خانواده آسمانی
  • 3763
  • 151 مرتبه
ما و حضرات والدین

ما و حضرات والدین

1399/03/31 10:15:59 ب.ظ

دین عزیز ما اسلام برای ارتباط و تعامل با دیگر انسان‌ها از نزدیکان و بستگان گرفته تا همسایه و همکار و هم‌سفر و هم‌سفره دستورات و سفارشات بسیاری دارد؛ یکی از جدی‌ترین موارد دراین‌باره مسئله «رابطه با والدین» است. این رابطه دوطرفه، هم شامل مسائل فقهی می‌شود و هم مسائل اخلاقی.


انواع پدر و مادر!

ابتدا لازم است معلوم شود به قول طلبه‌ها «سر چه کسی را می‌تراشیم» یعنی مشخص شود منظور اسلام از پدر و مادر چه کسانی هستند؟ شاید بفرمایید «ای‌بابا! این‌که معادله دو مجهولی نیست، پدر و مادر یعنی همان پاپی و مامی خودمان!» (قدیمی‌ترها می‌گفتند بابا و ننه) اما قصه به این راحتی‌ها هم نیست و ما چند نوع پدر و مادر داریم:

پدر و مادر نَسَبی: یا همان پدر و مادر حقیقی که در اصطلاح فقهی به آن‌ها والد و والده گفته می‌شود.

پدر و مادر رضاعی: یا پدر و مادر شیری اگر در زمان شیرخوارگی، زنی با شرایط و ضوابط معینی به کودکی شیر بدهد مادر شیری یا رضاعی او شمرده می‌شود. (به زن شیرده «مرضعه» می‌گویند و به کودک شیرخوار «رضیع»؛ حالا فهمیدید چرا نام حضرت علی‌اصغر (علیه‌السلام) «عبدالله رضیع» است؟) همسر این زن شیرده هم پدر رضاعی طفل است.

پدر و مادر سببی: این پدر و مادر که ان‌شاءالله خدا نصیب همه آرزومندان کند پدر و مادر همسر هستند که بعد از ازدواج وارد زندگی انسان می‌شوند.

پدر و مادر دوم: یا همان ناپدری و نامادری، پدر و مادری هستند که به‌واسطه ازدواج مجدد والدین به انسان منسوب می‌شوند مثلاً زنی از شوهر قبلی خود طلاق گرفته، با مرد دیگری ازدواج می‌کند. این مرد نسبت به فرزندان قبلی این زن حکم پدر را پیدا کرده و فرزندان هم در اصطلاح فقهی «ربیب و ربیبه» او محسوب می‌شوند.

پدرخوانده و مادرخوانده: این مورد در صورتی اتفاق می‌افتد که زن‌وشوهری کودکی را به فرزندخواندگی قبول کنند. حال چه کودک، نوزاد باشد یا بزرگ‌تر.


فقط بابا ننه رو عشق است

از دیدگاه اسلام پدرخواندگی و مادرخواندگی هیچ حکمی مانند محرمیت، ارث و... را به همراه ندارد مگر آن‌که با یکی از اسباب شرعی محرمیت به وجود بیاید.

پدر و مادر همسر و هم‌چنین همسر پدر یا مادر هم به‌غیراز محرمیت شرعی و حرمت ازدواج، حکم دیگری ندارند.

اما پدر و مادر رضاعی (که البته در جامعه ما خیلی رایج نیست) نوعی پدر و مادر درجه‌دو هستند که محرمیت و حرمت ازدواج و حتی برادر و خواهر محسوب شدن فرزندان آن‌ها برای کودک شیرخوار جزو احکام آن است، اما احکام ویژه فقهی درباره والدین، فقط منحصر در پدر و مادر نسبی و حقیقی است هرچند رعایت مسائل اخلاقی در خصوص سایر پدر و مادرها هم بسیار خوب است.


