معارف قرآن
  • 5739
  • 111 مرتبه
جایگاه حضرت فاطمه و مریم (علیهماالسلام) در آیات و روایات

جایگاه حضرت فاطمه و مریم (علیهماالسلام) در آیات و روایات

1398/11/30 11:12:11 ق.ظ

1. شرافت خانوادگی

مریم از خاندان ماثان از فرزندان حضرت داوود (علیه‌السلام) بود و عمران پدر مریم، بزرگ این خاندان پیش از عهد هیرودوس (9) و از خانواده نبوت و دیانت بود (10).

در شرافت خانوادگی حضرت مریم همین بس که حضرت عیسی (علیه‌السلام) از پیامبران بزرگ و ولیده آن خانواده است. خداوند سوره مریم را به نام این خانواده نام نهاده و چندین بار از این خانواده سخن گفته است. در آیه «اِنَّ الله َ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحا وَ آلَ اِبْرَاهِیمَ وَ آل‌عمران عَلَی العَالَمِینَ»(11) این خانواده را یکی از چهار خانواده برگزیده معرفی کرده است.

در بیان شرافت خانوادگی حضرت فاطمه نیز سخن بسیار و امری روشن برای مسلمانان است. طبق روایت امام رضا (علیه‌السلام) (12) و روایات (13) دیگر، آل ابراهیم در آیه یاد شده خانواده پیامبر اکرم از چهار خانواده برگزیده است.

افزون بر اینکه بدون هیچ تردیدی خداوند در آیه تطهیر (14) از اهل‌بیت رسول به صراحت یاد کرده است و در سوره ابراهیم با تعبیر شجره مبارکه (15) و بیوت در آیه «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ الله ُ أَنْ تُرفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالغُدُوِّ وَ الآصَالِ»(16) به خانواده حضرت فاطمه اشاره کرده است. خداوند سوره دهر یا هل أتی را درباره اهل‌بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌واله) نازل فرموده است (17). از همه مهم‌تر اینکه خداوند اجر رسالت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌واله) را عشق به خاندان محمد (قربی) قرار داده و فرموده است: «قُل لاَ أَسْأَ لُکُمْ عَلَیهِ اَجْرا إلاَّ المَوَدَّةَ فِی القُرْبی»(18).

صاحب الغدیر نُه روایت از طریق اهل سنت با اسناد آن آورده است که در آیه یاد شده مراد از قربی، اهل‌بیت رسول اکرم است (19). در روایات حتّی به طرق اهل سنّت آمده است که آل محمد همان صادقون (20) در آیه شریفه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا الله َ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ»(21) و سابقون (22) در آیه شریفه «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ. أُولئِکَ المُقَرَّبُونَ»(23) و صراط مستقیم (24) در آیه «اِهْدِنَا الصِّرَاطَ المُسْتَقِیمَ»(25) می‌باشند. بدون تردید شرف هر خانواده به شرافت پدر، مادر و فرزندان است که در ادامه به بحث دراین‌باره می‌پردازیم.

 

2. پدر

عمران پدر حضرت مریم بود که قبل از تولّد حضرت مریم درگذشت (26). نام او در قرآن آمده است: «اِذ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ»(27). طبق گزارش ابن اسحاق، نسب او با چهارده واسطه به حضرت داوود (علیه‌السلام) می‌رسد و او را صاحب صلاه بنی اسرائیل خوانده‌اند (28). او از بندگان مؤمن و پاک خداوند بود. مورخان او را از روحانیون و کاهنان بزرگ زمان خود معرفی کرده‌اند (29)، امّا با توجّه به وحی الهی به عمران، بر طبق دلالت روایت امام صادق (علیه‌السلام) و تصریح امام باقر (علیه‌السلام)، از پیامبران قوم خود بوده است (30).

امّا پدر فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) محمد بن عبد الله (صلی‌الله‌علیه‌واله)، برترین پیامبران الهی (31) و خاتم آنان بود.

 

3. مادر

مادر حضرت مریم حنه همسر عمران از زنان عبادتگر زمان خود بود (32). خداوند متعال در قرآن از او به بزرگی یاد کرده است: «اِذ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ...»(33) حدود سی سال (34) صاحب فرزند نمی‌شد، تا اینکه با قلبی شکسته از خداوند درخواست نمود و آن گاه با لطف الهی (35) باردار شد. او به شکرانه این نعمت با نیّت خالص نذر نمود که فرزند عزیز خود را معتکف و خدمتگزار بیت‌المقدس قرار دهد: «اِنّی نَذَرتُ لَکَ مَا فِی بَطْنی مُحَرَّرا» او نذر خود را ادا کرد. شرف ایشان وقتی معلوم می‌شود که خداوند اعلام داشت که نذر او را به نیکی قبول کرده است: «فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ»(36).

امّا مادر فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها) است. قرآن به کنایه از آن حضرت یاد می‌کند: «وَ وَجَدَکَ عَائِلاً فَاَغْنَی»(37). مرحوم مجلسی طبق روایات می‌گوید که این آیه شریفه به حضرت خدیجه اشاره دارد (38). ابن عباس در تفسیر این آیه می‌فرماید: «خداوند پیامبر را فقیر یافت و مردم می گفتند پیامبر مالی ندارد؛ پس خداوند با مال خدیجه وی را غنی و بی نیاز گرداند.»(39)

در شرافت حضرت خدیجه همین بس که او اولین زنی بود که اسلام آورد و رسالت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌واله) را تصدیق نمود و تا آخرین لحظه در کنار رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌واله) ماند و برای ایشان کمک‌کار و دلسوز و مهربان بود. پیامبر فرمود: «دین اسلام به‌وسیله دو عامل استوار شد؛ یکی شمشیر علی (علیه‌السلام) و دیگر مال خدیجه (سلام‌الله‌علیها)(40) او تمام اموال خود را وقف اسلام و اهداف پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌واله) نمود.

در روایات آمده است که او یکی از چهار زن برگزیده (41) و بهشت مشتاق اوست (42). او بعد از مرگ، همدم مریم و آسیه خواهد بود (43).

آن حضرت این شرف را داشت که نطفه آخرین دخترش فاطمه (سلام‌الله‌علیها) از مائده بهشتی (44) باشد و در هنگام حزن و نگرانی نسبت به رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌واله) در زمان بارداری، فرزندش فاطمه (سلام‌الله‌علیها) از باطن او با او سخن گوید و به او دلداری دهد (45).

 

4. آگاهانیدن پدر به پاکی فرزند قبل از ولادت

خداوند قبل از انعقاد نطفه و ولادت حضرت مریم از طریق بشارت ولادت فرزندش عیسی (علیه‌السلام) خبر داد که فرزندی سالم و مبارک به او هدیه خواهد کرد؛ پسری که به اذن پروردگار بیماران را شفا خواهد داد و مردگان را زنده خواهد کرد و او را رسول خود قرار خواهد داد (46).

امّا ولادت حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) به‌طور مستقیم به پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌واله) در معراج و در زمین و حتّی چگونگی شکل‌گیری او از طعام بهشتی خبر داده شد (47).

خداوند قبل از ولادت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌واله) خبر داد که شکم خدیجه ظرف امامت است. پیامبر به مناسبتی به فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) فرمود: «إنّ بطن أمّک کان للإمامة وعاء»؛ یعنی شکم مادر تو ظرف امامت بود (48).

 

5. قابله و پرستار هنگام تولد

هنگام ولادت، قابله حضرت مریم و پرستار مادرش همسر حضرت زکریا به نام الیزابت بود، امّا قابله فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) چهار زن بهشتی به نام حضرت حوا، آسیه، کلثوم خواهر موسی و حضرت مریم بودند (49).

 

6. نام‌گذاری آسمانی

نام‌گذاری حضرت مریم توسط مادر ایشان صورت گرفت: «اِنِّی سَمَّیْتُهَا مَرْیَم»(50) و مریم به معنای عابد یا خدمتگزار است.

