1. کار
کار از جنبههای متعددی حائز اهمیت است و تأثیرات فراوانی بر روان آدمی و زندگی خانوادگی و اجتماعی دارد.
از بنیادیترین و قویترین نیازهای انسان نیازهای فیزیولوژیکی است. این نیازها شامل هر چیزی میشود که در حفظ و بقای ارگانیسم انسان نقش دارد. نیازهای فیزیولوژی و ازجمله مواد غذایی، در جوامع با بافت پیچیدهتر (شهری) به شکل اشتغال و در جوامع سادهتر با نام کار و تلاش و شکل مستقیمتری تأمین میشود. اینکه بیکاری یک معضل اجتماعی شمرده میشود به سبب همین نیاز است؛ که اگر برآورده نشود بسیاری از موضوعاتی که بهعنوان نیاز مطرح میشوند جایی برای طرح نخواهد داشت. در مقابل اگر در سایه کار، تلاش و یا به تعبیری اشتغال، این نیاز برآورده شود انسان مجال پرداختن به دیگر امور که زمینهٔ تعالی و رشد، آسایش و رفاه، لذتهای دنیوی و حتی اخروی و... را پیدا میکند.
این است که حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) میفرماید:
تنگدستی سبب خواری نفس و حیرانی عقل و جلبکنندهٔ اندوههاست.
کار از عواملی است که میتواند این آسیبها را برطرف نماید.
از دیگر ابعادی که اهمیت کار را تبیین میکند نفسِ مشغول بودن و تأثیر مستقیم آن بر روان است. هنگامیکه انسان مشغول به کار است یک نوع ایمنی راحتی بخش، یک آرامش عمیق درونی و یک قسم رخوت نشاطآور او را تسکین میبخشد؛ و شاید بتوان گفت که بیکاری بیشتر از هر عامل دیگری ناشادی میآورد. کار ما قسمتی از هویت ماست. اگر ما در طبقهٔ شغلی هیچ کاری نداشته باشیم رنج میبریم و این مسئله به کاهش شدید شادکامی منجر میشود و شاید به همین دلیل حضرت علی (علیهالسلام) با تأکیدی که بر تفریح به معنای خاص آن دارند، کار را بزرگترین تفریح ذکر میکنند.
از جنبههای دیگر اهمیت کار ارتباط آن با احساس کارایی است. بهترین عاملی که میتواند این احساس را در انسان ایجاد کند خودکار است؛ و اهمیت آن در تأثیری است که بر فشار روانی دارد یعنی؛ از عوامل مؤثر بر فشار روانی احساس کارایی است که این احساس هرقدر قویتر باشد از میزان فشار روانی کاسته میشود و ضعیف شدن آن موجب شکنندگی و تأثیرپذیری انسان در برابر عوامل فشارزا میشود.
از دیگر تأثیرات مثبت کار فعلیت یافتن استعدادها، جلوگیری از انحراف و لغزش و همچنین روش شناختهشده در درمان برخی اختلالات است که این مختصر مجال توضیح آنها را نمیدهد.
خلاصه اینکه بیکاری آسیبهای بسیاری برای فرد و خانواده و اجتماع به بار میآورد تا حدی که (در زندگی معمول و اکثریت مردم) میتواند موجودیت انسان را به خطر اندازد و برعکس، کار، باواسطه و بیواسطه، تأثیرات مثبت زیادی دارد ازجمله به زندگی رونق میبخشد.
2. صلهٔ رحم
مرحوم کلینی در کافی نقل میکند: پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) یک روز بدون هیچ مقدمهای اصحاب خویش را دعوت کردند و این سخنان را با آنان در میان گذاشتند که
به حاضرین از امتم و غایبین از آنها و هر که در صلب مردان و رحم زنان تا روز قیامت قرار میگیرد وصیت میکنم که صلهٔ رحم را بهجا آورند اگرچه در فاصلهٔ یک سال سفر نسبت به یکدیگر باشند...
صلهٔ رحم دارای فواید بسیاری در ابعاد مختلف است.
