هر انسانی ممکن است در موقعیتی از زندگی خود بهاجبار یا اختیار، به ترک یار مونس و دیار مأنوسش نیازمند شود. این سفرها ممکن است به دلیل تجاری، امنیتی، تحصیلی، آموزشی، خدمت سربازی، ازدواج، تبلیغ دین، بازاریابی، مأموریت و... باشد. با جدایی از یار مونس و دیار مأنوس ما با رویدادهای مختلف تلخ و شیرین روبرو میشویم. یکی از رویدادهای تلخ که سلامت تن و روان مسافر و غریب را تهدید میکند غم غربت یا غربتزدگی (Homesickness) است. این اختلال ما عایق ضخیمی برای شادکامی و رضایت از زندگی است و ما را از هدفی که برایش سفر کردهایم بازمیدارد.
اقسام غربت
غربت اقسامی مختلفی دارد:
۱- غربت فیزیکی: از شهری به شهری
۲- غربت حال: عالمی میان فاسقان، مؤمنی میان کفار
۳- غربت همت: عرفی که اهل کشف و شهود است میان مردم طبیعی که بیخبرند از این احوال
۴- غربت وجودی: انسان تنها در عالم هستی، احساس پوچی و بیمعنایی
۵- غربت در عین حضور: خدا، امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) در بین ما
متأسفانه بااینکه غم غربت مشکلات فراوانی را به فرد، خانواده، اقتصاد، فرهنگ و علم تحمیل کرده است، ما، مراکز آموزشی، مسئولان صنایع و پادگانها و دانشگاهها برای سلامت افراد زیرمجموعه تدبیر پیشگیرانه و درمانگرانهای نیندیشیدهاند. مهارتهای زیر خلاصهای از کتاب من ماندهام تنهای تنها (مهارتهای رویارویی با غم غربت) از انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی است:
1- پذیرش غم: بههرحال دوری از یار و دیار تلخ است باید اجازه ندهم غم در سرزمین وجودم لشکر اندازد. انکار مشکل فقط سبب میشود بهموقع تدبیر و علاج نکنیم و مشکل روزبهروز عمیقتر شود.
2- انجام دستورات غمزدای اسلام (دعا، صلهرحم و...)
3- انجام دستورات شادیزای اسلام (نگاه به سبزه، پیادهروی، خوردن عسل، سوارکاری، شنا، نگاه به آب روان و...)
4- جهانبینی توحیدی؛ توکل، توسل، دعا و توجه به اینکه همه عالم و همه امور به دست خداست احساس غریبی نمیکنیم؛ عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست.
5- ایجاد حس تداوم؛ پوشیدن لباس محلی، چیدمان بومی و محلی در منزل، معاشرت با افراد هممحل و صحبت کردن با زبان محلی با آنها در شهر یا کشور جدید، استفاده از پوستر محل زندگی قبلی و... به ما حس تداوم زندگی در محل سابق را میبخشد.
6- اشتغال ذهنی و جسمی و معنوی: نوشتن داستان، نقاشی، طراحی، وبلاگ نویسی و در کل فرار از بیکاری نقش مهمی در سلامت روان دارد. حضرت علی (علیهالسلام) میفرمایند: اگر نفس خود را مشغول نکنی او تو را مشغول میکند.
7- مطالعه و علمآموزی: دین و روانشناسی میگوید: مطالعه، نوشتن و... سبب آرامش و فرار از یکنواختی و روزمرگی و افکار مزاحم میشود.
8- شوخطبعی و مزاح: شوخی ما را از حالت ترد و شکننده بودن خارج میکند و سبب افزایش مهارتهای ارتباط انسانی و ایجاد خُلق مثبت میشود.
9- الگو گیری از افراد موفق: افرادی که اهل سفر بودند مانند امام خمینی (رحمهالله)، سعدی، مولوی، چمران و... موفقتر بودهاند و نگاهشان به زندگی جامعتر بوده است.
10- تغییر نگرش: دوری از خانواده سخت است ولی بدون رنج، گنجی است.
11- شکیبایی: بیصبری و بیتابی مانند سرسره است خودت را محکم نگیری یا از لب آن بلند نشوی با شتاب به زیر میکشاندت.
12- وادار کردن خود به حلم و صبر و تظاهر به آن.
13- تشکیل خودیاری: با افرادی که مثل شما در غربت زندگی میکنند بیشتر بجوشد. بلای عمومی، عروسی است! و مشکلات از یاد انسان میرود.
14- ورزش: ورزش بهویژه گروهی نقش چشمگیری در سلامت تن، تقویت اراده، اعتمادبهنفس، احساس کارآمدی و قدرت در برابر مشکلات دارد.
15- تصویرسازی ذهنی مثبت: تجسم آیندهای موفق با تحقق اهداف، تجسم بودن در فضایی آرام بهجای تجسم بدبختی میتواند سبب شادکامی شود.
16- فهرست کردن سودهای سفر و مطالعه گاهگاهی آن.
17- آشنایی با مکانیسمهای دفاعی: روان ما در سختیها برای حفظ خود واکنشهای تدافعی از خود بروز میدهد مثل بهانهگیری، اجتناب از موقعیت، تعمیم یک مشکل جزئی بهکل زندگی مثلاً اگر از یک نفر بدی دید میگوید مردم این شهر بد و وحشی و تندخو هستند و...
18- اصلاح خطاهای شناختی: فرد مضطرب درگیر افکار و باورهای غلط میشود. درواقع هیجان منفی جلوی بینش صحیح را میگیرد. مثلاً میگوید چون این مدت حال خوب یا درآمد مناسب، یا رفیق همراه نداشتم، در این محل جدید به من بد میگذرد.
19- کشف محیط و منابع رفع نیازمندیها: مثل یادگرفتن آدرس فروشگاهها، کلانتری و خدمات درمانی در محل زندگی جدید.
20- تماس تلفنی، چتی، ایمیلی و پیامکی «متعادل» با خانواده
21- تقویت بنیه اقتصادی؛
22- برنامهریزی: برای سفر در وقت مناسب (نه وقت و بیوقت) به دیار خود برنامهریزی کنیم.
23- مقابله با خودگوییهای منفی: اجتناب از گفتن مردم اینجا یه حالی هستند، من نمیتوانم با مردم اینجا کنار بیام و...
24- تلقین جملات تأکیدی مثبت: چه میوههایی در این شهر هست! اینجا با رسمها و زبان جدیدی آشنا شدم، سفر، سبب اندوختن تجربه میشود؛ بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
25- فعالیتهای جمعی و گروهی: اردو، مطالعه در کتابخانه، تفریح دستهجمعی و...
26- استفاده از فرصتها: تمرین برای زندگی مستقل، یادگیری رسم و رسوم و زبان مردم محل جدید.
27- تهیه سوغات: آزادهای به همسرش گفت در زندان پول نداشتم برایتان چیزی ارزشمند بخرم، قرآن را حفظ کردم تا هنگام برگشت به شما هدیه بدهم.
28- کمک از روانشناس و روانپزشک در شرایط اورژانسی مثل افسرده شدن یا اضطرابی شدن.
منبع: ماهنامه خانه خوبان