امّا اسم فاطمه (سلام‌الله‌علیها) از جانب خداوند متعال تعیین گردید. امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: «برای فاطمه نزد خداوند نُه اسم است. آن‌ها عبارت اند از: فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه و زهرا.»(51)

امام باقر (علیه‌السلام) در روایت دیگر می‌فرماید: «هنگامی که فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) ولادت یافت خداوند متعال به فرشته ای وحی نمود تا این نام (فاطمه) را بر زبان محمد (صلی‌الله‌علیه‌واله) جاری نماید؛ لذا حضرت او را فاطمه نام نهاد.»(52)

از اهل سنّت قسطلانی، زرقانی، غسانی، خطیب بغدادی و حافظ دمشقی با نقل روایت اعتراف کرده‌اند که اسم فاطمه از طرف خداوند بوده است (53).

 

7. رویش نیکو و مبارک

خداوند درباره حضرت مریم فرمود: «وَ اَنبَتَها نَباتا حَسَنا»(54). مراد این است که به مریم و فرزند او رشد و پاکیزگی داده شد و به او و هر یک از ذریه و شاخه‌ای که از تنه درخت وجودی او می‌روید، حیاتی افاضه شد که آمیخته با نفس شیطان و پلیدی و نفسانیات و وسوسه‌های او نباشد، خلاصه آنکه حیاتی طیب‌وطاهر و مستمر به او و فرزندش افاضه گردید (55) و نسل پاک او هنوز استمرار دارد و حضرت عیسی (علیه‌السلام) در حال حیات طیب است.

فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) نیز مبارکه؛ یعنی خیر، سعادت و فزونی، نافع و مقدس (56) و زکیه؛ یعنی نمو و زیادتی (57) و کوثر یا خیر کثیر، کثیر الخیر و کثیر النسل (58) است.

خداوند به او و نسلش پاکی، برکت، کثرت و استمرار بخشید و عمر فرزندش حضرت بقیة‌الله را به استمرار عمر عیسی (علیه‌السلام) قرار داد. حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) پس از شهادت، دو پسر و دو دختر بر جای گذاشت و به‌رغم واقعه کربلا که از امام حسن (علیه‌السلام) هفت فرزند و از زینب کبری یک فرزند و از امام حسین (علیه‌السلام) جز امام سجاد بقیه شهید شدند وام کلثوم نیز فرزندی نداشت و نیز به‌رغم واقعه حره (59)، واقعه زید بن علی بن الحسین که در مقابل هشام بن عبدالملک ایستاد و سرانجام تمام همراهان او که بیشتر آن‌ها از ذریه فاطمه (سلام‌الله‌علیها) بودند شهید شدند و واقعه فخ که جنگ یکی از نوادگان امام حسن (علیه‌السلام) با بنی العباس بود و تمام آنان کشته شدند، نسل فاطمه (سلام‌الله‌علیها) به‌طور گسترده ادامه یافت و اسلام ناب به دست آن‌ها تا امروز استمرار پیدا کرد و بالاخره امام عصر روحی و ارواح العالمین لمقدمه الفداء که از نهمین نسل فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) است، ثمره انماء و رویاندن پاک الهی می‌باشد و امروز کلمه باقیه علی (علیه‌السلام) و فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) است «وَ جَعَلَهَا کَلِمَةً بَاقِیَةً فِی عَقِبِهِ»(60)، تا حکومت الهی و مورد خواست خدا را برپا نماید.

 

8. کفیل و سرپرست

پدر مریم قبل از تولّد او وفات یافت و مادرش او را نذر معبد نمود و چون نمی‌توانست سرپرستی و کفالت او را بر عهده گیرد وی را به معبد سپرد. درباره کفالت او میان راهبان معبد اختلاف شد و بر اساس قرعه کفالت او بر عهده حضرت زکریای پیامبر که شوهرخاله او بود (61) قرار گرفت: «وَ کَفَّلَهَا زَکَرِیّا»(62).

امّا کفیل و مربی فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) پدرشان پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌واله) مربی، معلم و هادی تمام مردم بود و تا چندین سال حضرت خدیجه، مادر آن بانو در کنارشان بود.

 

9. محل تربیت

محل تربیت حضرت مریم مسجد و محراب بود: «کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیْهَا زَکَرِیَّا المِحْرَابَ»(63). محل تربیت حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها)، بیت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌واله) در جوار خانه کعبه در مکه و در مدینه خانه آن حضرت در جوار مسجد و خانه رسول اکرم بود. خداوند از تربیت گاه و خانه او در قرآن به نیکی یاد کرده و فرموده است: «فِی بُیُوتٍ اَذِنَ اللهُ أنْ تُرفَعَ وَ یُذکَرَ فِیهَا اسْمُهُ...»(64).

 

10. صاحب محراب

محراب جایی ویژه عبادت است؛ حال چه در مسجد باشد و چه در خانه (65). حضرت مریم دارای محرابی بود که در آن به عبادت خداوند و ستیز با پلیدی و شیطان مشغول بود: «کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیْهَا زَکَرِیَّا المِحْرَابَ»(66).

حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) نیز دارای محرابی بود که پیامبر و ائمه بارها از آن سخن گفتند. امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: «اذ قامت فی محرابها زهر نورها لأهل السماء(67)

امام حسن (علیه‌السلام) در روایتی از محراب مادر چنین یاد می‌کند: «رأیت أمّی فاطمة قامت فی محرابها لیلة جمعتها.»(68)

 

11. زیبایی ظاهری

امام باقر (علیه‌السلام) درباره حضرت مریم می‌فرماید: «او زیباترین زنان بود؛ اجمل النساء(69)

در روایت دیگر نقل شده است که در قیامت زنانی که به خاطر زیبایی خود دچار فتنه شده‌اند و آن زیبایی را بهانه قرار می‌دهند، حضرت مریم را حاضر می‌کنند و از آنان می‌پرسند آیا شما از حضرت مریم زیباتر بودید؟!(70) درواقع زیبایی آن حضرت حجتی برای سایر زنان است.

از حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) در قرآن به کوکب دُرّی یاد شده است (71) و طبق روایات از شدت درخشندگی چهره، آن حضرت را زهرا نامیده‌اند (72). پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌واله) درباره خلقت ایشان فرمودند: «فاطمه حوراء انسیه خلق شده است»(73)؛ یعنی او حوریه‌ای است به‌صورت انسان. از مجموع روایات به دست می‌آید که بانوی دو عالم، از چهره درخشنده و نورانی و پر تلألؤ بهره‌مند بودند.

او آن‌چنان زیبا بود که گویی ماه شب چهارده است و پنداری که گردن وی از سپیدی مانند تُنگ بلوری می‌ماند، همواره متبسم بود و زمانی که تبسم می‌نمود دندان‌هایش مانند لؤلؤ منظم مشاهده می‌شد (74).

 

12. قلب پر از ایمان و یقین

حضرت مریم قلبی پر از ایمان و یقین به خداوند داشت. به همین سبب نیز خداوند درباره ایشان می‌فرماید: «صَدَّقَت بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَ کُتُبِهِ»(75). روشن است کسی که وحی الهی به پیامبران و تمام وعد و وعید و اوامر و نواهی خداوند و تمام کتب آسمانی را تصدیق می‌کند، قلبی پر از ایمان و یقین دارد.

وجود مطهر حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) از هر نوع شرک خالی بود و قلبی که پاک و مطهر از هر نوع آلودگی و دنسی باشد پر از ایمان و یقین است. به‌طور خاص درباره ایمان و یقین فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) روایات متعددی به دست ما رسیده است. پیامبر گرامی (صلی‌الله‌علیه‌واله) دراین‌باره می‌فرماید: «یا سلمان إنّ ابنتی فاطمة ملأ الله قلبها و جوارحها ایمانا الی مشاشها تفرغت لطاعة الله»(76)

تأمل و دقت در خطبه زهرا (سلام‌الله‌علیها) در مسجد مدینه در دفاع از فدک (77)، منزلت ایمان آن حضرت را روشن می‌سازد.

