در ماه رمضان، خانه امام سجاد عَلَیهِ السَّلام از همیشه شلوغ تر می شد. موقع افطار، مردم زیادی به خانه امام می آمدند و غذا می خوردند. «ابوحمزه ثمالی» که یکی از یاران بسیار نزدیک امام عَلَیهِ السَّلام بود، در خانه امام می ماند و در کارها کمک می کرد. امام سجاد، شب ها تا نزدیکی های سحر نماز می خواند و وقتی که سحر می شد شروع به خواندن دعا می کرد.
ابوحمزه هنگام سحر در حیاط خانه می نشست و با دقت به دعای امام گوش می داد. او که آدم فهمیده و دانشمندی بود، دعای امام را یاد گرفت و برای بقیه دوستان و یاران امام نقل کرد. برای همین، آن دعا به «دعای ابوحمزه ثمالی» معروف شد. اگر چه این دعا بیش تر در ماه رمضان خوانده می شود، اما آن قدر زیبا و دلنشین است که همیشه می توان آن را خواند.
با هم قسمت هایی از این دعا را می خوانیم:
· خدا را شکر می کنم، همان خدایی که هر وقت صدایش می زنم جوابم را می دهد، اگر چه هر وقت او صدایم می زند تنبلی می کنم. خدا را شکر می کنم، همان خدایی که هر وقت چیزی از او بخواهم به من می دهد، اگر چه هر وقت او چیزی از من می خواهد انجام نمی دهم. خدا را شکر می کنم، همان خدایی که هر چه بخواهم به او می گویم، چون اگر به کس دیگری بگویم خواسته ام را بر آورده نمی کند. خدا را شکر می کنم، همان خدایی که تنها به او امیدوارم چون اگر به دیگری امیدوار بودم مرا ناامید می کرد.
· خدا را شکر می کنم همان خدایی که با مهربانی اشتباهات مرا می بخشد، آن گونه که انگار اشتباهی نکرده ام. خدای من، عزیزترین کس من است و از همه سزاوارتر است که او را ستایش می کنم.
· خدای من! ای مهربان همیشگی! عیب پوشی زیبایت کجاست؟ بخشش بزرگوارانه ات کجاست؟ فریاد رسی سریعت کجاست؟ رحمت بی پایانت کجاست؟ بزرگواری بی اندازه ات کجاست؟ مهربانی همیشگی ات کجاست؟ بخشندگی ات کجاست؟ ای بخشنده!
· خدای من! مرا و پدر و مادرم را ببخش و با آن ها، که وقتی کوچک بودم از من پرستاری کردند، مهربان باش! خدای من، به کارهای خوبشان پاداش بده و اشتباهاتشان را ببخش!
· خدایا! به من کمک کن که به سوی تو بازگردم و نافرمانی ات نکنم! و به من الهام کن که کارهای خوب انجام دهم و تا زمانی که زنده ام در انجام دادن کارهای بد از تو بترسم.
· خدای من! کودک بودم، سرپرست من شدی، نادان بودم دانایم کردی،گمراه بودم، راه را به من نشان دادی، کم ارزش بودم به من ارزش دادی،گرسنه بودم، سیرم کردی، تشنه بودم آبم دادی، بدهنه بودم، به من لباس دادی، ناتوان بودم، توانایم کردی، خوار بودم، سر بلندم کردی، بیمار بودم شفایم دادی، نیازمند بودم، بی نیازم کردی، گناهکار بودم، گناهم را پوشاندی.
· خدای من! من در برابر تو ایستاده ام و صدایت می زنم. به من توجه کن و آن چه می گویم بپذیر! و چون می دانم بخشنده و مهربانی امیدوارم که مرا رد نکنی! تو بخشنده ای هستی که هیچ کس را دست خالی بر نمی گردانی، و هر چه ببخشی چیزی از تو کم نمی شود!
· الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَدْعُوهُ فَيُجِيبُنِي وَ إِنْ كُنْتُ بَطِيئا حِينَ يَدْعُونِي وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَسْأَلُهُ فَيُعْطِينِي وَ إِنْ كُنْتُ بَخِيلا حِينَ يَسْتَقْرِضُنِي وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أُنَادِيهِ كُلَّمَا شِئْتُ لِحَاجَتِي ...، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لا أَدْعُو غَيْرَهُ وَ لَوْ دَعَوْتُ غَيْرَهُ لَمْ يَسْتَجِبْ لِي دُعَائِي، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لا أَرْجُو غَيْرَهُ وَ لَوْ رَجَوْتُ غَيْرَهُ لَأَخْلَفَ رَجَائِي.
· الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي يَحْلُمُ عَنِّي حَتَّى كَأَنِّي لا ذَنْبَ لِي فَرَبِّي أَحْمَدُ شَيْءٍ عِنْدِي وَ أَحَقُّ بِحَمْدِي.
· يَا قَدِيمَ الْإِحْسَانِ أَيْنَ سَتْرُكَ الْجَمِيلُ أَيْنَ عَفْوُكَ الْجَلِيلُ أَيْنَ فَرَجُكَ الْقَرِيبُ أَيْنَ غِيَاثُكَ السَّرِيعُ أَيْنَ رَحْمَتُكَ الْوَاسِعَةُ أَيْنَ عَطَايَاكَ الْفَاضِلَةُ أَيْنَ مَوَاهِبُكَ الْهَنِيئَةُ أَيْنَ صَنَائِعُكَ السَّنِيَّةُ أَيْنَ فَضْلُكَ الْعَظِيمُ أَيْنَ مَنُّكَ الْجَسِيمُ أَيْنَ إِحْسَانُكَ الْقَدِيمُ أَيْنَ كَرَمُكَ يَا كَرِيمُ.
· اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي وَ لِوَالِدَيَّ وَ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرا اجْزِهِمَا بِالْإِحْسَانِ إِحْسَانا وَ بِالسَّيِّئَاتِ غُفْرَانا.
· اللَّهُمَّ تُبْ عَلَيَّ حَتَّى لا أَعْصِيَكَ وَ أَلْهِمْنِي الْخَيْرَ وَ الْعَمَلَ بِهِ وَ خَشْيَتَكَ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ مَا أَبْقَيْتَنِي يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ.
· سَيِّدِي أَنَا الصَّغِيرُ الَّذِي رَبَّيْتَهُ وَ أَنَا الْجَاهِلُ الَّذِي عَلَّمْتَهُ وَ أَنَا الضَّالُّ الَّذِي هَدَيْتَهُ وَ أَنَا الْوَضِيعُ الَّذِي رَفَعْتَهُ وَ أَنَا الْخَائِفُ الَّذِي آمَنْتَهُ وَ الْجَائِعُ الَّذِي أَشْبَعْتَهُ وَ الْعَطْشَانُ الَّذِي أَرْوَيْتَهُ وَ الْعَارِي الَّذِي كَسَوْتَهُ وَ الْفَقِيرُ الَّذِي أَغْنَيْتَهُ وَ الضَّعِيفُ الَّذِي قَوَّيْتَهُ وَ الذَّلِيلُ الَّذِي أَعْزَزْتَهُ، وَ السَّقِيمُ الَّذِي شَفَيْتَهُ وَ السَّائِلُ الَّذِي أَعْطَيْتَهُ وَ الْمُذْنِبُ الَّذِي سَتَرْتَهُ.
· سَيِّدِي عَبْدُكَ بِبَابِكَ أَقَامَتْهُ الْخَصَاصَةُ بَيْنَ يَدَيْكَ يَقْرَعُ بَابَ إِحْسَانِكَ بِدُعَائِهِ [وَ يَسْتَعْطِفُ جَمِيلَ نَظَرِكَ بِمَكْنُونِ رَجَائِكَ] فَلا تُعْرِضْ بِوَجْهِكَ الْكَرِيمِ عَنِّي وَ اقْبَلْ مِنِّي مَا أَقُولُ فَقَدْ دَعَوْتُ [دَعْوَتُكَ] بِهَذَا الدُّعَاءِ وَ أَنَا أَرْجُو أَنْ لا تَرُدَّنِي مَعْرِفَةً مِنِّي بِرَأْفَتِكَ وَ رَحْمَتِكَ إِلَهِي أَنْتَ الَّذِي لا يُحْفِيكَ سَائِلٌ وَ لا يَنْقُصُكَ نَائِلٌ.
منبع: خدای عزیز من، محسن ربانی