خانواده آسمانی
  • 3799
  • 173 مرتبه
خانه‌های آسمانی

خانه‌های آسمانی

1399/03/31 10:50:06 ب.ظ

چگونه خانه‌مان را نورانی کنیم؟

صدها چراغ دارد و بیراهه می‌رود
بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش

بعضی خانه‌ها باآنکه صدها لامپ قوی و ضعیف در آن‌ها روشن است، بازهم تاریک‌اند و حتی روزها هم نور ندارند.

مدرسه که تعطیل می‌شود، پسر یا دختر خانواده سریع به‌سوی خانه نمی‌آید، بلکه ترجیح می‌دهند مدتی با دوستانشان در پارک، خیابان یا... بمانند. پدر خانواده هم در محل کار، برای اضافه‌کار می‌ماند، نه‌فقط به خاطر درآمد مالی، بلکه به خاطر کمبود عشق و جاذبه در خانه.

در جای تاریک، هیچ گیاهی نمی‌روید و آنجا لانه میکروب‌های کشنده می‌شود.

قیمت خانه صدها میلیون است، ولی هیچ برکتی در آن دیده نمی‌شود و هیچ نفعی برای هیچ‌کس ندارد. از این خانه، چه کسانی خارج می‌شوند، با چه سیمایی و چه انگیزه‌هایی؟ چرا؟

 

نور چیست؟

روشن‌کننده همه هستی، به‌ویژه روشنی‌بخش جان‌ها و نور واقعی، خداوند است: «الله نُورُ السّمواتِ وَ اْلأَرْضِ» (نور: 35) با چراغ‌برق و لامپ قوی، نوری ظاهری ایجاد می‌شود، ولی دل‌ها روشن نمی‌شود و جان‌ها تاریک است. «الله وَلِیّ الّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظّلُماتِ إِلَی النّورِ؛ خداوند سرپرست مؤمنان است و آن‌ها را از تاریکی‌ها به‌سوی نور و روشنایی می‌برد». (بقره: 257)

آفریننده همه نورها اوست. «ألَمْ نَجْعَلِ... وَ جَعَلْنا سِراجًا وَهّاجًا؛ آیا ما چراغ (خورشید) پرنور را برای شما قرار نداده‌ایم». (نبأ: 13)

نور، به‌خودی‌خود ظاهر است و پیدایی و ظهور همه‌چیز با اوست. نور، روشنی خود را از جایی نگرفته و جلوه گری همه‌چیزها و حیات همه زندگان از نور است. سؤال مهم این است که: چگونه این نور را به خانه ببریم؟

پیامبر که خداوند درباره او می‌فرماید: «إِنّا أَرْسَلْناکَ شاهِدًا وَ مُبَشِّرًا وَ نَذیرًا وَ داعِیًا إِلَی الله بِإِذْنِهِ وَ سِراجًا مُنیرًا؛ ای پیامبر! ما تو را فرستادیم... که به اذن او به‌سوی خدا دعوت کنی و چراغ روشنی برای همه بشر هستی». (احزاب: 45) ما را چنین راهنمایی فرموده است:

نَوِّرُوا بُیوتَکم بتلاوه القران و لا تتَّخذوا قُبوراً کَما فعلت الیهود و النصاری صلوا فی الکناس و البیع و عطلواابیوتهم. فان البیت اذا کثیر فیه تلاوه القرآن کثر خیره و اتسع اهله و اضاء لاهل السماء کما تضیء نجوم السماء لاهل الدنیا. [1]

خانه‌های خود را با تلاوت قرآن نورانی کنید و آن‌ها را مانند قبور قرار ندهید، آن‌گونه که یهود و نصارا عمل کردند. نماز را در کلیساها خواندند و خانه‌های خود را معطل گذاشتند.

خانه‌ای که در آن قرآن زیاد تلاوت شود، خیروبرکتش زیاد می‌شود و اهل خانه در وسعت قرار می‌گیرند و آن خانه برای اهل آسمان می‌درخشد، همان‌گونه که ستارگان برای اهل زمین می‌درخشند.

امیر مؤمنان، علی (علیه‌السلام) نیز می‌فرماید:

البیت الذی یقرا فیه القرآن و یذکر الله عزوجل فیه تکثر برکته و تحضره الملائکته و تجهره الشّیاطین و یضیء لاهل السماء کما تضیء الکواکب لاهل الارض. و انّ البیت الذی لا یقرا فیه القرآن و لا یذکر الله عزوجل فیه تقل برکته و تجهره الملائکه و تحضره الشیاطین.

و خانه‌ای که قرآن در آن خوانده نمی‌شود و خداوند عزوجل در آن یاد نمی‌شود، برکتش کم می‌شود و ملائکه از آن خانه می‌روند و شیاطین در آن حاضر می‌شوند. [2] خانه‌ای که در آن قرآن خوانده و خدا در آن یاد می‌شود، برکتش زیاد می‌گردد و ملائکه در آن حاضر می‌شوند و شیاطین از آن می‌روند و آن خانه برای اهل آسمان می‌درخشد، همان‌گونه که ستارگان برای اهل زمین می‌درخشند.


آیا خواندن قرآن به‌تنهایی کافی است؟

خداوند، بارها ما را به تدبر و دقت در قرآن دعوت فرموده و این‌یک اصل است، ولی نباید فراموش کنیم که همین خواندن کلمات هم آثار و برکات زیادی دارد. بی‌شک، کمال قرائت، به فهم و تدبر و عمل است، ولی هر حرف و کلمه و جمله قرآن برکات بی‌شماری دارد و در بسیاری از آیات و روایات نیز، به قرائت دعوت شده است.

