خانوادهای که در آن شوخی و خنده، رفاه و امکانات گوناگون و ... زیاد دیده میشود لزوماً خانواده شادی نیست. بلکه چنین چیزهایی در خانوادههای بسیار آشفته و در مرز ازهمپاشیدگی هم دیده میشود.
علامتهای واقعی شادی بیشتر از جنس امیدواری، دلگرمی، سرزندگی، تلاشگری و... است. شاید برای شادی کلمهای معادلتر و مترادفتر از امید نتوان پیدا کرد. در مورد کسی که در رفاه کامل زندگی میکند اما ناامیدی و بیحوصلگی تمام وجودش را پر کرده، اقدام به خودکشی بعید نیست. هیچچیزی در زندگی غمانگیزتر از ناامیدی نیست. آنچه افراد داغدیده را بهشدت به غم و تأسف وامیدارد ناامیدی از دیدار دوباره است. ناامیدی هرگاه ایجاد شد اثری از شادی دیده نمیشود.
برای رسیدن به شادی باید امید را در زندگی تقویت کرد. امید به داشتن زندگی بهتری در فردا. انسان همیشه آنقدر صبر و تحمل دارد که بتواند درد و رنجهای کنونی زندگیاش را تحمل کند؛ اما طوری رفتار میکند که گویا در آینده قرار است تحمل رنج یک تلنگر را هم نداشته باشد.
وقتی از بیعاطفگی یا بیمسئولیتی همسرتان آشفته میشوید، آنچه شما را واقعاً غمگین میکند وضعیت فعلی او نیست ناامیدی از اصلاح او در آینده است. لذا بهاندازهای که ناامید هستید غمگین میشوید. بسیاری از همسران متقاضی طلاق، معمولاً بعد از مشاجرههای طولانی و امتحان راههای مختلف که بینتیجه میماند اقدام به طلاق میکنند زیرا به نقطه ناامیدی رسیدهاند؛ اما این ناامیدی هیچ دلیل تأییدشده و مسلمی ندارد. انسانها گاهی چنان در طول زندگی تغییر میکنند که گاهی باور شخصیت قبلیشان مشکل میشود.
علاقهمندی و تلاشگری
کسی که به چیزی علاقه دارد و برای رسیدن به آن تلاش میکند اگرچه واقعاً علاقهٔ او ازنظر دیگران مسخره و بیاهمیت باشد، خوشحال و شاد خواهد زیست. شادی واقعی در دل کسی است که در جهت رسیدن به عشقش تلاش میکند. این عشق در هر زمینهای که باشد تا زمانی که واقعی باشد نه توهماتی که تبلیغات، آن را به ما تزریق کرده باشد، شادی انگیز است.
البته عشق و علاقه در زندگی هرکسی وجود دارد اما بسیاری از آدمها شهامت فکر کردن به آن را هم ندارند. بلکه فقط بلدند آرزو کنند. مثلاً پزشکی را در نظر بگیرید که از کودکی عاشق باغداری و کشاورزی بوده اما مسیر زندگی او را به سمت دیگری هول داده است و او به دلایل مختلفی مثل قضاوت دیگران و نگاه جامعه هیچگاه شهامت فکر کردن به علاقهها و رؤیاهایش را نداشته است.
آنهایی که رفتارهایشان را بر مبنای قضاوتهای دیگران تنظیم میکنند گرفتارتر و بدبختتر از دیگران هستند. آبروداری و حفظ شأنیت مسئله مهمی است اما بسیاری از کارهایی که ما مطابق شأنمان نمیدانیم واقعاً بد نیستند بلکه در این موارد تصور ما از شأنیت چیز غلطی است
اگر مهندس یا مدیر شرکت... هستید اما عشقتان پرنده داری است یکجایی برای رسیدگی به علاقه و میلتان باز کنید و دلخوشی را در زندگیتان بیش از گذشته جاری کنید. بزنید به دریا و بیخیال دلایل کماهمیتی شوید که همیشه شما را از زندگی کردن آن طوری که هستید و دوست دارید بازمیدارد.
آنهایی که رفتارهایشان را بر مبنای قضاوتهای دیگران تنظیم میکنند گرفتارتر و بدبختتر از دیگران هستند. آبروداری و حفظ شأنیت مسئله مهمی است اما بسیاری از کارهایی که ما مطابق شأنمان نمیدانیم واقعاً بد نیستند بلکه در این موارد تصور ما از شأنیت چیز غلطی است.
شادی فرزند خوشاخلاقی است
اگر خوشاخلاق هستید و همسرتان نیز خوشخلق است شما واقعاً شاد هستید اگرچه آن را بهوضوح درک نکنید. کافی است یکشب را در خانه کسانی که با بداخلاقی روزگار میگذرانند سپری کنید تا درک کنید چقدر شاد و خوشبختید.
شادی یعنی نبود غم و نگرانی. تا زمانی که دلیلی برای غم و نگرانی به وجود نیاورید خودبهخود شادی و خوشبختی در زندگی جریان خواهد داشت. بسیاری از غم و غصهها در اختیار خود ما هستند.
با کمی گذشت و مدارا میتوان از ایجاد آنها جلوگیری نمود. کسی که خوشاخلاق و نرمخوست، تلخی غم و غصههای روزگار را هم با خوشخلقی کم میکند؛ اما بداخلاقها در بهترین شرایط زندگی هم نمیتوانند یک روز خوش داشته باشند.
وقتی بچهها بازی و سروصدا راه میاندازند میتوانید بازی آنها را ببینید. بزرگ شدن آنها را درک کنید و از لحظهبهلحظه بودن در کنار فرزندانتان لذت ببرید. فقط کمی صبر و تحمل لازم است؛ اما اگر بداخلاق و عصبی باشید همین بازی و سروصدای بچهها دلیلی بر غمگین بودن خواهد شد. میتوانید بیقراری نشان دهید و بداخلاقی کنید. بچهها از بازی کردن ناگزیرند لذا خودشان را با شرایط وفق میدهند و بازی را بهصورت دیگری ادامه میدهند آنگاه میتوانید آن را لجبازی تلقی کنید و دعوا راه بیندازید و ...
با این اخلاق در هر شرایطی و با هرکسی زندگی کنید شاد نخواهید بود. در این صورت دلایل اصلی برای بدبختی و غمگینی در وجود خودتان است. دست از سختگیری بردارید ببینید زندگی بسیار شاد و زیباست.
منبع: تبیان