ای مونس جانهای تنها! ای انیس دلهای شکسته و بیپناه! هیچ تردیدی ندارم که در همه جای جهان، تنها تو هستی که به من اخم نمیکنی، از من نمیرنجی و هر چه بدی از من میبینی، به رویم نمیآوری. بر سرم فریاد نمیزنی و به من کینه نمیورزی. بخل در وجودت راه ندارد. برای کسی خطونشان نمیکشی. همه را به دیده محبت مینگری. حتی به کافران هم رحم میکنی!
هیچکس در دنیا نمیتواند مثل تو گل باشد، مثل تو ماه باشد، مثل تو دل خواه باشد.
هیچکسی نمیتواند جای تو را در دلهای مشتاق بگیرد. هیچکس نمیتواند سعهٔ صدر تو را داشته باشد.
هیچکس نمیتواند مانند تو گذشت کند، بدیها را نادیده بگیرد، خوبیها را مضاعف ببیند و خارها را از سر راه آدمی برچیند!
عزیز دلم! محبوب دوستداشتنیام! تنها تو هستی که میتواند همهٔ زوایای دل را برایت سفره کرد! تنها تو هستی که میتوان همهٔ رنجها و رنجشها را بیپروا برایت بازگفت.
تو تنهاترین سنگ صبور مایی. تو پیداترین ناپیدایی. تو محبوب همهٔ دلهای شیدایی! ای عزیز عزت بخش ای مونس بزرگوار! ای انیس سزاوار! بهحق همهٔ دلهای شکسته، بهحق همهٔ جانهای خسته و بهحق همهٔ بالهای بسته، ما را از همهٔ ناگواریها و دلمردگیها و ناامیدیها برهان و به فیض درک و دریافت خویشتن و به ژرفای مهر و رحمت خود برسان! بهحق کرامت انسان در جهان!
منبع: عاشقانههایی برای خداوند، جواد نعیمی