 

چه مقدار باید قرآن بخوانیم؟

برای چند چیز در قرآن، حدی مشخص نشده و حد آن توانایی انسان است. برای مثال، درباره آمادگی دفاعی، در قرآن می‌خوانیم: «وَ أَعِدّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ؛ هرچه می‌توانید آمادگی کسب کنید». (انفال: 60)

درباره تقوا می‌خوانیم: «فَاتّقُوا الله مَا اسْتَطَعْتُمْ؛ هر چه می‌توانید بیشتر تقوا داشته باشید». (تغابن:16) و درباره قرائت قرآن هم آمده است: «فَاقْرَؤُا ما تَیَسّرَ مِنَ الْقُرْآنِ؛ هر چه می‌توانید و برای شما میسر است قرآن بخوانید». (مزمل: 20)

 

تلاوت قرآن و افزایش ایمان

در قرآن، درباره اثر تلاوت درست این کتاب آسمانی، همراه با تدبر در آن، آمده است: «الّذینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَتْلُونَهُ حَقّ تِلاوَتِهِ أُولئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ؛ کسانی که به آنان کتاب آسمانی دادیم، آنگاه آن را به‌خوبی تلاوت کنند، حتماً بدان ایمان می‌آورند». (بقره: 121)

حق تلاوت، تنها رعایت حرکات، اعراب، وقف‌ها و قواعد حروف و کلمات نیست، بلکه همراه با آن، تدبر و فکر در معانی و آمادگی برای تأثیرپذیری نیز لازم است.

درباره اثر تلاوت قرآن بر مؤمنان، در قرآن آمده است: «إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إیمانًا؛ مؤمنان راستین هنگامی‌که آیات الهی بر آن‌ها تلاوت می‌شود، بر ایمانشان افزوده می‌گردد». (انفال: 2)

بنابراین، نشانه تلاوت درست آن است که بر خواننده و شنونده اثری بگذارد و بر ایمانشان بیفزاید. تلاوت قرآن، به‌اندازه‌ای ارزشمند و مهم است که گوش سپردن و سکوت در برابر آن یا واجب است یا مستحب، چنان‌که برخی فقیهان امامیه در ذیل آیه «إِذا قُرِی الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا فتوا داده‌اند که این دو امر، یعنی استماع و انصات، واجب است».

 

تلاوت قرآن، مأموریت پیامبر

خداوند در آیه 91 و 92 سوره نمل می‌فرماید:

إِنّما أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبّ هذِهِ الْبَلْدَةِ الّذی حَرّمَها وَ لَهُ کُلّ شَیْ ءٍ وَ أُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُسْلِمینَ و أنْ أُتْلُوَ القُرآنَ.

من مأموریت دارم خدای این سرزمین را بپرستم، همان کسی که این شهر را حرمت نهاد؛ درحالی‌که همه‌چیز از آن اوست و من مأمورم که از مسلمین باشم و دیگر آن‌که قرآن را تلاوت کنم.

به‌راستی تلاوت چه آثاری دارد که در ردیف مأموریت‌های اصلی، مانند بندگی و پرستش پروردگار قرار گرفته است.

در حقیقت راه رسیدن به عبودیت و تسلیم در برابر خدا، تلاوت قرآن است.


داستانی از مرحوم قاضی
(رحمه‌الله) درباره قرائت قرآن

آیت‌الله شیخ محمدتقی آملی (رحمه‌الله) می‌فرمود: من در بحث فقه آیت‌الله سید علی قاضی شرکت می‌کردم. روزی (که هوا سرد بود) از ایشان سؤال کردم: می‌خوانیم و می‌شنویم که عده‌ای هنگام قرائت قرآن کریم، در برابرشان آفاق باز می‌شود و غیب و اسرار برای آن‌ها تجلّی می‌کند، درحالی‌که ما قرآن می‌خوانیم و چنین اثری نمی‌بینیم؟! مرحوم قاضی مدت کوتاهی به چهره من نظر کرد، سپس فرمود: بلی! آن‌ها قرآن کریم را تلاوت می‌کنند، با شرایط ویژه؛ روبه‌قبله می‌ایستند، سرشان پوشیده نیست، کلام‌الله را با هردو دستشان بلند می‌کنند و با تمام وجودشان به آنچه تلاوت می‌کنند توجه دارند و می‌فهمند جلوی چه کسی ایستاده‌اند! اما تو قرآن را قرائت می‌کنی درحالی‌که تا چانه‌ات زیر کرسی رفته‌ای و قرآن را روی زمین می‌گذاری و در آن می‌نگری...؟!

آیت‌الله شیخ محمدتقی آملی می‌فرمود: من همین‌طور قرآن می‌خواندم و زیاد به قرائت آن می‌پرداختم، مثل‌اینکه مرحوم قاضی با من و مراقب و ناظر بر قرائتم بوده است. بعدازاین ماجرا با تمام وجودم ملازم جلسه‌هایش شدم... . [3]


پی‌نوشت:

[1]. بحارالانوار، ج 922، ص 300؛ اصول کافی، ج 2، کتاب فضل قرآن، ح 1.

[2]. علی‌رضا صابری، الحکم الزاهره، ترجمه: محمدرضا انصاری محلاتی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، 1372، ص 262.

[3]. صادق حسن‌زاده، اسوه عارفان، قم، آل علی، 1379.

منبع: ماهنامه طوبی

اخبار مرتبط