رفتهام دکتر، قرار است گوش سمت راستم را شستشو بدهد!
دکتر وارد مطب میشود. در را پشت سرش میبندد و میگوید: خوب روسریات را در بیار!!
یکلحظه سکوت میکنم. بعد حواسم نیست. حواسم به هیچچیز نیست؛ حواسم به خودم هم نیست...کمکم حواسم را جمع میکنم:
_ دکتر! می خواین گوشم را شستشو بدهید!
_ روسریات خیس میشود ها!!
توی دلم خندهام میگیرد. گوشهٔ روسریام را جمع میکنم. با روسری خیس برمیگردم خانه! لذت خاصی دارد وقتی باد نم روسریام را میبرد!
توی دلم به این فکر میکنم که چه دلیل خندهداری میشود:
کشف حجاب برای اینکه روسریام خیس نشود!!