تــشـیّــع و تأثیر آن بر خانواده در ایران (1)
تأثیر مذهب تشیّع و آموزههای آن بر الگوی خانواده در ایران معاصر، از چند جنبه قابلبررسی است. از مهمترین این جنبهها، میتوان به رواج الگوی خانواده «هستهای» بهموازات تثبیت نسبی جایگاه خویشاوندی، فراهمسازی بستر مناسب برای انطباق یافتن قانون کشور با تغییرات معطوف به افزایش اختیارات زنان و کاهش اقتدار مردان، پذیرش عمومی سیاستهای کنترل موالید به استناد اصل فقهی «ضرورت» و قبح عمومی «طلاق» اشاره کرد. در این مقاله به بحث خانواده هستهای و گسترده میپردازیم.
«خانواده هستهای» در اصطلاح علوم اجتماعی، به خانوادههای متشکل از زن و شوهر و فرزندان آنها اطلاق میشود و مقصود از «خانواده گسترده» خانوادهای است که اعضای آن بیش از دو نسل از افراد را در برمیگیرند. در جوامع سنّتی که نمود بارز آن را میتوان در جوامع کشاورزی و روستایی دید، خانواده گسترده ممکن است مجموعه گستردهای از خانوادههای زنوشوهری و فرزندان آنها، عموها، عمّهها، داییها، خالهها و پدربزرگها و مادربزرگها را در برگیرد، اما در پایینترین سطح، «خانواده گسترده» از پدر و مادر و فرزندان آنها و پدربزرگ و مادربزرگ تشکیل میشود.
تأکید فراوان اسلام بر حقوق والدین، بهویژه پدر و مادر سالمند، احتمال کناره گرفتن از آنان یا سپردن آنها به خانههای سالمندان را کاهش میدهد.
به دلیل آنکه خانواده هستهای در شکل کنونی آن که معمولاً در سکونتگاهی جدا و مستقل از سایر بستگان و خویشاوندان زندگی میکند، از اقتضائات زندگی شهری و صنعتی جدید است، رواج این الگو و افول نسبی الگوی خانواده گسترده در جوامع درحالتوسعه، مانند ایران دور از انتظار نبوده است. برحسب برخی تحقیقات در سالهای اخیر، قریب 58 درصد مردم ایران سکونت مستقل و جداگانه زوجهای جوان از پدر و مادرها را ترجیح میدهند. درعینحال، تأثیرپذیری از آموزههای دینی ویژگی خاصی به این الگو در جوامع اسلامی میبخشد. تأکید فراوان اسلام بر حقوق والدین، بهویژه پدر و مادر سالمند، احتمال کناره گرفتن از آنان یا سپردن آنها به خانههای سالمندان را کاهش میدهد. این تحقیقات از آن حکایت دارند که تنها 2 درصد مردم به خانههای سالمندان میاندیشند؛ قریب 23 درصد افراد زندگی پدر و مادرها با فرزندان ازدواج کرده خود را شیوه مناسبی میدانند و قریب 19 درصد، زندگی با این شیوه را منوط به سنجیدن شرایط میکنند که این نسبت در بین نوجوانان 2416 ساله به قریب 22 درصد میرسد.
بدینسان، زمینه فرهنگی گسترش خانواده گسترده در شکل حداقلی آن که از پدر و مادر و فرزندان و پدربزرگ و مادربزرگ تشکیل میشود، مهیّاست.
بدون شک، ناسازگاریهایی بین اعضای سالمند و اعضای جوانتر در این خانوادهها کموبیش رخ میدهند و بهطور خاص، در مواردی که پیوند عاطفی طرفین ضعیفتر باشد ـ مثل عروس و مادر شوهر ـ شدت ناسازگاریها بیشتر است. بااینهمه، میتوان پیشبینی کرد که در درازمدت، شاهد کاهش تدریجی اینگونه دشواریها باشیم؛ زیرا با توجه به آنکه زوجهای جوان امروز اغلب با اندیشهها و هنجارهایی جامعهپذیر میشوند که بر احترام به شخصیت و آزادی عمل فرد تأکید دارند، بهاحتمالزیاد، این افراد در سنین سالمندی آمادگی آن را دارند که با فرزندانشان به شیوههای مسالمتآمیز و غیر مستبدانه رفتار کنند.
شایانذکر است که افول الگوی خانواده گسترده در ایران نباید با سست شدن روابط خویشاوندی آنگونه که در جوامع غربی میبینیم، یکسان انگاشته شود. تأکید اسلام بر ارزشهایی مانند «صله ارحام» موجب استحکام نسبی پیوندهای خویشاوندی گردیده است و گردهماییهای خویشاوندان در مناسبتهای گوناگون شادی و سرور، همچون اعیاد مذهبی و ملّی، موالید معصومان علیهمالسلام، جشنهای تولّد، ازدواج، بازگشت از سفرهای زیارتی و در سالهای اخیر، جشن تکلیف دختران و همچنین در مناسبتهای سوگواری مانند ایّام شهادت معصومان علیهمالسلام و مراسم تشییع، تدفین و ترحیم اموات، جایگاه روابط خویشاوندی در ایران را تا حدی مشخص مینماید. همچنین در زمانی که افراد به کمکهای مالی یا غیرمالی نیازمند میشوند، پیش از هر کس، بهسوی خویشاوندان خود رو میآورند و احتمال اینکه خویشاوندان به فرد نیازمند کمک کنند، بیش از سایران است.
منبع مقاله: فصلنامه شیعه شناسی، شماره 11
منبع: تبیان