مدت‌زمانی است که رسانه ملی اقدام به پخش فیلم‌هایی نموده که محتوا و مضمونشان فراماسونری و جادوگری است.
شاید اولین فیلمی که از رسانه ملی در این رابطه پخش شد، فیلم کنستانتین در سال ۸۴ از سینما ۴ بود که در ایران از این فیلم استقبال زیادی شد و حتی چندین بار تکرار پخش شد. آخرین فیلم از این سری فیلم‌ها که پخش شد، فیلم افسانه جادوگر بود که اواسط فروردین گذشته از شبکه سوم پخش شد.
در این فیلم که از جلوه‌های ویژه به‌خوبی بهره می‌برد تا مخاطب را جذب کند، اولین چیزی که از ابتدای فیلم حتی قبل از شروع فیلم برجسته شده بود جادوگری است (به سبب نام‌گذاری فیلم).
از همان دقایق اولیه فیلم، از جادو و جادوگران بحث می‌شود که آن‌ها خوب هستند و فقط عده‌ای از آنان هستند که نافرمان بوده و در پی برآوردن نیازهای خود می‌باشند.
در اینجا سؤالی که به ذهن مخاطب خطور می‌کند این است اگر آن‌ها نباید در پی برآوردن نیازها و خواسته‌های خود باشند، پس باید در پی برآوردن چه چیزی باشند؟
در این فیلم این‌طور نشان داده شده بود که جادوگرها باید برای حفظ و سعادت بشر تلاش کنند و نه چیز دیگر... در صحنه‌ای از فیلم وقتی «دیوید» برای تمیز کردن آزمایشگاه خود از جادو استفاده می‌کند و سپس اوضاع غیرقابل‌کنترل می‌شود و «بالتازار بلیک» از راه می‌رسد و اوضاع را کنترل می‌کند، به دیوید می‌گوید که نباید از جادو برای خواسته‌های خود استفاده کند؛ اما حقیقت چیز دیگری است که در این فیلم وارونه جلوه داده شده که در این فیلم برای جادوگرها مراحلی قائل شده‌اند که طبق آن عالی‌ترین این درجه متعلق به یک جادوگری است که قدرت خدایی می‌یابد و قادر به خلق و جان‌بخشی است! در افسانه جادوگر، دیوید درنهایت این قدرت را به دست می‌آورد و وقتی‌که «بالتازار بلیک» روی زمین، بی‌جان افتاد با حرکات نورانی دست به او جانی دوباره می‌دهد. رنگ آبی که از حرکات دست «دیوید» متصاعد می‌شود، رنگ محبوب فراماسونرهاست. چرایی این موضوع بی‌ارتباط به کابالا (سنت جن‌گیری و جادوگری یهود ـ پدرخوانده شوم فراماسونری) نیست.
ازآنجایی‌که کابالا توسط یهودیان ایجاد شده، می‌توان منشأ را در دین یهود یافت. در کتاب غزل غزل‌های سلیمان و تلمود اشاره‌هایی به رنگ آبی ارغوانی و طلایی شده است که دقیقاً در این فیلم از رنگ آبی به‌عنوان نوری جادویی و معجزه یا همان قدرت خدایی استفاده شده است.
مورد دوم مربوط به عدد (۱۰۱) است و در دو دیالوگ از آن استفاده شد. در حقیقت عدد ۱۰۱ مربوط به درخت زندگی است که نموداری ۱۰ نقطه‌ای است که توسط جادوگران کابالا مورد استفاده قرار می‌گیرد.
در این ده نقطه ده الهه وجود دارد که از ۱ یعنی تاج شروع می‌شود و به ده یعنی قلمرو پادشاهی ختم می‌شود. تفسیر این درخت جالب‌تر است هنگامی بدانید که عدد ۱ متعلق به انسان است و عدد ۱۰ ازنظر آن‌ها متعلق به خداست و آن خدا دارای دو جنس است (۱ نماد جنس نر و ۰ نماد جنس ماده) و مرحله بعد یا همان نقطه ۱۱ در نمودار ترسیم نمی‌شود و معمولاً در تصاویر ترسیم‌شده یک جادوگر این درخت را در دست دارد که همان نقطه ۱۱ است؛ یعنی فراتر از جایگاه خدا!
مورد سوم مربوط به حلقه «مرلین» بود وقتی‌که «بالتازار بلیک» برای آموزش جادوگری به دیوید، شکل آن را روی زمین و به کمک جادو حک کرد، حلقه مرلین داری شش خط بود. اگر از این خطوط، خطوط موربی در خلاف جهت هم ترسیم کنیم (به‌صورت دو مثلث خلاف جهت هم) هگزا گرام نمایان می‌شود. گذشته از آن‌که در این حلقه شش قسمت وجود داشت و همین‌طور شش دایره کوچک‌تر که هرکدام یکی از حروف مصر باستان بود و حال اگر این اعداد را کنار هم بگذاریم عدد ۶۶۶ را تشکیل می‌دهند. عددی که نماد شیطان است. همان شیطانی که در قرآن درباره او و جادوگران گفته شده است.
مورد بعدی مربوط به کتابی است که «بالتازار بلیک» پیش روی «دیوید» باز می‌کند و عکس «دیوید» را در یکی از صفحات کتاب به او نشان می‌دهد. در این صفحه که عکس دیوید در آن قرار دارد سر دیوید در وسط صفحه کتاب درست مانند دلار است که در طراحی آن بحث بسیار است. ولی نکته مربوط به صفحه بعدی کتاب است که در وسط آن نماد تک چشم و هرم دیده می‌شود. البته فقط این صحنه از فیلم نیست که این نماد در آن دیده می‌شود. بلکه در نمایی دیگر از فیلم این نماد را هنگامی‌که «هوراس مکسی» در خانه کارآموز خود حضور دارد روی دیوار به‌صورت عکسی از او که دست چپش را روی صورتش گذاشته و چشم در پشت دست او دیده می‌شود، می‌توان دید و همین‌طور در صحنه‌ای دیگر از همین خانه که روی دیوار پوستر تبلیغاتی مراسم شعبده‌بازی کارآموز «هوراس مکسی» به‌صورت دود، شکل هرم را ترسیم کرد و یک کلاه شعبده‌بازی کوچک در وسط آن نقش چشم را دارد.
ازاین‌دست نشانه‌های فراماسونری در این فیلم بسیار زیاد است اما در تمام طول فیلم، از جادوگری و فراماسونری به‌طور غیرمستقیم تبلیغ شده است. به‌گونه‌ای که اثری که بر ذهن مخاطب می‌گذارد به شکلی است که سازندگان فیلم تلاش دارند دید و اندیشه مخاطب نسبت به جادوگری را تغییر بدهند و جادوگران را انسان‌های شریف و با احساسات جلوه بدهند.
همچنین در این فیلم تلاش بسیاری شده که از نمادهای فراماسونری طوری استفاده شود که در ذهن مخاطب به‌عنوان علائم یک مکتب راستین نقش ببندد، درحالی‌که این مکتب، گمراهی محض است.
منبع: مجله دیدار آشنا