معارف قرآن
  • 5718
  • 155 مرتبه
ویژگی‌هایی را که قرآن برای امام آورده است را بیان کنید؟

ویژگی‌هایی را که قرآن برای امام آورده است را بیان کنید؟

1398/11/30 10:46:17 ق.ظ

پرسش

ویژگی‌هایی را که قرآن برای امام آورده است را بیان کنید؟

 

پاسخ اجمالی

در قرآن کریم امامت (به معنای پیشوایی انسان در جامعه بشری) دو نوع است: یکی «امامان نور» که پیشوایان صالح و الهی هستند و دیگری «امامان نار» که پیشوایان کفر و ضلالت می‌باشند. در قرآن ویژگی‌های فراوانی برای امامان نور ذکر گردیده است که عبارت‌اند از: معصومیت، هدایت‌گری، هدایت‌شده، باور مدار، پرستش‌کننده، استوار و پایدار، گواه، اهل تلاش و جهاد در راه خدا، پیشرو در کارهای خیر، ترازو، ستاره، راست‌گو، راسخ، دانشمند، طیب، اندیشمند، وارث زمین، پرهیزگار، ایثارگر، انفاق کننده، مؤمن، بهترین مردم، فضل خداوند، رحمت خداوند، صالح، نور الهی. شاخص‌ترین این ویژگی‌ها آن است که امامت امام باید الهی و از طرف خداوند اعطا گردد. ویژگی‌ها و صفات امامان نار عبارت‌اند از: طغیان و سرکشی، فساد و تباهی، اضلال و دعوت به آتش، ظلم و ستم، استکبار و تفرقه، استخفاف و گول زدن.

 

پاسخ تفصیلی

امامت در لغت به معنای پیشوایی،‌ مقتدایی و رهبری است و امام به معنای چیزی است که از آن پیروی شود؛ چه انسان باشد یا غیر آن و چه حق باشد یا باطل؛ یعنی مطلق پیشوا، مقتدا و رهبر؛ اما امامت در اصطلاح به معنای رهبری جامعهٔ اسلامی پس از پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله) است.

«امامت»، از دیدگاه متکلّمان شیعی، مانند نبوت،‌ از اصول دین بوده و مقامی الهی است. امام، تمام وظایفی را که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله) بر عهده داشت، به‌جز سمت نبوت، بر عهده می‌گیرد.

انتصاب از جانب خدا،‌ عصمت و افضلیت، سه شرط اساسی امام است. بر این دیدگاه،‌ ادلّه عقلی و نقلی زیادی وجود دارد.

تعریف جامع برای امامت این است که گفته شود: الامامة قیادة عامة الهیة فی امور الدین و الدنیا لشخص کامل من الانسان،‌ فی کل عصر، خلافةً عن‌الرسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله)؛ یعنی امامت، عبارت است از رهبری عمومی و همه‌جانبه الهی در تمام امور دینی و دنیوی برای یک انسان کامل مشخص، در هر عصر و زمانی به جانشینی پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله).

امامت در قرآن: تحت این عنوان چند مطلب باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد:


الف. معنای امامت در قرآن: امامت در قرآن به همان معنای لغوی آن یعنی پیشوایی، مقتدایی و رهبری است و امام به معنای پیشوا، مقتدا رهبر می‌باشد.


ب. آیات امامت: در قرآن دوازده آیه وجود دارد که در آن‌ها کلمه «امام» و «ائمه» به‌کاررفته و صحبت از «امامت» شده است. مصادیق و موارد استعمال امام در این آیات مختلف است: امام در هشت مورد بر انسان، در دو مورد بر کتاب، در یک مورد بر لوح محفوظ و در یک آیه بر راه و جاده اطلاق شده است.


ج. اقسام امامت (به معنای پیشوایی انسان در جامعه بشری) در قرآن

در قرآن، امامت به این معنا بر دو نوع است: یکی «امامان نور» که پیشوایان صالح و الهی هستند و دیگری «امامان نار» که پیشوایان کفر و ضلالت می‌باشند.


د. ویژگی‌های امامان نور در قرآن


آیاتی که در قرآن درباره ویژگی امامان نور آمده است بر چندگونه است: یکم؛ آیاتی که در آن‌ها ویژگی امام با صراحت بیان شده است. دوم؛ آیاتی که به‌صورت کنایه است و با توجه به روایات اهل‌بیت (علیهم‌السلام) اشاره به ویژگی‌های امامان نور دارند. سوم؛ آیاتی که اشاره به فضائل امام علی (علیه‌السلام) دارد. چهارم؛ آیاتی که اشاره به فضائل امام مهدی دارد.


