چرا بعضی بازیها مانند پاسور، آن هم با بودن شرط، حرام هستند؛ ولی فوتبال حرام نیست؛ درصورتیکه امروزه شرطبندی برای جام در آن است و بهطورکلی، فلسفه حرام بودن یا نبودن بازیها چیست؟
در بیان احکام الهی، چند نکته زیر را باید در نظر داشت:
1. احکام الهی، مبتنی بر مصلحتها و مفسدهها میباشند؛ اما باید دانست که گستره مصالح و مفاسد، شامل ابعاد جسمی، روحی، اجتماعی و سرانجام انسان در آخرت میباشد.
2. احکام الهی برای پاسخ گویی به نیازهای بشر میباشند و نیازهای بشر، دو گونه اند؛ ثابت و متغیر که برای نیازهای ثابت، احکام ثابت و برای نیازهای متغیر، احکام متغیر وضع شده است. این بدان جهت است که نه وضع قانون ثابت، نسبت به موضوعات متغیر منطقی است و نه وضع قانون متغیر و گوناگون برای همه موضوعات متغیر، ممکن است؛ زیرا روز به روز با قانون جدید و بلاتکلیفی مواجه خواهیم شد. قوانین ثابت بیشتر در جنبه عبادات و مسائل شخصی رخ مینمایند و قوانین متغیر معمولاً در مسائل اجتماعی بروز پیدا میکنند که از آنها به احکام حکومتی تعبیر میکنیم. ناگفته نماند که احکام حکومتی و تمام احکام متغیر، باید در چهارچوب خاصی و منطبق بر اصول کلی بینشهای اسلامی وضع شوند. از این رو، همان احکام متغیر، باز مبانی ثابتی دارند؛ مانند تحقق عدالت، حفظ حقوق عموم مردم و عنصر زمان، مکان و مصلحت جامعه اسلامی از مؤلفههای مهم تأثیرگذاری در تشخیص و تعیین این احکام میباشند.
3. احکام ثابت خود به دو دسته زیر تقسیم میشوند:
الف) احکام اولیه، مانند حرمت بیحجابی، حرمت خوردن گوشت مردار و وجوب خواندن نماز به شکل صحیح.
ب) احکام ثانویه که به دلیل وضعیت خاص، مانند اضطرار، اجبار و یا مصلحت مهمتر، از سوی فقیه جامعالشرایط، صادر میشوند؛ بنابراین، نقش عنصر مصلحت، چه در احکام اولیه، چه در احکام ثانویه و چه در احکام حکومتی که در آنها مصلحت جامعه اسلامی لحاظ میشود، یک امر عقلی و شرعی است؛ چنان که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) با این که گوشت الاغ مکروه است و مسلمانان در یکی از جنگها، بهخاطر شدت گرسنگی از آن خوردند، به لحاظ بیم بر جاماندن اسباب و وسایل جنگی و صدمه دیدن توان رزمی سپاهیان، خوردن گوشت الاغ را بهحکم حکومتی حرام اعلام کرد.
درباره بازی شطرنج و پاسور باید دانست که بهطورکلی در اسلام بازی با آلات قمار، حرام است و حکم به حرمت بازی با پاسور ازآنجهت است که بهعنوان یکی از ابزارهای قمار شناخته میشود؛ بنابراین، تا زمانی که به این عنوان شناخته میشود، حکم آن حرمت خواهد بود؛ البته اگر مرجع تقلیدی در صدق عنوان وسیله قمار بودن پاسور تردید کند، فتوا به حرمت نمیدهد؛ چنان که از فتوای مرحوم آیتالله اراکی (ره) چنین به دست میآید.
در مورد شطرنج، یک دیدگاه این است که بهطورکلی، امروزه در سطح جهان آن را وسیله قمار بهحساب نمیآورند؛ بلکه نوعی وسیله بازی فکری میشناسند و برایناساس، شطرنج از نظر موضوع حکم شرعی، تغییر ماهیت داده و بهتبع آن، حکمش نیز دگرگون شده است.
از منظر فقهی
اگر کارتهای پاسور از نظر عرف متدین وسیله قمار محسوب نشوند، بازی با آنها بدون شرطبندی و بردوباخت بنا بر نظر برخی مراجع، اشکال ندارد. در این باره به نظرات مراجع زیر توجه فرمایید:
مراجع تقلید بزرگواری چون حضرات امام، تبریزی، خامنهای، صافی، نوری و وحید میگویند: بازی با آلات قمار - هر چند بدون بردوباخت - حرام است 1.
آیتالله فاضل: اگر در عرف از وسیله قمار بودن خارج شده باشد و بردوباختی در کار نباشد، اشکال ندارد 2.
آیه الله بهجت و آیه الله مکارم: اگر بهصورت بردوباخت باشد، حرام است و اگر بدون آن باشد، بنا بر احتیاط واجب جایز نیست 3.
