اشاره:
آنچه در این قسمت می‌خوانید، حاصل مطالعات حجت‌الاسلام‌والمسلمین محسن قرائتی است که در عالم طلبگی به این نوع مطالعه و یادداشت‌برداری می‌گویند «فیش برداری».
با این حساب مطالب این دو صفحه حاصل فیش‌برداری‌های چندماهه حجت‌الاسلام‌والمسلمین قرائتی ست در مورد وسواس.
مطالبی که با این روش تهیه می‌شوند ممکن است حتی حاصل تلاش‌های یکی‌دوساله و مطالعه‌های مکرر شبانه‌روزی در احادیث و روایت و آیت قرآنی باشد که من و شما در کمتر از سه چهار دقیقه تمام آن را خواهیم خواند.
وسواسی در همه امور با شک و تردید می‌نگرد و هر کاری را ناصحیح و خلاف می‌پندارد و جامعه را با نوعی بدبینی ارزیابی می‌کند.
بدبینی وسواس در اصول اعتقادی و احکام شرعی وی نیز تأثیر می‌گذارد آنچه را به‌عنوان حکم اسلام و شرع انجام می‌دهد، ترکیب و معجونی از اسلام سلیقه‌ای و برداشت‌های شخصی‌اش بوده است.
وسواسی بدعت عملی در دین می‌گذارد و به فرموده امام صادق (علیه‌السلام): هر نوع بدعتی در دین ضلالت و گمراهی است و پایان هر نوع ضلالتی به دوزخ و آتش منتهی می‌گردد. (کافی، ج 1، ص 56)
وسواسی انکار عملی با فرمان وحی دارد.
شعاع خطر اندیشه وسواسی در جامعه به حدی است که در مقام مقابله و تضاد با فرامین الهی قرار می‌گیرد و چیزی را که دستورالعمل زندگی و ضامن سعادت دنیا و آخرت بشریت می‌باشد زایل می‌سازد و نفوذ این بیماری در افکار بشر، رفته‌رفته به انکار وحی می‌انجامد و بفرموده مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی که از مهم‌ترین مراجع تقلید: وسواس دیگران را نیز به دین بدبین می‌کند.
انسان وسواسی مرتکب گناه کبیره اسراف می‌شود.
فرد وسواسی هوای نفس را بر رضای خداوند، رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله)، ائمه اطهار مقدم می‌دارد.
همیشه در طول تاریخ بشریت دو جناح رو در روی یکدیگر قرار گرفته و به تقابل و ستیزی دائم درگیر بوده‌اند.
یک‌طرف مکاتب الهی به رهبری انبیاء (علیهم‌السلام) و در رأس آنان رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله) و ائمه اطهار (علیهم‌السلام) و مراجع و علمای بزرگوار دین و طرف دیگر شیطان و ایادی آن یعنی دشمنان سوگند خورده دین و احکام نجات‌بخش آسمانی و در این جناح‌بندی شخص وسواسی در جناح شیطان قرار می‌گیرد و مطیع خواسته‌های شیطانی به مقابله و مخالفت با احکام و دستورات نورانی الهی، انبیاء و صلحاء و ائمه هدی و علمای دلسوز برمی‌خیزد.
وسواسی همه مردم را پست و لاابالی می‌پندارد، حتی افراد خانواده خود را.
فرد وسواسی نه خود می‌تواند در جمع حضور یابد و از اثرات مفید اجتماع و مردم بهره‌مند شود و نه جامعه تمایل و رغبتی به همکاری و مشارکت با وی دارد. فلذا بیماری وسواسی زایل کننده روحیه تعاون و تلاش‌های جمعی است که این روحیه بهره فراوانی برای فرد و جامعه دارد.
وسواسی گاهی بنیان‌گذار یک رفتار بد در فرزندان می‌شود.
وسواسی اهل تعاون نیست.
بیکاری و فراغت زمینه وسوسه می‌شود.
داشتن امکانات زمینه وسواس می‌شود.
تک زدن وسوسه (وسواس) را با پاتک ذکر و دعا خنثی کنیم.
امام معصوم به وسواسی فرمود: آیا در دادن زکات و خمس هم تاکنون شک کرده‌ای که احتیاطاً بدهی.
دعای دفع وسوسه: امام صادق (علیه‌السلام): «تَوَکَّلتُ عَلَی الحَی الذََّی لا یمُوتَ وَ الحَمدُالِلهِ الِّذی لَم یتََّخذ وَلَدا وَ لَم یکُن لَهُ شَریک فی المُلکِ وَ لَم یکُن لَهُ وَلِی مِنَ الذُّلِّ وَ کَبَّرَه ُتَکبیرا» (میزان الحکمه)
وسوسه از شیطان است باید با اعتنا نکردن دماغ شیطان به خاک مالیده و مثل متعارف عمل شود. [استفتائات امام خمینی (رحمه‌الله)، ص 111]
راه را برای شیطان باز نکنید و الْا در شما طمع می‌کند... وقتی ببیند مطیع نیستید دست از این کارش برمی‌دارد... شیطان میل دارد اطاعت شود. (فروع کافی، ج 3، ص 358 و میزان، ج 10، ص 451)
وسواس گاهی بنیان‌گذار یک رفتار بد در فرزندانش می‌شود.
وسواسی عبادت دارد ولی عبودیت ندارد.
وسواسی بداخلاق و عصبی است.
منبع: مجله دیدار آشنا