من از جانب تمام کسانی که شعار دادند «مرگ بر بدحجاب» از تو معذرت میخواهم.
من از جانب تمام کسانی که شعار دادند «ملت ما بیدار است، از بدحجاب بیزار است» از تو معذرت میخواهم.
من از جانب تمام کسانی که فعل تو را از خودتو جدا نکردند، معذرت میخواهم.
من میدانم که تو اگر اهمیت و فلسفهٔ حجاب را بدانی، به حجابت از من هم پایبندتر خواهی بود.
من میدانم که اگر ظاهر امروز تو این است، من نیز بسیار مقصرم که اگر من توانسته بودم منطق و احساسم را راجع به حجاب به تو منتقل کنم، ظاهر امروز تو این نبود.
من میدانم که اگر در فرهنگ سالمی که حکم اکسیژن را دارد، نفس کشیده بودی، ریههای عفافت غبار نمیگرفت.
من میدانم که اگر عمق نقشهها و اهداف دشمن و تلاش شبانهروزیشان را برای تاراج حیا میدانستی، مشتی محکم بر دهانشان میکوبیدی.
من میدانم که در عمق درونت خدا را دوست میداری، فاطمهٔ زهرا (سلامالله علیها) را دوست میداری، برای امام حسین (علیه السّلام) اشک میریزی و اگر ندای حق درست به تو برسد، هیچگاه رضایت آنها را با هیچچیز دیگر در دنیا عوض نمیکنی.
عزیز دلم!
اسلام را با آن چیزی که من و امثال من میگوییم و عمل میکنیم، نشناس!
حساب اسلام را از جامعهٔ مسلمین جدا کن! که اگر ما به اسلام درست عمل کرده بودیم، پاکی همهجا را فرامیگرفت!
عزیز دلم!
اگر آنقدر نتوانستهام تو را دوست داشته باشم و این دوست داشتن را به تو نشان دهم که تو با تمام وجود دریابی که برایم عزیزی و برای همین است که اعتقاددارم باید از گوهر ارزشمند وجودت پاسداری شود، مشکل از من است!