مهارت های زندگی
  • 8707
  • 202 مرتبه
عرفان عرفه ازنظر روان‌شناسی

عرفان عرفه ازنظر روان‌شناسی

1402/04/06 10:54:16 ق.ظ

برخی از روزهای خدا، خداجویی فطری ما را بیدار می‌سازند و موجی از خواهش‌های معنوی را راه می‌اندازند. عرفه و روز نیایش، از آن روزهای خوب خداست که بی‌تاب شنیدن زمزمه‌های عارفانه سالار شهیدان هستیم تا جان زنگارگرفته ما، جلایی تازه یابد و روح را توانی دیگر برای بازسازی خویش و رساندن خود به قله‌های بلند پارسایی و نیکوکاری فراهم آید. هر فراز و نیاز از دعای عرفه، بخشی از وجود ما را صیقل می‌دهد. زمانی که امام حسین (علیه‌السلام) با خاکساری تمام، از نبودن خود تا دوران جنینی و خردسالی سخن می‌گوید و تأمین همه نیازهای مادی و معنوی خویش را به دست خداوند می‌داند، پرتوهای پرقدرت سپاس بر تمام جان ما چیره می‌گردد و بنده‌ای نیست که این جملات را با گوش جان بشنود و دگرگون نشود. چگونه این‌همه مراحل را از تولد تاکنون به دست توانای پروردگارم سپری کرده‌ام و اکنون با جهل و غفلت، سر در لاک خودخواهی خویش فروبرده‌ام و عنوان (ان الْاِنسَانَ لِرَبِّهِ لَکنُودٌ) را شامل خویش ساخته‌ام. عرفه، روز بیداری دل و دلداری جان است و بهایی برایان برتر از این نیست. ندای (الم یأن لِلَّذِینَ امَنُوا أن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکرِ اللَّهِ) را در جان‌ها می‌دمد و بی‌اختیار زبان با پوزش‌خواهی از این‌همه روزهای بی (او) بودن، لب به اعترافی محکم می‌گشاید و سرآغازی می‌شود بر شدن‌هایی که در انتظار ماست. روز نیایش، روز پیدایشی نوین است که پل ارتباطیان، دعای والاگهری است که از زبانش مروارید نیاز می‌ریزد و از بیانش، دگرگونی روان. منزلت روز عرفه به‌قدری بالاست که دست از تمام کارهایت می‌شویی و رو به درگه یار می‌ایستی تا از قافله خوبان بازنمانی و فرصت بودن با معبود را از کف ندهی که بازستانی آن کاری است دشوار و شاید محال. روز عرفه، روز دیدار یار است برای آنان که در سرزمین نور توقف دارند و روز بی‌تابی از فراق برای آنکه تنها دلی دارد سرشار از مهر به حضرت دوست.


دعا در نگاه امیر مناجاتیان

امیر مؤمنان علی (علیه‌السلام) در نامه به فرزند برومند خود، امام حسن (علیه‌السلام) درباره دعا فرموده‌اند:

و بدان کسی که گنجینه‌های آسمان و زمین در دست اوست، تو را در دعا رخصت داده و پذیرفتن دعایت را بر عهده نهاده، و تو را فرموده از او بخواهی تا به تو بدهد، و از او بطلبی تا تو را بیامرزد. و میان تو و خود کسی را نگمارده تا تو را از وی بازدارد، و از کسی ناگزیرت نکرده که نزد او برایت میانجی‌گری آرد... چون بخوانیش، اوایت را شنود، و چون راز دل خود را با او در میان نهی، آن را داند. پس حاجت خود بدو نمایی و آنچه در دل داری پیش او بگشایی، و از اندوه خویش بدو شکایت کنی و خواهی تا غم تو را گشاید و در کارها یاری‌ات نماید، و از گنجینه‌های رحمت او آن را خواهی که بخشیدنش از جز او نیاید: از افزودن کردن مدت زندگانی و تندرستی‌ها و در روزی‌ها فراوانی.

پس کلید گنج‌های خود را در دو دستت نهاده که به تو رخصت سؤال از خود را داده تا هرگاه خواستی درهای نعمت او با دعا بگشایی، و باریدن باران رحمتش را طلب نمایی. پس دیر پذیرفتن او، تو را نومید نکند که بخشش بسته به مقدار نیت بُوَد، و بسا که در پذیرفتن دعایت درنگ افتد، و این برای آن است که پاداش خواهنده بزرگ‌تر شود و جزای آرزومند کامل‌تر؛ و بود که چیزی را خواسته‌ای و تو را نداده‌اند، و بهتر از آن در این جهان یا آن جهانت داده‌اند یا بهتر بوده که تو را بازداشته‌اند؛ و چه‌بسا چیزی را طلبیدی که اگر به تو می‌دادند، تباهی دینت را در آن می‌دیدی.

