صبح روز شنبه، مریم از خواب بلند شد و دید یک جوش بزرگ روی چانهاش جا خوش کرده است. با خود گفت: «ای بِخُشکی شانس! همین امشب که عروسی دعوتیم، باید این تپه آتشفشانی روی چانهام سبز شود؟! بمیرم هم اینطوری نمیروم عروسی. اگر بروم، همه مسخرهام میکنند و میگویند: چقدر مریم زشت است!»
مریم احساس میکرد هرجایی که میرود، در کانون توجه دیگران قرار دارد و همهٔ چشمها او را زیر نظر دارند: در مهمانیها در جمعهای دوستانه، در مدرسه، حتی در پیادهرویی که از خانه به مدرسه منتهی میشد. او تمامروز انواع و اقسام ماسکهای گیاهی و غیر گیاهی را برای منهدم کردن آن جوش مزاحم امتحان کرد؛ اما جوش سمجتر از آن بود که به این زودیها از چانهاش محو شود و باعث شد تمام آن شب را عذاب بکشد. اما فقط همین یکشب نبود! او بارها از ترس مسخره شدن، به مهمانیهای مختلف نرفته بود و خود را در خانه حبس کرده بود.
مریم هر روز ساعتها جلوی آینه میایستاد و به عیبهای خیالی خود نگاه میکرد. یک روز خیال میکرد بینیاش خیلی بزرگ است، روز دیگر خیال میکرد چشمهایش خیلی کوچک است و روزی نبود که از یکی از اندامهایش بدنش ایراد نگیرد. او چندین ساعت در روز دربارهٔ نقصهای غیرواقعی خود فکر میکرد و آنقدر نقصهای خیالیاش را باور داشت که حرف هیچکس را دربارهٔ اینکه ظاهر خوبی دارد، باور نمیکرد. این تفکر اشتباه اعتمادبهنفس او را پایین آورده بود و حتی باعث افت تحصیلی او در مدرسه شده بود.
زنگ خطر
اگر شما هم جزو آن دسته افرادی هستید که مدام از ظاهر خود عیبهای عجیبوغریب میگیرید و ساعتها به این عیبها فکر میکنید، اگر بیشازحد به آینه نگاه میکنید و مدام خود را چک میکنید، یا حتی اگر از دست ظاهرتان خسته میشوید و از آینه فرار میکنید، اگر گاهی به سرتان میزند که دست به عمل زیبایی بزنید، درصورتیکه ازنظر دیگران هیچ مشکل خاصی در ظاهر شما وجود ندارد، اگر از لوازمآرایش برای پوشاندن عیبهای تصوری خود استفاده میکنید، با لباسهای سایز بزرگتر میپوشید تا نقصهایی که خیال میکنید وجود دارد دیده نشود، اگر از این خجالت میکشید که دیگران شما را به خاطر ظاهرتان مسخره کنند، این نشانهها میتواند زنگ خطری برای آیندهٔ شما باشد!
خیلی از افرادی که این نشانهها را دارند، بهمرورزمان مبتلا به اختلال بدریخت انگاری بدنی میشوند. اختلال بدریخت انگاری بدنی (body dysmorphic) یکی از اختلالات روانی است که در میان جوانان و نوجوان بسیار شایع است. در این اختلال، فرد گمان میکند نقص ظاهری خیلی بزرگی در بدن خود دارد و مدام از آن گله میکند، درصورتیکه این نقص یا اصلاً وجود ندارد یا اگر هم وجود دارد، خیلی کمتر از آن چیزی است که خود فرد فکر میکند. گاهی اوقات این تفکر دربارهٔ ظاهر خود تا آنجایی پیش میرود که عزتنفس و اعتمادبهنفس او را پایین آورده و حتی ممکن است از ترس مسخره شدن و طرد شدن، از حضور در جامعه خودداری کند و خود را در خانه حبس کند و به دنبال آن، موقعیت شغلی یا تحصیلی خود را از دست بدهد و در حوزههای فردی و اجتماعی زندگی خود با مشکل مواجه شود.
راز محبوبیت دلها
نترسید! راه درمان این اختلال خیلی ساده است. بیایید چند دقیقه باهم فکر کنیم. به نظرتان راز دوست داشته شدن چیست؟ چطور میشود که بعضیها زود به دل آدم مینشینند و بعضیها را با یک مَن عسل هم نمیتوان قورت داد؟! آیا داشتن ظاهری زیبا و جذاب، شما را محبوب قلبها میکند؟
آدمهای زیادی هستند که ظاهر زیبایی دارند؛ اما دوستداشتنی نیستند. بعد از مدتی معاشرت با اینجور آدمها، حتی چهرهشان هم دیگر در چشم شما زیبا و جذاب نیست. برعکس، خیلی از آدمها چهرهای معمولی دارند؛ اما دوستداشتنی و جذاباند و شما از بودن در کنارشان سیر نمیشوید. تحقیقات نشان داده است که زیبایی یک مفهوم نسبی است و چهرهٔ آدمها هرچقدر هم که زیبا باشد، بعد از مدتی برای دیگران عادی میشود؛ یعنی این ما آدمها هستیم که مشخص میکنیم چه کسی در ذهنمان زیبا باشد و چه کسی زشت. البته همهٔ مخلوقات خدا زیبایی خاص خودشان را دارند، چه برسد به دخترها که خداوند آنها را در کمال زیبایی آفریده است. پس راز محبوبیت، داشتن چهرهای زیبا نیست. اگر دقت کرده باشید، کسانی که بهسرعت در دل مردم جا باز میکنند، معمولاً خوشاخلاقاند و توانمندیهای خاصی دارند. کسانی هستند که خودشان و استعدادهای درونی خود را خوب شناختند و آنها را رشد دادهاند و ویژگیهای مثبتشان باعث محبوبیتشان شده است؛ اما کسانی که به خاطر زیبایی خود مشهور میشوند، بالاخره یک روز زیباییشان را از دست خواهند داد و آنوقت دیگر هیچچیزی ندارند که تحسین دیگران را برانگیزد.
حالا وقتش رسیده کمی به خودتان فکر کنید و داشتههای مثبت و توانمندیهایتان را ببینید. سعی کنید ویژگیهای مثبتتان را بشناسید و بیشتر از آنها استفاده کنید و ویژگیهای منفی را هم بهمرورزمان کمرنگ کنید. اگر از خودتان ناراضی هستید و فکر میکنید به درد هیچ کاری نمیخورید، کاملاً در اشتباهید. آدمها معمولاً عادت دارند داشتههایشان را نبینند.
در هفته، ۳ بار قبل از خواب، ۳ تا از داشتههای زندگیتان را بنویسید. بعد از مدتی، به خودتان خواهید گفت که چقدر چیزهای باارزشتری در زندگیتان دارید که نمیدانستید. خدای مهربان در درون همهٔ انسانها گنجهایی به امانت گذاشته است. فقط باید خودتان را باور داشته باشید و گنج درونتان را بشناسید. گنج درون شما ممکن است روزی یک دنیا را نجات دهد!
منبع: فصلنامه نورالهدی