همه میگویند «او خواهد آمد» و من باور کردهام که خواهی آمد؛ درست به دقّت آمدن بهار از پی زمستان. «والصبح اذا تنفَّس» که باورم را مشکن!
«قد افلح المؤمنون» آنان که معنای ولایت را میدانند؛ آنان که شعر زیبای حضور تو را هزاران بار زمزمه کردهاند؛ آنان که در نماز خاشعاند و در قنوت، تلاوتکنندگانِ «اللّهم کن لولیّک...»
در انتظارم آن لحظه را؛ آن لحظه که کائنات ظهور تو را فریاد میکنند و تو بر دیوار رفیع کعبه تکیه میزنی و صدای نازنین تو میپیچید که: «الا یا اهل العالم أنا بقیةالله» و ما خوب میدانیم که «بقیةالله خیر لنا إن کُنّا مؤمنین»([1]) و آنجاست که حکومت جهانی تو آغاز میشود و مؤمنان دلخوشاند به تحقق «جاء الحق و زهق الباطل» که باطل نابودشدنی است.
مهربان سرور! «والشمس و ضحیٰها» که تو از خورشید درخشانتری؛ «والقمر اذا تلیٰها» که ماه رخسار تو ماه پرستان را از دین خود بیرون خواهد کرد و به ستایش تو خواهد نشاند.
یا خلیفة الله! «اننا نحامی أبداً عنک»([2]) تا وجود جاویدان تو باشد؛ تا حکومت عدل گستر تو باشد؛ دست از دامان تو برنمیداریم که تو وارث خون خدایی؛ که تو منتقم آل محمدی (صلیاللهعلیهوآله)؛ که تو مهدی به دین خدایی و ما بسیار شنیدهایم و خواندهایم که: «ونجعلهم ائمة ونجعلهم الوارثین».
[1]. بقیة الله خیرلکم ان کنتم مؤمنین.
[2]. والله ان قطعتموا یمینی إنی أحامی ابداً عن دینی (رجز حضرت اباالفضل (علیهالسلام) در روز عاشورا)
منبع: مجله دیدار آشنا