خانواده مهمترین نهاد اجتماعی و کوچکترین هسته جامعه میباشد که از زن و مرد و فرزنــــدان تشکیل میشود. اساس و رکن اصلی خانواده بهعنوان زیربنای جامعه، ازدواج است و بدون تردید یکی از وقایع و مراحل مهم زندگی هر انسان همین مرحله میباشد. ازدواج فرآیندی از تعامل بین زن و مرد است که تحت شرایط و مراسم قانونی، شرعی و عرفی برگزار میگردد و عمل آن موردپذیرش شرع، قوانین و تشکیلات اجتماعی است.
انسان در سایه ازدواج به کمال میرسد. خداوند انسان را با اندکی تفاوت ساختمانی و عاطفی در دو جنس آفرید و آرامش و نیکبختی را در پیوستن به هم و ازدواج قرار داد. خواند در قرآن مجید میفرمایند: «خداوند برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که در کنار او آرامش یابید و باهم انس گیرید و میان شما رأفت و مهربانی برقرار نمود.» واقعیت این است که سعادت و خوشبختی را تنها میتوان در زندگی خانوادگی سالم و موفق جستجو کرد. جایی که محبت و عاطفه انسان را از محبتهای بیپایه و سطحی بینیاز میکند، جایی که با تلاش دو انسان امیدوار و بانشاط، محیطی سرشار از دوستی و احساس مسؤولیت فراهم میآید.
عامل موفقیت خانواده چیست؟ چرا برخی ازدواجها موفق و برخی دیگر ناموفقاند؟ تفاوت بین افرادی که سالها در زندگی زناشویی خود کامیاب هستند و کسانی که پیوسته با مشکل مواجهاند چیست؟ باآنکه بیشتر زوجها با آرزوهای بسیار زندگی زناشویی را آغــاز میکنند، چرا برخی فقط برای مدتی شادی را تجربه میکنند و برخی دیگر زندگی را با شور و شعف ادامه میدهند؟
بررسیها نشان دادهاند که خانوادههای موفق در ارضای نیازهای اساسی با یکدیگر مشابه هستند:
با یکدیگر ارتباط توأم و با تفاهم دارند و در موقعیتهــای گوناگون ستایش و قدردانی از یکدیگر را ابراز میکنند.
زمینههای تشویق جهت رشد و شکوفایی یکدیگر را فراهم میکنند.
علاوه بر عشق و محبت نسبت به یکدیگر به ازدواج و تشکیل خانواده نیز عشق میورزند و در حفظ بنیـاد خانواده تلاش میکنند.
خانواده محل انتقال سنتها، باورها و انواع مختلف شناخته است. (از شیوه غذا خوردن گرفته تا افکار سیاسی) نخستین قدمهای اجتماعی شدن را کودک در خانواده برمیدارد و به موجودی اجتماعی تبدیل میشود. خانواده از زمان اسمگذاری بر کودک او را در مسیر و شبکه خویشاوندی قرار میدهد بنابراین خانواده نخستین هویت اجتماعی فرد را فراهم میآورد.
بنابراین چگونگی رشد و تربیت فرد در خانواده، در وجود یک خانواده سالم و ایدئال نقش پررنگی دارد. همسران جوان برای ایجاد همدلی با یکدیگر نیاز به فرصتهایی در ابتدای زندگی زناشویی دارند. از همین روی بهموازات ایجاد این همدلی و حتی برای به وجود آوردن آن باید برای یکدیگر در حکم آینهای باشند که هم خوبیها و هم نارساییها را نشان دهند و هم برای بهتر زیستن خود تلاش مشترک داشته باشند. در ارزیابی روابط خانوادگی، هر یک از اعضا باید بدانند که اعضای دیگر نزدیکترین و محرمترین افراد در زندگی او به شمار میآیند. به خانواده بهعنوان بخشی از وجود خود، حامی و پشتیبان نگاه کنید و برای خوشبختی اعضای آن تلاش نمایید.
گاهی اوقات اعضای خانواده از یک مسئله دو برداشت متفاوت دارند؛ اما آنها را با یکدیگر مطرح نمیکنند درنتیجه نمیتوانند این برداشتهای متفاوت را درک کنند. از همین رو بروز یک مسئله ساده ممکن است به یک بحران تبدیل شود ... برای شناخت ریشه اختلافهای خانوادگی باید با روانشناسی زن و مرد آشنا شد و فهمید که زن یا مرد به چه اموری بها میدهند و نظام ارزشهای آنها چیست. بهطورمعمول زن به وابسته بودن، کسب امنیت عاطفی و موردحمایت واقعشدن اهمیت میدهد. درحالیکه مرد میخواهد مستقل و خودمختار باشد و برای آزادی عمل ارزش قائل است. چاره کار هم این است که زن و مرد از خود انعطاف نشان دهند و به آگاهی برسند.