پس پرسشت درباره چیزی باشد که نیکیان برایت پایدار بماند و سختی و رنج آن به کنار، که نه مال برای تو پایدار است و نه تو برای مال برقرار). (امام علی (علیه‌السلام): 1375، نامه 31)


حقیقت و اهمیت دعا

دعا تبلور مدد خواهی از سرچشمه فیض و پاسخ به یکی از اساسی‌ترین نیازهای متعالی بشر است و هر انسانی فارغ از کیش و آیینی خاص و به فراخور شخصیت و رویکردهای فکری خود به آن تمسک می‌جوید.

بر اساس احادیث، دعا سلاح مؤمن، ستون دین، درون‌مایه و مغز عبادات، نور و زینت آسمان‌ها و زمین، کلید رحمت، رمز رستگاری، شفای هر درد، مایه افزایش روزی، و سالم ماندن از گزند شیطان و وسیله‌ای برای رفع بلا و جلوگیری از نزولان است. همچنین در احادیث نبوی و روایات امامان معصوم (علیهم‌السلام) با اشاره به آیه شصت از سوره مبارکه غافر گفته‌شده که کنه عبادت، دعاست و دعا برترین عباد است. پیشوایان معصوم (علیهم‌السلام) با سخنان گوناگون مردم را به دعا و تضرع به درگاه الهی تشویق می‌کردند. گاه خطاب به همه می‌فرمودند بر شما باد به دعا کردن؛ زیرا به هیچ‌چیز جز به‌اندازه دعا به خدا تقرب حاصل نمی‌شود و محبوب‌ترین کارها را نزد خدا دعا می‌نامیدند، و گاه افرادی خاص را مخاطب قرار می‌دادند و می‌فرمودند: دعا کن و نگو کار تمام شده؛ زیرا نزد خدا منزلتی است که جز با دعا به دست نمی‌آید و تا بنده زبان به دعا نگشاید، چیزی به او عطا نمی‌شود.

در کنار این هم تشویق به دعا در روایات، ترک دعا، گناه و مایه خشم خدا نامیده شده و سستی و ناتوانی در آن ـ با استناد به آیه شصت از سوره مبارکه غافر ـ نکوهش گردیده است.


تاریخچه دعا

دعا همزاد آفرینش هستی و آدم است. حضرت آدم و حوّا در بهشت و پس از هبوط به زمین نیایش‌هایی کرده‌اند که برخی از آن‌ها در آیات قران کریم و احادیث معصومان (علیهم‌السلام) بیان شده است. همچنین از دیگر پیامبران الهی و امت‌های آنان، در آیات و روایات، دعاهای بسیاری نقل شده که بخشی از این دعاها سرآغاز فصل جدیدی در تاریخ بشر یا امت‌های گذشته به شمار می‌آید؛ ازجمله دعای حضرت نوح (علیه‌السلام) برای از بین رفتن کافران روی زمین که با اجابت دعا، طوفان سراسر زمین را فراگرفت و همه مردمان کافر را هلاک کرد. همچنین دعای حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) برای فرزند دار شدن که در پیری خداوند به او دو پسر عطا فرمود و هر یک از ایشان پیامبر و پدر چندین پیامبر شدند. نیز دعای حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) برای ایمنی حرم مکه و استمرار امامت در نسل او که هنوز اثر این دعاها در جهان باقی است. یا دعاهای حضرت موسی و حضرت هارون (علیهم‌السلام) برای رهایی بنی اسراییل از ستمکاری فرعون و نزول برکات الهی، و دعای بنی اسراییل برای تعجیل در ظهور حضرت موسی (علیه‌السلام) و دعای حضرت زکریا (علیه‌السلام) برای فرزند دار شدن و درنتیجه، به دنیا آمدن معجزه آسای حضرت یحیی (علیه‌السلام) از پدری سالخورده و مادری پیر و نازا، و دعاهای حضرت داود و سلیمان، یونس و ایوب (علیهم‌السلام) که هر یک از این‌ها مبدأ تاریخی جدید در زندگی امت‌ها بوده و آثار مهم بعضی از آن‌ها هنوز هم در دنیا باقی است.