ارتباطات انسانی مطلوب تا 85 درصد موجب نشاط و سرزندگی افراد میشود. انسان موجودی اجتماعی است و غالب نیازهای او هم یا در ارتباط با اجتماع و یا توسط اجتماع برآورده میشود. وابستگی فرد به گروه و دوستی گروه با فرد و ارتباط انسانی بین آنها به تشکیل شخصیتی سالم و بانشاط و تحقق امنیت خاطر و آرامش در انسان کمک شایانی میکند. درواقع ارتباط مثبت انسان با اجتماع، هم نیاز امنیت روانی و هم نیاز تعلق انسان را پاسخ میدهد و این ارتباط و تعلق در خانواده بهعنوان یک واحد کوچک اجتماعی و در فامیل با دایرهای وسیعتر بسیار پررنگتر و زیباتر شکل میگیرد.
3. تبادل عاطفی
ازجمله نیازهای روانی نیاز به عشق و تعلق داشتن است که فرد را در جهت ایجاد روابط محبتآمیز با دیگران سوق میدهد. نیاز دلبستگی و تعلق، هم شامل دریافت محبت از دیگران و هم محبت کردن به آنان میشود. برای ارضای این نیاز انسان باید با دیگران و از همه مهمتر، با اعضای خانوادهٔ خود تبادل عاطفی داشته باشد که نتیجهٔ آن بالندگی و شکوفایی واقعی انسان است و چنانچه این نیاز اصلاً و یا به شکل صحیح ارضا نشود نتیجهای جز پژمردگی یا انحراف نخواهد داشت. نکتهٔ حائز اهمیت اینکه فقط وجود محبت بین همسران و یا فرزندان و والدین برای ارضای این نیاز کافی نیست؛ لازمهٔ ارضای این نیاز ابراز محبت است و به همین سبب کسانی که هنر نثار محبت بر شریک زندگی خود را دارند کامیابترند البته توجه به تفاوتهای فردی و جنسیتی و امور دیگر کمک زیادی به ابراز محبت میکند؛ ازجمله تفاوتهای زن و مرد این است که زن عاطفیتر از مرد است و به ارتباطهای عاطفی علاقهٔ بیشتری نشان میدهد، احساس محبت کردن در دختران بیش از پسران است... به همین جهت مادران در به عهده گرفتن تربیت که عاطفه و محبت از ضروریات آن است، مقدماند و در روابط زن و شوهر لازم است مردان در مسائل عاطفی پیشقدم باشند؛ چراکه زنان با این سرشت به دنیا میآیند. شهید مطهری میفرماید:
رکن حیات خانوادگی احساسات و عواطف مرد نسبت به زن است. از این عواطف است که هم زندگی زن و هم زندگی فرزندان صفا و جلا و خرمی میگیرد.
4. احترام
انسانهای رشد یافته شناخت دقیقی از موقعیت خود در اجتماع دارند و این موقعیت و شناخت نسبت به آن زمانی به دست میآید که شخص از ناحیهٔ خود و دیگران موردتکریم قرار گیرد. مزلو روانشناس انسانگرا یکی از سلسله نیازهای انسان را نیاز به احترام میشمارد؛ احترام از ناحیهٔ خود شخص بهصورت احساس خود ارزشمندی که مایهٔ عزتنفس است و از ناحیهٔ دیگران. با برآورده شدن نیاز به عزتنفس، شخص به قابلیت، ارزشمندی و کارآمدی خود اطمینان پیدا میکند و در سایهٔ این اطمینان در تمام جنبههای زندگی خود کارآمدتر و مولدتر میشود و در غیر این صورت احساس حقارت و بیپناهی و دلسردی میکند. خانواده، ازآنجاکه بیشترین مدت ارتباطی و نزدیکترین روابط برای اشخاص در فضای آن صورت میگیرد، میتواند احساس عزتنفس را در شخص بهتر و بیشتر از هر گروه دیگری نهادینه نماید.
مزلو میگوید: آنچه نیاز به احترام از ناحیهٔ دیگران را اهمیت میبخشد این است که اگر قرار باشد احساس عزتنفس اصالت داشته باشد شرطش این است که همراه با احترام واقعاً درخور از سوی دیگران باشد.
5. رضایت از روابط جنسی
ازجمله مسائلی که عموم مردم از آن غافلاند، نقش روابط جنسی در زندگی زناشویی است؛ مسئلهای که در هر دو جنبهٔ آسیبزایی و ایجاد نشاط تأثیر بسیار بالایی دارد.
