الکسیس کارل (Alexis carrel) فیزیولوژیست و پزشک فرانسوی است؛ در شهر لیون (1873 م) به دنیا آمد و در پاریس (1942) درگذشت. او به خاطر تحقیقات درباره بخیه عروق و پیوند اعضای بدن در سال 1912 جایزه نوبل را در پزشکی دریافت کرد. اثر مهم کارل «انسان موجود ناشناخته» است.
دعا کردن تنها عبادت نیست؛ تشعشعی است که از روح دعاکننده برمیخیزد، نیرومندترین شکل انرژی است که شخص میتواند تولید کند. تأثیر دعا بر روح و جسم آدمی، بهاندازه تأثیر غدههای ترشحکننده بدن قابلاثبات است. نتایج آن را میتوان از راه افزایش کارآمدی بدن، افزایش نیروی فکری، زیادتر شدن طاقت اخلاقی و عمیقتر شدن فهم آدمی از واقعیتهایی که با روابط بشری همراه است، اندازه گرفت.
اگر صمیمانه به دعا و نماز بپردازید، خواهید دید زندگی شما بهصورت عمیق و مشهود تغییر خواهد کرد. دعا با علامت نازدودنی خود مهری بر همه رفتار و کردار ما میزند. در اشخاصی که زندگی درونیشان بدین گونه تقویت یافته، آرامش و سکونی خاص دیده میشود. در عمق ضمیر شعلهای فروزان میشود و آدمی خود را میبیند. خودخواهی و خودپسندی احمقانه و ترسها و آزها و اشتباهات خود را کشف میکند. در درونش الزام اخلاقی و فروتنی عقلانی پدید میآید؛ و بهاینترتیب، روح به کشور لطف و عنایت الهی سفر میکند.
نیروی دعا بهاندازه نیروی جاذبه زمین حقیقت دارد. من، بهعنوان یک پزشک، بیمارانی را دیدهام که پس از مأیوس شدن از هر نوع درمان درنتیجه تأثیر دعا از بستر بیماری برخاستهاند. تنها نیرویی که ظاهراً بر «قوانین طبیعت» پیروز میشود، دعا است. هر وقت دعا به صورتی شگفتانگیز چنین اثری از خود ظاهر سازد، میگویند «معجزه» صورت گرفته است. ولی در قلب مردان و زنانی که دریافتهاند دعا در زندگی روزانهشان نیرویی مددکار است، هرلحظه معجزهای صورت میگیرد.
بسیاری از مردم دعا را پناهگاه ضعیفان یا درخواست کودکان برای به دست آوردن خیرات مادی تصور میکنند. این تصور به همان اندازه نا بهجا است که کسی تصور کند باران ابزار پر کردن آبخوری مرغان است. اگر بخواهیم درست سخن بگوییم، باید دعا را فعالیتی به شمار آوریم که برای تکامل صحیح شخصیت و آخرین مرحله کمال ملکات انسانی ضرورت دارد. اجتماع کامل و هماهنگ بدن و فکر و روح تنها در دعا و نماز پدید میآید و به آدمی که همچون نی شکننده است، نیرومندی و استقامتی برون از حد تصور میبخشد.
حقیقت کلماتی مانند «از خدا بخواهید که به اجابت خواهد رسید» با آزمایش بشری به اثبات رسیده است. دعای حقیقی مانند رادیوم منبع نوعی انرژی درخشان است که از خود آن پیدا میشود... .
چرا دعا نیرویی چنین مؤثر به ما میبخشد؟ برای پاسخ به این پرسش (البته خارج از قضاوت علم) باید به این نکته اشاره کنم که همه دعاها در یکچیز اشتراک دارند. دعای دستهجمعی در یک مسجد یا کلیسا با آداب و تشریفات خود و درخواست ساده مرد بدوی برای اینکه شکار خوب نصیبش شود، هر دو یک حقیقت را نشان میدهند و آن اینکه انسانها میخواهند نیروی محدود خود را از راه پیوستگی با سرچشمه پایانناپذیر همه انرژیها تقویت کنند و از آن مدد گیرند. وقتی دعا میکنیم و نماز میخوانیم، خود را به نیروی فناناپذیری که جهان را میگرداند، پیوند میزنیم. میخواهیم بخشی از این نیرو برای نیازمندیهای ما مصروف شود. حتی در این حاجت خواستن، نقصهای بشری ما جبران میشود؛ چون از حالت نماز و دعا بیرون میآییم، قویتر شدهایم و آرامش پیدا کردهایم.
دعا در همهجا ممکن است: خیابان، اتوبوس، دفتر کار، دکان، مدرسه، اتاق خلوت و کلیسا یا مسجد شلوغ. هیچ شرطی برای اینکه دعا کجا و چه وقت صورت گیرد، وجود ندارد.
اپیکتتوس، گفته است: «بیش ازآنچه نفس میکشید به خدا بیندیشید.» برای اینکه شخصیت آدمی قالبریزی شود، باید دعا و نماز بهصورت عادت درآید. هیچ معنا ندارد آدمی صبحگاهان نماز بگزارد و پسازآن، در باقیمانده روز، حرکاتی مانند وحشیان داشته باشد. دعای راستین نوعی زندگی است و درستترین زندگی، نوعی دعا کردن به شمار میآید.
امروز، بیش از هر زمان دیگر، دعا در زندگی ضرورت دارد. کمتوجهی به دین، جهان را به کناره پرتگاه کشانیده است. متأسفانه عمیقترین منابع نیرو و کمال ما توسعهنیافته مانده است. دعا که اساسیترین ورزش روح است، باید در زندگی خصوصی ما دخالت داشته باشد. روح ازیادرفته آدمی باید چنان محکم شود که دیگربار وجود خود را اثبات کند. اگر نیروی دعا بار دیگر آزاد شود و در زندگی مردان و زنان دخالت کند و اگر روح، مراد خود را شجاعانه آشکار سازد، امید آنکه تیر دعاهای ما برای رسیدن به جهانی بهتر به هدف اجابت رسد، وجود دارد.
منبع: مجله پرسمان