انقلاب اسلامی
  • 4121
  • 126 مرتبه
شعر زیبای شهریار در مورد رهبری

شعر زیبای شهریار در مورد رهبری

1398/09/29 12:51:07 ب.ظ

ای غریو تو ارغنون دلم

سطوت خطبه‌ات ستون دلم


خطبه‌های نماز جمعه تو

نقشه حمله با قشون دلم


چشم از نقش تو نگارین است

می‌نگارد مگر به خون‌دلم


عقل من پاره می‌کند زنجیر

که به سر می‌زند جنون دلم


من هم از آن فن و فنون دانم

که جنون زاید از فنون دلم


کلماتت چو تیشه فرهاد

می‌شکافند بیستون دلم


وز مواعظ که می‌کنی آنگاه

صبر می‌زاید از سکون دلم


انقلاب من از تو اسلامی است

که حریفی به چندوچون دلم


بازوان امام آنکه دگر

بی‌قرین است در قرون دلم


چشم امیدی و چراغ نوید

هم شکوهی و هم شکون دلم


در رکوع و سجود خامنه‌ای

من هم از دور سرنگون دلم

 


خاصه وقت قنوت او کز غیب

دست‌ها می‌شود ستون دلم


او به یک دست و من هزاران دست

با وی افشانم از بطون دلم


عرشیان می‌کنند صف به نماز

از درون دل و برون دلم


من برونی نیم خدا داند

کائن صلا خیزد از درون دلم

 

من زبان دلم ولی افسوس

بس که بی هم‌زبان زبون دلم

 

پیرم از چرخ واژگون و علیل

بشنو از بخت واژگون دلم


چون کمانی خمیده‌ایم لیکن

تیر آهی است در کمون دلم


طوطی عشقم و زبان از بر

جمله ماکان و ما یکون دلم


در ترازوی سنجشم مگذار

ای کم عشق تو فزون دلم


درس من خارج است و حاشیه نیست

که دگر فارغ از متون دلم

 

دگرم بخشی از تن و جان نیست

دل به جانان رسیده چون دلم

 

«شهریارم» لسان حافظ غیب

شعر همشانی از شئون دلم

 

اخبار مرتبط