خانواده آسمانی
  • 3248
  • 110 مرتبه
نقش خانواده در بهداشت روانی (قسمت اول)

نقش خانواده در بهداشت روانی (قسمت اول)

1399/03/31 12:52:29 ب.ظ

کاربر محترم این مطلب در پنج قسمت ارائه خواهد شد.


خانواده

خانواده نظام اجتماعی پویایی است که برای خود ساختار، اجزاء و قواعدی دارد و در بین تمامی نهادها، سازمان‌ها و تأسیسات اجتماعی، نقش و اهمیتی خاص و بسزا دارد. خانواده در زمرهٔ عمومی‌ترین سازمان‌های اجتماعی است و نشان یا نماد اجتماعی شمرده می‌شود و برآیند یا انعکاس از کل جامعه است. در یک جامعهٔ منحط، خانواده نیز خودبه‌خود منحط خواهد بود و بالعکس؛ بنابراین خانواده را می‌توان معیاری برای شناخت آسیب‌های اجتماعی دانست و برای پی بردن به علل این انحرافات، به خانواده مراجعه کرد.


کیفیت روابط خانواده

هر نظام برای خود اجزایی دارد. در نظام خانواده اجزاء مهم عبارت است از رابطه مادر با خود و با پدر و رابطهٔ پدر با خود و با مادر. چگونگی این روابط کیفیت خانواده را مشخص می‌سازد.

خانواده مانند هر نظام اجتماعی نیازهای اولیه دارد. ازجمله این نیازها عبارت‌اند از: احساس ارزشمندی، احساس امنیت فیزیکی، احساس صمیمیت و به هم وابستگی، احساس مسئولیت، نیاز به انگیزه، نیاز به شادی، نیاز به تأیید و تصدیق و بالاخره نیازهای روحی و معنوی. خانواده همچنین به پدر و مادری احتیاج دارد که به برقراری یک رابطه سالم باهم متعهد باشند و آن‌قدر احساس امنیت کنند که بتوانند فرزندان خود را به‌دوراز آلودگی‌ها پرورش دهند.

خانواده همچنین مانند سایر نظام‌های اجتماعی به تولید (غذا، لباس، مسکن)، به حفظ روابط عاطفی (نوازش و محبت)، به روابط خوب (عشق و صمیمیت)، به خود شکوفایی، به تحریک (هیجان، رقابت، نشاط) و به وحدت (احساس تعلق و اتفاق) احتیاج دارد.

خانواده، گروه کوچکی است که از زن و شوهر و فرزند یا فرزندان تشکیل می‌شود. عضو خانواده بودن، یعنی در نوعی شبکه عاطفی سهیم شدن، به یک گروه اجتماعی تعلق داشتن، تاریخ مشترک داشتن و به محیط زندگی خاصی عادت کردن. اهمیت خانواده نیز به خاطر همین دستاوردهاست.

هارلوک Elizabet Harlock خانواده را به‌صورت یک سیستم متعامل و پیچیده تعریف می‌کند. ابتدا زن و شوهر با تشکیل خانواده، این سیستم متعامل را بنیان می‌نهند و سپس با ورود هر کودک و یا هر فرد دیگری (مثل پدر و مادربزرگ) این سیستم پیچیده‌تر می‌شود. به‌عنوان‌مثال، در خانواده تک‌فرزندی فقط سه رابطه تعاملی وجود دارد درحالی‌که در خانواده سه فرزندی، ده رابطه تعاملی وجود خواهد داشت.

روابط کودک و والدین و سایر اعضای خانواده، چون شبکه و نظامی درهم‌پیچیده است که افراد آن در کنش متقابل با یکدیگرند. این نظام در مجموعه‌ای از نظام‌های بزرگ‌تر همچون محله، جامعه شهری و جامعهٔ گسترده‌تر قرار گرفته است.


انتقال سنت‌ها و باورها

خانواده از این نظر نیز اهمیت دارد که محل انتقال سنت‌ها، باورها و انواع مختلف شناخت‌هاست. (از شیوه غذا خوردن تا افکار سیاسی). خانواده از طریق اجتماعی بار آوردن کودک، میراث فرهنگی آماده و تجربه‌شده به‌وسیله نسل‌های گذشته را در اختیار کودک می‌گذرد.

به‌طورکلی در خانواده است که کودک اولین قدم‌های اجتماعی شدن را برمی‌دارد و درنهایت به موجودی کاملاً اجتماعی تبدیل می‌شود. خانواده اسم خود را به کودک انتقال می‌دهد و بدین‌وسیله او را در مسیری می‌اندازد و در شبکه‌ای از خویشاوندی قرار می‌دهد که چند نسل را در برمی‌گیرد؛ بنابراین، خانواده اولین هویت اجتماعی فرد را فراهم می‌آورد. موقعیت اجتماعی والدین، موقعیت اجتماعی کودک را در بیست سال اول زندگی تعیین می‌کند. محل سکونت خانواده، به‌طور عینی بافت‌های اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر کودک را مشخص می‌کند. بالاخره شغل والدین، کودک را در طبقه اجتماعی معینی جای می‌دهد؛ بنابراین خانواده اولین محیطی است که در آن اولین پایه‌های اجتماعی شدن گذاشته می‌شود. خانواده، کودک را در شبکه‌ای از روابط عاطفی، اجتماعی، تاریخی و محیط زندگی خاصی قرار می‌دهد و برای کودک میراث فرهنگی به ارمغان می‌آورد، این‌که گذشته‌ای دارد، باید طبق آداب و سنن خانواده و فرهنگ خود زندگی کند و او را وادار می‌کند که آداب معاشرت یاد بگیرد، برای خود ایدئولوژی خاص داشته باشد و در صورت لزوم احساسات خود را بروز دهد یا پنهان نگه دارد.

خانواده با الگو قرار گرفتن، به کودک یاد می‌دهد که چگونه باید رفتار کند و چگونه با اجتماع سازگار شود. همچنین خانواده یاد می‌دهد که زن و مرد نقش‌های متفاوتی دارند و هرکس باید مطابق با جنس خود رفتار کند. خلاصه این‌که خانواده، کودک را یک موجود اجتماعی بار می‌آورد.

خانواده جایگاهی است که آنجا در آیینه چشم پدر و مادر، خود را تماشا می‌کنیم. برای نخستین بار خود را می‌بینیم؛ احساس صمیمیت را درک می‌کنیم؛ می‌آموزیم که احساس چیست و چگونه می‌توانیم آن را ابراز کنیم و این پدر و مادر هستند که احساسات قابل‌قبول را مشخص می‌سازند، آن‌ها هستند که اجازه‌ها را صادر می‌کنند و احساسات ممنوع را مشخص می‌سازند.

رشد کودکان در خانواده بیشتر متأثر از همین ارزش‌گذاری‌ها و گرایش‌های اخلاقی، عاطفی و اجتماعی است. ازاین‌رو خانواده به‌عنوان یکی از عوامل مؤثر در رشد، در ردیف سایر عوامل قرارمی گیرد.

هر خانواده دارای نظام و ساختار خاصی است که می‌توان آن را به سه نوع کلی دسته‌بندی کرد: والدین سهل گیر، والدین سختگیر، والدین مقتدر.

ادامه دارد ...


در قسمت بعد در مورد این سه دسته از والدین (سهل گیر – سختگیر – مقتدر) توضیح داده خواهد شد.

اخبار مرتبط