دسته اول: در مورد دسته اول (آیاتی که در آن‌ها ویژگی امام با صراحت بیان شده است) به چند آیه اشاره می‌کنیم:


1. وَ إِذِ ابْتَلی إِبْرَاهِمَ رَبُّهُ بِکلَِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنی‌ِ جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَ مِن ذُرِّیَّتی قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ. به خاطر آورید هنگامی‌که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود؛ و او به‌خوبی از عهده این آزمایش‌ها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم!» ابراهیم عرض کرد: «از دودمان من (نیز امامانی قرار بده!)» خداوند فرمود: «پیمان من، به ستمکاران نمی ‏رسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند)». [1]


2. وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ أَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیرَْاتِ وَ إِقَامَ الصَّلَوةِ وَ إِیتَاءَ الزَّکَوةِ وَ کاَنُواْ لَنَا عَبِدِینَ

و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به‌فرمان ما، (مردم را) هدایت می‌کردند و انجام کارهای نیک و برپاداشتن نماز و ادای زکات را به آن‌ها وحی کردیم و تنها ما را عبادت می‌کردند. [2]


3. وَ جَعَلْنَا مِنهُْمْ أَئمَّةً یهَْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبرَُواْ وَ کَانُواْ بَِایَاتِنَا یُوقِنُونَ

و از آنان امامان (و پیشوایانی) قرار دادیم که به‌فرمان ما (مردم را) هدایت می‌کردند چون شکیبایی نمودند و به آیات ما یقین داشتند. [3]


4. قُلْ هَلْ مِن شُرَکاَئکمُ مَّن یهَْدِی إِلی الْحَقّ‌ِ قُلِ اللَّهُ یهَْدِی لِلْحَقّ‌ِ أَ فَمَن یهَْدِی إِلی الْحَقّ‌ِ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ أَمَّن لَّا یهَِدِّی إِلَّا أَن یهُْدَی فَمَا لَکمُ‌ْ کَیْفَ تحَْکُمُون

آیا هیچ‌یک از معبودهای شما، به‌سوی حق هدایت می‌کند؟! بگو: «تنها خدا به حق هدایت می ‏کند! آیا کسی که هدایت به سوی حق می‏ کند برای پیروی شایسته ‏تر است، یا آن کس که خود هدایت نمی‏ شود مگر هدایتش کنند؟ شما را چه می ‏شود، چگونه داوری می ‏کنید؟!» [4]


از این آیات و دیگر آیات قرآن در این دسته، چند ویژگی برای امامان نور و پیشوایان حق به دست می‌آید:


1. انتصاب امام از جانب خدا؛ زیرا در همه این آیات جعل امامت به خدا نسبت داده‌شده و نیز خداوند، در آیه ابتلا،‌ امامت را عهد و پیمان الهی شمرده است. ازاین‌رو باید متصدی آن را خدا که طرف عهد و پیمان است، تعیین کند نه مردم. همچنین طبق این آیات امام باید معصوم، کامل‌ترین و فاضل‌ترین مردم باشد. روشن است که هیچ‌کس جز خدا نمی‌تواند از وجود این صفات و کمالات نفسانی آگاه شود؛ بنابراین، امام باید از جانب خدا نصب شود. فلسفه انتصاب امامان نور از ناحیه خدا،‌ هدایت و رهبری جامعه بشری است.


2. عصمت امام؛ چون آیات دلالت دارند بر این‌که امام باید از گناه، خطا، سهو،‌ نسیان و هر صفت ناپسندی معصوم و در امان الهی باشد.


3. افضلیت امام؛ زیرا طبق آیه دوم و سوم، امام هدایت‌کننده به امر خداست هادی به‌حق، باید کامل‌ترین و فاضل‌ترین مردم باشد. پس امام باید کامل‌ترین و فاضل‌ترین مردم در علم، دین، یقین، عدالت و جمیع فضایل و کمالات نفسانی باشد.


