طواف دل
  • 1547
  • 179 مرتبه
بعثت و اهداف آن

بعثت و اهداف آن

1398/12/01 02:44:29 ب.ظ

«بعثت‏» انقلاب بزرگ بر ضد جهل، گمراهی، فساد و تباهی است. و سزاوار منت‌گذاری خداوند و دربردارنده حکمت و تربیت است. بحث درباره آن گسترده، عمیق و از زوایای مختلف قابل‌بررسی است. در این نوشتار به مباحثی ازجمله آغاز بعثت، نخستین آیات نازل‌شده، منت‌گذاری خدا برای بعثت و فلسفه و اهداف بعثت می‌پردازیم.

 

آغاز بعثت

سرآغاز تاریخ اسلام از روزی شروع می‌شود که پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در خلوت محبوب، در دل غاری که در دامن کوهی در شمال مکه بود، صدایی شنید:

«یا محمد اقرا»؛ ای محمد! بخوان! (او شگفت‌زده) گفت: چه بخوانم؟ گفت: ای محمد!

«اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرا و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم(علق/آیات 5-1)
بخوان به نام پروردگارت که (جهان را) آفرید. همان‌که انسان را از خون بسته‌ای خلق کرد. بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان‌که به‌وسیله قلم تعلیم نمود و به انسان آنچه را نمی‌دانست، یاد داد.
(1)

جبرئیل به حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود:

«ارسلنی الله الیک لیتخذک رسولا» (2)

خداوند مرا به‌سوی تو فرستاده است، تا تو را پیامبر این امت قرار دهم.

حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هرساله مدتی به کوه «حرا» (3) می‌رفت و به عبادت و راز و نیاز و تفکر می‌پرداخت تا این‌که روزی فرشته‌ای به او گفت: ای محمد! بخوان! محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) گفت: چه بخوانم؟ فرشته آیات آغازین سوره علق را بر وی قرائت کرد و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز آن‌ها را خواند. (4)

آغاز بعثت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) چه زمانی است؟ دیدگاه معروف و مورد اتفاق شیعه امامیه، 27 رجب است. اما در میان دانشمندان اهل سنت، در زمان دقیق آن اختلاف زیادی است. برخی از اهل سنت مبعث را در رمضان و برخی دیگر در ربیع‌الاول دانسته‌اند. در مورد روز مبعث نظرهای متفاوتی ارائه شده است:

الف) 17 رمضان: طبری در تاریخ الرسل و الملوک و ابن‌سعد در طبقات الکبری (5) به این قول اشاره نموده‌اند.

ب) 18 رمضان: ابن‌اثیر در الکامل فی التاریخ (6) این دیدگاه را به ابوقلابه عبدالله‌بن‌زید جرمی - از محدثان اهل سنت - نسبت داده و طبری (7) نیز بدان اشاره نموده است.

ج) 19 رمضان: ابن‌اثیر به این دیدگاه نیز اشاره نموده است. (8)

د)20 رمضان: یعقوبی در تاریخ خود روایت کرده است که ده روز مانده به آخر رمضان، در روز جمعه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مبعوث شد. (9)

 

نخستین آیات

هماهنگی آغاز بعثت با نازل شدن نخستین آیات قرآن کریم، باعث شده است تا مورخان، مفسران و دانشمندان علوم قرآنی و حدیث به بررسی و تعیین نخستین آیات نازل‌شده بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بپردازند. دیدگاه‌هایی دراین‌باره وجود دارد که مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از:

1- پنج آیه نخست سوره علق.

2- سوره فاتحة الکتاب. (10)

3- سوره مدثر. (11)

دیدگاه نخست پرطرفدارترین دیدگاه در میان مورخان، مفسران و دانشمندان علوم قرآنی و حدیث می‌باشد. از میان مورخان؛ مسعودی (12)، ابن‌هشام (13)، ابن‌اثیر (14)، طبری (15)، و یعقوبی در کتاب‌های خود و از میان مفسران شیعه، صاحبان تفاسیر: تبیان، مجمع‌البیان، المیزان، نمونه و از میان مفسران اهل سنت؛ صاحبان تفاسیر: طبری (که حدود یازده روایت دراین‌باره ذکر می‌کند.)، درالمنثور، انوارالتنزیل و اسرارالتاویل (معروف به تفسیر بیضاوی) و تفسیرالقرآن العظیم جزو طرفداران این نظریه هستند.

