دوری از بیان تاریخی
برخی والدین هنگام پرداختن به مسئلهٔ عاشورا، صرف سلسلهای از اتفاقات و حوادث اکتفا میکنند و درواقع بیان تاریخی، به بازگویی وقایع عاشورا برای کودک اما آیا این روش میتواند کمکی به فهم ارزشهای آن هدفهای معنوی نهفته در چنین واقعهای کند؟ اگر فقط به بیان تاریخی حادثهٔ عاشورا بسنده نکنیم، متوجه میشویم این واقعه، پتانسیل زیادی برای تربیت کودک دارد و مفاهیم اخلاقی فردی و اجتماعی زیادی از دل آن بیرون میآید مفاهیمی مانند عشق به خانواده، آزادگی، اخلاص، جوانمرد صبر، مظلومیت، ظلمستیزی، عزت، سربلندی و مقاومت و یا حتی مهارتهایی مثل توان همدلی، روابط بین فردی سالم ارتباط مؤثر، مقابله با استرس، مدیریت هیجانها، تفکر خلاق و ... .
سرک کشیدن به پستوهای ذهنی کودک
در هر ردهٔ سنی، گرایشها و نیازهای کودک متفاوت است و نمیشود نسخهٔ واحدی برای ردههای سنی مختلف، با گرایشهای متفاوت پیچید. درواقع تا وقتیکه مخاطبشناسی صورت نگیرد، نمیتوان دامنهٔ تأثیرگذاری این واقعهٔ حماسی را بزرگتر و کودک را در چنین فرهنگی تربیت کرد؛ چون تا مخاطب شناخته نشود، معلوم نیست که چه ابعادی از واقعه عاشورا را باید برای او پررنگتر کرد، چه ضعفها و آسیبهایی را میتوان با نکات نهفته در این واقعه، از کودک رفع کرد و با چه ابزاری برای انتقال این مفهوم به کودک پیش رفت. مثلاً برای کودکی که پرخاشگری میکند، میتوان عاشورا را از منظر صبر، مهربانی و محبت ترسیم کرد.
تغییر در محیط کودک
بهتر است کودک کمکم با فضای عزاداری آشنا شود و بهیکباره او را در فضای مجالس سنگین که گاهی باعث ترس اهم شود، قرار نداد. از همان ابتدای محرم، با کوبیدن پارچه و پرچم سیاه در خانه و تغییر فضا، اولین حس کنجکاوی کودک برانگیخته میشود. او متوجه میشود که در بعضی روزها، شادی در اعضای خانواده کمتر میشود. تهیهٔ لباس مشکی و نمادها و پوششهای مخصوص این ماه مانند لباس سقایی، سربند، زنجیر، طبل و... که برای کودک جذابیت دارد، میتواند زمینهٔ درک مفاهیم را برای او فراهم کند. حتی میشود با کمک کودک، برای عروسکهایش لباس مشکی دوخت، از او خواست تا در قابلمههای اسباببازی، غذای نذری بپزد یا حتی مجلس کودکانهای برای او و دوستانش برگزار کرد، در این مجلس، برخی از وقایع عاشورا را در حد فهم کودکان، بیان کرد و از آنها خواست که در مورد چیزهایی که از عاشورا میدانند و چرایی آن صحبت کنند. بعد از زمینهسازیهای مختلف، میتوان کودک را در فضای عزاداری هیئت و مساجد برد تا با آگاهی بیشتری در این فضا قرار بگیرد و وقتی گریه و نوحهها را میبیند، بفهمد که اندوه، بخشی از زندگی است، مرگ، اتفاقی است که برای همه رخ میدهد و آدمهای شرور، در مقابل آدمهای خوب قرار میگیرند.
دعوت به مشارکت کودک
استفاده از مشارکت کودک در برپایی مراسم عزاداری، پختن نذری، سیاه کوبی، پذیرایی در مجلس، کشیدن نقاشی محرم، دادن مسئولیتهای مختلف و متناسب با سن و علاقه کودک در این ایام و هر چیزی که کودک را بهصورت تدریجی در اعضای عزاداری قرار دهد، کمک میکند تا هویت عاشورایی در او شکل بگیرد و در سنین بالاتر که قدرت تفکر انتزاعیاش بیشتر میشود، به دلیل انس و علاقهٔ قبلی، درک آنچه که از حقیقت و پیام عاشورا میشنود، برایش آسانتر شود.
استفاده از ابزار قصهگویی
قصهگویی و روایتگری یکی از مؤثرترین روشها برای انتقال مفاهیم دینی به کودک است؛ قصه و خرده روایتهایی که در آن حس کودک برانگیخته میشود و باعث هم ذات پنداری او با شخصیتهای عاشورا میشود. در این روش، وقایع عاشورا را باید طوری بامهارت به کودک منتقل کرد که بهجای تمرکز ذهن او بر سنگدلی یزیدیان و مظلومیت امام حسین (علیهالسلام) و یارانشان، ارزشهای والایی همچون انسانیت، اخلاقمداری، عدالت، شجاعت و... پررنگ شوند. بهتر است قصه را از یک زاویهٔ دید عاطفی تعریف کرد، حس کودک را برانگیخت و زمینهای ذهنی برای او از این واقعه ایجاد کرد تا در آینده، طیب و خبیث را بشناسد، جبههٔ حق و باطل برایش مشخص شود و پیامدهای قرار گرفتن در هریک از این جبههها برایش آشکار باشد.
آنچه که در انتقال واقعهٔ عاشورا به کودک مهم است، نهفقط بعد عزاداری عاشورا، بلکه رساندن پیام این قیام بزرگ به کودک است تا در کنار آن، تربیت اخلاقی و معنوی او در فرهنگ عاشورایی فراهم شود.
منبع: ماهنامه خانه خوبان