معارف قرآن
  • 5716
  • 109 مرتبه
هم مستحب است و هم مطلوب (رویکرد دین به موضوع جمعیت)

هم مستحب است و هم مطلوب (رویکرد دین به موضوع جمعیت)

1398/11/30 10:45:04 ق.ظ

آیا می‌توان از آموزه‌های دینی به‌عنوان مشوق‌های فرزندآوری بهره برد؟ اصلاً رویکرد دین به موضوع جمعیت چیست؟ برای پاسخ کوتاه به پرسش‌هایی این‌گونه در گام نخست باید آموزه‌های دینی را در چارچوب برخی مقدمات و قواعد دسته‌بندی کنیم:

 

از برنامه‌ریزی غفلت نشود

در نگاه دینی ما تحولات اجتماعی قاعده‌مندند و سنت‌های الهی هم بر جهان طبیعت و هم بر تحولات اجتماعی حاکم‌اند. یکی از این سنت‌ها آن است که انسان و اراده‌های انسانی در تحولات اجتماعی مؤثرند. بر همین اساس باور داریم که باید برای زندگی برنامه‌ریزی کنیم. آموزه‌هایی که به میانه‌روی اقتصادی و برنامه‌ریزی در زندگی سفارش می‌کنند و آیاتی از سوره یوسف که برنامه‌ریزی اقتصادی 14 ساله را به پیامبر خدا نسبت می‌دهند دلیلی بر این مدعا هستند.

 

همه‌چیز پول نیست

در نگاه اسلام سبب و علت پدیده‌ها تنها در عوامل مادی خلاصه نمی‌شود و روابط گیتی پیچیده‌تر از آن است که در چارچوب نظریه‌های مادی بگنجد و توضیح یابد؛ برای نمونه:

1. برخی آموزه‌ها ارتباط میان تقوا و گشایش در زندگی و بهره‌مندی از روزی پیش‌بینی‌نشده را بیان می‌کنند؛ (طلاق 2 و 3)

2. برخی آموزه‌ها میان تقوای همگانی و بهره‌مندی از برکات الهی رابطه برقرار می‌کنند؛ (اعراف 96)

3. برخی آموزه‌ها به تأثیر استغفار در زیادی نعمت و افزایش توانمندی می‌پردازند؛ (هود 52، هود 3، نوح 10-12)

4. برخی آموزه‌ها صدقه را مایه افزونی و ربا را زمینه‌ساز کاهش و نابودی می‌دانند؛ (بقره 276)

5. برخی آموزه‌ها گناه را زمینه‌ساز فساد و تباهی در دنیا می‌دانند؛ (روم 41)

6. برخی آموزه‌ها سپاس‌گزاری از نعمت الهی را عامل فزونی و ناسپاسی را زمینه‌ساز عذاب دانسته‌اند؛ (ابراهیم 7)

 

رازق بودن خداوند

یکی از سنت‌های الهی «رزاق بودن» خداوند است. خداوند تأمین روزی بندگان را پذیرفته و در برابر، از آنان می‌خواهد که با کلیدهای تلاش و دعا و تضرع و استغفار درهای روزی را به روی خود بگشایند. تنگی در روزی- که برخی جوامع به آن گرفتار می‌شوند- بیش‌تر برآمده از ضعف تدبیر، گسترش ستم و تبهکاری‌های اجتماعی، سستی در ارتباط با خداوند، ویرانی طبیعت برگزیدن الگوهای سبک زندگی اسرافی و فردگرایانه و تنبلی و کم‌کاری است؛ البته گاهی هم تنگی در روزی و سختی در زندگی آزمایشی الهی و برای افزایش رابطه میان انسان و خداست. برخی آیات الهی به موضوع روزی دهندگی خداوند اشاره کرده‌اند:

«و چه بسا جنبنده ای که (از ناتوانی) قدرت حمل روزی خود را ندارد؛ خداوند او و شما را روزی می دهد.»(عنکبوت 60) و یا «و هیچ جنبنده ای در زمین نیست جز آنکه روزی اش برخداست.»(هود 6)

به گفته علامه طباطبایی این آیات نشانگر این هستند که روزی دادن به آفریدگان بر خداوند متعال واجب است؛ زیرا روزی‌رسانی به آن‌ها از کارهایی است که تنها ویژه خداست و حقی از سوی آفریدگان بر خداوند متعال است.

 

آموزه‌های دینی درباره افزایش جمعیت

پس از مقدماتی که گفتیم به سراغ آموزه‌هایی می‌رویم که به‌طور مستقیم به جمعیت ارتباط دارند و افزایش جمعیت را سفارش می‌کنند. این آموزه‌ها را نیز می‌توان در چند دسته جای داد:


دسته نخست: آموزه‌هایی که با آن آگاهی دادن به رزاق بودن خداوند نگرانی از فرزندآوری را می‌زداید: «و فرزندانتان را از بیم تنگدستی نکشید ، ما آنان و شما را روزی می دهیم.»

این آیه و متون همسان آن درباره سقط‌جنین و فرزندکشی است، اما علتی که برای آن برآورده شده، یعنی رزاق بودن خداوند نسبت به همه انسان‌ها عمومیت دارد؛ البته از این آیه نمی‌توان تشویق به فرزندآوری را برداشت کرد، اما می‌توان دریافت که ترس از نداری و تنگ‌دستی نباید بازدارنده از فرزندآوری باشد.

امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «هرکس ازدواج را از ترس تنگ‌دستی رها کند به خداوند گمان بد برده است.» در این حدیث نیز به‌روشنی سخن از فرزندآوری به میان نیامده، اما ترس از تنگ‌دستی هنگام ازدواج هم درباره هزینه‌های همسر و هم درباره فرزندان پیش می‌آید و امام (علیه‌السلام) این نگرانی را از مخاطب زدوده است. روایتی دیگر آشکارا به همین موضوع پرداخته است: امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «روزی ویژه خانواده همراه با زنان و فرزندان است و می رسد.»


دسته دوم: روایاتی است که بیانگر مباهات پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌واله) بر دیگر امت‌ها به دلیل فزونی جمعیت مسلمانان است: روایتی از امام صادق (علیه‌السلام) رسیده که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌واله) فرمود: «با دوشیزگان ازدواج کنید و فرزند بیآورید! ایا نمی دانید که من روز قیامت به جمعیت شما مسلمانان حتی به سقط شدگان از شما بر دیگر امت ها مباهات می کنم؟ !»


در این دسته از روایات به چند نکته باید توجه کرد:


1. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌واله) این روایات را زمانی فرموده‌اند که مسلمانان بیش‌تری در تنگنای اقتصادی بوده‌اند و گشایش اقتصادی مسلمانان در زمان خلفا و پس از کشورگشایی سرزمین‌های ثروتمند پیش آمد.


2. در این روایات از مطلوب بودن ازدواج با فرزندآوری سخن گفته شده است؛ نه مطلوب بودن زیادی فرزند! اما از پایان روایات که درباره مقایسه عددی امت اسلام با دیگر امت‌ها سخن می‌گوید، می‌توان نتیجه گرفت که بیش‌تر بودن جمعیت مسلمانان مطلوب است.


3. اطلاق روایات نشان می‌دهد که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌واله) به همه مسلمانان بر دیگر امت‌ها مباهات می‌کند؛ نه با افراد شایسته! یعنی افراد عادی امت هم در این ارزش‌گذاری شریک‌اند. گزاره «حتی به سقط شدگان هم مباهات می کنم!» به‌روشنی نشان می‌دهد که شایستگی کنونی ملاک مباهات نیست. حتی مسلمانان گناه‌کاری که رده‌ای از ایمان را دارا هستند و سرانجام به بهشت خواهند رفت، در روایات این دسته جای می‌گیرند؛ بنابراین ادعای اینکه مؤمنان گنه‌کار و آسیب‌دیده اجتماعی مایه مباهات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌واله) نیستند هیچ گواهی ندارد.


دسته سوم: برخی متون به‌روشنی مطلوب بودن زیادی فرزند را بیان کرده‌اند: از امام صادق (علیه‌السلام) آورده‌اند که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌واله) فرمود: «زیاد فرزند آورید تا فردا روز، در قیامت به زیادتی جمعیت شما بر دیگر امت ها چیرگی یابم و افتخار کنم.»


دسته چهارم: برخی روایات فرزندآوری مسلمانان را به دلیل آنکه زمینه‌ساز تسبیح بیش‌تر خداوند و زنده کردن یاد اوست مطلوب می‌دانند: امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «آن گاه که یوسف با برادرش بنیامین دیدار کرد به او گفت: ای برادرم پس از غم جدایی من چگونه توانستی با زنان ازدواج کنی؟ پس بنیامین گفت: همانا پدرم مرا فرمان داد و گفت: اگر بتوانی کاری کنی که برای تو فرزندانی باشد که زمین را با تسبیح خداوند سنگین کنند چنان کن!»

در روایتی از امام باقر (علیه‌السلام) نیز آمده است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌واله) فرمود: «چه چیز مومن را از اینکه همسر و خانواده ای برمی گزیند باز می دارد؟ ! امید است خداوند فرزندی به او روزی کند که زمین را با گفتن لااله‌الاالله سنگین کند.»

در این روایات علت مطلوب بودن فرزندآوری احتمال پدید آمدن نسلی که لااله‌الاالله یا تسبیح بگویند بیان شده است نه تحقق بیرونی آن. به‌بیان‌دیگر آنچه برای پدر و مادر امکان‌پذیر است و به آن تکلیف شده‌اند انگیزه و تلاش برای فرزندآوری و پرورش نسلی با این ویژگی است و همین تلاش در نزد خداوند مطلوب است و پاداش دارد؛ بنابراین اگر پدر و مادر با انگیزه به دست آوردن نسلی تسبیح‌گو فرزند آورد اما به دلیل عواملی بیرون از اختیار آنان فرزند چنان ویژگی را نیابد پدر و مادر وظیفه خویش را به‌جای آورده‌اند و پاداش می‌گیرند.


دسته پنجم: برخی روایات فرزندان نابالغ و حتی جنین را شفاعت گر پدر و مادر و دارای سود معنوی برای آنان دانسته‌اند یا برای نگهداری از فرزند پاداش‌هایی برشمرده‌اند:

امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «همانا فرزندان نابالغ مسلمانان در نزد خداوند شفاعت گر و شفاعت پذیرفته شده نام گرفته اند.»

امام علی (علیه‌السلام) درباره بیماری‌ای که به کودک می‌رسد، فرمود: «همانا آن بیماری کفاره ای برای گناهان پدر و مادر اوست.»

از مجموع پنج دسته روایات پیش‌گفته هم مستحب بودن فرزندآوری و هم مطلوب بودن زیادی فرزند به دست می‌آید و چنان‌که گذشت ترس از تنگ‌دستی هم این مطلوب بودن را از میان نمی‌برد.

 

 

منبع: ماهنامه خانه خوبان

اخبار مرتبط