از میان کتاب‌های علوم قرآنی می‌توان به «الاتقان(16)»، «التمهید فی ‏علوم القرآن(17)»، «البرهان(18)»، و... اشاره نمود.

بر اساس روایات رسیده از امامان معصوم (علیهم‌السلام) آیات آغازین سوره علق را نخستین آیات نازل‌شده در غار حرا می‌دانند. امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: «اول ما نزل علی رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بسم الله الرحمن الرحیم، اقرا باسم ربک...» (19)؛ نخستین آیاتی که بر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نازل شد، «...اقرا باسم ربک...» بود.

امام هادی (علیه‌السلام) نیز فرمود: جبرئیل به محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) گفت:

«اقرا قال: و ما اقرا قال: اقرا باسم ربک الذی خلق(20)

طبری (21) از علمای اهل سنت در تفسیر خود، 11 روایت و سیوطی (22) 15 روایت نقل می‌کند، مبنی بر این‌که در آغاز بعثت نخستین آیات سوره علق بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نازل شده است.

طرفداران دیدگاه دوم اندک است. صریح‌ترین کسی که در این زمینه سخن گفته، «زمخشری‏» در تفسیر «کشاف‏» (23) است.

دیدگاه سوم روایتی است که از جابر (24) نقل شده است. اگرچه هرکدام از این دو دیدگاه ممکن است طرفداران اندکی نیز داشته باشند، اما در برابر سیل نظریات مورخان، مفسران و دانشمندان علوم قرآنی و نیز روایات فراوانی که به برخی از آن‌ها اشاره شد و نیز ادعای اجماع امت مسلمان را به‌سادگی نمی‌توان رها کرد و از کنار آن گذشت.

 

بعثت و منت

در نفس انسان نیازها و غرایز گوناگونی قرار داده شده است که همگی طالب ارضا و هدایت صحیح هستند. خداوند متعال برای هدایت انسان، بهترین ابزار را در اختیار او قرار داده و امکانات متعددی به او عطا کرده است، تا هم بتواند نیروی خود را صرف ارضای نفسانیات کند و هم با امکانات و نیروی داده شده، بر خواهش‌های نفسانی غلبه کند و کشش‌های درونی را تحت نظم و ضابطه درآورد. دو راهنما نیز در اختیار او قرار داده است تا حق را از باطل و سره را از ناسره متمایز کند؛ یکی در درون انسان که عقل است و دیگری پیامبران الهی که این راهنما از طریق وحی برای انسان فرستاده می‌شود تا تمام رفتارها را به انسان بیاموزد و حدود و مقررات آن را نیز روشن نماید، چون عقل دارای خطا و نقصان است. برترین هادی، آن است که دارای مقام عصمت و مرتبط با وحی باشد، تنها راه آن، بعثت است. پس بعثت بزرگ‌ترین نعمت خداوند بر بشر است و جا دارد که خداوند بر این نعمت منت گذارد و این احسان و نیکویی را به رخ آنان بکشد، چنان‌که می‌فرماید:

«لقد من الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین‏»(آل عمران/ 164)

خداوند بر مؤمنان منت نهاد (نعمت بزرگی بخشید)، هنگامی‌که درمیان آن‌ها پیامبری از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آن‌ها بخواند و آن‌ها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد و البته پیش از آن در گمراهی آشکار بودند.

خداوند در آیه فوق به خاطر بعثت پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بر مؤمنان منت می‌نهد و این نعمت بزرگ و معنوی را به رخ آنان می‌کشد.

ممکن است کسی تصور کند که منت‌گذاری، کار صحیحی نیست، چرا خداوند در این جا منت می‌گذارد؟ مگر بعثت چه ویژگی‌هایی دارد و هدف از آن چیست؟

واژه منت از «من‏» به معنای چیزی است که با آن وزن می‌کنند (سنگ کیلو). و نیز به معنای نعمت سنگین و باعظمت نیز به کار می‌رود. بنابراین هر نعمت سنگین و گران‌بهایی را منت گویند. کاربرد این واژه دو گونه است: قولی و فعلی (25).