4. هدایت‌شده: از خصوصیات امامان (علیهم‌السلام) این است که هدایت‌شده هستند. [5]


5. هدایت‌گری الهی: از ویژگی‌های امام آن است که مردم را با هدایت الهی راهنمایی می‌کند. [6]


6. باورمدار: باورمداری و یا اهل یقین بودن از ویژگی‌های امامان است که در قرآن به آن پرداخته شده است. [7]


7. شکیبایی [8]


8. اهل عبادت و پرستش خداوند. [9]

 

دسته دوم: آیاتی که به‌صورت کنایه است و با توجه به روایات اهل‌بیت (علیهم‌السلام) اشاره به ویژگی‌های امامان نور دارند؛ تعداد این آیات زیاد است به این جهت به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:


صراط مستقیم: صراط مستقیم یا راه استوار یعنی راهی که پیمودن آن مطمئن است و آدمی می‌تواند از آن راه به مقصد برسد. قرآن می‌فرماید: «اهدنا الصراط المستقیم»[10] یعنی: خدایای ما را به راه استوار رهنمون ساز؛ و امام صادق (علیه‌السلام) در ذیل این آیه می‌فرماید: «والله نحن الصراط المستقیم»[11] یعنی: به خداوند سوگند ما صراط مستقیم هستیم.


شاهد: شاهد یا گواه از ویژگی‌هایی است که خداوند برای امامان بیان فرموده است. مقام گواه، مقامی است که بسیار شگفت‌انگیز است، زیرا لازمه گواه بودن آن است که گواه شاهد اعمال و کردار، نیات و ... بندگان باشند که در این صورت امامان بیننده کار بندگان‌اند و همه آن‌ها را زیر نظر دارند. قرآن می‌فرماید: کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهیداً [12] ما شما را امت میانه قرار دادیم تا گواه بر مردم باشید و رسول خدا بر شما گواه است؛ و امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: «... نحن شهدا الله علی خلقه...»[13] یعنی: ما گواهان الهی بر آفریده‌ها هستیم.


باب الهی: از ویژگی امام آن است که درِ خانه خداوندند، یعنی هر کس می‌خواهد از فیض الهی بهره‌مند گردد باید از درِ آن وارد شود و امامان درهای فیض خداوند هستند. قرآن می‌فرماید: «وَ لَیْسَ الْبرُِّ بِأَن تَأْتُواْ الْبُیُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَ لَاکِنَّ الْبرَِّ مَنِ اتَّقَی‏ وَ أْتُواْ الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا  وَ اتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون‏»[14]


یعنی نیکی آن نیست که از پشت خانه‌ها وارد آن شوید، بلکه نیکی آن است که پرهیزگار بوده و از در خانه وارد آن‌ها شوید. امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرماید: «آل محمد ابواب الله و سبیله ...»[15] یعنی خاندان محمد درهای خدا و راه رسیدن به او هستند.


سابق: این کلمه بر کسانی اطلاق می‌گردد که در گرویدن و ایمان آوردن و عمل نیک کردن بر دیگران سبقت گرفته و پیشرو هستند. قرآن می‌فرماید: «... و منهم سابق بالخیرات» [16] یعنی برخی از آنان در نیکی‌ها جلو زننده‌اند. امام رضا (علیه‌السلام) می‌فرماید: «السابق بالخیرات، الامام»[17] آنکه در خوبی‌ها سبقت می‌گیرد همانا امام است.


ترازو: میزان یا ترازوی اعمال که معیار صحت اعمال مخلوقات است. قرآن می‌فرماید: «و نضع الموازین القسط لیوم القیٰمه فلا تظلم نفس شیئاً» [18] یعنی ترازوهای داد را در روز رستاخیز می‌گذاریم و کسی مورد ستم قرار نمی‌گیرد. امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: «الموازین الانبیاء و الاوصیاء» [19] ترازوها همان پیامبران و جانشینان آنان‌اند.


ستاره: نجم یا ستاره یعنی ویژگی نورافشانی از خصوصیات امام (علیه‌السلام) است. قرآن می‌فرماید: «و هو الذی جعل لکم النجوم لتهتدوا بها فی الظلمات البّر»[20] یعنی او خدایی است که برای شما ستارگان را قرار داد تا در تاریکی‌ها با آن هدایت شوید. در تفسیر علی ابن ابراهیم آمده است که: ستارگان همان خاندان محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله) هستند. [21]


صادق: یعنی راست‌گو. قرآن می‌فرماید: «یا ایهّا الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین» [22] ای کسانی که ایمان آورده‌اید، تقوای الهی داشته باشید و با راست‌گویان همراه باشید. امام باقر می‌فرماید: «ایانا عنا» [23] یعنی خداوند از این آیه ما را اراده کرده است.


استواری در علم و دانش: برخی از آیات به عمق علوم امامان اشاره دارد: مانند این آیه شریفه: «و مایعلم تأویله الّا الله و الراسخون فی العلم»[24] یعنی از پس پرده آیات الهی خبر ندارد مگر خدا و راسخین در علم.


