من موقع نمازخواندن دچار اضطراب میشوم و آرامش ندارم و این باعث ازدستدادن تمرکز و حضور قلبم میشود؛ دوست دارم که حضور قلب بیشتری داشته باشم و نمیدانم که آیا نمازهای بدون حضور قلب، صحیح است یا خیر و علاوه بر این، چهکار باید بکنم که حضور و عظمت خداوند را بیشتر احساس کنم؟
نخست باید دانست که اصطلاح «قبولی اعمال»، با «صحت اعمال»، تفاوت دارد. صحت اعمال، بیشتر مربوط بهظاهر اعمال و جهت ظاهری و فیزیکی احکام شرعی است؛ به طور مثال، نماز با وضو باشد و لباس و بدن نمازگزار پاک باشد؛ اما قبولی اعمال، بیشتر مربوط به باطن اعمال و مراتب و درجات قبولی اعمال است و بستگی به اخلاص و حضور قلب دارد. تشخیص این امر، برای دیگران مشکل است و بیشتر اختصاص به خداوند دارد.
بنابراین، همین مقدار که شرایط ظاهری نماز رعایت شود، نماز صحیح است و تکلیف را از او ساقط میکند و حداقل فرد نمازگزار را از جهنم نجات میدهد.
حضور قلب، از عوامل کمال نماز است و در این مورد، نباید آن چنان بر خود سخت بگیرید که دچار اضطراب و خدایناکرده بیماری شوید؛ بنابراین، به هر مقدار که حضور قلب بیشتری داشته باشید و اخلاص ما فزونتر باشد، درجات بهشتی شما بالاتر خواهد بود.
اگر در نمازهایی حضور قلب نداشتهاید، ولی اصل نماز - اجزا و اذکار - را بهصورت صحیح به جا آورده باشید، نمازتان صحیح است؛ اما آن نماز، از ثواب کمتری برخوردار است و اعاده یا قضا ندارد. سعی کنید نمازهای دیگر (مستحب) را با حضور قلب بخوانید.
تکرار نمازهایی که بیحضور قلب خوانده شده، ممکن است همراه با حضور قلب نباشد و باعث تشویش و نگرانی بیشتر انسان گردد و شاید این خود دامی از دامهای شیطان باشد که به این وسیله بخواهد فرد مؤمن را گرفتار وسواس کند و او را به این دام سخت و دشوار گرفتار سازد. بهتر این است که سعی و کوشش کنیم تا نمازهای حال و آینده خود را با حضور قلب بخوانیم و در واقع، این نقصان و کوتاهی را بادقت در نمازهای آینده و انجام آنها با حضور قلب، جبران نماییم. بهدستآوردن حضور قلب در نماز، امری تدریجی است و هرگز نباید انتظار داشت که بعد از عمری نمازخواندن بیحضور قلب، در مدتی کوتاه بتوانیم نمازهایمان را با حضور قلب کامل بخوانیم؛ بلکه باید از مقدار کمی شروع کنیم و بهتدریج، میزان حضور را بعد از تثبیت حضور قلب در قسمتهای قبلی نماز، افزایش دهیم؛ مثلاً میتوان در ابتدا حضور قلب در نماز را از سجدهها شروع کرد و سعی کنیم که اگر در بخشهای دیگر نماز حضور قلب نداریم یا حضور قلبمان کم است، حداقل در سجدهها حضور قلبمان را حفظ کنیم و بعد از تسلط بر حضور قلب در این مرحله، به بخشهای دیگر نماز، مثل رکوع و قرائت بپردازیم و حضور قلب در این قسمتها را با تمرین و تکرار و مواظبت، به دست آوریم. نمازهایی را که بدون حضور قلب خواندهاید، اگر بهصورت درست و طبق دستورات شرعی خواندهاید، در برابر آن وظیفهای ندارید و اعاده یا قضا ندارند و تکلیف خود را نسبت به آنها انجام دادهاید.
برای حضور قلب در نماز، باید از راههای زیر استفاده کنید:
۱. دقت در انجام مقدمات نماز، مانند وضوی با معنویت و انجام مستحباتی چون اذان، اقامه و. . .
شخصی از پیامبر (صلیالله علیه و آله) درخواست کرد که راهی به او بنمایاند تا حضور قلب بیشتری در نماز پیدا کند و حضرت او را به شاداب گرفتن وضو فرمان داد؛ بنابراین، وضوی شاداب و با آداب کامل، برای حضور قلب انسان در نماز مؤثر است.
