ما دو تعریف از آزادی میتوانیم داشته باشیم:
۱- آزادی مطلق: این نوع آزادی منطقاً هرگز مورد تأیید هیچکس نبوده و عقلا امکانپذیر نیست. یکی از دلایل آن این است که آزادی مطلق ذاتاً آزادی دیگران را سلب میکند.
۲- آزادی محدود به قیود خاص:
ملاک محدود و قانونمند کردن آزادی چیست؟
تفکر مادی: عقل محدود و لیبرال (اگر منظور از آزادی هرزگی و اجازه سوءاستفاده از جاذبههای زن است، اسلام حتماً این آزادی را محدود میکند)
تفکر الهی: وحی و تعالیم الهی (اگر منظور از آزادی حریت و آزادگی و تعالی روح بشر است، حجاب خود منادی این آزادی است.)
رعایت حجاب هم مانند بسیاری از فضائل دیگر با محدودیت فردی همراه است ولی برای حضور اجتماعی افراد، نهتنها محدودیت ایجاد نمیکند، بلکه باعث ایجاد امنیت روانی میشود. مطابق اخبار جدید از برخی کشورهای جهان، مکانهای ویژه بانوان در مدارس و بیمارستانها و واگنهای قطار و... طراحیشده و جالب اینکه زنان از این طرح استقبال کردهاند.
حجاب که اصل آن مطلوب و مفید است با برخی از دشواریها همراه است. اصولاً همیشه موفقیتها همراه سختیها هستند. ما گاهی بعضی غذاها را نمیخوریم، از خوردن زیاد شیرینی خودداری میکنیم، اینها محدودیتی هستند که ما برای حفظ سلامتی انجام میدهیم. برای آزادی از بندهای نفسانی و کسب آزادی معنوی، حجاب محدودیت است ولی محدودیت مطلوب! نابرده رنج گنج میسر نمیشود.
پروفسور لاماند میگوید: راهی که غرب در پیشگرفته است، به نابودی اصول اجتماعی و مدنیت منجر میشود. هدف از کشاندن زنان به اجتماع، استثمار آنها و تبدیل آنها به موجودی شیء گونه که فقط برای امیال و اهداف تمدن سرمایهداری غرب به وجود آمده، آنهم با شعار دروغین آزادی و دفاع از حقوق بشر است.
منبع: با چراغ عقل