنگی مخاطبان موردتوجه قرار گیرد.
11) در توسعه فرهنگ عفاف و حجاب لازم است میان فعالیتهای فرهنگی، ارشادی و اجرایی، همسویی و هماهنگی وجود داشته باشد و برنامهها و اقدامات انجامشده به صورتی مستمر مورد نظارت و ارزیابی قرار گیرد.
12) در تبلیغ و ترویج عفاف و حجاب باید بیشتر به جنبههای مثبت تکیه شود و شیوهها و طرز بیان دوستانه و مؤدبانه به کار گرفته شود و واکنش در برابر عدم رعایت عفاف و بیحجابی، باید تابع مقررات و محدود به حدود قانون باشد و از برخوردهای خشن و اهانتآمیز خودداری شود.
13) مدیران و مسئولان باید از آگاهی و حساسیت لازم راجع به مسئله عفاف و حجاب برخوردار باشند و مخصوصاً باید به آموزش صحیح مجریانِ تبلیغ و پاسداری از عفاف و حجاب اولویت داده نشود.
14) در شهرسازی و معماری باید فرهنگ عفاف و حجاب مدنظر قرار گیرد و محیط کار و نوع برنامهها و استفاده از وسایل و امکانات به نحوی باشد که خود موجب اختلاط نامناسب زن و مرد شود.
15) در ترویج فرهنگ عفاف و حجاب باید به نوع کار و شرایط و مقتضیات محیط زندگی و خصوصیات اقلیمی و سنتها و آداب محلی و منطقهای مربوط به لباس و پوشش، با رعایت اصل حکم فقهی حجاب، توجه شود و ضمن قائل شدن حرمت و احترام برای چادر بهعنوان کاملترین و رایجترین نوع حجاب و تشویق آن بهدوراز افراطوتفریط، از الزام همگان به استفاده از یک نوع رنگ و شکل خاص خودداری شود. (مراکز اداری، آموزشی و درمانی تابع ضوابط خاص خود میباشند).
16) بهموازات اهتمام به عفاف و حجاب و تبلیغ و ترویج آن، باید تدابیری اتخاذ شود تا چادر و انواع لباسهایی که استفاده از آنها لازمه رعایت عفاف و حجاب است، بهآسانی و با هزینهای معقول و منطقی قابل تأمین باشد. این اصول در شانزده بند در جلسه 413 مورخ 14/11/76 شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب نهایی رسید.
منبع: مجله حوراء شماره 9