 

13. نیل به آخرین درجه کمال

حضرت مریم (سلام‌الله‌علیها) و حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) هر دو به نهایت کمال ممکن دست یافته بودند. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌واله) فرمود: «مردان زیادی به نهایت کمال رسیدند، امّا از زنان فقط حضرت آسیه دختر مزاحم همسر فرعون، مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد و حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) به نهایت کمال رسیدند.»(78)

 

14. مقام ولایت الهی

حضرت مریم چنان عبادت پروردگار نمود که خداوند به او ولایت بخشید. از همین رو در باب پیامبری او اختلاف است و جمعی از مسلمانان او را از پیامبران دانسته‌اند (79).

فاطمه زهرا نیز ولیة الله بود و مقام ولایت به او اعطا شده بود و پدرش رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌واله) همسرش علی (علیه‌السلام) و فرزندانش و خود آن حضرت به آن مقام مفتخر بودند.

 

15. صدیقه و هم‌رتبه با انبیاء

حضرت مریم صدیقه بود: «وَ اُمُّهُ صِدِّیقَة»(80). حضرت زهرا نیز صدیقه بود، لذا یکی از اسامی آن بانو صدیقه است. به طرق متعددِ اهل سنت از عایشه نقل شده که گفت: «ما رأیتُ أصدق لهجة من فاطمه

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌واله) در روایتی فرمود: «... ای علی (علیه‌السلام)، همسری صدیقه مانند دختر من به تو داده شد که من چنین همسری ندارم.»(81)

امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «فاطمه را علی (علیه‌السلام) غسل داد، چون صدیقه را کسی جز صدیق غسل نمی دهد.»(82)

معانی متعددی برای صدیقه ذکر کرده‌اند:

1 بسیار راست‌گو؛ 2 کسی که فراوان راست می‌گوید؛ 3 کسی که در راست‌گویی کامل است؛ 4 کسی که هرگز دروغ نگفته است؛ 5 آنکه سخن خود را با عمل خویش تصدیق می‌کند؛ 6 کسی که آنچه خدا به او فرموده و به انبیاء خود امر نموده تصدیق می‌کند و در وحی الهی هیچ‌گاه دچار تردید نمی‌شود.

از آیات و روایات به‌روشنی به دست می‌آید مرتبه صدیقین در ردیف مراتب انبیاء و شهدا می‌باشد: «وَ مَنْ یُطِعِ الله َ وَ الرَّسُول فَاولئِکَ مَعَ الَّذِینَ اَنعَمَ الله ُ عَلَیهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِینَ وَ حَسُنَ اولئِکَ رَفِیقا»(83).

 

16. کمال علم و آگاهی

حضرت مریم از علم و آگاهی بالایی برخوردار بود. قرآن درباره ایشان می‌فرماید: «وَ صَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَ کُتُبِهِ»(84). پر واضح است که تصدیق تمام کلمات خداوند و تعالیم وحیانی و کتب انبیاء الهی فرع بر علم و آگاهی داشتن به آن‌هاست وگرنه تصدیق بدون علم تصدیق نیست، بلکه جهل است.

حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) نیز در علم و آگاهی به کمال رسیده بود. امام باقر (علیه‌السلام) در وجه‌تسمیه آن حضرت به فاطمه می‌فرماید: هرآینه من (خداوند) شیر را به‌وسیله علم در وجود تو (فاطمه) قطع نمودم؛ «... انّی فطمتک بالعلم(85)

علاوه بر گواهی سخنان حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) به‌خصوص خطبه طولانی در مسجد مدینه (86)، میزان علم آن حضرت از پاسخگویی به پرسش‌های زنان (87) و از تبادل افکار با علی (علیه‌السلام) و از مصحف فاطمه (88) به دست می‌آید.

عمار یاسر درباره آگاهی و علم بی‌نهایت آن حضرت نقل می‌کند: «روزی حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) خطاب به حضرت امیر (علیه‌السلام) فرمود: علی جان نزدیک بیا تا اطلاع دهم شما را از آنچه در گذشته اتفاق افتاد و آنچه در حالِ به وقوع پیوستن است و آنچه در آینده رخ خواهد داد.»(89)

 

17. عصمت و تطهیر

خداوند هم حضرت مریم (سلام‌الله‌علیها) و هم حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را تطهیر نمود. قرآن درباره حضرت مریم می‌فرماید: «وَ اِذ قَالَتِ المَلائِکَةُ یَا مَریَمُ إنَّ الله َ اصْطَفَاکِ وَ طَهَّرَکِ»(90).

از اسامی حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) یکی طاهر است و روشن‌ترین و بهترین سخن درباره تطهیر فاطمه (سلام‌الله‌علیها) قول خداوند متعال است که فرمود: «اِنَّما یُرِیدُ الله ُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهلَ البَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرا»(91).

بدون هیچ تردیدی فاطمه زهرا یکی از اهل‌بیت و از مصادیق قطعی آیه یاد شده است. بیش از بیست نفر از بزرگان محدث و مفسر از اهل سنت اعتراف کرده‌اند که فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) جزء اهل‌بیت در آیه مزبور می‌باشد (92).

 

18. پاکی از خون زنانه

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌واله) در نامه‌ای که به نجاشی می‌نویسد از مریم با صفت طیبه بتول یاد می‌کند (93). طبق سخن رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌واله)، مریم مانند فاطمه (سلام‌الله‌علیها) بتول بود: «عن علی (علیه‌السلام) أن النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله) سئل ما البتول؟ فانا سمعناک یا رسول الله تقول: إن مریم بتول و فاطمة بتول، فقال: البتول لم تر حمرة قطّ، ای لم تحض، فانّ الحیض مکروه فی بنات الأنبیاء»(94).

از رسول خدا درباره کلمه بتول سؤال شد که‌ای رسول خدا، شما فرموده‌اید: مریم بتول است و فاطمه نیز بتول است، فرمودند: بتول کسی است که هرگز خون ندیده؛ زیرا خونریزی ماهیانه در دختران انبیاء ناپسند است.

درباره فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) احادیث صحیحی بر این معنی تصریح می‌کند. دانشمندان بزرگ اهل سنّت نیز به این ویژگی حضرت فاطمه اقرار کرده‌اند (95).

قندوزی در ینابیع الموده از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌واله) نقل می‌کند که فاطمه بتول نامیده شد؛ زیرا خدای متعال حیض و نفاس را از وی دور فرمود (96). البته پاک بودن از حیض و نفاس در خصوص فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) امری قطعی است، امّا درباره مریم (سلام‌الله‌علیها) روایات متفاوت است. در برخی روایات آمده است که ایشان هنگام عادت ماهانه از مسجد بیرون می‌رفتند (97). در این صورت بتول درباره ایشان به معنای بریدن از دنیا و ناپاکی‌ها خواهد بود.

 

19. پاک‌دامنی و عفت

قرآن درباره حضرت مریم یادآوری می‌کند: «مَرْیَمُ ابْنَتِ عِمْرَانَ الَّتِی أَحصَنَتْ فَرْجَهَا»(98). این عبارت به عفت و پاک‌دامنی آن حضرت اشاره دارد.

