ازآنجاکه کانون خانواده مهمترین جایگاه تربیتی و رشد و تعالی انسانهاست، پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در حفظ آرامش آن نهایت دقت را داشت، رأفت و مهربانی از یکسو و رفق و مدارا از سوی دیگر به همراه رعایت حقوق همسران شیوه نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآله) بود و اخلاق نیکو و حسن معاشرت با آنان و گاه تحمل تندخویی و بدزبانی آنها موجب تعجب اصحاب میشد و درباره تندخویی همسران میفرمود: همه انسانها دارای خصلتهای نیک و بد هستند و مرد نباید تنها جنبههای ناپسند همسر خود را ببیند و او را ترک کند، زیرا هرگاه از یک خصلت او ناراضی میشود خلق دیگرش باعث خشنودی اوست و این دو را رویهم باید بهحساب بیاورد. (صحیح مسلم ج 4، ص 178)
احساس مسئولیت و انجام درست و بهموقع آن در خانواده باعث میشود تا این جامعه کوچک و مقدس بهسوی فلاح و رستگاری رهنمون شود. اهمیت و جایگاه خانواده بر هیچکس پوشیده نیست. انسانها از کودکی در کانون خانواده رشد میکنند و معمولاً انسانهایی از موفقیت بیشتری برخوردارند که کانون خانواده آنها گرمتر و محکمتر بوده است.
در دنیای غرب که نظام خانواده جایگاه اصلی خود را ازدستداده است مشکلات گوناگونی پدید آمده که حتی برخی از نویسندگان غربی هم بدان اعتراف دارند. هر انسانی احتیاجات و نیازهایی دارد که بسیاری از آن باید در کانون خانواده تأمین شود.
این نیازها بهطورکلی عبارتاند از:
اول - نیازهای فیزیکی و جسمی: این دسته از نیازها شامل نیاز به غذا، لباس و حتی روابط جنسی میان همسران است. هرچند نیاز به روابط جنسی را میتوان در دایره نیازهای روانی نیز جای داد. بااینحال از نیازهای فیزیکی و جسمی است که در مرحله اول بروز میکند و نسبت به سایر نیازها خود را بیشتر مینمایاند و به همین میزان نیز توجه و اهمیت بیشتری را میطلبد.
دوم - نیازهای امنیتی: هر انسانی بهطور طبیعی دوستدار آن است که در آرامش و امنیت باشد و حتی برای زندگی و آینده خود هراسی به دل راه ندهد. امنیت و آرامش نیازی است که بخش عمدهای از آن باید در خانواده تأمین شود. هر یک از اعضای خانواده باید در حد توان خود این فضا را برای دیگران ایجاد کند.
سوم - نیازهای عاطفی: پس از برآورده شدن نیازهای جسمی و امنیتی که آرامش را به انسان ارزانی میدارد، نیاز دیگری جلوه میکند که ذیل نیازهای عاطفی فرد جای میگیرد. نیاز به محبت در وجود همه افراد بشر چه خردسال و چه بزرگسال وجود دارد و تنها در نحوه تجلی آن است که متفاوت مینماید و مهمترین جایگاه تأمین عواطف خانواده است.
چهارم- نیازهای شخصیتی: این نیازها ناظر به مواردی است که توجه به آن احترام و عزتنفس آدمی را پاس مینهد. هر انسانی دوست دارد شخصیت و احترام او حفظ شود و با حرمت و بزرگواری با او برخورد شود. احساس ذلت شاید از هر رنجی بدتر باشد. شکلگیری پایه اولیه این امر نیز به خانواده بازمیگردد.
پنجم - نیاز به رشد و کمال: ازنظر فطری همه انسانها خواهان مسیر رشد و کمال هستند. نیاز به کمال چندان به جنسیت ربطی ندارد. مردان و زنان مایلاند که افراد محترم و توانمند و مؤثری باشند، مسئله هویت و هدف از زندگی را سامان دهند، مشکلات فکری و اقتصادی و اجتماعیشان حل شود و در مسائل اخلاقی و معنوی ارتقاء یابند.
ششم - نیاز به معنویات: گذشته از پنج نیاز فوق، نیاز دیگری در همه انسانها وجود دارد که گاهی از آن غفلت میشود. مهمترین و بالاترین نیاز هر فرد نیاز به معنویات و رشد در این زمینه است. نیاز به ارتباط با خداوند در وجود هر فردی سرشته شده است و باعث جلوگیری از بسیاری از اضطرابها و نگرانیها میشود؛ زیرا «الا بذکر الله تطمئن القلوب» دلها با نام و یاد خدا آرام میگیرد.