طواف دل
  • 1540
  • 159 مرتبه
آثار و بركات اخلاقى - تربيتى سيدالشهدا (علیه‌السلام)

آثار و بركات اخلاقى - تربيتى سيدالشهدا (علیه‌السلام)

1398/12/01 02:41:45 ب.ظ

1- ایجاد اخلاق جدید در جامعه مسلمین

اگر دیدی که نابینا و چاه است
                                         اگر خاموش بنشینی گناه است

یکی از آثار و برکات سیدالشهدا (علیه‌السلام) در بعد اخلاقی - تربیتی این است که قیام او باعث گردید در جامعه مسلمانان نوعی اخلاق جدید بلندنظرانه پدید آید و نظر انسان را به زندگی خود و دیگران، دگرگون سازد تا بتواند بدین‌وسیله جامعه را اصلاح نماید؛ و به‌عبارت‌دیگر، با خودسازی به دیگر سازی نیز بپردازد.

آری، در آن زمانی که بنیاد روانی و اخلاقی مردم در هم ریخته و ویران شده بود و این ویرانی شامل رهبران مسلمین و بزرگان آنان نیز شده بود و با اخلاق و شیوه‌ای وحشتناک زندگی می‌کردند، امام حسین (علیه‌السلام) یگانه درمان آن حالت بیمارگونه را که در مجتمع مسلمانان موردقبول واقع شده بود، در قیام آشکار و فریاد در آن سکوت مرگبار دید. لذا آن حضرت با خون پاک خود و فرزندان و یارانش و با همه اعتبارات احساسی و تاریخی، حتی شمشیر و عمامه جدش رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، وارد مبارزه گردید تا همه روزنه‌ها و راه‌های توجیه را فروبندد.

سیدالشهدا (علیه‌السلام) نیک دریافته بود که وجدان شکست‌خورده و اخلاق پست امت را نمی‌توان به‌وسیله رویارویی ساده دگرگون ساخت، ازاین‌رو با قیام و شهادت خویش دیری نپایید که اخلاق هزیمت و فرار را به نیرویی عظیم درآورد و اخلاق جدیدی به‌جای آن جایگزین نمود. به‌راستی شهادت حسین‌بن‌علی (علیه‌السلام) تأثیر ژرف و شگرفی بر شیعیان ساکن و ساکت به‌جای گذاشت و سرنوشت غم‌انگیز نواده پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) عواطف اخلاقی و مذهبی مردم را به هم ریخت.

در اثر قیام و شهادت امام حسین (علیه‌السلام) موجی در روح مسلمین به وجود آمد، حمیت و عزت، شجاعت و صلابت به وجود آمد و احساسات بردگی و اسارتی که از اواخر حکومت عثمان و تمام دوره معاویه بر روح جامعه اسلامی حکم‌فرما بود، تضعیف شد و ترس آن‌ها را فروریخت، خلاصه، اباعبدالله (علیه‌السلام) به اجتماع اسلامی شخصیت داد.

کربلا و قیام سیدالشهدا (علیه‌السلام) نمایشگاه اخلاق عالی اسلامی و انسانی با همه صفات و طراوت آن بود و این اخلاق را نه به زبان که در عمل به خون پاک خویش بر صفحه ماندگار تاریخ به ثبت رسانید.

از پا حسین افتاد و ما بر پای بودیم
                                         زینب اسیری رفت و ما بر جای بودیم

 

2- احساس گناه در بین مسلمین

یکی دیگر از آثار نهضت و شهادت سیدالشهدا (علیه‌السلام) این بود که مردم پس از مدت کوتاهی متوجه عدم توانایی و ضعف نفس خود شدند، لذا احساس عمیق ندامت و گناه کرده و چنین اندیشیدند که برای جبران این اهمال‌کاری و غفلت و نیز برای طلب بخشایش الهی، باید جانبازی‌های مشابهی را انجام دهند؛ و ازجمله کارهای امام زین‌العابدین (علیه‌السلام) این بود که کوشید این احساس گناه را شعله‌ور سازد. ازاین‌رو به گروه انبوهی از مردم کوفه نهیب زده و فرمود:

ای مردم، شما را به خدا سوگند می‌دهم، آیا شما فراموش کردید که نامه‌ها برای پدرم نوشتید و چون به‌سوی شما آمد، به او خدعه و نیرنگ زدید؟! شما با پدرم عهد و پیمان بستید و با وی بیعت کردید، اما بیعت خود را شکستید و او را به قتل رساندید پس هلاکت بر شما باد و با این توشه‌ای که به آخرت فرستادید هلاکت بر شما باد. چه رأی زشت و پلیدی را که برای خود پسندیدید! آنگاه‌که به دیدار پیغمبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌شتابید و به شما بگوید: «عترت مرا کشتید، هتک حرمت مرا کردید.» با چه دیده‌ای به او نظر خواهید کرد؟ و سرانجام به شما خواهد گفت: «از امت من نخواهید بود» 1

این احساس گناه عامل همیشه شعله‌وری بود که مردم را برای شورش و انتقام‌جویی همواره به جلو می‌راند.

