اعتقادات
  • 5701
  • 320 مرتبه
اهداف بعثت پیامبر از نگاه آیات و روایات

اهداف بعثت پیامبر از نگاه آیات و روایات

1398/11/30 10:25:06 ق.ظ

خداوند، اهداف بلند و فایده های بی شماری را در ارسال پیام آوران برای شکوفا کردن بنیه علمی و عملی انسان در نظر گرفته است تا آنان را به «ملاقات خدا» (یعنی بالاترین مقام ممکن) ارتقا بخشد. برخی از اهداف بعثت، که می شود گفت اهداف اعتقادی، عبادی، فردی، اجتماعی و غیره می باشد عبارتند از:

 

1: خدا پرستی و پرهیز از طاغوت

از اهداف زیر بنایی و بنیادین بعثت انبیا علیهم السلام فراخوانی مردم به پرستش خدای یگانه و دوری از طاغوت و مظاهر آن است:

«وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنْ اُعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَی اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیهِ الضَّلَالَةُ...». (نحل: 36)

«ما در هر امتی پیامبری برانگیختیم تا به آنان بگویند خدا را بپرستید و از پرستش غیر خدا (طاغوت) خودداری کنید گروهی هدایت یافتند و گروه دیگر (از طریق عناد و لجاج) شایسته ی گمراهی و ضلالت شدند...»

حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام باز می فرماید:

«خداوند محمّد صلی الله علیه و آله پیامبر خود را بر انگیخت، تا وعده خود را انجام دهد و پیامبری را به وسیله او خاتمه بخشد و مردم روی زمین در آن روز مذهب های گوناگون وبدعت های زیاد و روش های مختلف داشتند. گروهی او را به مخلوق تشبیه می کردند (برای او عضو و مکان قایل بودند) برخی در نام وی تصرف می نمودند و گروهی به غیر خدا اشاره می کردند (بت ها را می پرستیدند) آنان را از گمراهی به شاهراه توحید هدایت کرد و از چنگال جهالت نجات داد». (نهج البلاغه، خطبه 1)

حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام همچنین در این باره می فرماید: «خدا پیامبر را برانگیخت تا بندگان او آنچه از خداشناسی نمی دانند فراگیرند و به پروردگاری او، پس از انکار و عناد، ایمان بیاورند». (مجلسی، 1403: ج4: ح19: 287)

نیز در تشریح این انگیزه می فرماید:

«خداوند پیامبران را برانگیخت تا آنچه را که بندگان خدا درباره توحید و صفات خدا نمی دانند فرا گیرند و به ربوبیت و پروردگاری و یگانگی وی پس از انکار ایمان آورند». (نهج البلاغه، خطبه 143)

پس، معنای پرستش خدا و پرهیز و اجتناب از طاغوت، این است که جز عبادت خدای یکتا که معقول عقل نظر و مقبول عقل عمل است، پرستش دیگری منفی و باطل است. (جوادی آملی، 1381: 177)

 

2: تعلیم کتاب و آموزش حکمت

در بخشی از آیات، هدف از بعثت پیامبران، آموزش کتاب آسمانی و حکمت معرفی شده است. البته مقصود از کتاب، کتاب هر پیامبری است که با آن مبعوث شده است، مانند «صحف» نسبت به نوح و ابراهیم، و «تورات وانجیل» نسبت به کلیم و مسیح، و «قرآن» نسبت به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله.

مقصود از حکمت، آن دستورات حکیمانه است که ضامن سعادت انسان در دوجهان می باشد.

چنانکه در آیه زیر از زبان حضرت ابراهیم علیه السلام می فرماید:

«رَبَّنَا وَابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ یتْلُو عَلَیهِمْ آیاتِک وَیعَلِّمُهُمْ الْکتَابَ وَالْحِکمَةَ وَیزَکیهِمْ إِنَّک أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکیمُ» (بقره: 129)

«خدایا در میان آنان پیامبری از خودشان برانگیز تا آیات تو را برای آنان تلاوت کنند، و کتاب و حکمت را به آنان بیاموزند و آنان را پاکیزه نمایند حقا که تو عزیز (توانا) وحکیم هستی».

در آیه فوق پس از آنکه حضرت ابراهیم تقاضای ظهور پیامبر اسلام را می کنند، سه هدف برای بعثت او بیان می دارند: نخست تلاوت آیات خدا بر مردم، این جمله اشاره به بیدار ساختن اندیشه ها در پرتو آیات گیرا و جذاب و کوبنده ای است که از مجرای وحی بر قلب پیامبر صلی الله علیه و آله نازل می شود و او به وسیله آن، ارواح خفته را بیدار می کند.

