ممکن است بعضیها فکر کنند که من تنهایم! نه آقاجان، خودتان تنهایید! من کسی را دارم که خیلی مهربان است. یکپارچه آقاست! حرفهایی را که نمیتوانم به نزدیکترین افراد خانوادهام بزنم، بهراحتی با او در میان میگذارم. کسی که اگر «تو» خطابش کنم ناراحت نمیشود. او همه حرفهای من و دیگران را بهخوبی گوش میکند، هیچوقت مرا فراموش نمیکن، دستودلباز است.
اصلاً همیشه به فکر منافع شخصی من است! همیشه از خودش مایه میگذارد. پیوسته به دنبال بهانه میگردد. تا دستی به سرو روی جانودل من بکشد! نمیدانید چه قدر باصفاست. هر وقت من خطایی میکنم، او پشیمان و شرمسار میشود و تلاش میکند روی گناهان و اشتباههای من سرپوش بگذارد تا بدیهایم پنهان بماند و منتشر نشود!
وای که این دوست من چه قدر خوب و خواستنی است! باور کنید هر چه بگویم کم گفتهام! او هر صفت خوبی را که به ذهن و زبان بیاورید، داراست و از هر صفت ناپسند و نا خوبی که به نظر بیاورید مبراست. البته او تنها دوست من نیست، دوست همهٔ کسانی است که او را دوست دارند! حتی دوست همهٔ کسانی است که او را دوست ندارند! راستی دوستی بهتر از «خدا» کجا سراغ دارید؟
منبع: عاشقانههایی برای خداوند، جواد نعیمی