وَلاَ یزْنُونَ؛ عبـادالرّحمان زنـا نمیکنند.
در بیـن غرایـز وجـودی انسـان، «شهوت» و «غضـب» خطرناکترین غرایز است که اگر انسان مؤمن آنها را کنترل نکند و مهار این غرایز را در دست نگیرد، او را به گناه میکشاند و تخلّف از این قانون الهی کیفر شدید دارد. در ادامهٔ آیه میفرماید: ...وَ مَـنْ یفْعَـلْ ذَلِک یلْـقَ اَثَاماً. کیفرهای الهی استثنابردار نیست؛ هرکسی تخلّف کند، کیفر میشود.
«یـضَـاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یوْمَ الْقِیامَةِ وَ یخْلُدْ فِیهِ مُهَاناً.»
در روز قیامت عذاب او دوچندان میشــود و در آن عــذاب بـه خــواری همیشگی خواهـد ماند.
[البتّه این عبادالرّحمان مستثنا هستند. اگر کسی این کارها را بکند، با عذاب روحی خواهد بود و با خواری در آتش جهنّم است به عذاب مضاعف...]
«اِلاّ مَنْ تَابَ وَ اَمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صَالِحًـا فَاُولَئِـک یبَـدِّلُ اللهُ سَیئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَ کانَ اللهُ غَفـُورًا رَحِیمًا.»
مگـر کسی که توبـه کنـد و عمـل صالـح انجام دهـد کـه خداونـد گناهان این گروه را به حسنات تبدیل میکند و خداوند آمرزنده و مهربان است.
در اینجا ممکن است سؤالی مطرح شود: آیا مضاعف شدن عذاب الهی با عدل الهی تناقـض ندارد؟ جـواب منفی است. زیـرا بعضی از گناهان چند برابر آثار شوم دارد.
اگر کسی سنّت بدی را در جامعه بنا نهـد، هر کس در طـول تاریخ به آن سنّت عمل کند برای مؤسّس آن نیز گناهی ثبت میشود.
مثال: خانمی که آرایش میکند و لباس بد میپوشد تا نظر جوانان را به خود جلب کند، خود گناه میکند و اضافه بر آن دیگران را هم به گناه میکشاند. جوانی که به او نگاه میکند، به طرفش کشیده میشود. دوباره نگاه میکند، نگاه دوم گناه است (حال به این خانم دسترسی دارد یا ندارد) با این فکر به منزل میرود و با این فکر میخوابد؛ یا به زن خود نگاه نمیکند و ... توجّه کنید! آثار شوم این یک نگاه چگونه دامن جامعه را میگیرد و دیگران را به گناه وادار میسازد؟ باباطاهر میگوید:
ز دست دیده و دل هر دو فریاد
که آنچه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش ز فـولاد
زنـم بر دیـده تـا دل گـردد آزاد
حجابِ دیده، حجاب بسیار مهمی است. خداوند- تبارکوتعالی- دو پرده برای ما قرار داده تا بهمحض اینکه چشمان به چیزی که جایز نیست افتاد، با ارادهٔ خود این پرده را پایین بکشیم و برای خدا چشم را ببندیم و از نظر کردن به حرام خودداری کنیم. از پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهواله) روایت است که: خداوند بزرگ به جوان عبادت پیشه، نزد فرشتگان افتخار میکند، در حالی میفرماید: بندهام را بنگرید! برای من خواستههای نفس را کنار نهاده است (یعنی رضای خدا را بر هر چیزی مقدم میدارد).
گاهی شخصیت اجتماعی داشتن، کیفر مجرم را دو برابـر میکنـد. خداونـد در قـرآن به زنـان پیامبر (صلیاللهعلیهواله) میفرماید:
«یا نِسَاءَ النَّبِی مَـنْ یـأْتِ مِنْکـنَّ بِفَاحِشَـةٍ مُبَینَـةٍ یضَاعَـفْ لَهَـا الْعَذَابُ...»
هرکسی از شما همسران پیامبر کاری زشت انجام دهید، دو برابر کیفر دارید.
گاهی زمان و مکان در عمل مؤثر است؛ ثواب را مضاعف و گناه را هم دو برابر میکند، مثل گناه در روز جمعه. در روایت است از امام باقر (علیهالسلام) و امام صادق (علیهالسلام) که کار خیر یا شر در روز جمعه دو برابر سنجیده میشود.