بنابراین استوار در علم کسی است که در دریای علوم غور کرده و شهد آن‌ها را چشیده است.


امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: راسخین در علم امیر مؤمنان و امامان پس از او هستند. [25]


و برخی دیگر از آیات به گستردگی علوم آن‌ها اشاره می‌کند مانند این آیه «قل کفی بالله شهیداً بینی و بینکم و من عنده علم الکتاب»[26]


یعنی گواهی خدا و کسی که دارای دانش همه کتاب است کافی است. امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرماید: «ایانا عنی و علی اولنا و افضلنا وخیرنا بعد النبی»[27] یعنی مقصود از این آیه ما هستیم که علی (علیه‌السلام) اولین و برترین ما است پس از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله).


طیب: طیب دارای معانی متفاوتی است که عبارت‌اند از: لذّت بخش، آنچه شارع حلال کرده. آنچه طاهر است و آنچه از اذیت در روح و تن تهی است [28]. امّا در اینجا می‌توان همه آن معانی را در امام دید. قرآن می‌فرماید: «الم تر کیف ضرب الله مثلاً کلمة طیبة...»[29] یعنی آیا نمی‌بینی چگونه خداوند مثل می‌زند به کلمه طیبه. امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: اصل و ریشه درخت، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله) و فرع آن امیر مؤمنان (علیه‌السلام) و شاخه‌های آن امامان (علیهم‌السلام) هستند. [30]


حکیم: یا دانشمند، قرآن می‌فرماید: أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظیما [31] یعنی آیا مردم رشک می‌برند بر آنچه خداوند از فضلش به آنان داده است همانا ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت و ملک بزرگ دادیم. امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: به خدا سوگند ما همان محسودانیم. [32]


وارث: قرآن می‌فرماید: «ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبة للمتقین»[33] یعنی زمین مال خداست، در اختیار هر کس که بخواهد می‌گذارد و عاقبت برای پرهیزکاران است. امام باقر (علیه‌السلام): ما وارثان زمین هستیم و ما متقیان هستیم. [34]


دسته سوم: آیاتی که اشاره به ویژگی‌های امام علی (علیه‌السلام) دارد.


شجاعت: شجاعت و دلیری از ویژگی امام است. قران می‌فرماید: «و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رؤف بالعباد»[35] یعنی مردمانی هستند که جانشان را می‌فروشند تا خوشنودی خدا را به دست آورند که خدا بر بندگان مهربان است. امام زین‌العابدین (علیه‌السلام) می‌فرماید: این آیه درباره علی (علیه‌السلام) فرود آمده آنگاه‌که وی جای رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله) در رختخوابش خوابید. [36]


انفاق کننده: یا منفق. قرآن می‌فرماید: «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکاة و هم راکعون» یعنی: ولی خدا و رسول و مؤمنان کسانی‌اند که نماز بر پا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله) فرمود: علی کسی است که اقامه نماز کرد و زکات داد درحالی‌که رکوع کننده بود. [37]


ایمان و جهاد: ایمان به خدا و جهاد در راه از شاخصه‌های امامان است. «اجعلتم سقایة الحاج و عمارة المسجد الحرام کمن آمن بالله و الیوم الاخر و جاهد فی سبیل الله»[38] آیا آب دهی به حاجیان و آباد کردن مسجدالحرام مانند ایمان آورنده به خدا و رستاخیز و مجاهد در راه خداست.


مفسران و راوبان شیعه احادیث زیادی در منابعشان ذکر کردند که دلالت می‌کند این آیه در شأن علی (علیه‌السلام) نازل شده است. [39]


و نیز از اهل سنت، طبری، ثعلبی، تفسیر خازن، واحدی در اسباب نزول، علامه بغوی در معالم التنزیل، مغازلی در مناقب، ابن اثیر در جامع الاصول، فخر رازی در تفسیرش و کتاب‌های دیگر همین را نقل کرده‌اند. [40]


بهترین مردم: قرآن می‌فرماید: «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات هم خیر البریه»[41] امام باقر (علیه‌السلام) از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله) نقل می‌کند که آن حضرت به علی (علیه‌السلام) فرمود: اینان همانا تو و پیروان تو هستند [42].


