(استاد محترم خانم زهره بروجردی)
«سوره مبارکه حمد»
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ (2)
خداوند «رَبِّ الْعالَمینَ» است، یعنی مربی و رشددهنده تمام موجودات عالم هستی است پس مربی من هم هست.
طبق این آیه، باور دارم که من هم قابل رشد و تربیت هستم، و خدای سبحان دائماً مرا مشمول ربوبیت خود قرار میدهد.
اگر در مرحلهای از زندگی تصورم این باشد که: دیگر از من گذشته است و دیگر قابل اصلاح و تربیت نیستم، دچار اندیشهای نادرست شدهام.
تفکر صحیح این است که در هر مقطعی از زندگی، خود را تحت تربیت «رَبِّ الْعالَمینَ» قرار دهم، و باور داشته باشیم که در هر مرتبه و مرحلهای که هستم، قابلیت ارتقاء به مرحلهای بالاتر و والاتر را دارم.
در هر سنی که باشم تربیتپذیریام جریان دارد و به فرموده امیرالمؤمنین (علیهالسلام) «اللهم انت الرب و انا المربوب» (مناجات مسجد کوفه)
اگر دائم به دیگران بگوییم: جوانهایمان را دعا کنید، حاکی از تفکری اشتباه است. قرار نیست خودمان در سطحی از معرفت و معنویت متوقف شویم و جوانهایمان رشد کنند و بالا روند.
اندیشه درست این است که همه ما، در تمامی مقاطع زندگی، نیازمند رشد و تربیت هستیم.
اینکه تصور کنیم رشد و پیشرفت منحصر به گروه سنی خاص و با ویژگیهای خاص است، اندیشه ناسالمی است که شریعت آن را امضا نمیکند.
إِیاک نَعْبُدُ وَ إِیاک نَسْتَعینُ (حمد/5)
در این آیه مبارکه فعلهای «نَعْبُدُ» و «نَسْتَعینُ» به صورت متکلم مع الغیر آمده است. گویی قرآن به ما میآموزد که برای حرکتهای مثبت، باید با جمعهای سالم همراه شویم.
برخی افراد مردمگریز و جمعگریزند، تصور میکنند تواناییها و آموختههای خودشان برای پیمودن راه کمال و وصال کافی است، و نیازی ندارند که به جمع خوبان بپیوندند.
اما این دیدگاه، تفکری است اشتباه. اندیشه صحیح این است که بپذیریم خداوند در جمع برکتی قرار داده که در حرکتهای فردی، از آن میزان برکت برخوردار نمیشویم. برای به ثمر رسیدن امور مثبت و ارزشمند، باید با گروهی از خوبان همراه گردیم.
اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ (حمد/6)
«لاصلاة الا بفاتحة الکتاب» هیچ نمازی نیست مگر اینکه سوره حمد در آن خوانده شود.
بهعنوان یک فریضه، بر همه امت پیامبر (صلیاللهعلیهواله) واجب است که در نمازهایشان این آیه را بر زبان جاری کنند و از خداوند هدایت را طلب نمایند.
خواندن همه ادعیه مستحب است و عبارت «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ»، دعایی است واجب.
طبق این آیه همه ما قابلیت هدایتپذیری داریم مگر نه خداوند امر نمیکرد در نمازهای روزانهمان این خواهش و طلب را مطرح کنیم.
اندیشه صحیح این است که باور کنم میتوانم مسیر درست را بیابم و با طی طریق به مقصود برسم. باید این نیاز را به خدای سبحان اعلام کنم و رسیدن به مطلوب را طلب نمایم، و خداوند همین درخواست را مقدمه وصول قرار خواهد داد.
تصور اشتباهی است که از ابتدا خود را ناکام تصور کنیم. گمان بریم که پا در راه میگذاریم ولی در نیمه مسیر میمانیم و به مقصودمان نائل نمیشویم.
ضمیر ناخودآگاه ما هوشیار است آنچه در ذهنمان جای میدهیم و بر زبانمان جاری میکنیم، بهعنوان برنامهای جدی، توسط ضمیر ناخودآگاهمان پیگیری میشود. اگر بگوییم به مقصودت نمیرسی نمیرسد، و اگر به او القا کنیم که طبق آموزش الهی، با درخواست از خداوند میتوانی به مطلوبت که راهیابی، به وصال نائل میشود.
هدایت به صراط مستقیم، قرار گرفتن در خط اعتدال است، زندگی کردن بهگونهای که نه در آن طریق افراط پیش گرفته شود نه طریق تفریط.
حرکت در صراط مستقیم، یعنی نه به خاطر امور ظاهری از امور باطنی کم بگذاریم، نه از امور باطنی به خاطر امور ظاهری.
وقتی بهعنوان یک فریضه، هر روز باید از خدا درخواست کنیم ما را به صراط مستقیم هدایت کند، به این معناست که همه میتوانیم در خط اعتدال قرار بگیریم. اگر این قابلیت را نداشتیم، به درخواست کردنش امر نمیشویم.
اگر هر روز بخواهند آب استخری را در یک استکان جای دهند، کار عبثی است. همینطور هم اگر ما نمیتوانستیم در زندگی اعتدال را رعایت کنیم و به ما دستور میدادند همواره از خدا بخواهیم «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ»، امری بود عبث و بیهوده.
صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ
در فرهنگ قرآن، نعمت به معنای موهبتی است که موجب راحت و لذت باشد. با قرائت سوره حمد در هر نماز، هر روز در محضر قرآن، به خود یادآور میشویم که با اعتدال زندگی کردن، لذتبخش است.
و ازآنجاکه بین لذت و خوشی و سختی تعارض وجود دارد، پس هیچ کار درستی، سختی ندارد، چراکه مملو از لذت است.
در اندیشه صحیح، نهتنها معتدل بودن سخت نیست، بلکه برای انسان او ج لذت را به همراه دارد، باید در باورهایمان، لذت اعتدال را دریافت کنیم تا دیگر به نظرمان سخت و دشوار جلوه نکند.
غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ وَ لاَ الضَّالِّینَ (حمد/7)
اندیشه صحیح این است که هرکدام از ما، در هر موقعیت و شرایطی هستیم، برای خود دو احتمال را در نظر بگیریم:
* ممکن است در پیمودن صراط مستقیم ثابتقدم نباشم.
* شاید در مسیر زندگیام، با زاویهای انحرافی پیش میروم.
نکند تصور کنیم که چون از دوران کودکی در خانواده مذهبی بودهایم، در میان جمعهای سالم بزرگ شدهایم و با اطلاعات دینی و باورهای مذهبی زندگی کردهایم، دیگر امکان منحرف شدنمان وجود ندارد!
اگر نسبت به خود چنین دیدگاهی داشته باشیم، دچار اندیشهای ناصحیح شدهایم.
اجازه نداریم در هیچ مرحلهای از خودمان خاطرجمع باشیم. هنگامیکه خیالمان از خودمان راحت شود، همان زمان، آغاز لغزش ماست. چراکه به دنبال آن، احساس استغنا از خدا و از حفاظت و حمایت او خواهیم کرد و این امر ما را تا اوج انحراف پیش میبرد.
همواره باید برای خود امکان انحراف و سقوط را در نظر بگیریم تا بکوشیم در اعتقاداتمان ثابتقدمتر شویم و بیشازپیش برای حفظ دستاوردهای دینی و ایمانیمان به عروة الوثقای الهی متمسک گردیم.
«پایان سوره مبارکه حمد»
منبع: پایگاه اطلاعرسانی مدرسه علمیه السلطان علی بن موسیالرضا (علیهالسلام)