آیه الله سیستانی: اگر بهصورت بردوباخت باشد، حرام است و اگر بدون بردوباخت و شرطبندی باشد، چنانچه در عرف محل (شهر) از آلات قمار شناخته شود، بنا بر احتیاط واجب، بازی با آن جایز نیست 4.
حکمی که در مورد پاسور و شطرنج گفته شد، فرقی ندارد که بازی بهوسیله این آلات باشد یا بهوسیله رایانه 5.
برای توضیح بیشتر درباره حکم شرعی بازی با شطرنج و پاسور باید به نکات زیر توجه کرد:
1. بازیها به چهار گروه زیر تقسیم میشوند:
الف) بازی با آلات قمار، با شرطبندی.
ب) بازی با آلات قمار، بدون شرطبندی.
ج) بازی با غیر آلات قمار، با شرطبندی.
د) بازی با غیر آلات قمار، بدون شرطبندی.
2. اگر چه درباره تعریف «قمار» میان علما اختلاف نظر وجود دارد، ولی بدون تردید، قسم چهارم، قمار نیست و به هیچ وجه، حرمتی ندارد. همان طور که تردیدی در قمار بودن بازی قسم اول و حرام بودن آن نیست؛ بلکه قسم سوم نیز تقریباً مورد اتفاق نظر علمای دینی است که حرام است و بسیاری از فقها، اصلاً ملاک قماربازی را همراه بودن آن با بردوباخت و شرط بندی میدانند؛ خواه بازی با آلات قمار باشد و یا مانند فوتبال که فی نفسه حرام نیست؛ اما اگر با شرط بندی مالی همراه باشد، قمار محسوب شده، حرام میگردد. پس شرط بندی در هرگونه بازی، حرام است؛ مگر در موارد استثنایی، مانند شنا و تیراندازی.
3. تنها مورد محل اختلاف، قسم دوم است; یعنی بازی با آلات قمار، بدون آن که با شرط بندی همراه باشد؛ اما مقصود از وسیله قمار، این است که چیزی در نگاه نوع مردم و در عرف متدینین، وسیله و ابزار قماربازی باشد؛ اگر چه در برخی موارد خاص، چند نفر بدون بردوباخت و شرط بندی، بلکه به قصد سرگرمی یا بازی فکری، با آن بازی کنند. این بازی با وسیله قمار، طبق روایات حرام است؛ اما دلیل تغییر حکم برخی بازیها بدان جهت است که ممکن است در گذشته چیزی از آلات قمار به شمار میآمده، ولی رفته رفته، تغییر ماهیت داده، به طوری که در عرف متدینین، از ابزار قمار محسوب نشود و به عنوان یک بازی تفریحی و سرگرمی یا یک بازی فکری درآید (چنان که برخی در مورد شطرنج اظهار میدارند). در این صورت، حکم آن تغییر خواهد یافت؛ زیرا حکم، تابع موضوع است و اگر موضوع عوض شود، در واقع، موضوع جدید، حکم جدیدی خواهد داشت. بنابراین، بهتر است به جای عبارت تغییر حکم، در این گونه موارد، به عنوان تغییر موضوع یاد کنیم؛ تا افرادی که دقت کافی به عمل نمیآورند، نگویند اگر حلال و حرام پیغمبرصلی الله علیه وآله، ابدی است، پس چرا حکم خدا عوض میشود و در یک زمان حرام است و در زمانی دیگر حلال.
4. گاهی مرجع تقلید به عنوان یک کارشناس امور دینی و با استفاده از آیات و روایات، به طور کلی، یک وسیله ای را از آلات و ابزار قمار میداند و در این صورت، حکم به حرام بودن بازی با آن میدهد. بنابراین، فتوای هر مرجع تقلیدی، برای مقلدین وی اعتبار دارد؛ همان طور که اگر به پزشکی مراجعه کنید، با توجه به تخصص او، به دستورات او عمل میکنید. از این رو، ممکن است یک مرجع تقلید، مانند حضرت آیه الله سیستانی یا صافی گلپایگانی، بازی با شطرنج را مطلقاً حرام بدانند؛ ولی برخی مراجع دیگر، مانند امام خمینی، مقام معظم رهبری، آیه الله فاضل، مکارم و بهجت به عنوان وسیله قمار بودن، حرام میدانند که اگر از وسیله قمار بودن خارج باشد، دیگر حرام نخواهد بود.
بنابراین، هرگونه بازی، اگر همراه شرطبندی باشد، حرام است؛ اگر چه بازی آن مانند فوتبال حلال باشد و همچنین هر چیزی که از آلات قمار باشد، حرام است؛ اگر چه شرطبندی نداشته باشد؛ مانند تختهنرد؛ ولی درصورتیکه قبلاً از وسایل قمار بوده، اکنون شک داریم که از آلات قمار خارج شده است و یا در عرف جامعه اسلامی از آلات قمار خارج شده باشد، باید نسبت بهحکم آن، به مرجع تقلید خود مراجعه کنیم.