رحمت خداوند: «قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذَالِکَ فَلْیَفْرَحُواْ هُوَ خَیرٌْ مِّمَّا یجَْمَعُون‏»[43] یعنی بگو به فضل و رحمت الهی روی آورید و به آن شادمان باشید که بهترین چیز برای جمع شدن همین است. امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرماید: فضل خداوند رسول خدا و رحمت الهی علی بن ابیطالب (علیه‌السلام) است. [44]


دسته چهارم: آیاتی که به ویژگی‌های امام مهدی (علیه‌السلام) اشاره دارد


صالح: قرآن می‌فرماید: «و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون»[45] یعنی در زبور نوشتیم، پس‌ازآن در قرآن نوشتیم که زمین را بندگان شایسته وارث خواهند بود. امام باقر (علیه‌السلام) از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله) نقل می‌کند که «... خداوند مردی صالح از اهل‌بیت مرا برمی‌انگیزد که زمین را پر از عدل و داد کند، همان‌طور که پر از ستم و جور است.» [46]


واسطه نور: «و اشرقت الارض به نور ربها...»[47] یعنی خدا زمین را به‌وسیله نور خودش روشن گردانید. امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: آنگاه‌که قائم ما قیام کند، نور پروردگار را پخش می‌کند و مردم از نور شمس بی‌نیاز گردند. [48]

 

امامان نار

از مجموع آنچه در قرآن درباره امامان نار بیان شد، چنین به دست می‌آید که اینان رهبرانی‌اند که به‌هیچ‌وجه به خدا و احکام الهی توجهی ندارند و طبق هواهای نفسانی خود عمل می‌کنند. آن‌ها در کفر و ضلالت پیش‌قدم هستند و در این باب به نهایت درجه رسیده‌اند و مستحق‌اند که در این باب امام و رهبر باشند. ازاین‌رو خداوند آن‌ها را پیشوایان کفر،‌ ضلالت و معاصی قرار داده است. از مصادیق امامان نار در قرآن، فرعون، پیروانش و روِسای مشرکان عرب، معرفی شده‌اند.

ویژگی‌ها و صفات امامان نار عبارت‌اند از: طغیان و سرکشی، فساد و تباهی، اضلال و دعوت به آتش، ظلم و ستم، استکبار و تفرقه، استخفاف و گول زدن.

برخورد امامان نار با پیام‌آوران الهی، استهزا، اتّهام، تهدید، تکذیب و پیمان‌شکنی بوده است.

 

[1] بقره، 124

[2] انبیاء، 73

[3] سجده، 24

[4] یونس، 35

[5] یونس، 35

[6] انبیاء،73

[7] سجده، 24

[8] همان

[9] انبیاء،73

[10] حمد، 7

[11] نور الثقلین ج 1 ص 21

[12] بقره، 143

[13] نور الثقلین، ج 1 ص 134

[14] بقره، 189

[15] نور الثقلین، 1/177

[16] فاطر، 32

[17] نور الثقلین، ج 4 ص 361

[18] انبیاء، 47

[19] نور الثقلین، ج 3 ص 430

[20] انعام، 97

[21] نور الثقلین، ج 1 ص 75

[22] توبه، 119

[23] نور الثقلین، ج 2 ص 280

[24] آل‌عمران، 7

[25] اصول کافی، ج 1 ص 213

[26] رعد، 43

[27] نور الثقلین، ج 2 ص 522

[28] مجمع البحرین 2: 111، از نرم‌افزار نور الهدایه

[29] ابراهیم، 24

[30] نور الثقلین، 2: 535

[31] نساء، 54

[32] نور الثقلین، ج 1 ص 491

[33] اعراف، 7: 127

[34] نور الثقلین، ج 2 ص 56

[35] بقره، 2: 207

[36] نور الثقلین، ج 1 ص 204

[37] نور الثقلین، ج 1 ص 644

[38] توبه 19

[39] البرهان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 748.

[40] نک: تفسیر نمونه، ج 7، ص: 322؛ کتاب إحقاق الحق، ج 3، ص 122- 127.

[41] بیّنه، 7

[42] نور الثقلین، 5: 645

[43] یونس، 58

[44] نور الثقلین، ج 2 ص 307

[45] انبیاء، 105

[46] مجمع‌البیان، ج 7 ص 106

[47] زمر، 69

[48] نور الثقلین، 4: 504. برگرفته از کتاب یک‌صد و پنجاه موضوع از قران کریم، دهقان، اکبر، یک‌صد و پنجاه موضوع از قران کریم. ناشر: مرکز فرهنگ درس‌هایی از قران- چاپ دوّم. سال 1377 چاپ مهر قم

 


منبع: اسلام کوئست. نت