استاد «عادل ادیب» دراین‌باره می‌نویسد: شهادت فجیع امام حسین (علیه‌السلام) در کربلا موجی شدید از احساس گناه در وجدان هر مسلمانی برانگیخت. آنان پی بردند که می‌توانستند او را یاری دهند؛ اما ازآن‌پس که با او برای قیام پیمان بستند، او را یاری نکردند. این احساس گناه دو جنبه داشت: ازیک‌طرف انسان را وادار می‌ساخت که گناهی را که مرتکب شده با کفاره بشوید و از طرف دیگر نسبت به کسانی که او را به ارتکاب چنین گناهی واداشته بودند، احساس کینه و نفرت کند. به‌طوری‌که انگیزه انقلاب‌های متعددی که در اثر قتل امام (علیه‌السلام) برپا شد، همان کفاره یاری نکردن به حضرت او و انتقام گرفتن از امویان بود.

مقدر چنین بود که آتش این احساس گناه، پیوسته برافروخته بماند و انگیزه انتقام از بنی‌امیه در هر فرصت به انقلاب و قیام بر ضد ستمگران منتهی گردد. 2

باری، بر اثر شهادت امام حسین (علیه‌السلام) این آیه شریفه مصداقی روشن یافت:

«و یوم یعض الظالم علی یدیه» 3

و روزی که ستمکار دست‌های خود را از پشیمانی می‌گزد.

 

3- ازدیاد محبوبیت سیدالشهدا (علیه‌السلام) و خاندان وحی

سومین اثر مهم تربیتی قیام و شهادت سیدالشهدا (علیه‌السلام)، بالا بردن محبوبیت خاندان حضرت علی (علیه‌السلام) در اجتماع اسلامی و شناساندن بیشتر و بهتر آنان به مردم بوده است.

مسئله داشتن محبوبیت و قبضه کردن افکار اجتماع از مسائل حیاتی و مهمی است که همواره موردنظر حکومت‌ها بوده و هست. حکومت‌ها هرچند به‌طور اکثر تکیه‌گاه بزرگی جز قدرت ندارند، اما به‌خوبی می‌دانند که نیرومندتر از قدرت نظامی، جایگاهی است که در دل‌های مردم می‌باشد، وسعی دارند آن را برای خویش به دست آورند. معاویه نیز با همه تلاش‌های شیطانی خود به‌طورکلی می‌خواست دو چیز را به دست آورد: یکی محبوبیت بخشیدن به خاندان و شجره خبیثه بنی‌امیه و دیگری سقوط خاندان و شجره طیبه حضرت علی (علیه‌السلام) از محبوبیت. متأسفانه معاویه در این تلاش خود موفقیت بسیاری هم کسب کرد؛ اما با ظهور حماسه حسینی و جانبازی‌های مردان راستین خدا، نفوذ معنوی و اعتبار روحانی عمیقی برای سیدالشهدا و اهل‌بیت (علیه‌السلام) ایجاد نمود.

به‌طوری‌که هر چه از آن واقعه می‌گذشت مردم بیشتری به خاندان حضرت علی (علیه‌السلام) جذب می‌شدند این محبوبیت رفته‌رفته چنان بالا گرفت که عده‌ای برای خونخواهی و به نام هواداران از خاندان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) دست به قیام زدند.

آری، اگر حسین‌بن‌علی (علیه‌السلام) پیش از نهضت مردانه‌اش به‌عنوان امام وقت و سبط پیغمبر و فرزند علی و فاطمه و بزرگ‌ترین شخصیت از خاندان وحی شناخته می‌شد، پس از قیام با حفظ مقامات سابق، به نام عالی‌ترین و کامل‌ترین نمونه مردانگی و مجاهدت و فداکاری در راه خدا و حقیقت شناخته شد.

«مسیوماربین آلمانی» در این خصوص می‌نویسد: «مهمترین اثر این نهضت این بود که ریاست روحانی که در عوالم سیاست اهمیت شایانی داشت، مجدداً به دست بنی‏هاشم افتاد، و به ویژه در بازماندگان حسین (علیه‌السلام) مسلم گردید، و چندی طول نکشید که (حکومت) ظلم و جور معاویه و جانشیان او منهدم شد و در کمتر از یک قرن قدرت از بنی‌امیه سلب گردید. منهدم شدن (قدرت) بنی‌امیه به قسمی‌شد که امروز نام و نشانی از آن‌ها نمودار نیست و اگر در متن کتب تاریخی نامی‌از این قوم ذکر شده در تعقیب آن هزاران نفرین و ناسزا هم نوشته شده است، واین نیست مگر به واسطه قیام امام حسین (علیه‌السلام) و یاران با وفای او» 4

 

پی‌نوشت‌ها:

1- سیرهٔ امامان، سید محسن امین، ص 188
2- زندگانی تحلیلی پیشوایانم، عادل ادیب، ص 149
3- سوره فرقان، آیه 27
4- نقل از کتاب درسی که حسین به انسان‌ها آموخت شهید هاشمی‌نژاد، ص 445

منبع: سایت اوینی

اخبار مرتبط