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌واله) نیز به همین معنی درباره فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) تصریح می‌کند: «عن الرضا عن آبائه (علیهم‌السلام) قال: قال النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله): أنّ فاطمة أحصنت فرجها فحرّم الله ذرّیتها علی النار(99)

محدثان و دانشمندان متعددی از اهل سنت این عبارت را درباره حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) از پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌واله) نقل کرده‌اند و به نهایت پاک‌دامنی و عفت آن بانو اعتراف کرده‌اند (100). علامه امینی شانزده نفر از بزرگان اهل سنت را نام می‌برد که حدیث مزبور را در کتب خود نقل کرده و بر آن صحه گذاشته‌اند (101).

 

20. فرزند پاک؛ نتیجه پاک‌دامنی

قرآن درباره حضرت مریم می‌فرماید: «مَریَمُ ابْنَتِ عِمْرَان الَّتِی اَحصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهِ منْ رُوحِنَا»(102). خداوند به دنبال پاک‌دامنی حضرت مریم، روح خود را در او دمید و نتیجه آن پدید آمدن حضرت عیسی (علیه‌السلام) بود.

خداوند امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) را نیز به دنبال پاک‌دامنی حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) به آن بانوی مقدس عطا فرمود. حسان این مطلب را به شعر کشیده و گفته است:

و إن مریمٌ أحصنت فرج‌ها    و جاءت بعیسی کبدر الدجی
فقد أحصنت فاطم بعدها    و جاءت بسبطی نبیّ الهدی
(103)

 

21. بشارت خداوند به فرزند

خداوند، حضرت مریم را به عیسی (کلمة الله) بشارت داد و فرمود: «إنَّ الله َ یُبَشِّرُکَ بِکَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ المَسِیحُ عِیسَی ابنُ مَریَمَ»(104).

فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) به حسن و حسین (علیهماالسلام) دو کلمه باقیه و از کلمات تامه خداوند بشارت داده شدند (105). در حدیث نبوی آمده است که در هنگام ولادت هر یک از دو سرور جوانان بهشت، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌واله) به فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) بشارت داد و پیشاپیش تبریک گفت که از او امامی متولد می‌شود که اهل بهشت از وی سود خواهند برد (106).

 

22. سفارش خدا به احسان به مادر

حضرت مریم بعد از شش ماه بارداری حضرت عیسی (علیه‌السلام) را به دنیا آورد (107) و ایشان به اذن الهی در گهواره کودکی سخن گفت: «قَال إنِّی عَبدُ الله ِ... وَ جَعَلَنِی مُبَارَکا أینَ مَا کُنْتُ وَ اَوصَانِی... وَ بَرّا بِوَالِدَتِی...»(108)؛ یعنی... من عبدالله هستم و خداوند مرا هرکجا که باشم مبارک قرار داده و مرا به... و احسان و نیکی به مادرم توصیه کرده است.

حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) نیز بعد از شش ماه بارداری حضرت حسین (علیه‌السلام) را به دنیا آورد (109) و قبل از آنکه حسین (علیه‌السلام) فرزندی به نام عبدالله داشته باشد به جهت کمال و اوج عبودیت خدا کنیه ابا عبدالله را به وی دادند و آیه شریفه: «وَ وَصَّینَا الانسَانَ بِوَالِدَیهِ اِحسَانا»(110) در شأن او و مادر مقدسش نازل گردید (111).

 

23. واسطه الحاق نسل به انبیاء

ازآنجاکه حضرت مریم شوهر نداشت واسطه الحاق حضرت عیسی (علیه‌السلام) به نسل انبیاء بود. قرآن می‌فرماید: «... وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ دَاوُدَ وَ سُلَیمَانَ وَ اَیُّوبَ وَ یوسُفَ وَ مُوسی وَ هَارُونَ وَ کَذَلِکَ نَجْزِی المُحْسِنِینَ. وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیَی وَ عِیسی...»(112)؛ یعنی از اولاد ابراهیم، داوود، سلیمان و... عیسی... بود.

حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) نیز واسطه الحاق و انتساب نسلش به پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌واله) و انبیاء بود (113). امام موسی بن جعفر (علیه‌السلام) در مناظره با هارون‌الرشید می‌فرماید: «خداوند حضرت عیسی را از طریق مریم (سلام‌الله‌علیها) به نسل انبیاء ملحق نمود و به همین گونه ما را از طریق مادرمان فاطمه (سلام‌الله‌علیها) به نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌واله) ملحق نموده است.»(114)

از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌واله) نقل شده که خداوند متعال نسل هر پیامبری را در صلب خود آن پیامبر قرار داد و حال‌آنکه نسل مرا در صلب علی (علیه‌السلام) قرار داد (115).

 

24. عبادت و قنوت

قرآن درباره حضرت مریم می‌فرماید: «وَ کَانَتْ مِنَ القَانِتِینَ»(116) و «یَا مَریَمُ اقْنُتِی لِرَبِّکِ وَ اسْجُدِی وَ ارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِینَ»(117). طبق دلالت آیات یاد شده آن حضرت دارای دوام طاعت، نماز، طول قیام و دعا بود. ابن خلدون می‌نویسد مریم چنان در عبادت پای فشرد که به او مَثَل می‌زنند (118).

عبادت و مداومت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) در طول عمر کوتاهشان بر قیام، نماز و دعا زبانزد است. امام حسن (علیه‌السلام) دراین‌باره می‌فرماید: «مادرم فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را دیدم که در شب جمعه ای در محراب عبادت ایستاده بود و مرتب در حال رکوع و سجود بود تا سپیده صبح آشکار شد و می شنیدم که مردان و زنان مؤمن را دعا می فرمود...»(119).

حسن بصری گوید: در این امت عابدتر از فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) پیدا نمی‌شود، آن‌قدر در عبادت بر سرپا می‌ایستادند تا پایشان ورم می‌کرد (120).

ابن فهد حلی در کتاب خود آورده است که صدیقه طاهره در نماز از ترس خدا نفس‌نفس می‌زد (121). از همه گویاتر اینکه دغدغه حضرت (سلام‌الله‌علیها) در شب عروسی، عبادت و قنوت پروردگار بود. امام علی (علیه‌السلام) می‌گوید در شب عروسی فاطمه را نگران و گریان دیدم، پرسیدم: چرا ناراحتی!؟

حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) پاسخ داد: پیرامون حال و امر خویش فکر کردم که هنگام مرگ و سرازیر شدن به قبر چگونه خواهد بود. امروز از خانه پدر به خانه شما منتقل شدم و روزی دیگر ازاینجا به‌طرف قبر و قیامت خواهم رفت. پس تو را به خدا سوگند بیا تا به نماز بایستیم و باهم در این شب خدا را عبادت کنیم (122).

قیام، عبادت و قنوت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) به حدی بود که بنا به فرمایش رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌واله) آیه شریفه: «الَّذِینَ یَذکُرُونَ الله َ قِیَاما وَ قُعُودا...»(123) در شأن ایشان نازل شد (124).

 

25. خدمتگزار خدا

حضرت مریم به دلیل نذر مادرش خدمتگزار خداوند و خانه او بود: «اِنِّی نَذَرْتُ لَکَ مَا فِی بَطْنِی مُحَرَّرا»(125).

فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) نیز با عرفان، آگاهی و عشق، خدمتگزار خداوند بود. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌واله) روزی از دخترش پرسید: «فاطمه! چه درخواست و حاجتی داری؟ هم‌اکنون فرشته وحی در کنار من است و از طرف خدا پیام آورده تا هر چه بخواهی تحقق پذیرد.

فاطمه (سلام‌الله‌علیها) پاسخ داد: لذتی که از خدمت خدا می‌برم مرا از خواهش کردن از او بازداشته است، حاجتی جز این ندارم که پیوسته ناظر جمال زیبای والای خداوند باشم»(126).

 

26. حضور عبادی در جمع مردان

خداوند به حضرت مریم امر نمود که: «وَارکَعِی مَعَ الرَّاکِعِینَ»(127). لازمه اجرای این دستور، حضور در اجتماع مردان نمازگزار بود و مریم این دستور را امتثال نمود و با راهبان در معبد به نماز و رکوع پرداخت.

فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) نیز برای انجام رسالت الهی و تحقق اهداف پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌واله) و دفاع از حق و امامت علی (علیه‌السلام)، با حضور در برخی اجتماعات مردان به وظایف الهی خود پرداخت.

 

27. برگزیدگی و برتری بر زنان

حضرت مریم برتر از زنان زمانش بود، امّا فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) برترین زنان از اولین تا آخرین است. خداوند درباره حضرت مریم می‌فرماید: «اِنَّ الله َ اصْطَفَاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفَاکِ عَلی نِساء العَالَمِینَ»(128). درباره اصطفای اول در آیه فوق گفته‌اند گزینش برای تطهیر و رسالت الهی و اصطفای دوم که همراه با حرف «علی» است گزینش و برتری دادن بر زنان می‌باشد (129).

درباره برتری فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) بر تمام زنان جهان از اولین تا آخرین ایشان روایات متعددی وجود دارد (130). روایتی از پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌واله) رسیده که فرمود: «مریم سیده نساء عالم خود بود، امّا فاطمه سیده نساء عالمین از اولین تا آخرین است و به تحقیق چون او در محرابش به عبادت می‌ایستد، هفتاد هزار فرشته مقرب به او سلام می‌دهند و با همان ندایی که به مریم می‌دادند خطاب به فاطمه ندا می‌دهند که‌ای فاطمه! خدا تو را برگزید و تطهیر نمود و تو را بر زنان عالمین برتری داد (131).

ابن ابی الحدید از دانشمندان اهل سنت می‌گوید: سخن پیامبر که فرمود فاطمه (سلام‌الله‌علیها) برترین زن عالم است نص و قطعی است (132).

 

28. محدثه و نزول فرشتگان

مریم محدثه بود و فرشتگان و جبرئیل بر او نازل می‌شدند و با او سخن می‌گفتند: «اِذْ قَالَتِ المَلائِکَةُ یَا مَریَمُ اِنَّ الله َ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِنه...»(133)؛ یعنی یاد آر زمانی که فرشتگان به مریم گفتند: ای مریم خداوند تو را به کلمه‌ای از جانب خود بشارت می‌دهد... و یا «... قَالَ اِنَّمَا اَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لاِءهَب لَکِ غُلاما زَکِیّا...»(134) و «یَا مَریَمُ اِنَّ الله َ اصْطَفَاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفَاکِ عَلی نِسَاءِ العَالَمِینَ»(135).

فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) نیز محدثه بود؛ چون فرشتگان و جبرئیل بر او نازل شده، با او سخن می‌گفتند. دراین‌باره روایات بسیار و متواتر معنوی وجود دارد و بزرگان اهل سنت با نقل روایات بر صحت مطلب اعتراف کرده‌اند (136).

روایات اینکه امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: «به این جهت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) را محدثه نامیده اند که فرشتگان از آسمان بر ایشان نازل می شدند و همانند مریم به او ندا می دادند که ای فاطمه اِنَّ الله َ اصْطَفَاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفَاکِ عَلی نِسَاءِ العَالَمِینَ یا فاطمةُ اقنتی لربّک و اسجُدی و ارکَعی مع الراکعینَ». مصحف فاطمه حاصل گفت‌وگوی فرشته مقرب با آن حضرت بود (137).

 

29. تسلی و رفع حزن به‌وسیله جبرئیل و فرشتگان

حضرت مریم پس از باردارشدن و تنهایی و خوف از زبان مردم، دچار حزن و اندوه گردید. در این حال ندایی آمد که‌ای مریم اندوهگین مباش، «فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا ألاّ تَحزَنِی...»(138). برخی از مفسران ندادهنده را حضرت مسیح که در بطن مریم بود دانسته‌اند (139) و برخی گفته‌اند فرشته یا جبرئیل ندا داد (140).

حضرت زهرا پس از وفات پدر دچار حزن و اندوه شدیدی شد. خداوند متعال برای کاستن حزن و اندوه آن بانو و تسلی دادن به وی فرشتگان و جبرئیل را بر وی نازل می‌نمود تا به او تسلی دهند و از حزن او بکاهند (141): «... و کان جبرئیل یأتیها فیحسن عزاءها علی ابیها و یطیب نفسها و یخبرها عن أبیها و مکانه...»

 

30. کرامت و تصرف تکوینی

حضرت مریم به اذن پروردگار درخت خرمای خشکیده را جنباند و بلافاصله درخت میوه‌دار شد و خرمای تازه آورد و مریم از آن تناول نمود: «وَ هُزِّی اِلَیکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیکِ رُطَبا جَنِیّا». (142) شاخه این نخل را به‌سوی خود تکان ده، رطب تازه بر تو فروریزد.

حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) نیز دارای کرامات و معجزه‌های بسیاری بود که نشان از تصرف تکوینی آن بانو داشت؛ مانند چرخش سنگ آسیاب (143)؛ و گردش گهواره (144) و آماده شدن غذا (145) بدون آنکه دست انسانی در کار باشد.

اباذر نقل می‌کند: «رسول خدا مرا فرستاد تا علی (علیه‌السلام) را خدمت ایشان دعوت کنم، چون به خانه علی (علیه‌السلام) رفتم و صدا زدم کسی جواب مرا نداد، امّا دیدم سنگ آسیاب خودبه‌خود می‌چرخد و گندم را آرد می‌نماید و هیچ‌کس نیز در کنار آن نیست، پس بازگشتم و خدمت رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌واله) عرض کردم چیزی دیدم که نمی‌فهمم! من در شگفتم که سنگ آسیاب در خانه علی (علیه‌السلام) می‌چرخد و هیچ‌کس نیز با آن نبود تا بچرخاند.

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌واله) فرمود: هرآینه خداوند قلب دختر مرا پر از یقین و وجودش را پر از ایمان نموده است و خداوند از ضعف او خبر دارد؛ لذا به او کمک می‌کند و کفایت کارهایش را می‌نماید. آیا تو نمی‌دانی که خداوند فرشتگانی دارد که کمک‌کار آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌واله) هستند؟!»(146)

 

31. دریافت غذای بهشتی

از کرامات حضرت مریم (سلام‌الله‌علیها) این بود که غذای بهشتی از جانب خداوند دریافت می‌کرد: «کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیهَا زَکَرِیَّا المِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقا قَالَ یَا مَرْیَمُ أنّی لَکِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ الله ِ یَرزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیرِ حِسَابٍ»(147).

فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) نیز در موارد متعددی غذاهای بهشتی دریافت نمود (148). در احادیث آمده است که در یکی از روزهای سخت زندگی که گرسنگی بر خاندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌واله) فشار آورد فاطمه (سلام‌الله‌علیها) وضو گرفت و دست به دعا برداشت و پس از خواندن دو رکعت نماز از خداوند درخواست مائده‌ای از آسمان نمود. ناگهان ظرفی از غذا و طعام بهشتی نازل شد که بوی عطر آن، منزل علی (علیه‌السلام) را معطر ساخت.

امام علی (علیه‌السلام) پرسید: انّی لک هذا؟

حضرت پاسخ داد: هو من عند الله.

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌واله) که خبردار شد فرمود: حمد و ستایش خداوندی را که دختری به من عطا فرمود مانند حضرت مریم که «هرگاه زکریای پیغمبر در محراب عبادت او حاضر می‌شد، پیش او خوردنی می‌یافت. می‌گفت: این‌ها از کجاست؟

مریم جواب می‌داد: از جانب خدا»(149).

این ماجرا را زمخشری در کشاف نقل کرده است.