۲. گزینش مکان مناسب برای نماز و دوری از جاهای شلوغ و پر سر و صدا و پرهیز از هر چیزی که موجب انحراف توجه از خداوند شود.
۳. گزینش وقت مناسب و در صورت امکان، خواندن نماز در اول وقت.
۴. نماز خواندن در مسجد و باجماعت (به ویژه در جماعاتی که بعد معنوی بیشتری دارند).
۵. خواندن نماز با طمأنینه و دقت در مفاهیم و معانی آن.
۶. نگاه به مهر، در حال قیام، نگاه به پایین پا، در رکوع و نگاه به دامن خود در هنگام تشهد.
۷. تخلیه دل از حب دنیا و امور دنیوی و آن را مالامال از عشق خدا ساختن؛ زیرا ذهن انسان همواره متوجه چیزی است که به آن عشق میورزد؛ همانند عاشقی که آنی از فکر معشوق خود بیرون نمیرود. این که ما در نمازهایمان همواره به فکر مسائل دیگر هستیم، به خاطر تعلق شدید نفس به دنیا و حب آن است؛ اما آن که عاشق حق شد، در هر حال و در هر کاری، به یاد خدا خواهد بود؛ به طوری که گویی همیشه در نماز است.
۸. توجه به این که مبدأ و منتهای انسان، خداوند است و آن چه در این بین است، برای امتحان آدمی و ابزاری در جهت رشد و کمال اوست.
۹. ضبط قوه خیال؛ پرنده لجام گسیخته خیال، چکاوکی است که هر آن بر شاخساری مینشیند. ازاین رو، همیشه افکار انسان به این طرف و آن طرف متوجه است و قرار و آرام ندارد؛ اما اگر آدمی با دقت و هوشیاری در کنترل آن بکوشد، پس از چند صباحی، رام و مطیع شده، به هر سو که اراده کند، متوجه میگردد. بنابراین، انسان باید در نماز، از اول با قاطعیت بنا را بر این بگذارد که تمام توجه خود را به سوی پروردگار معطوف دارد و هر گاه پرنده خیال از چنگ او گریخت، بی درنگ آن را به همان جهت برگرداند. اگر چندین مرتبه و در ایام متوالی، چنین کند، کم کم ذهنش عادت خواهد کرد.
۱۰. توجه به عظمت و هیبت پروردگار و نیاز خود.
اگر آدمی بداند با چه وجود بزرگی روبهرو است که خود در مقابل او هیچ، بلکه عین احتیاج و نیاز است، با تمام وجود خاضع خواهد گردید.
یکی از اولیای خدا در توصیهای در این باره چنین میگوید:
در مرحله اول، مدتی قبل از شروع نماز، حداقل 15 دقیقه به حساب رسی و تخلیه درون بپردازید و به صورت ارادی، عوامل پریشانی خاطر را تعدیل بخشید؛ مثلاً اگر کار ناشایستی (مثل فریاد زدن بیهوده) انجام داده اید، از کرده خود اظهار ندامت کنید؛ منظور این است که آن چه در باطن شما رسوب کرده و با نماز برانگیخته میشود، با اختیار خود شما، مورد ارزش یابی و حساب رسی قرار گیرد و برای موارد مشابه، تصمیم بگیرید که رفتار خود را کنترل کنید؛ پس منظور از این مرحله، این است که خود را برای نماز مهیا سازید.
در مرحله دوّم، همانطور که در ابتدای سخن، ذکر شد، شرایط را فراهم کنید و در طول مدت نماز، ابتدا همان اذکار نماز را در درون حاضر کنید و بعد الفاظ را ادا کنید. امام خمینی (رحمهالله) این عمل را اینگونه تشبیه میکند: نمازگزار [باید] اذکار نماز را به درون خود تلقین کند؛ مثل این که طفلی در درون او هست و اذکار را به او عرضه میکند.
برای مطالعه بیشتر به کتابهای زیر مراجعه کنید:
۱. حضور قلب در نماز، علی اصغر عزیزی تهرانی
۲. حضور قلب در نماز، محمد بدیعی
۳. اسرار نماز، محسن قرائتی.
۴. علل و درمان حواس پرتی در نماز، علی اصغر عزیزی تهرانی.
.
.
.
منبع: مجله پرسمان