پدر و مادر داریم تا پدر و مادر

فرض کنید زن و مرد جوانی باهم به خیروخوشی ازدواج می‌کنند. بعد از مدتی زن با ذوق‌زدگی به شوهر عزیزتر از جانش مژده می‌دهد که خدا به آن‌ها فرزندی داده و او آبستن است. همه‌چیز به خیروخوشی در حال سپری شدن است که ناگهان مرد در یک دگردیسی آنی از آن فرشته معصوم تبدیل به گودزیلا شده، ادامه زندگی را برای همسر جوان ناممکن می‌سازد (امان از رفیق ناباب!)

نتیجه این‌که پس از کلی دعوا و کتک‌کاری دو خانواده و شکایت و بدبختی، کار به طلاق می‌کشد و زن بیچاره می‌ماند و یک طفل معصوم در شکم (از این‌که داستان ما خیلی اشکی شد شرمنده‌ایم به همین دلیل به خاطر گل روی خوانندگان محترم به سبک فیلم‌های هندی 20 سال می‌پریم جلو و می‌بینیم زن جوان با یک مرد خوش‌تیپ تحصیل‌کردهٔ بافرهنگ ازدواج کرده و زندگی خوش و خرمی را می‌گذراند و شوهر قبلی هم معتاد شده افتاده گوشه زندان، دلتون خنک شد؟!) به‌هرحال بعد از طلاق، زن کودک خود را در حالی به دنیا آورده که از پدرش خبری نیست و کودک حتی عکس او را ندیده چه برسد به خودش. از طرف دیگر پدر دومی را در نظر می‌گیریم که از قبل ازدواج کلی کتاب‌های تربیت کودک خوانده و بعد هم که ازدواج کرده و فرزنددار شده در تربیت و رفاه و تحصیل او ذره‌ای کوتاهی نکرده. آیا واقعاً حکم این دو پدر یکسان است؟

خیال همه شما را راحت کنیم! کلیه احکامی که در خصوص والدین گفته می‌شود از احکام فقهی گرفته تا اخلاقی برای همه پدر و مادرها یکسان است چه خوش‌اخلاق و مؤمن و تحصیل‌کرده باشند و چه خدای‌نکرده بداخلاق و بی‌دین و معتاد گوشه زندان... درنتیجه به هیچ بهانه‌ای نمی‌توان در قبال والدین از زیر وظایف شانه خالی کرد.

دانستن این نکته هم مهم است که در احترام به والدین، فرقی بین فرزند دختر و پسر، مجرد و متأهل نیست. فرزند اگر خودش هم نوه داشته باشد باز بچه باباننه خودش است و موظف به رعایت احترام آن‌ها!


فرمان سلطنتی!

یکی از احکام ویژه درباره پدر و مادر این است که اگر فرزند، نذری بکند یا عهد و قسمی را به شکل صحیح به‌جا بیاورد به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند از آن انصراف بدهد و بی‌خیال انجام آن نذر یا عهد و قسم، مخالف نظر والدین باشد دیگر نباید به نذر و عهد و قسمش عمل کند. مثلاً شما نذر کرده‌اید ماه رجب امسال بروید اعتکاف و ایام البیض را مهمان خانه خدا باشید و روزه بگیرید، اما وقتی والده مکرمه از جریان مطلع می‌شود پای مبارکش را در یک کفش می‌کند که «من راضی نیستم؛ هوا گرمه تو هم ضعیفی نباید بری» در اینجا نمی‌توانید از سادگی مادر ساده‌دل سوءاستفاده کنید و بگویید «آخه مامان جان! نذر کردم. می خوای خلاف نذرم عمل کنم و گناه کنم؟! تازه کفارهٔ آن‌هم به گردنم میفته ها...» زیرا یکی از شروط نذر این است که عمل موردنظر رجحان شرعی داشته باشد و عملی که باعث ناراحتی پدر و مادر باشد عمل مطلوب شرعی به‌حساب نمی‌آید درنتیجه نذر و قسم و عهد شما از اساس کله‌پا می‌شود.


