قصه مشکلات عروس و مادر شوهر حرف تازهای نیست که شاید در دوران نامزدی یا روزهای بعد از ازدواج پیش بیاید. بیشتر عروسها گاهی از دست مادر شوهرشان دلگیر میشوند و مادر شوهرها هم بعضی وقتها از رفتار عروسها گلایه دارند. بهتر است قبل از اینکه داستان زندگی شما پیچیده شود مشکلات کوچک را با مادر شوهرتان حل کنید و زندگی را به شیوه مسالمتآمیز پیش ببرید.
در اینجا چند مورد از مشکلات عروسها با مادر شوهرهایشان را مطرح میکنیم. بهتر است شما هم آنها را بخوانید. شاید مشکل شما هم باشد.
در دوران نامزدی، ممکن است مادر شوهر شما سعی کند زیادی به شما نزدیک شود. حریم خصوصی شما و نامزدتان را نادیده بگیرد و در تمام رفتوآمدهای دوران عقد، گشتوگذارها، سفرها و تفریحاتتان همراهتان باشد. اینکه از هر سه چهار بار رستوران رفتن شما، مادر شوهرتان همراهتان باشد چیز بدی نیست اما اگر قرار باشد فضای شخصیتان را با حضور او محدود کنید بدون شک آینده خوبی در انتظار رابطه شما نیست.
زندگی در چنین شرایطی باید به حالت دوری و دوستی باشد. در هر رابطهای باید برای افراد حدومرزی وجود داشته باشد. شاید شما و همسرتان بعضی وقتها بخواهید تنها باشید.
اگر از ابتدا این روابط را بپذیرید بعد از مدتی تغییرات آن کمی سخت میشود. بهتر است برای خانواده دونفره جدیدتان قانون بگذارید. خودتان و همسرتان با همفکری هم بگویید که بهطور مثال در روزهای آخر هفته میخواهید در کنار مادر شوهرتان غذا بخورید و بقیه مواقع تنها باهم شام بخورید و وقتتان را باهم بگذرانید. باید برای زندگیتان نظم و مرز مشخصی تعیین کنید. وقتی چنین نظم و مرزی نباشد ممکن است مشکلاتی ایجاد شود.
علاوه بر این در سلیقهها هم باید این مرز رعایت شود. به مادر شوهرتان بگویید که در مورد خرید جهیزیه یا خرید عقد سلیقه من و همسرم این است. از تحمیلها ممانعت کنید. بهتر کار این است که روابط شما در قالب چهارچوبی باشد. افراد در سن و سال بالا حوصلهشان زود سر میرود و چون فعالیت دیگری ندارند میخواهند به روابط دیگران سر بزنند.
انتظارات کوچک و بزرگ
خیلی از مادر شوهرها وقتی پسرشان تصمیم به ازدواج میگیرد شروع به بیتابی میکنند. وابستگی به آنها اجازه نمیدهد بهراحتی پسرشان را از دست بدهند و به همین دلیل درست مثل هوو به شما نگاه میکنند. بهخصوص اگر مادر شوهر شما فرزند بزرگ دیگری نداشته باشد یا همسرش را از دست داده باشد این وابستگی بیشتر است. او به دنبال حامی، مونس و همدم است و با ازدواج پسرش احساس خلأ شدیدی به سراغش میآید که سعی میکند در کنار نزدیکترین افراد زندگی این خلأ را پر کند.
در هر رابطهای باید برای افراد حدومرزی وجود داشته باشد. شاید شما و همسرتان بعضی وقتها بخواهید تنها باشید. اگر از ابتدا این روابط را بپذیرید بعد از مدتی تغییرات آن کمی سخت میشود.
بهترین کار برای بازگشت به زندگی عادی این مادر شوهر این است که خانواده بهجای اینکه به خلاص شدن از دست این خانم فکر کنند، برای این فرد فعالیتهای اجتماعی تازهای پیدا کنند. بهطور مثال او را در کلاس ورزشی ثبتنام کنند، باهم به پارک بروند و بهطورکلی در جمعها بیشتر حضور داشته باشند تا شبکه دوستانش فعالتر شود. حتی میتوانند برای او یک سفر زیارتی با دوستان ترتیب دهند و به او کمک کنند تا به زندگی عادی برگردد. بدین ترتیب شرکت در دورهای زنانه، ارتباط با اقوام و دوستان و کمکهایی ازایندست او را از حالت چسبندگی به پسرش رها میکند.
دخالت مادر شوهر قبل از ازدواج
اگر مادر شوهرتان قبل از عروسی و همخانه شدنتان با همسر، زیادی در کارتان سرک میکشد، باید بدانید که مدیریت نکردن شما باعث میشود این دخالتها در آینده هم ادامه داشته باشد. برای کاهش این مشکلات بهتر است که همراه با همسرتان بهتنهایی به خرید و انجام تدارکات عروسی بروید. اگر خودتان همراه با مادر یا سایر اقوام هستید نباید انتظار داشته باشید که همسرتان تنها باشد. در این صورت مادر او هم همراهیاش میآید. هردوی شما باید به خانوادههایتان توضیح دهید که میخواهید دونفری باهم کارها را انجام دهید. اگر در ابتدا اجازه دهید دخالت در زندگی شما وجود داشته باشد کنترل آن بعد از ازدواج سخت میشود و این موارد بستگی به رفتارهای خودتان دارد.
منبع: تبیان