کوه حرا
در کشور عربستان و در شهر مکه، کوهی وجود دارد که نام آن (حَرا) است. در بالای این کوه، غاری کوچک قرار دارد که قسمتی از آن را نور خورشید روشن میکند و قسمتهای دیگرش، تاریک است. کسانی که به زیارت خانه خدا و سفر حج میروند، یکی از جاهایی که حتماً به دیدنش میروند، غار حرا است؛ چون آن مکان، جایی است که پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) روزها و شبهای زیادی به آنجا میرفت و به راز و نیاز با خدا مشغول میشد.
راز آن شب
سالیان دور در یکی از شبهای پایانی ماه رجب، در گوشهای از شهر مکه و در قله کوهی به نام حرا، اتفاق بزرگی افتاد؛ اتفاقی که سرنوشت انسانها را عوض کرد و مژده بزرگی برای آدمها آورد. در آن شب، حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) که 40 ساله بود، در غار حرا مثل شبهای دیگر مشغول عبادت و راز و نیاز با خدای مهربان بود. ناگهان دید فرشتهای زیبا وارد غار شد. فرشته نزدیک و نزدیکتر میشد. از چهرهاش پیدا بود که خبر مهمی دارد. نام آن فرشته جبرئیل بود.
پیامبر و فرشته
(جبرئیل امین)، فرشته پیامرسان خداوند، به غار حرا نزد پیامبر اسلام حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) رفت تا خبر مهمی را به او بگوید. جبرئیل نوشتهای به همراه خود آورده بود و از حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) میخواست تا آن را بخواند. پیامبر فرمود: (نمیتوانم بخوانم.) فرشته دو بار دیگر از پیامبر خواست تا نوشته را بخواند و سرانجام لبهای آسمانی پیامبر مشغول خواندن شد. چه جملههای زیبایی بود!
بخوان به نام خدا
شب مبعث یعنی شبی که فرشته بزرگ (جبرئیل) به دیدار پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در غار حرا رفت، شب آغاز یک مأموریت بزرگ و مهم بود. فرشته آمده بود تا به حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) خبر پیامبر شدنش را از سوی خداوند اعلام کند. او از پیامبر خواست تا اولین کلمههای دین جدید اسلام را بخواند. آن کلمهها، آیههای اولین سوره قرآن بودند: (بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید...)
آغاز راه
وقتی پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) اولین آیههای قرآن را خواند، فرشته مهربان نگاهی به پیامبر کرد و گفت: (ای محمد! تو فرستاده خدایی و من جبرئیل هستم) او با این جمله، آغاز یک مأموریت مهم را به پیامبر اعلام کرد. پیامبر مأمور شده بود تا مردم را از گمراهی و بدبختی نجات دهد و بهسوی سرزمین ستارهها و خوشبختی راهنمایی کند.
دین دانش و پاکی
اولین سخنانی که جبرئیل از سوی خداوند برای پیامبر آورد، نشان میداد که انسانها به یک دین و برنامه جدید که کاملترین و آخرین دین خدا بود، دعوت شدهاند. دینی که دانایی و پاکی از مژدههای آن بود. دینی که از مردم میخواست تا از گمراهی و نادانی دستبردارند و به خواندن و یادگیری و دانایی روی بیاورند و تلاش کنند تا پاکترین انسانها شوند. این برنامه برای همه انسانها بود و پیامبر مأمور شده بود تا آن پیام را به گوش همه مردم برساند.
همیشه با خدا
پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) از همان کودکی به یاد خدا بود و با او صحبت میکرد. زمانی که چهارساله بود و در صحرا پیش دایه خود حلیمه زندگی میکرد، روزی از مادر خواست که همراه برادران خود، به گردش برود. حلیمه لباسهای محمد (صلیاللهعلیهوآله) را مرتب کرد و او را آماده گردش ساخت. پیش خود فکر کرد که نکند دیوهای صحرا به او آسیب برسانند؛ به همین خاطر، مهرهای را با نخ به گردن پیامبر آویزان کرد تا از او محافظت کند؛ چون فکر میکرد آن مهرهها توانایی این کار را دارند. محمد (صلیاللهعلیهوآله) مهره را از گردن بیرون آورد و به حلیمه گفت: (نیازی به این مهرهها نیست؛ مادر جان! خدای من، همیشه با من است و از من مواظبت میکند.)
پیامبر خوبیها
مردم در زمان پیامبر، کارهای زشتی میکردند؛ مثلاً بتهایی ساخته بودند و آنها را داخل کعبه گذاشته بودند. آنها فکر میکردند که بتها خدایند و به آنها کمک میکنند. همچنین بچههای دختر را همینکه به دنیا میآمدند، زندهزنده در خاک میکردند. به بهانههای کوچک باهم جنگ میکردند و تعداد زیادی کشته میشدند، دزدی میکردند، همدیگر را اذیت میکردند و کارهای زشت دیگر.
خداوند، حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) را بهسوی مردم فرستاد تا به آنها کارهای خوب یاد دهد. به آنها بگوید که بتهایی که خودشان ساختهاند، هیچ قدرتی ندارند. به آنها یاد بدهد که دخترها با پسرها فرقی ندارند، از آنها بخواهد که باهم مهربان باشند، جنگ و دزدی نکنند. پیامبر آمده بود که خوبیها را کامل کند و مردم را به انجام آنها تشویق کند.
آخرین دین
آخرین دین، آخرین پیامبر و آخرین کتاب خدا، فرود آمده بود. دین اسلام، با کتاب قرآن و تلاش پیامبری که نمونه اخلاق بود، آغاز شد؛ پیامبری به نام محمد امین (صلیاللهعلیهوآله).
پیامبر راه سختی را در پیش داشت؛ چون مردم بهراحتی از او این دین جدید را قبول نمیکردند. امّا این یک مأموریت از سوی خداوند بود که به حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) دستور داد تا مردم را به دین اسلام دعوت کند. از آن روز، سالیان درازی میگذرد و پیامبر ما موفق شد بهخوبی دین اسلام را به مردم معرفی بکند. امروز دیگر پیامبر تنها نیست، بلکه میلیاردها مسلمان در تمامی کشورهای دنیا زندگی میکنند که به دستورات اسلام و راهنماییهای پیامبر گوش میدهند و به آن عمل میکنند.
منبع: مجله گلبرگ