متن کامل بخشی از دعاهای پیامبران الهی در احادیث معتبر وارد شده تا مؤمنان بتوانند از آن‌ها استفاده کنند و از نتایج دنیوی و اخروی‌شان برخوردار شوند. در تاریخ اسلام، افزون بر ادعیه بسیاری که در قران مجید آمده و جمعی از دانشوران آن‌ها را در آثار جداگانه‌ای تدوین کرده‌اند، هر یک از پیشوایان معصوم (علیهم‌السلام) نیز دعاهای بسیاری به مردم آموخته‌اند و تاکنون صدها کتاب دعا نوشته شده است. (حائری: 1378، ج 7: 515)


روحانیت دعا

روح دعا فقط در حاجت، درخواست و اجابتان نیست. رزق، امنیت، سلامت و نیازهایی مانند این‌ها کم‌اهمیت نیستند، ولی نباید خدا را واسطه حصول آن‌ها کرد و بس. خیلی از دعاها برایان است که ما بشنویم، نه آنکه خدا بشنود. از بسیاری دعاها باید وظایف خود را بیاموزیم. حتی دعای اولیای خدا هم همیشه برآورده نمی‌شود. باید دعا را برای دعا، برای افتخار گفت‌وگو و هم‌سخنی با خدا و برای شناخت خود و معرفت به خدای خود خواست و خواند. از او فارغ و غافل نبود و با قبول و ردّ دعا کاری نداشت.

دعا همچون مشق شب کودکانه، پاداش مستقیم روزانه در پی ندارد. پاسخ خواهش‌ها و عشق‌ورزی‌های ما در مناجات و دعا، گاه به‌صورت نامحسوس و گاهی به‌طور محسوس، آرام و البته ناشنیدنی به گوشِ ظاهر داده می‌شود که با زمزمه بسیار لطیفی به درون وجود ما پا می‌گذارد. نتایج مادی نیایش عموماً مبهم و نا آشکار و آمیخته با اسباب و علل دیگر و در شکل رحمت و برکت نامریی و مخلوط با دیگر پدیده‌ها به ما ارزانی می‌شود.۱


استاد شهید مرتضی مطهری در مورد روحانیت دعا گفته‌اند:

قطع‌نظر از اجر و پاداش که برای دعا هست و قطع‌نظر از اثر استجابتی که بر دعا مترتب است، دعا اگر از حد لقلقه زبان بگذرد و دل با زبان هماهنگی کند و روح انسان به اهتزاز آید، یک روحانیت بسیار عالی دارد. مثل این است که انسان خود را غرق در نور می‌بیند. شرافت گوهر انسانیت را در آن‌وقت احساس می‌کند. آن‌وقت خوب درک می‌کند در سایر اوقات که چیزهای کوچک او را به خود مشغول داشته بود و او را آزار می‌داد، چقدر پست و ساقط و سافِل بوده [است].

انسان ‌وقتی‌که از غیر خدا چیزی می‌خواهد، احساس مذلّت می‌کند و وقتی‌که از خدا می‌خواهد، احساس عزّت. لهذا دعا، هم طلب است و هم مطلوب، هم وسیله است و هم غایت، هم مقدمه است و هم نتیجه.

اولیای خدا هیچ‌چیزی را به‌اندازه دعا خوش نداشتند؛ همه خواهش‌ها و آرزوهای دل خود را با محبوب واقعی در میان می‌گذاشتند و بیش از آن اندازه که به مطلوب‌های خود اهمیت می‌دادند، به خود طلب و راز و نیاز اهمیت می‌دادند.

علی شریعتی، نیایش، ص 155.


دعا در اسلام و شیعه

دعا به آن اندازه و با آن کیفیت بسیار متعالی که در اسلام مطرح شده و ابزار حرکتِ (تعلیم و تعلم) قرار گرفته و برای بیداری آفرینی و معرفت گستری و تعهد پروری و فرد سازی به‌کاررفته است، در دین‌ها و مکتب‌های دیگر چنین نشده است؛ زیرا این‌همه حقایق معارفی و معارف تربیتی و علوم عالی الهی و تعالیم متعالی انسانی در جایی دیگر جز اسلام وجود نداشته است و ندارد. این است که می‌توان مکتب دعا را یک حرکت تربیتی مؤثر و یک مدرسه روحی تکامل و یک پایگاه پیام گستری والا برشمرد.

اگر دعاها را در مجموعه تعالیم دعایی اسلام ـ یعنی دعاهای قران کریم و ادعیه پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌واله) و امامان پاک (علیهم‌السلام) در کانون ژرف‌نگری و بازشناخت قرار دهیم و مقوله دعا را در ماهیت خود درست بشناسیم، پی می‌بریم که عنصر نفوذ گر و شعاع گستر دعا، در گستره وسیع ساختن و بسیج کردن ارواح مردم، خود به‌منزله یک دانشگاه تربیتی بزرگ و عمومی است که در جهت دو اصل مهم (تزکیه) و (تعلیم) و آموختن معرفت و بصیرت و نشر پیام‌های سازنده و عمیق، همواره می‌تواند فعال باشد.

دعا در اسلام، گذشته از دعاهای قرانی که عین وحی است، بیان دیگری از آموزه‌های فرد ساز و جامعه پرداز وحی است؛ یعنی همان درس‌های قرانی است که خداوند مهربان برای تربیت انسان، به‌وسیله آیات آسمانی فرستاده است. ادعیه، خود به‌گونه‌ای تفسیر قران کریم‌اند و شرح معارف آسمانی‌اند و یادآور تربیت‌های قرانی و تکرار و تأکید و تشریح آموزه‌های وحیانی.