 

32. ایجاد شگفتی در پیامبر

حضرت زکریا چون وارد محراب حضرت مریم گردید، مشاهده نمود که غذای زمستانی در تابستان و غذای تابستانی در زمستان نزد مریم است؛ از این واقعه به شگفت آمد، لذا پرسش نمود. «کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیهَا زَکَرِیَّا المِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقا قَالَ یَا مَرْیَمُ أنّی لَکِ هَذَا...»(150).

فاطمه (سلام‌الله‌علیها) نیز کرامات بسیاری داشت و یا گفتار و رفتاری از آن بانو اظهار می‌شد که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌واله) (151) یا علی (علیه‌السلام) (152) و گاهی اصحابی چون سلمان و اباذر (153) را به شگفتی وا‌می‌داشت.

 

33. مکرمت امیدبخش

حضرت زکریا (علیه‌السلام) با مشاهده مائده بهشتی نزد حضرت مریم و شنیدن جمله آن زن که فرمود: «یَرزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیرِ حِسَابٍ»(154) امیدوار شد و با خود اندیشید حال که چنین است، رزق یک فرزند از جانب خدا به وی نیز ممکن خواهد بود؛ لذا در سن پیری با این امید درخواست فرزند نمود (155).

زهرا (سلام‌الله‌علیها) نیز دارای کرامات و توجهات خاص الهی بود که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌واله)، علی (علیه‌السلام) و به‌ویژه اصحاب رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌واله) مانند سلمان، اباذر و مقداد را امیدوار می‌نمود و به آنان دلگرمی می‌بخشید.

 

34. مصائب و سختی‌ها

مصائب و سختی‌ها در مسیر کمال عامل مؤثری بوده، در تقرب به خداوند نقش روشنی دارد، لذا خداوند تمام اولیاء خود را به مصائب و سختی‌های خاص مبتلا می‌نماید. امام صادق (علیه‌السلام) از قول علی (علیه‌السلام) فرمود: «انّ أشدّ الناس بلاء النبیّون ثم الوصیّون ثم الأمثل فالأمثل...»(156).

حضرت مریم متحمل مصائب و بلاهای زیادی شد. سخت‌ترین آن‌ها عبارت بود از دوری از مادر و پدر در تمام دوران زندگی، خدمتگزاری بیت‌المقدس از کودکی، تهمت و سوءظن مردم در عین پاکی، بارداری و زایمان در تنهایی و غربت، نداشتن محل استراحت و غذا و پناه بردن به کنار درخت خرما، نگهداری کودک بدون پدر با آن برخوردها و نگاه‌های بد مردم.

امّا مصائب و سختی‌های فاطمه (سلام‌الله‌علیها) از دوران کودکی حدوحصری نداشت. در بطن مادر تنهایی و نگرانی و حزن مادر را درک می‌نمود (157) و چون چشم به دنیا گشود، شاهد اذیت و آزار پدر بود (158). چندی نگذشت که خود را در کنار پدر در شعب ابیطالب متحمل سختی‌ها دید و غم و رنج پدر را با خود تقسیم می‌نمود و در بیم و هراس پدر از مکه هجرت نمود. رنج‌های پدر در مدینه به‌ویژه جنگ احد (159) را به‌عنوان نزدیک‌ترین زن به پدر بر خود هموار نمود تا نوبت به وفات پدر بزرگوارش رسید. وفات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌واله) با حزن، گریه، مصائب، رنج‌های طاقت‌فرسا و قتل فرزندش محسن شروع شد و به آرزوی مرگ و شهادت آن بانو انجامید.

 

35. قذف و نسبت ناروا

مردم نادان حضرت مریم را قذف نمودند و نسبت‌های ناروایی به ایشان دادند. این قذف به‌رغم آگاهی آنان به پاکی خاندان و شرافت حضرت مریم بود: «قَالُوا یَا مَریَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَیْئا فَرِیّا. یَا اُخْتَ هَارُونَ مَا کَانَ اَبُوکِ سَوءٍ وَ مَا کَانَت اُمُّکِ بَغِیّا»(160).

ای مریم به‌راستی کار بسیار ناپسندی مرتکب شده‌ای، ای خواهر هارون! پدر تو مرد بدی نبود و مادرت نیز بدکار نبود.

امام صادق (علیه‌السلام) نیز در روایتی طولانی درباره هفت گناه کبیره که در قرآن آمده و هر هفت مورد را برخی از نادان‌های امت اسلامی نسبت به اهل‌بیت (علیهم‌السلام) مرتکب شدند می‌فرماید: «... امّا قذف محصنه همان است که برخی بر سر منابر فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) را قذف نمودند و نسبتهای نادرستی به ایشان دادند...»(161).

 

36. آرزوی مرگ

حضرت مریم از شدت حزن و ترس از تکذیب مردم و افترا آرزوی مرگ نمود و از خداوند آن را درخواست کرد و فرمود: «یَا لَیْتَنِی مِتُّ قبلَ هَذَا»(162).

حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) نیز از شدت حزن و رنج آرزوی مرگ نمود و از خداوند درخواست کرد هر چه زودتر مرگش را برساند: «الهی عجّل وفاتی سریعا». پروردگار نیز دعای او را اجابت نمود (163).

 

37. سکوت و تحریم سخن

حضرت مریم به امر پروردگار در مواجهه با اهانت مردم نادان و مغرض روزه سکوت گرفت و سخن گفتن با آنان را تحریم نمود: «فَلَنْ اُکَلِّمَ الیَومَ اِنسِیّا»(164).

فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) نیز پس از شنیدن اهانت برخی از منبر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌واله) در مسجد آن حضرت و اهانت برخی دیگر در آستانه مسجد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌واله) و تکذیب دختر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌واله)، نسبت به آن دو سکوت اختیار نمود و آنان را از گفت‌وگو با خود تحریم نمود و فرمود هرگز با آنان سخن نخواهم گفت: «فلن اکلم من رأس کلمة»(165).

 

38. غسل صدیقه به دست صدیق

حضرت مریم (سلام‌الله‌علیها) پس از فوت به‌وسیله عیسی (علیه‌السلام) غسل داده شد. حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) نیز به دست حضرت علی (علیه‌السلام) غسل داده و کفن‌ودفن شد. مفضل از اصحاب بزرگ امام صادق نقل می‌کند که از آن حضرت پرسیدم چه کسی فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) را غسل داد؟ فرمود: امیرالمؤمنین (علیه‌السلام).

مفضل می‌گوید من این مطلب برایم بزرگ آمد و تعجب کردم؛ لذا حضرت فرمود: گویا ازآنچه به تو گفتم دل‌تنگ شدی؟

عرض کردم: آری چنین است فدایت شوم.

حضرت فرمود: دل‌تنگ مباش؛ زیرا فاطمه (سلام‌الله‌علیها) صدیقه بود و جز صدیق نباید او را غسل دهد، مگر نمی‌دانی که مریم را جز عیسی کسی غسل نداد (166).

 

39. اشتیاق به بهشت

در روایات آمده است که فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) و حضرت مریم دو زن از چهار زن بهشتی هستند (167) که بهشت مشتاق آنان است: «اشتاق الجنّة الی اربع من النساء: مریم بنت عمران و آسیة بنت مزاحم زوجة فرعون و خدیجة بنت خویلد و فاطمة بنت محمد.»(168)

 

40. بهشت جایگاه ابدی

آیات قرآن و عصمت و سیره حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و مریم (سلام‌الله‌علیها) در این دنیا که روایات و تاریخ ثبت کرده، به‌خوبی جایگاه ابدی آن دو را نشان می‌دهد. افزون بر اینکه روایات اسلامی فراوانی وجود دارد که به‌صراحت، بهشتی بودن آنان را بیان می‌کند. روشنی مطلب به حدی است که آن را جزء ضروریات دین قرار می‌دهد. در روایات آمده است که اولین زن، بلکه اولین شخصی که وارد بهشت می‌شود حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) است و بعدازآن جناب نوبت ورود زنان مقدس دیگری چون حضرت مریم (سلام‌الله‌علیها) می‌رسد (169).