عاق نشوی الهی

اما مهم‌ترین مسئله درباره روابط با پدر و مادر که بیش‌تر شکل اخلاقی دارد، مسئله لزوم احترام نسبت به پدر و مادر است. این مسئله که در عناوین مختلفی مانند «احترام و خضوع در برابر والدین – حرمت اذیت پدر و مادر – لزوم اطاعت از آن‌ها و عاق والدین و...» مطرح می‌شود ابعاد پیچیده و دقیقی دارد که بی‌دقتی و سهل‌انگاری در آن عواقب خطرناک دنیوی و اخروی را به همراه خواهد داشت.

اگر از نگاه فقهی به این مسئله بنگریم، ریشهٔ همه این بحث‌ها به یک حرام برمی‌گردد و آن «عقوق والدین» است. «عقوق» در عربی به معنی شکافتن و پاره کردن است و عاق والدین به کسی اطلاق می‌شود که در حریم حرمت و شأن و مقام والدین خود به‌واسطه نافرمانی و بی‌احترامی شکاف و رخنه ایجاد کرده باشد که این عمل از بزرگ‌ترین گناهان شمرده شده و معمولاً در روایات نام این گناه در زمره چند گناهی آمده که مرتکب آن‌ها هیچ‌گاه بخشیده نخواهد شد؛ اما در پاسخ به این سؤال که عقوق والدین در چه صورتی رخ می‌دهد؟ باید گفت دراین‌باره اختلافاتی بین فقها وجود دارد، ولی آنچه مسلم است هر امری که موجبات هتک حرمت و اذیت و آزردگی آن‌ها را فراهم کند، حرام و مصداق عاق والدین است.


مرز کجاست؟

می‌پرسید مرز لزوم اطاعت از پدر و مادر کجاست؟ طبق یک اصل کلی می‌گوییم: تا وقتی‌که اطاعت از آن‌ها به انجام کار حرام یا ترک کار واجب منجر نشود. در غیر این موارد نیز اطاعت از پدر و مادر همیشه خوب و مستحب است ولی در جایی واجب می‌شود که ترک کردن آن سبب اذیت و آزردگی آن‌ها شود. اگرچه اندک اختلافی در تعیین حدود این وظیفه بین علما وجود دارد ولی چنان‌که برخی از مراجع تصریح می‌کنند اگر دستورات پدر و مادر ناشی از شفقت و دل سوزی آن‌ها باشد و ترک آن موجب اذیت و آزردگی‌شان شود، به‌هیچ‌وجه نمی‌توان از آن سرپیچی کرد. دیگر ما «باء بسم‌الله» را گفتیم که شما تا «تاء تمت» را خودتان بخوانید و دیگر از حکم رفتن به هیئت و نماز جمعه و اعتکاف و سینما، باشگاه و کلاس زبان و اردو و زیارت شاه عبدالعظیم و... بدون رضایت پدر و مادر نپرسید و خودتان حلال و حرامش را به دست بیاورید؛ البته ناگفته نماند اجازه گرفتن هم در حالت عادی ضرورتی ندارد که دم‌به‌ساعت برای هر کاری از آن‌ها اجازه بگیرید، مگر این‌که قبلاً از رفتن شما منع کرده باشند یا اجازه نگرفتن در آن مورد خاص، موجب بی‌احترامی و کدورت آن‌ها بشود.


تعجب و گاهی سردرگمی

حجم آیات و روایات و سفارشات درباره لزوم احترام و خضوع در برابر والدین به حدی زیاد و متنوع است که انسان سردرگم می‌ماند که واقعاً آیا این لزوم احسان و تکریم والدین مرز معینی هم دارد و واقعاً اگر بخواهیم یک مسلمان موفق در این زمینه باشیم چه باید بکنیم؟

