حریر حیا
  • 3686
  • 293 مرتبه
سپر بلا

سپر بلا

1398/06/31 07:14:47 ب.ظ

http://takcheragh.persiangig.com/poster/hejab.jpg

 

از کنار هردختری که رد می شد

یک تنه ی جانانه می زد و لذت می برد...

- یک اصطکاک دوست داشتنی با هرکسی که در نظرش خوش تراش تر بود! -

یک آن دیدم مقابل من است

نفسم حبس شد

چادرم را کشیدم جلوتر و میخکوب سر جایم ایستادم

ببخشیدی گفت و خودش را کشید کنار...

 حالا دیگر چادرم را خیلی بیشتر دوست داشتم...

خدایا ممنون بابت این سپرِ بلا