مهارتهای لازم برای تشکیل خانواده موفق
یک خانواده موفق و خوشبخت از ابتدا اطاعت از خداوند و رضایت پروردگار را محور فعالیتهای خود قرار میدهد.
وجود معیارهای صحیح و منطقی در انتخاب همسر و تشکیل خانواده در حفظ و استمرار و موفقیت آن سهم بسزایی دارد.
در خانوادههای موفق مهارت ایجاد ارتباط صحیح و مناسب بین افراد آن خانواده چشمگیر میباشد.
وجود خلقوخوی نیکو و اخلاق و رفتار پسندیده ازجمله خصایص خانواده موفق میباشد.
علاوه بر اینکه باید نسبت به همسر و افراد خانواده مهر و محبت قلبی ورزید، این مهر و محبت را باید با زبان نیز اظهار کرد و یکی از دلایل موفقیت خانوادهها اظهار محبت و علاقه بهصورت کلامی میباشد.
خانوادههای موفق در برخورد با مسائل و مشکلات زندگی بهجای انتخاب روش پرخاشگرانه، خشونتآمیز و بدبینانه از روشهـــای گفتگوی مسالمتآمیز، صمیمانه و خوشبینانه استفاده میکنند.
داشتن تعهد، وفاداری، اعتقـاد، انصاف، صمیمیت، پذیرش متقابل، سعهصدر، تفاهم و اعتماد متقابل بین افراد خانواده از دیگر ویژگیهای یک خانواده موفق میباشد.
افراد خانوادههای موفق با نگرش مثبت نسبت به یکدیگر و با مشورت و هماهنگی در امور زندگی، تعلیم و تربیت فرزندان، فعالیتهای اجتماعی، اوقات فراغت و چگونگی صرف آن، دیدوبازدیدهای خانوادگی و نظایـر آن را تنظیم و برنامهریزی میکنند. در این خانوادهها تعیین اهداف زندگی و برنامهریزی در سرلوحه امور قرار دارد.
این خانوادهها اوقاتی را برای بحث و گفتگوی خانوادگی اختصاص میدهنــد، از بحثهای بینتیجه دوری میکنند و به مسائل ازنقطهنظر طرف مقابل نیز نگاه مینگرند.
احترام متقابل در خانوادههای موفق و خوشبخت یک اصل است. انسان از کرامت و شخصیت والایی برخوردار است و به کرامت انسانی خویش علاقهمند میباشـد، به همین دلیل دوست ندارد در معاشرتهای اجتماعی مورد تحقیر قرار گیرد. در محیط خانواده نیز احترام متقابل باعث جلب مودت و رضایت میشود و به محیط خانه صفا و صمیمیت و آرامش میبخشد.
در خانوادههای موفق انتظارات افراد از یکدیگر مشخص است. اعضای خانواده گاهی در فضایی محرمانه، محبتآمیز و صمیمانه به ارزیابـــی افکار و روابط یکدیگر میپردازند و از یکدیگر توقعات بیجا ندارند.
گذشت و عفو عنصر اصلی استمرار، استحکام و موفقیت این خانوادهها میباشد.
در خانوادههای موفق امتیازات مثبت افراد همیشه در نظر گرفته میشود و خطاها بهصورت غیرمستقیم و با بیانی متین و آرام تذکر داده میشود.
در خانوادههای خوشبخت و موفق نه مردسالاری وجود دارد و نه زنسالاری؛ بهبیاندیگر رابطه سلطهگرانه و سلطهپذیرانه چه از طرف مرد و چه از طرف زن و چه فرزندان برای کانون گرم خانواده آفت بزرگی به شمار میرود.
موارد سوءتفاهم یا مسائل مورد اختلاف در چارچوب خانواده مطرح و از پیشداوری، تصمیمهـــای نادرست، غیرمنطقی و شکلگیری افکار منفی پرهیز میشود.
در این خانوادهها یک راهنما و قانون مشخص و از پیش تعیینشده وجود دارد.
اعضای یک خانواده سالم به خلوت یکدیگر و لحظاتی که دوست دارند بهتنهایی به سر ببرند احترام میگذارند و هرگز این حریم را زیر پا نمیگذارند.
همکاری و یاری رساندن به دیگر اعضای خانواده برای همه اعضای یک خانواده موفق ارزش تلقی میگردد و آنها از صمیم قلب این کار را انجام میدهند نه با اکراه یا از سر اجبار.
در چنین خانوادهای اعضا بیشتر راغب هستند که اوقات فراغت خود را با یکدیگر بگذرانند تا با گروه دوستان، همسایهها و...
اعضای یک خانواده موفق مشکلات را تأیید میکنند و به راهحل میروند.