در حقیقت، پاسخ به این سؤال خیلی آسان نیست زیرا قرآن به ما دستور داده که «به والدین خود احسان کنیم» یا «بال خاکساری را زیر پای آن‌ها بگسترانیم» و یا «به آن‌ها اف نگوییم» این‌ها درواقع نمونه‌های معیار در برخوردهای گفتاری و رفتاری در برابر پدر و مادر است. به قول دوستان، خداوند به ما «گرا» می‌دهد که در شرایط فعلی فرهنگی و اجتماعی مصداق احسان و تکریم و تواضع را پیدا کنیم یعنی اگر مادر بزرگوار چند بار گفت «پسرم! زحمت بکش فلان کار را برایم انجام بده» شما نمی‌توانید بگویید «مامان تورو خدا گیر نده الآن حسش نیست!» زیرا معیار را از آیه فهمیدید و این جمله خیلی تندتر از زیر لب «اف» گفتن است و یا وقتی قرآن، نهایت خضوع و احترام در برابر پدر و مادر را توصیف می‌کند دیگر ممکن نیست پدر بزرگوار به اتاق وارد شود و شما دراز کشیده بر کاناپه مشغول دیدن فلان مسابقه فوتبال باشید.

خدا رحمت کند مرحوم کافی را که می‌گفت: جوانی مشغول کتک زدن پدر پیرش بود، به او گفتند خجالت بکش چرا پدرت را می‌زنی؟ جوان با تعجب گفت: آخرالزمان شده؟ آدم نمی‌تواند پدر خودش را هم کتک بزند؟!


این امتحان مهم است

شاید یکی بگوید «همه این حرف‌ها درست، اما برخی پدر و مادرها انصافاً خیلی خاص‌اند مثلاً پدری را در نظر بگیرید که معتاد است و افتاده گوشه زندان یا مادری که بین فرزندانش تبعیض قائل شده یا... آیا این پدر و مادرها هم مستحق همان احترام و احسان پروپیمان هستند؟»

در جواب می‌گوییم:

اولاً: خداوند متعال و پیامبر و امامان معصوم که به همه انسان‌ها چنین سفارشی فرموده‌اند به‌خوبی می‌دانستند که انسان‌های موجود در کره زمین معصوم نیستند و هرکدام آمیخته از اخلاق و رفتار و عادات زشت و زیبا و خوب و بد هستند بلکه مخاطب اصلی کلام خدا در صدر اسلام مسلمانانی بودند که احیاناً پدر و مادر یهودی یا حتی بت‌پرست داشتند، به نظر شما آیا جرم یک انسان معتاد یا بداخلاق بیش‌تر است یا مشرک؟

ثانیاً: بسیاری از تصورات منفی ما درباره والدینمان توهماتی خام ناشی از برخی شرایط ویژه است و حساسیت‌ها و برخوردهای احتمالی والدین چیزی جز دلسوزی و شدت اهتمام و توجه آن‌ها نسبت به ما و سرنوشت ما نیست و اگر گاهی در رفتارها و برخوردها از شیوه‌های ناصحیحی استفاده کردند نباید به دل بگیریم زیرا وجود ما از آن‌هاست.

ثالثاً: احترام و احسان به والدین مربوط به شخصیت حقیقی آن‌ها نیست که بگوییم خوش‌اخلاق و بداخلاق و خوب یا بد یا نرمال و آنرمال هستند بلکه مربوط به شخصیت حقوقی آن‌ها و عنوان پدر و مادر بودن آن‌هاست و پدر و مادر بودن هم که درجه و نمره برنمی‌دارد تا احترام و تکریم هم درجه‌بندی شود.

رابعاً: نباید فراموش کرد که ترازوی خدا آن‌قدر دقیق است که اجر دنیوی و اخروی احترام در برابر والدین این‌چنینی را میلیون‌ها برابر احترام فرزند یک پدر و مادر مهربان و دل سوز و فداکار محاسبه کند و اصولاً هر کاری سخت‌تر باشد ثمرات و نتایج بیش‌تری در پی خواهد داشت ولی درهرحال اصل رعایت احترام و تکریم احسان به پدر و مادر، تعطیل یا تعلیق نمی‌شود (مثل غنی‌سازی اورانیوم؟!)


حسن ختام

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود «خاک‌برسرش، خاک بر سرش، خاک‌برسر کسی که پدر و مادرش یا یکی از آن‌ها پیش او به پیری برسند و او [به‌واسطه خدمت و احسان به آن‌ها] بهشتی نشود.»

بهشتی باشید!

منبع: ماهنامه خانه خوبان

اخبار مرتبط