 

نتیجه‌گیری

نکات زیر را می‌توان به‌عنوان مهم‌ترین نتایج تحقیق در مقاله حاضر بیان کرد:

1 خداوند، مقدس اصیل است و اشخاص و اشیاء برحسب انتساب خاص و تجلی خداوند در آن‌ها و متجلی شدن خداوند به‌وسیله آنان از قداست نسبی برخوردار می‌باشند.

2 حضرت مریم نزد همه مسیحی‌ها با تمام اختلافاتی که میان آن‌ها وجود دارد مقدس است و هیچ امری در دین مسیح نتوانسته قداست آن حضرت را بپوشاند.

3 قرآن مبانی تقدس مریم (سلام‌الله‌علیها) را صفات و ویژگی‌هایی در آن بانو بیان داشته است.

4 تمام صفات حضرت مریم (سلام‌الله‌علیها) که مبنای تقدس آن حضرت بود، به‌طریق‌اولی در حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) وجود داشت. افزون بر اینکه فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) از صفات دیگری نیز برخوردار بود که به‌تنهایی می‌تواند منشأ تقدس باشد.

5 عقده‌ها و کینه‌ها و جاه‌طلبی‌های برخی از افراد در صدر اسلام باعث شد جریان قداست پوشی فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) بعد از رحلت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌واله) آغاز شود و جهل و تعصب آن را استمرار بخشید.

6 کتمان قداست زهرا (سلام‌الله‌علیها) نه‌تنها ظلم به آن حضرت بود، بلکه موجب ستم به اسلام و بشریت گردید و لوای اسلام در احترام کردن و تکریم زن و جایگاه والای زن در این آیین از مسلمانان گرفته شد. این در حالی است که در عالم غربِ مدعی مسیحیت بسیاری از کوتاهی‌ها نسبت به زن با شعار و لوای تقدس مریم پوشش داده شده است.

 

منابع و مآخذ

1 ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، بیروت، دار احیاء الکتب العربیه، 1962 م.

2 ابن خلدون، العبر تاریخ ابن خلدون، ترجمه عبدالحمید آیتی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1363 ش.

3 ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، قم انتشارات علامه، بی‌تا.

4 ابن کثیر ابوالفداء اسماعیل، قصص‌الانبیاء، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1402 ق.

5 اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمّه، بیروت، دارالکتاب الاسلامی، 1401 ق.

6 امینی، عبدالحسین احمد، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، بیروت، دارالکتاب العربی، 1403 ق.

7 بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1403 ق.

8 بی‌آزار شیرازی، عبدالکریم، مجموعه مقالات چهارمین کنفرانس علوم قرآن، قم، دارالقرآن الکریم 1373 ش.

9 تستری، نور الله، احقاق الحق، تهران، دارالکتب الاسلامیه، بی‌تا.

10 خمینی، روح‌الله، چهل حدیث، تهران، مرکز نشر فرهنگی رجا، 1368 ش.

11 دشتی، محمد، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها)، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل، 1379 ش.

12 راغب اصفهانی، ابی القاسم الحسین، المفردات فی ترتیب القرآن، تهران، کتاب‌فروشی مرتضوی، 1362 ش.

13 سلمان پور، محمدجواد، علی (علیه‌السلام) قرآن ناطق، تهران، نشر عابد، 1380 ش.

14 صدوق، ابوجعفر محمد بن علی، علل الشرایع، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1385 ق.

15 صدوق، ابوجعفر محمد بن علی، کتاب الخصال، قم، جامعة المدرسین فی الحوزة العلمیه، 1362 ش.

16 طباطبائی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1392 ق.

17 طبرسی، ابی علی، مجمع‌البیان لعلوم القرآن، تهران، مکتبة العلمیة الاسلامیه، بی‌تا، 5 ج.

18 طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الطبری، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1408 ق.

19 طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، المکتبة المرتضوی، 1362 ش.

20 کلینی، ابوجعفر محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهل‌بیت، بی‌تا، 4 ج.

21 فعال عراقی، حسین، داستان‌های قرآن و تاریخ انبیاء در المیزان، تهران، سبحان، 1378 ش.

22 قزوینی، محمدکاظم، فاطمة الزهراء من المهد الی اللحد، ترجمه دکتر حسن فریدونی، آفاق، 1404 ق.

23 مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1403 ق.

24 نجمی، محمدصادق، سیری در صحیحین، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1359 ش.


پی‌نوشت:

9 تاریخ ابن خلدون، ج 1، ص 159.

10 قصص‌الانبیاء، ص 376.

11 آل‌عمران / 33.

12 الخصال، ج 1، ص 225.

13 البرهان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 278-277.

14 احزاب / 33.

15 ابراهیم / 24.

16 نور / 36.

17 الغدیر، ج 3، ص 107.

18 شوری / 23.

19 الغدیر، ج 3، ص 31.

20 همان، ج 3، ص 350.

21 توبه / 119.

22 الغدیر، ج 2، ص 306.

23 واقعه / 11-10.

24 الغدیر، ج 2، ص 211.

25 فاتحة الکتاب / 6.

26 قصص قرآن در المیزان، ج 2، ص 407.

27 آل‌عمران / 35.

28 قصص‌الانبیاء، ص 352.

29 تاریخ ابن خلدون، ج 1، ص 159.

30 المیزان، ج 3، ص 184.

31 علل الشرایع، ص 124.

32 قصص‌الانبیاء، ص 352.

33 آل‌عمران / 35.

34 تاریخ ابن خلدون، ج 1، ص 159.

35 بحارالانوار، ج 14، ص 194.

36 آل‌عمران / 37.

37 ضحی / 8.

38 بحارالانوار، ج 43، ص 49.

39 البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 473.

40 فاطمه از ولادت تا شهادت، ص 439.

41 الخصال، ج 1، ص 206.

42 بحارالانوار، ج 43، ص 53.

43 همان، ج 43، ص 28.

44 همان، ج 43، ص 4.

45 همان، ج 43، ص 2.

46 المیزان، ج 3، ص 183؛ اصول کافی، ج 2، ص 484؛ بحارالانوار، ج 14، ص 199.

47 بحارالانوار، ج 43، ص 5-4.

48 همان، ج 43، ص 43.

49 همان، ج 43، ص 3.

50 آل‌عمران / 36.

51 بحارالانوار، ج 43، ص 10؛ علل الشرایع، ص 178.

52 بحارالانوار، ج 43، ص 13؛ علل الشرایع، ص 179.

53 الغدیر، ج 2، ص 295.

54 آل‌عمران / 37.

55 المیزان، ج 3، ص 173.

56 مفردات راغب، ص 44؛ مجمع البحرین، ج 5، ص 258.

57 مفردات راغب، ص 212.

58 همان، ص 326؛ مجمع البحرین، ج 3، ص 469.

59 فاطمه از ولادت تا شهادت، ص 553.

60 زخرف / 28.

61 قصص قرآن، ص 232.

62 آل‌عمران / 36.

63 آل‌عمران / 37.

64 نور / 36.

65 المیزان، ج 3، ص 174.

66 آل‌عمران / 379.

67 بحارالانوار، ج 43، ص 12؛ علل الشرایع، ص 181.

68 علل الشرایع، ص 182؛ کشف الغمه، ج 2، ص 25؛ بحارالانوار، ج 43، ص 81.

69 بحارالانوار، ج 14، ص 204.

70 همان، ج 14، ص 192.

71 البرهان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 133.

72 بحارالانوار، ج 43، ص 16.

73 همان، ج 43، ص 18.

74 بنگرید به: فاطمه زهرا، از تولّد تا شهادت، ص 33-31.

75 تحریم / 12.

76 بحارالانوار، ج 43، ص 64.

