حریر حیا
  • 4425
  • 127 مرتبه
داستانک (سوغات فرنگ)

داستانک (سوغات فرنگ)

1398/06/31 10:39:18 ق.ظ

از ترکیه یک سوغات آورده بود بی‌بندوباری و فساد و هرزگی. برای این‌که این سوغات را به اهالی کشور نشان دهد دستور داد مراسم جشنی برگزار کنند. سوغات را هم ابتدا به خاندان خود داد. برای همین شمس و اشرف و شهبانو روسری‌هایشان را برداشتند و در جشن (دانش‌سرای مقدماتی) حاضر شدند. دستور داده بود همهٔ دختران بدون حجاب در جشن حاضر شوند. می‌گفت می‌خواهد یک فرصت استثنایی برای ترقی دختران فراهم کند! بسیاری از دختران از اندوه و ناراحتی تا پایان مراسم سر را به دیوار چسبانده بودند و مدام اشک می‌ریختند.


عجبا! به بهانه این‌که حجاب نیمی از افراد اجتماع را فلج کرده است با بی‌حجابی و بی‌بندوباری نیروی تمام افراد زن و مرد را فلج کرده‌اند. (شهید مطهری)