(یتلو) از ماده (تلاوت) در لغت به معنی پی در پی آوردن چیزی است و هنگامی که عباراتی را پشت سر هم و روی نظام صحیحی بخوانند، عرب از آن تعبیر به تلاوت می کند، بنابراین تلاوت منظم و پی در پی مقدمه ای است برای بیداری و ایجاد آمادگی، برای تعلیم و تربی.

سپس تعلیم کتاب و حکمت را هدف دوم می شمرد؛ زیرا تا آگاهی حاصل نشود، تربیت که مرحله سوم است صورت نمی گیرد.

لذا پیامبران هم معلمند، هم مربی، هم آموزش دهنده اند و هم پرورش دهنده.

 

3: برپایی عدل و قسط

در برخی از آیات و احادیث انگیزه بعثت پیامبران و فرو فرستادن کتاب های آسمانی، تحقق قسط در میان مردم بیان شده است؛ چنان که خداوند در این باره می فرماید:

«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَینَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمْ الْکتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ...». (حدید: 25)

«ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنان کتاب و میزان فرو فرستادیم تا مردم به قسط و عدل قیام کنند.»

منظور از «بینات» و دلایل روشن، ادراکات عقلی و خردورزی های صحیح علمی و نیز معجزات و کرامات عملی است. همچنین مراد از «کتاب»، برخی از معارف و احکام و عقاید و اخلاق و سایر علوم است «میزان» و معیار صحیح نیز همراه معصوم است و هیچ میزانی، دقیق تر از سیره و روش و راه کار های معصومانه پیامبر صلی الله علیه و آلهو پیشوایان دین علیهم السلام نیست. (جوادی آملی، 1381: 174)

جمله (لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ) علت فرستادن پیامبران و نازل نمودن کتب آسمانی است که در آغاز آیه وارد شده است. گویی بسط قسط در جامعه یکی از اهداف اعزام پیامبران و انزال کتب آسمانی می باشد. (سبحانی، 1370: ج10: 44)

 

4. نجات از تاریکی ها

رهایی از ظلمات و رسیدن به وادی نور، از اهداف بعثت است که در قرآن کریم به آن تصریح شده است:«... کتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیک لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنْ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَی صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ» (ابراهیم: 1)؛ این کتاب را برای تو نازل کردیم تا مردم را از تاریکی ها به به سوی روشنایی، به فرمان پروردگارشان در آوری، به سوی خداوند شکست ناپذیر و ستوده.

تعبیر به (لِتُخْرِجَ) آیه در واقع به دو نکته اشاره می کند:

نخست اینکه قرآن مجید گرچه کتاب هدایت و نجات بشر است؛ ولی نیاز به مجری و پیاده کننده دارد، باید رهبری همچون پیامبر باشد که به وسیله آن گمگشتگان راه حقیقت را از ظلمات بدبختی به نور سعادت هدایت کند، بنابراین حتی قرآن هم با آن عظمت، بدون وجود رهبر و راهنما و مجری و پیاده کننده، حل همه مشکلات را نخواهد کرد.

دیگر اینکه تعبیر به خارج ساختن در واقع دلیل بر حرکت دادن توأم با دگرگونی و تحول است، گوئی مردم بی ایمان در یک جو و محیط بسته و تاریک قرار دارند و پیامبر و رهبر دست آنها را می گیرد و به فضای وسیع تر و روشن وارد می سازد. (مکارم شیرازی، 1374: ج10: 267)

جهل علمی و جهالت عملی، هر دو تیره است، جاهل متهتّک، چونان عالم فاجر، گرفتار تاریکی متراکم است و مدّعی ارشاد، بدون فلاح علم و صلاح عمل، مغمور در ظلماتِ انباشته است. تنها کشتی نجات و مصباح هدایت، همانا مشکات نبوّت است که از بارگاه تشریف به کارگاه تکلیف اعزام می شود تا تیره دلان را روشن ضمیر، و گمراهان را راهیان نور کند. (جوادی آملی، 1381: 175)

 

5. تکامل عقل

یکی از مهم ترین هدف از آموزش و پرورش مردم به دست پیامبران، تکامل عقلانی بشر است، از این رو باید عقل و دانش هر پیامبری، از عقل و دانش امّت وی بالاتر و برتر باشد:

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله می فرماید: هدف از بعثت، تکمیل عقول بشر است: «وَ لَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِیاً وَ لَا رَسُولًا حَتّی یسْتَکمِلَ الْعَقْلَ، وَ یکونَ عَقْلُهُ أَفْضَلَ مِنْ عُقُولِ جَمِیعِ أُمَّتِه »؛ (کلینی، 1407: ج1: ح11: 30)؛ خداوند، هیچ پیامبر و رسولی را جز بر تکمیل خرد، مبعوث نفرمود، و خرد او بالاتر از عقول امّت وی است. (جوادی آملی، 1381: 173)

همچنین طبق بیان امیرمومنان علی علیه السلام پی در پی آمدن پیامبران، برای این بود که مردم را به عهد و میثاق فطری که در آفرینش آنان نهاده شده است، فرا خوانند و خردهای پنهان شده آنان را از زیر گرد و غبار ضلالت بیرون آورند که در این صورت، نعمت توحید را باز خواهند یافت: «فَبَعَثَ فِیهِمْ رُسُلُه وَ واتَرَ اِلیهِمْ اَنْبِیاءَهُ، لِیسْتَادُوهُم مِیثاقَ فِطْرَتِه... وَ یثِیروا لَهُم دَفائِنَ العُقُول...» (نهج البلاغه، خطبه1)؛ یعنی قداست بینش صائب و گرایش صالح، در زیر اغراض مادی و غرایز حیوانی مدفون می شود که برای اِثاره و شکوفا کردن چنین دفینه ای، وحی الهی ضروری است.

 

6. تعالی اخلاق

رشد و تعالی اخلاقی و آداب اجتماعی، یکی دیگر از اهداف بعثت به شمار می آید. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: من برای تتمیم و تکمیل اصول و کرامت های اخلاقی مبعوث شدم: «اِنّما بُعِثتُ لِاُتَمِّمَ مَکارِمَ الاَخْلاق» (طبرسی، 1412:9)، در سایه این هدف متعالی سفارش و توصیه به رفتارهای اخلاقی از جمله: احسان به پدر و مادر، ادای حقّ وزن و پیمانه، عدالت در شهادت و داوری، وفا به عهد و پیمان، دوری از شرک، برپاداری حقّ و عدالت و تقوا و پاکی شکل می گیرد. (جوادی آملی، 1381: 190)

هدف رسمی بعثت، تزکیه نفس و تهذیب روح است و این غرض وزین، هماره با اصلاح اخلاق اخلاق همراه است؛ به گونه ای که بخش مهم از ره آورد وحی را توصیه های اخلاقی تشکیل می دهد؛ زیرا اخلاق ستوده، هم پشتوانه قانون است و هم مکمّل و متمّم آن.

 

7. داوری در اختلاف های مردم

مردم، امّتی یگانه بودند، پس خداوند پیامبران را نوید آور و بیم دهنده برانگیخت و با آن کتاب خویش را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه با هم اختلاف می ورزند، داوری کند. (بقره: 213)

آیه یاد شده، حاوی دو نکته اساسی است:1. بشارت و انذار، که هر دو از اهداف بعثت است- چون تشویق و تنبیه، دو رکن عمده تربیت نفوس و تامین کننده سعادت آن هاست 2. داوری به حق که بر اساس تعالیم کتاب های آسمانی، به ویژه قرآن حکیم است. (جوادی آملی، 1381: 176)

آیین های الهی، اهداف زیادی را از جمله تهذیب نفوس انسانی و رسانیدن انسان به مقام قرب الهی، تعقیب می کند، ولی مسلما یکی از مهمترین اهداف، رفع اختلافات بوده است؛ زیرا همیشه نژادها، قومیت ها، و زبان و مناطق جغرافیایی، عامل جدایی جوامع انسانی بوده است. چیزی که می تواند به عنوان یک حلقه اتصال، همه فرزندان آدم را از هر نژاد و زبان و قومیت و منطقه جغرافیایی به هم پیوند دهد، آیین های الهی است که تمام این مرزها را در هم می شکند و همه انسانها را زیر یک پرچم جمع می کند که نمونه آن را در مراسم عبادی سیاسی حج می توان مشاهده کرد.