در میان لذتهای غریزی، هیچ لذتی با لذت جنسی برابری نمیکند؛ از همین رو در اسلام، به ارضای مشروع میل جنسی توصیه شده است... . در سایهٔ ارضای صحیح میل جنسی علاوه بر تأمین نیاز جنسی، فرد ازلحاظ اخلاقی، فکری و روانی به آرامش میرسد و موجبات رشد و شکوفاییاش فراهم میگردد. اگر زن و شوهر از رابطهٔ جنسی خود رضایت داشته باشند بهاحتمالقوی از زندگی خانوادگی خود نیز راضی و اگر از رابطهٔ جنسی ناخرسند باشند از زندگی خانوادگی نیز ناخرسند خواهند بود.
مشکل جنسی زیربنای بسیاری از مشکلات و دشواریهای خانوادگی است: زن و مرد وقتی بهطور صحیح ارضا نشوند بهجای وصول به آرامش و سکون دچار تنش و عصبیت میشوند و همین امر موجب بروز درگیریها و اصطکاک فراوانی میگردد؛ بنابراین، کیفیت روابط جنسی تأثیری مستقیم بر کیفیت روابط و نشاط خانواده دارد.
6. آراستگی
آراستگی از ضروریات زندگی، پاسخ به حس ارزشمندی و حرمت خود و نوعی احترام به دیگران است که به علت تحسینبرانگیزی آن و فطرت زیبایی دوستی انسانها باعث جلبتوجه مثبت دیگران در قالب بازخوردهای آگاه و ناخودآگاه است.
متأسفانه در خانه به این مسئله کمتر توجه میشود درحالیکه اگر نگوییم اهمیت آن در خانه بیشتر از اجتماع است، یقیناً کمتر نیست. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) هرگاه میخواستند به خانه بازگردند مسواک میزدند و خود را به بهترین عطرها خوشبو میکردند و میآراستند. رعایت آراستگی در خانه، علاوه بر اینکه به علت پاسخ به حس زیبایی خواهی باعث اقبال بیشتر اهل خانه به هم میشود، با توجه به جامعهٔ صد رنگ امروزی ضرورتی دوچندان دارد و بیتوجهی به آن ممکن است خانواده را با آسیبهای جدی مواجه سازد و توجه به آن دارای پیامدهای مثبت است.
7. برنامهریزی
برای پرهیز از افراطوتفریط در امور، باید در زندگی برنامه داشته باشیم؛ برنامهای که جامع دورترین افقهای زندگی و تمام ساعات شبانهروز باشد. در برنامهریزی، چه در برنامههای روزانه و چه درازمدت، باید به نشاط برانگیزی آنکه انرژی لازم برای سایر فعالیتها را تأمین میکند توجه شود. امام کاظم (علیهالسلام) میفرمایند:
تلاش کنید شبانهروزتان را به چهار قسمت تقسیم کنید: بخشی را به کار و تلاش اختصاص دهید؛ قسمتی را به عبادت خداوند بگذرانید؛ بخش سوم را به کسب دانش واگذارید و بخش چهارم را صرف خوشیهای حلال و پسندیده کنید و با این (بخش چهارم) میتوانید از عهدهٔ سه تای دیگر برآیید.
اگر به زندگی افراد موفق نگاه کنیم میبینیم که نهایت اهتمام را به برنامهریزی و توجه لازم را به برنامههای تفریحی داشتهاند. حضرت امام خمینی (ره) میفرمایند: من در طول زندگی نه یک ساعت تفریح را برای درس گذاشتم و نه یک ساعت درس را برای تفریح.
8. تفریح
ازآنجاکه رسیدن به اهداف در سایهٔ تلاش و کوشش میسر است، بعضی افراد، تفریح را حتی در حد ضروری هم نمیپذیرند و آن را نوعی بیکاری، بیهدفی و ابطال وقت میپندارند و حتی افرادی که بهضرورت تفریح آگاهاند در مشغولیات زندگی از این ضرورت غافل میشوند. تفریح به صور مختلف نیروی لازم برای زندگی را فراهم میکند؛ ازجمله باعث میشود انسان کمی از کار روزمرهٔ خود فاصله بگیرد و درنتیجه راحتتر دربارهٔ آن بیندیشد و هنگام بازگشت به سر کار خود، با روحیه و انرژی بهتری به کارش ادامه دهد.