اگر کسی عملاً نعمت بزرگی به دیگری بدهد، این همان منت عملی است که بیشتر در مسائل تربیتی و هدایتی و معنوی کاربرد دارد و پسندیده و ارزنده است. که برخی گفته‌اند: این منت مختص به خدای متعال است. اگر کسی کار کوچک خود را با سخن گفتن بخواهد به رخ دیگری بکشد و آن را بزرگ جلوه دهد، کاری است بسیار زشت، که این از منت‌های بشری است. در نتیجه، منت‌گذاری بر بخشیدن نعمت‌های بزرگ که از جمله آن‌ها نعمت رسالت است، منتی زیباست و «من الله‏» یعنی انعم الله، خداوند نعمت بزرگی بخشید و در اختیار مؤمنان قرار داد. چنان که در جای دیگر خداوند به خاطر هدایت کردن انسان‌ها به ایمان، بر آن‌ها منت می‌گذارد. «بل الله یمن علیکم ان هداکم للایمان‏». (حجرات/17)

اگر مسلمانان به خاطر پذیرفتن اسلام، مشکلات و خسارت‌های زیادی متحمل شده‌اند، نباید فراموش کنند که خداوند بزرگ‌ترین نعمت را در اختیار آن‌ها گذاشته و پیامبری مبعوث کرد تا انسان‌ها را تربیت کند و از گمراهی‌ها بازدارد. بنابراین هراندازه برای حفظ این نعمت بزرگ تلاش و کوشش شود و هر بهایی پرداخته شود، بازهم ناچیز است. (26)

 

فلسفه و اهداف بعثت

پس از قرن‌ها تحقیق و بررسی درباره مسائل دینی، هنوز پرده از اسرار بسیاری از آن‌ها برداشته نشده است، که از جمله آن‌ها اسرار نهفته نبوت و بعثت است، اگرچه از ظواهر آیات قرآن می‌توان استفاده کرد که بعثت پیامبران الهی، به‌ویژه پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) دارای اهدافی می‌باشد که بیان خواهد شد و تنها در آیه مورد بحث که خداوند بر مؤمنان منت گذارده است، به سه برنامه از مهم‌ترین آن‌ها اشاره شده است:

«یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة‏»

 

1- تلاوت آیات الهی

«یتلوا» از واژه «تلاوت‏» به معنای پی درپی آوردن، پیروی کردن و خواندن بانظم است، (27) که شامل پیروی کردن در حکم و خواندن منظم آیات الهی همراه با تدبر نیز می‌شود، گویا تلاوت کننده از آیات پیروی کرده یا حروف و کلمات را در پی یکدیگر قرار داده است. پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با خواندن آیات پروردگار و آشنا ساختن گوش دل و افکار مردم با این آیات، آن‌ها را آماده تربیت می‌نماید، که مقدمه تعلیم و تربیت است.

 

2- تربیت

یکی از مهم‌ترین برنامه‌های پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) تربیت انسان‌هاست. تربیت به معنای فراهم کردن زمینه‌ها و عوامل برای به فعلیت رساندن و شکوفا نمودن استعدادهای انسان در جهت مطلوب است. او باید زمینه‌ها را برای انسان‌ها آماده کند تا از نظر عملی بهترین رابطه را با خدای خود (عبادات)، با هم نوع خود (عقود و ایقاعات)، با قوانین و مقررات اجتماعی (حکومت و سیاسات)، با خانواده خود (حقوق خانوادگی) و با نفس خود (اخلاق و تهذیب نفس) داشته باشند، تا بتوانند مسجود فرشتگان قرار گیرند. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) منجی بشریت است. یکی از دانشمندان فرانسوی می‌گوید: «بزرگ‏ترین قانون اصلاح و تعلیم و تربیت همان حقایقی است که به نام وحی، قسمت ‏به قسمت ‏بر محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نازل شده و امروز به نام قرآن در بین بشراست.» (28)

پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در مدتی کوتاه، انسان‌هایی بزرگ، مانند علی (علیه‌السلام)، زهرا (سلام‌الله‌علیها)، سلمان فارسی، ابوذر، مقداد و... را تربیت کرد. حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) کاشف معدن‌های نهفته انسانیت بود. زیرا «الناس معادن کمعادن الذهب و الفضه‏»، مردم مانند معدن‌های طلا و نقره هستند.

انسان دارای استعدادهای نهفته است که برای بهره وری صحیح باید آنها را کشف کرد تا به ارزش حقیقی خود دست یابند.