گاهی گناه علاوه بر انحراف گناهکار، دیگران را نیز منحرف میکند.
«اَلَّذِینَ یصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللهِ وَ یبْغُونَهَا عِوَجًا...یضَاعَفُ لَهُمُ الْعَذَابُ...»
کسانی که (مردمان را) از راه خدا بازمیدارند و میخواهند آنها به انحراف بیفتند؛ عذاب آنها دو برابر میشود.
بحث روی این قسمت آیه بود که فرمود: اِلاَّ مَنْ تَابَ وَ اَمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صَالِحًا...
خداوند متعال هیچگاه راه بازگشت را به روی مجرمان نمیبندد و گنهکاران را دعوت و تشویق به توبه میکند. لذا بعد از وعید به عذاب شدیـد و مضاعف و خلـود و خـواری در جهنّـم، میفرماید: اِلاّ مَنْ تَابَ وَ...؛ در آیهٔ قبل سه گناه از بزرگترین گناهان ذکر شده بود و خلود در جهنّم در مورد کسانی گفته شد که هر سه گناه را با هم مرتکب شدند؛ هم شرک، هم قتـل و هم زنـا. در آیهٔ موردبحث؛ با سه عمل وعدهٔ بخشش و تبدیل سیئات به حسنات داده شده. توبه، ایمان و عمل صالح؛ بهاینترتیب، راه برای بازگشت بهسوی خداوند باز شده و خداوند لطف خود را شامل حال بندگان خود فرموده است.
ایـن آیـهٔ مبـارکه کـه راه توبــه را بـاز گذاشته، دلیل بر این است که هر گنهکاری میتواند بهسوی خـدا بازگردد، مشروط بـر اینکه توبـهاش حقیقی باشد و نشانـهٔ آن توبـهٔ حقیقی، عمـل صالحی است که جبرانکننده باشد وگرنه تنها پشیمانی که ساعتی بعد دوباره بازگشت به گناه شود، توبه نیست.
توبـه یک انقلاب همهجانبه است نه یک حرکت سطحی و لفظی. خداوند متعال زمانی که بازگشت واقعی را از بندهٔ خود میبیند، به لطف و کرمش سیئات اعمال او را محو میکند و بهجای آن حسنات را مینشاند، چنانکه در روایتی از ابوذر از پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهواله) آمده است:
روز قیامت بعضی از افراد را حاضر میکنند؛ خداوند دستور میدهد گناهان صغیرهٔ او را به او عرضه کنند و کبیرهها را بپوشانند. به او گفته میشود تو در فلان روز فلان گناه صغیره را انجام دادی و او به آن اعتراف میکند، ولی قلبش از کبایر ترسان و لرزان است. در اینجا هرگاه خداوند بخواهد به او لطفی کند، دستور میدهد بهجای هر سیئه، حسنهای به او بدهید. عرض میکند: پروردگارا، من گناهان مهمی داشتم که آنها را در اینجا نمیبینم. ابوذر میگوید: در اینجا پیامبر (صلیاللهعلیهواله) تبسّم کردند که دندانهایشان آشکار گشت، پس این آیه را تلاوت فرمودند.
«فَاوُلَئِک یبَدِّل اللهُ سَیئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ»
ایـن جمـاعت کسـانی هستنـد کـه خـدا سیئات آنها را به حسنات مبدّل میکند.
آیهٔ بعد در حقیقت چگونگی توبهٔ صحیح را تشریح کرده و میفرماید: کسی که توبه کند و عمل صالح انجام دهد، بهسوی خدا بازگشت میکند. وَ مَنْ تَابَ وَ عَمِلَ صَالِحًا فَاِنَّهُ یتُوبُ اِلَی اللهِ مَتَابًا.
یعنی توبه و ترک گناه باید تنها به خاطر زشتی گناه نباشد؛ بلکه علاوه بر آن، انگیزهاش خلوص نیت و بازگشت بهسوی پروردگار باشد.
از این آیهٔ مبـارکه به دست میآیـد کـه امر به توبه آنقدر عظیم و اثرش چنان زیاد است که سیئات را به حسنات مبدّل میکند و هیچ استبعادی ندارد، زیرا توبه عبارت است از رجوع خاص بهسوی خـدای سبحان؛ و خدای تعالی هر چه بخواهد انجام میدهد.
منبع: ویژگیهای عبادالرّحمان، استاد فاطمه سیدخاموشی (طاهایی)