خداوند متعال قمار را در ردیف میگساری و بتپرستی و از کارهای پلید شیطانی دانسته و دستور به اجتناب داده است؛ «یا ایها الذین آمنوا انما الخمر والمیسر والانصاب والازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! بدانید که شراب، قمار، بتها و چوبهای مخصوص بردوباخت، بهتمامی پلید و ناپاک و از کارهای شیطانی هستند؛ پس از این کارها بپرهیزید تا رستگار شوید» 6.
«میسر» یعنی قمار و قمارباز را «یاسر» گویند و ریشه آن «یسر» به معنی آسانی است و علت نامیدن قمار به «میسر» بدان جهت است که بهوسیله قمار، مال دیگران توسط قمارباز، بهآسانی و بیزحمت به چنگ میآید.7 از امام رضا علیهالسلام نقل شده است که «میسر، همان قمار است».8 از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله پرسیدند یا رسولالله میسر چیست؟ فرمودند: «هر چیزی که با آن قماربازی کنند؛ حتی مانند قاب یا گردو».9
خداوند متعال میفرماید: شیطان همواره در صدد ایجاد دشمنی و کینهتوزی میان شما اهل ایمان و نیز بازداشتن شما از یاد خدا و برپایی نماز است و قماربازی و میگساری، ابزار شیطان در نیل به این هدف است. آیا باز هم دست از این کار برنمیدارید؛ «انما یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوه والبغضاء فی الخمر والمیسر و یصدکم عن ذکر الله و عن الصلوه فهل انتم منتهون».10
در آیه دیگر، خداوند متعال باز هم میگساری و قماربازی را در یک ردیف و از گناهان کبیره دانسته است که گرچه ممکن است احیاناً دارای منافعی هم باشند، اما قطعاً آثار زیانبار آنها بهمراتب بیشتر از سود آنهاست؛ «یسئلونک عن الخمر والمیسر قل فیها اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهم».11
نکته مهم دیگر، بازتاب روانی بازی قمار است که قمارباز، همیشه بازنده است؛ چون حتی اگر ببرد، حریصتر میشود و باز هم دست به قمار میزند.
چهقدر قساوت قلب میخواهد کسی که اموال و دارایی و گاهی تمام زندگی و خانه و کاشانه دوستش را بگیرد و او و خانوادهاش درمانده شوند و خود با دارایی آنها به عیشونوش بپردازد. در برخی روایات وارد شده است که قریش (همانطور که امروزه نیز گاهی به چشم میخورد) آن قدر به قماربازی ادامه میدادند که حتی زن و بچه خود را بر سر این قمار گرو گذاشته، میفروختند و این است که بازی با آلات قمار حتی اگر بدون بردوباخت باشد نیز حرام شمرده شده است، تا شخصی به این وادی خطرناک که شبکه شیطانی است، نزدیک نشود و کسی هم که میبازد و میکوشد برای جبران شکست روحی و مادی خود بازی را ادامه دهد، چون اعصابش خرد شده است، چهبسا تمام زندگی خود را میبازد و برای تسکین شکست و ناراحتیهای خود به انواع مواد مخدر و مشروبات الکلی پناه میبرد و در منجلاب مفاسد گرفتار میشود و شاید بدین جهت باشد که شراب و قمار با هم در این آیات ذکر شدهاند.
در خصوص برخی بازیها مانند شطرنج، اگرچه از نظر فقهی اشکال آن برطرف شود؛ ولی باید دانست که «فقه»، مرز حداقلی میان حرام و واجب را مشخص میکند و از دیدگاه برخی کارشناسان، شطرنج، یک ورزش خستهکننده است و نشاط روحی و جسمی انسان را کاهش میدهد.
پینوشت:
1. صافی، جامع الاحکام، ج 1، س 1045؛ امام، استفتائات، ج 2، س 18؛ خامنه ای، اجوبه الاستفتائات، س 1116؛ نوری، استفتائات، ج 1 س 559 و 560؛ وحید، منهاج الصالحین، ج 3، م 19؛ تبریزی، استفتائات، س 981.
2. فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 951.
3. مکارم، استفتائات، ج 1، س541 و 544؛ بهجت، توضیح المسائل (متفرقه، س9).
4. سایت آیه الله سیستانی.
5. دفتر مقام معظم رهبری.
6. مائده، آیه 91.
7. سیدعلی اکبر قرشی، قاموس قرآن، چاپ هشتم، جلد 7، ص263.
8. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 12، ص 119.
9. همان،
10. مائده، آیه 11.
11. بقره، آیه 219.
.
.
.
منبع: مجله پرسمان