کلمه «یزکیهم‏» از ماده «زکوة‏» و زکآء» به معنای رشد و زیادی است (29)، که در اینجا به معنای تربیت و پاک‌سازی است و شامل پاک شدن از آلودگی‌های اعتقادی، اخلاقی و رفتاری می‌باشد. اگرچه واژه تربیت از ماده «ربو» به معنای افزایش و نمو است، اما در قرآن کریم مفهوم تهذیب نفس با واژه تزکیه آمده است:

«قد افلح من زکیها» (شمس/8)

«قد افلح من تزکی‏» (اعلی/14)

«رستگار شد کسی که خود را تزکیه کرد.»

واژه تربیت در قرآن در جنبه‌های جسمانی و مادی به کار رفته است، نظیر:

«الم نربک فینا ولیدا» (شعراء/18)

«آیا در دوران کودکی تو را در میان جمع خود تربیت نکردیم؟»

که سخن فرعون است که خود را مربی موسی معرفی می‌کند، یعنی از نظر جسمانی و امکانات مادی تو را بزرگ کردم. اهمیت اخلاق و تزکیه نفس بر کسی پوشیده نیست. جوامع مختلف به آن نیازمندند، زیرا تنها راه نجات از گمراهی‌ها، فسادها، جهل، جنگ و خونریزی‌ها و... در پرتو اخلاق صحیح و آراسته شدن به ارزش‌ها و مکارم اخلاقی است. پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هدف از بعثت خود را کامل کردن مکارم اخلاق بیان کرده است:

«بعثت لاتمم مکارم الاخلاق‏» (30) من برای کامل کردن فضایل اخلاقی مبعوث شده‌ام.

یکی از دانشمندان فرانسوی می‌گوید: «ای محمد! ای آورنده قرآن! کجایی؟ بیا و دست ما را بگیر و به باغ و صحرا و چمن و به هر جایی که خواهی ببر. تو اگر ما را به میان دریا ببری، خواهیم رفت، زیرا تو عالم به حیات و زندگی ما هستی!» (31)

پی‌نوشت‌ها:

1- بحارالانوار، ج 18، ص 206.
2- همان، ص 184.
3- «حرا» نام کوهی است که در شمال مکه قرار دارد. در نقطه شمالی آن غاری است که ارتفاع آن به قدر یک قامت انسان است. قسمتی از داخل غار با نور خورشید روشن می‌شود و قسمت‌های دیگر آن در تاریکی است. (ر.ک: فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام (ص)، ص 92).
4- تلخیص التمهید، ج 1، ص 62.
5- طبقات الکبری، ج 1، ص 192/ تاریخ طبری، ج 2، ص 44/ الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 30.
6- الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 30.
7- تاریخ طبری، ج 2، ص 44.
8- الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 30.
9- تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 30.
10- مجمع‌البیان، ج 10، ص 780.
11- همان.
12- مروج الذهب، ج 2، ص 282.
13- سیره نبوی، ج 1، ص 239.
14- الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 32.
15- تاریخ طبری، ج 2، ص 45.
16- الاتقان، سیوطی، ج 1، ص 95.
17- تلخیص التمهید، ج 1، ص 84.
18- برهان، بدرالدین زرکشی، ج 1، ص 206.
19- اصول کافی، ج 2، ص 628.
20- بحارالانوار، ج 2، ص 206.
21- جامع البیان فی‌تاویل القرآن (تفسیر طبری)، ابوجعفر محمدبن‌طبری، ج 1، ص 646.
22- درالمنثور، سیوطی، ج 5، ص 562.
23- کشاف، زمخشری، ج 4، ص 775.
24- صحیح مسلم، شرح النووی، ج 2، ص 205.
25- مفردات راغب، واژه «من‏».
26- مجمع‌البیان، ج 2، ص 875.
28- در منگهم Dermnghem، دانشمند فرانسوی، به نقل از بانک تکبیر (بعثت‌بنوی)، ص 283.
29- مفردات راغب، واژه «زکا».
30-مجمع‌البیان، ج 1، ص 429.
30- بحارالانوار، ج 70، ص 372.
31- ژان ژاک روسو،j.j. Rosseey، دانشمند معروف فرانسوی، به نقل از بانک تکبیر (بعثت نبوی).

منبع: سایت آوینی