اگر می بینیم پاره ای از مذاهب، عامل اختلاف و درگیری شده اند، به خاطر آمیخته شدن آنها با خرافات و تعصبهای کورکورانه است؛ وگرنه مذاهب دست نخورده آسمانی، همه جا عامل وحدت به شمار می آید. (مکارم شیرازی، ج2: 119)

 

8. یاد آوری نعمت ها

خدای سبحان در آیات متعددی، یادآوری نعمت های الهی را جزو دستورهای انبیا قرار داده است؛ مانند:

یک. «... وَاذْکرُوا إِذْ جَعَلَکمْ خُلَفَاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَکمْ فِی الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْکرُوا آلَاءَ اللَّهِ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ» (اعراف: 69)؛ به یاد آورید زمانی را که خداوند، شما را بعد از قوم نوح، جانشنان آنان قرار داد و در خلقت، بر قوّت شما افزود. پس، نعمت های خداوند را به یادآورد؛ باشد که رستگار شوید.

دو. «... فَاذْکرُوا آلَاءَ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ» (اعراف: 74)؛ نعمت های خدا را یاد آورید و در زمین، سر به فساد بر مدارید.

بازگو کردن هدف بعثت، گاهی به این است که مستقیماً مطلبی به عنوان غرض اساسی رسالت قرار گیرد، و زمانی به این است که ضمن بررسی برنامه های مبعوثان، مطلبی به عنوان وظیفه اصیل و دستور رسمی آنان مطرح شود و جریان یادآوری نعمت های الهی از قبیل دوم است. (جوادی آملی، 1381: 178)

 

9. آزادی انسان

بهترین ره آورد پیامبران، نشر حرّیت و ترویج آزادی، بویژه آزادی فرهنگی است که ترقّی جامعه در گرو آن است. قرآن کریم درباره ره آورد آزادی می فرماید: (الَّذِینَ یتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِی الْأُمِّی الَّذِی یجِدُونَهُ مَکتُوبًا عِنْدَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِیلِ یأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَاهُمْ عَنْ الْمُنکرِ وَیحِلُّ لَهُمْ الطَّیبَاتِ وَیحَرِّمُ عَلَیهِمْ الْخَبَائِثَ وَیضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِی کانَتْ عَلَیهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِک هُمْ الْمُفْلِحُونَ؛ آنان که از این فرستاده مکتب ندیده که نام او را در تورات و انجیل نوشته می یابند، پیروی می کنند؛ همان پیامبری که آنان را به کار پسندیده فرمان می دهد و از کار ناپسند باز می دارد و برای آنان چیزهای پاکیزه را حلال، و چیزهای ناپاک را حرام می کند و از دوش آنان قید و بندهایی را که برایشان بوده استْ بر می دارد. پس آنان که به او ایمان آوردند و بزرگش داشتند و یاری اش کردند و از نوری که با او نازل شده استْ پیروی کردند، آنان همان رستگارانند». (اعراف: 157)

مبعوث شدگان از سوی خداوند، بسان مدعیان دروغین نبوت و رسالت که هدف به زنجیر کشیدن توده های مردم و استعمار و استثمار آنهاست، نیستند آنها نه تنها بندی بر آنها نمی گذارند، بلکه بارها را از دوش آنان بر می دارند، و غل و زنجیرهایی را که بر دست و پا و گردنشان سنگینی می کرد، می شکنند. (مکارم شیرازی، 1374: ج6: 398)

 

منابع

قرآن مجید

نهج البلاغه

پژوهشکده تحقیقات اسلامی. 1386. فرهنگ شیعه. قم: زمزم هدایت.

جوادی آملی، عبدالله. 1381. وحی و نبوت در قرآن. قم: نشر سرا.

خسروپناه، عبدالحسین. 1382. گستره شریعت. قم. دفتر نشر معارف.

خسروپناه، عبدالحسین. 1381.قلمرو دین. قم: مرکز مطالعات و پژوهش های حوزه علمیه قم.

سبحانی، جعفر. 1370. منشور جاوید (جلد 10)، قم: انتشارات توحید.

طبرسی، حسن بن فضل. 1412. مکارم الأخلاق. قم: شریف رضی.

کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق. 1407. اصول کافی. ترجمه: علی اکبر غفاری و محمد آخوندی. تهران. دارالکتب الإسلامیه.

مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی. 1403. بحارالأنوار (جلد 19). بیروت. دار احیاء التراث العربی.

مکارم شیرازی، ناصر. 1376. تفسیر نمونه (ج 1 ـ 2 ـ 6 ـ 10). تهران: دارالکتب الإسلامیه.

 

 

منبع: مجله اشارات