آداب دعا و نقش تربیتیان

برای خواندن بسیاری از دعاها آداب و شرایطی تعیین شده است؛ ازجمله طهارت (یعنی غسل و وضو)، پاکی جامه، مسواک زدن، استعمال بوی خوش، نشستن روبه‌قبله، حضور در زیر آسمان، رفتن به بیابان، رعایت وقت معین، و پیش از دعا کردن، دادن هدیه‌ای به مستمندان یا اطعام آنان.

این‌ها چنان‌که معلوم است، دستورهایی است تربیتی و سازنده و بسیار مهم. رعایت این آداب اگرچه برای خواندن دعا تعلیم داده شده، ازنظر اصول تربیتی و موازین انسانی و مسائل بهداشتی و رفتار معاشرتی و روح بخشی به فضای زندگی و مبانی خودسازی و پیوندهای مردمی و تقید به انضباط داشتن و مرتب بودن، اهمیت بسیار دارد.


اوقات دعا

برای خواندن بسیاری از دعاها وقت‌هایی تعیین شده است. در آموزه‌های اسلامی، وقت‌هایی عبادت و دعا خواندن را با طبیعت و آفاق آن پیوند داده‌اند؛ یعنی جهان برون از وجود ما که سراسر زیبایی است و سراسر اسرار است و همواره هر چیزان و هر پدیده آن، انسان را به تماشایی دل‌انگیز و تأملی بی‌کران فرامی‌خواند.

این ارتباط دهی برای این بوده تا وجود انسان ـ حتی ازنظر طبیعی نیز ـ از محدوده خویش بگذرد و به جهان نامحدود بپیوندد؛ همچنین به یاد عظمت آفریننده کائنات عظیم و شگفت‌انگیز و خیره‌کننده افتد.

اکنون در وقت‌هایی که برای عبادت و نماز و دعا تعیین شده است دقت کنید؛ برای مثال هنگام سحر، هنگام طلوع فجر، بینُ الطلوعین (یعنی از طلوع فجر تا طلوع آفتاب)، هنگام ظهر، هنگام عصر، و هنگام دیدن هلال.

این هنگام‌ها و هنگامه‌ها، با جهان و پدیده‌ها و حرکت نو شدن و فَیضَانِ حیات در ارتباط‌اند. بدین گونه، انسان در عبادت خود و هنگام خواندن دعاهایی که برای آن‌ها وقتی تعیین شده، نه‌تنها از جهان هستی ـ یعنی جهانی که همه پدیده‌ها دران در حال شور و رشد و حرکت و حیات‌اند ـ احساس جدایی نمی‌کند، بلکه در ارتباط مستقیم با آن‌ها قرار می‌گیرد و به شکوه و زیبایی آن‌ها توجه می‌یابد و در برابر آن‌ها خضوع می‌کند: با آسمان‌ها و کهکشان‌ها، با نور و سپیده و طلوع، با آفتاب و ظهر و بلوغ، با شب و عمق و ژرفایی، با بیداری در سحر و خلوت، با فضای معنوی پس از طلوع فجر تا طلوع آفتاب، با صحراهای خاموش، با تندرها و آذرخش‌ها، و با هلال‌ها و افق‌ها.

بدین گونه، جهان بیرون با جهان درون در هم می‌آمیزد و ضمیر انسانی مانند رودخانه‌ای که به اقیانوس‌ها متصل است، به هستی متصل می‌شود و به عظمت آفریننده هستی می‌اندیشد، تا اندک‌اندک از آن هم بگذرد و به ساحت جلال و جمال الهی بار یابد.


منابع

امام علی (علیه‌السلام). 1375. نهج‌البلاغه. ترجمه سید جعفر شهیدی. تهران: علمی و فرهنگی. چاپ نهم.
باقریان موحد، سید رضا، 1387. نیایش از نگاه اندیشمندان. تهران: موسسه فرهنگی دین‌پژوهی بشری.
باقری فر، علی. 1387، نیایش ضرورت زندگی، تهران: موسسه فرهنگی دین‌پژوهی بشری.
حائری، سید مهدی. 1378. (دعاء). در: دایرة‌المعارف تشیع. جلد 7. تهران: نشر سعید محبی.
فیل ساز، نصرت. 1391. (دعاء). در: دانشنامه جهان اسلام. جلد 17. تهران: بنیاد دایرة‌المعارف اسلامی.
کرمانی، محمد. 1385. دعا و نیایش. مشهد: شرکت به نشر.
مهریزی، مهدی. 1387. تقویم عبادی. تهران: شرکت چاپ و نشر بین‌الملل.

 

 


منبع: مجله اشارات

اخبار مرتبط