77 کشف الغمه، ج 2، ص 40؛ بحارالانوار، ج 43، ص 158.

78 المیزان، ج 19، ص 346؛ مجمع‌البیان، ج 5، ص 320.

79 تاریخ ابن خلدون، ص 161.

80 مائده / 75.

81 الغدیر، ج 2، ص 312.

82 علل الشرایع، ص 184.

83 نساء / 68.

84 تحریم / 12.

85 بحارالانوار، ج 43، ص 13.

86 شرح نهج‌البلاغه ابن ابی الحدید، ج 16، ص 212؛ بحارالانوار، ج 43، ص 158.

87 بحارالانوار، ج 2، ص 3.

88 بنگرید به: علی قرآن ناطق، ص 86.

89 بحارالانوار، ج 43، ص 8.

90 آل‌عمران / 42.

91 احزاب / 33.

92 (خطیب بغدادی در تاریخ بغداد، زمخشری در تفسیر کشاف، ج 1، ص 193، فخر رازی در تفسیر، ج 2، ص 70، ابن اثیر در اسد الغابه، ج 2، ص 12، سبط ابن جوزی در کتاب تذکرة الائمه، امام واحدی در اسباب النزول، ابن صباغ مالکی در الفصول المهمه، ص 7، سیوطی در الدر المنثور، ج 5، ص 198، طبری در ذخائر العقبی، ص 21، قرطبی در الجامع لاحکام القرآن، ج 14، ص 182، ابن عربی در احکام القرآن، ج 2، ص 166، ابن عبد آلبر در الاستیعاب، ج 2، ص 460، بیهقی در السنن الکبری، ج 2، ص 149، حاکم نیشابوری در المستدرک، ج 2، ص 416، امام احمد حنبل در مسند، ج 1، ص 331، نسائی در خصائص، ص 4، طبری در تفسیر، ج 22، ص 5، خوارزمی در مناقب، ص 35، هیثمی در مجمع الزوائد، ج 9، ص 166 و ابن حجر در صواعق المحرقه، ص 85) به نقل از: فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت، ص 90.

93 تاریخ ابن خلدون، ص 434.

94 بحارالانوار، ج 43، ص 15.

95 (قندوزی در ینابیع الموده، ص 260، محمد صالح کشفی در مناقب، امرتسوی در ارجح المطالب، حافظ ابوبکر شافعی در تاریخ بغداد، ج 13، ص 331، ابن عساکر در تاریخ کبیر، ج 1، ص 319، حافظ سیوطی و رافعی در التدوین، طبری در ذخائر العقبی، و صفوری در نزهة المجالس، ص 227)، به نقل از: فاطمه از ولادت تا شهادت، ص 121.

96 ینابیع الموده، ص 260.

97 بحارالانوار، ج 14، ص 197؛ قصص‌الانبیاء، ص 353.

98 تحریم / 12.

99 بحارالانوار، ج 43، ص 20؛ الغدیر، ج 2، ص 61.

100 (حاکم در المستدرک، ج 3، ص 152، خطیب بغدادی در تاریخ خود، ج 3، ص 54، محب الدین طبری در ذخایر العقبی، ص 48، صدر الحفاظ کنجی شافعی در الکفایه، ص 222، سیوطی در إحیاء المیت، ص 257، متقی هندی در کنزالعمال، ج 6، ص 219 و 112 و شبلنجی در نورالأبصار، ص 45) به نقل از: الغدیر، ج 2، ص 62.

101 الغدیر، ج 3، ص 175.

102 تحریم / 11.
103 الغدیر، ج 2، ص 61.

104 آل‌عمران / 45.

105 بحارالانوار، ج 43، ص 48.

106 همان.

107 همان، ج 14، ص 207. البته درباره بارداری حضرت مریم (سلام‌الله‌علیها) روایت معتبری داریم که چون به‌وسیله نفحه روح‌القدس حمل برداشت نُه ساعت طول کشید هر ساعتی به‌اندازه یک ماه.

108 مریم / 31-29.

109 بحارالانوار، ج 14، ص 207.

110 احقاف / 15.

111 اصول کافی، ج 2، ص 365؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 172.

112 انعام / 85-84.

113 بحارالانوار، ج 43، ص 37.

114 فاطمه از ولادت تا شهادت، ص 82.

115 این روایت را خطیب بغدادی در تاریخ بغداد، ج 1، ص 316، خوارزمی در مناقب، ص 229، محب الدین طبری، حموینی، ذهبی، ابن حجر مکی، متقی هندی، زرقانی و قندوزی از اهل سنت نقل کرده‌اند. (بنگرید به: فاطمه از ولادت تا شهادت، ص 83).

116 تحریم / 12.

117 آل‌عمران / 43.

118 تاریخ ابن خلدون، ج 1، ص 160.

119 علل الشرایع، ص 182.

120 بحارالانوار، ج 43، ص 76 و 84.

121 فاطمه از ولادت تا شهادت، ص 221.

122 ارشاد دیلمی، ج 1، ص 270.

123 آل‌عمران / 191.

124 بحارالانوار، ج 43، ص 35.

125 آل‌عمران / 35.

126 فرهنگ سخنان فاطمه، ص 83.

127 آل‌عمران / 43.

128 آل‌عمران / 42.

129 المیزان، ج 3، ص 188.

130 بنگرید به: بحارالانوار، ج 43، ص 22، 24، 26، 36، 37، 49 و 78.

131 بحارالانوار، ج 43، ص 49.

132 شرح نهج‌البلاغه ابن ابی الحدید، ج 15، ص 197.

133 آل‌عمران / 45.

134 مریم / 19.

135 آل‌عمران / 42.

136 بنگرید به: الغدیر، ج 5، ص 49؛ بحارالانوار، ج 43، ص 78.

137 بنگرید: به علی قرآن ناطق، ص 86.

138 مریم / 24.

139 المیزان، ج 14، ص 43.

140 بحارالانوار، ج 14، ص 209.

141 اصول کافی، ج 1، ص 346؛ بحارالانوار، ج 43، ص 79.

142 مریم / 25.

143 بحارالانوار، ج 43، ص 29.

144 همان، ج 43، ص 45.

145 همان، ج 43، ص 30.

146 همان، ج 43، ص 29.

147 آل‌عمران / 37.

148 بحارالانوار، ج 43، ص 27، 29، 31 و 77.

149 همان، ج 35، ص 251؛ فرهنگ سخنان فاطمه، ص 261.

150 آل‌عمران / 37.

151 بحارالانوار، ج 43، ص 91.

152 همان، ج 43، ص 74، 60 و 31.

153 همان، ج 43، ص 46-45.

154 آل‌عمران / 37.

155 المیزان، ج 3، ص 174.

156 شرح چهل حدیث، ص 203.

157 بحارالانوار، 43، ص 2.

158 صحیح بخاری، ج 1 و 5 به نقل از: سیری در صحیحین، ص 324.

159 صحیح بخاری، ج 1، 4 و 5 به نقل از: سیری در صحیحین، ص 325.

160 مریم / 28-27.

161 الخصال، ص 364.

162 مریم / 23.

163 بحارالانوار، ج 43، ص 177؛ احقاق الحق، ج 19، ص 16؛ فرهنگ سخنان فاطمه، ص 177.

164 مریم / 26.

165 تاریخ طبری، ج 3، ص 236؛ شرح نهج‌البلاغه ابن ابی الحدید، ج 1، ص 134 و ج 2، ص 19؛ الغدیر، ج 7، ص 226 و 229؛ فرهنگ سخنان فاطمه، ص 248.

166 اصول کافی، ج 1، ص 459؛ علل الشرایع، ص 184.

167 الخصال، ص 206 و 235.

168 بحارالانوار، ج 43، ص 53.

169 همان، ج 43، ص 52.

 

 

منبع: فصلنامه مشکوة، شماره 81

اخبار مرتبط