نکتهٔ دیگری که باید متذکر شد اینکه برخی نفس کار را تفریح میدانند، ضمن تأیید این مطلب که کار خود یکی از عوامل نشاط است، درعینحال باید دانست «کار اسمش کار است و این با تفریح به معنای خاص آن تفاوت دارد، در تفریح هیچ وظیفهای بهعنوان کار وجود ندارد و فقط حالت لذت بخشی و شادیآفرینی وجود دارد».
9. شادمانی
دیل کارنگی در کتاب رمز موفقیت میگوید: شما هر وقت خواستید احساس خاصی را در خود پایدار سازید کاری را بکنید که اگر آن احساس طبعاً به شما دست میداد خودبهخود آن کار را میکردید؛ مثلاً اگر خواستید احساس خوش بختی کنید خود را واقعاً خوشبخت بدانید و بانشاط و خرم و خندان باشید... خودبهخود خواهید دید که واقعاً خوشبخت و مسرور شدهاید؛ زیرا شما وقتی مانند یک آدم خوشبخت قدم برداشتید بهزودی احساس خواهید کرد که یک آدم واقعاً خوشبخت هم هستید.
اگر میخواهیم گرفته و بیحوصله نباشیم باید به کارهایی بپردازیم که در صورت نشاط به آنها میپرداختیم. امام علی (علیهالسلام) میفرماید:
السرور یبسط النفس و یثیر النشاط؛ یعنی خوشحالی مایهٔ انبساط روان و امری نشاط برانگیز است.
الغم یقبض النفس و یطوی الانبساط؛ غصه نفس را در تنگنا مینهد و انبساط روان را در هم میپیچد.
10. اختصاص وقت
رسول گرامی اسلام که جاری کلامش از زلال وحی است و دور از هرگونه خطا، دربارهٔ اهمیت اختصاص وقت به خانواده اینگونه میفرماید:
نشستن مرد نزد همسر و عیالش در پیشگاه خداوند از اعتکاف در مسجد من محبوبتر است.
امروزه اوقات اعضای یک خانواده در غفلت از هم سپری میشود؛ محدودیتهای شغلی، دغدغههای فکری، سرگرمیهای فردی، انفجار اطلاعات که توجه بسیاری را به خود جلب کرده، رسانهها و... اموری هستند که روابط بین انسانها، فامیل، همسایه و حتی خانوادهها را تحتالشعاع خود قرار داده و کمرنگ نمودهاند. به همین جهت کارشناسان مسائل خانواده، توصیه و تأکید میکنند که در هر فرصت ممکن با همسر و اعضای خانواده ارتباط کلامی و عاطفی برقرار گردد و در روز یا در هفته زمان مشخصی را برای گفتوگو دربارهٔ مسائل و مشکلات و درد دل کردن با همسران در نظر گرفته شود. از مطلوبترین اشکال ارتباط انسانی اختصاص وقت است؛ در اینگونه اوقات مسائل و مشکلات زندگی یادآوری میشود که این خود به اعتقاد روان شناسان موجب کاهش شدت اضطراب و تخفیف آلام روحی میشود.
11. مثبت نگری
لازم است نهایت توجه و همت خود را به کار گیریم تا نکات قوّت و مثبت زندگی و افراد خانواده را ببینیم، چراکه آرامش خاطر و خوشی در زندگی تا حدود زیادی به طرز تفکر و نگاه ما به قضایا بستگی دارد. روان شناسان ارزیابی شناختی را یکی از عوامل مؤثر بر فشار روانی میشمارند. با خوشبینی و اعتقاد عمیق به این موضوع، علیرغم مشکلات و سختیهای موجود بر سر راه زندگی، اوضاع سروسامان میگیرد. گلمن (روانشناس) خوشبینی را روشی میداند که مردم بر اساس آن موفقیتها و شکستهای خود را توصیف میکنند. فرد خوشبین هر شکست را پدیدهای تغییرپذیر میبیند و معتقد است که بار دیگر میتواند موفق شود درحالیکه فرد بدبین به هنگام شکست خود را سرزنش میکند و ناکامی را ناشی از برخی خصوصیات شخصی خود و تغییرناپذیر میداند.
منبع: مجله صباح