محبوب من! حتی نامهام را با نام تو آغاز میکنم تا عشق مکتوبم نیز بیفرجام و ابتر نماند!
عزیز دلم! بهاندازه همه ستارهها دوستت دارم! بهاندازه همهٔ دلهای عاشق حق، به تو مهر میورزم! بهاندازه وزن آب دریاها و بهاندازه تابش همه آیینهها، مهربانیهایت را ارج مینهم! بهاندازه حجم زمین و سرعت زمان، برایت سلام میفرستم!
آنگاه پارههای نگاهم را به آسمان پرتاب میکنم تا روزنهٔ کوچکی بر محبت بیانتهایت بیابم. میدانم به دنبال کوچکترین بهانه میگردی تا با من سخن بگویی. درست مثل من که هر وقت دلم برایت تنگ میشود یا به نجوای نامت میپردازم یا نامهٔ مکتوب جاودانیات را میخوانم!
زیبای من! جمال تو همواره در قلبم متجلی است و نام جمیلت، جملههای مرا زیباتر میکند!
ای محرم رازها و ای مرهم دردهایم! ای سنگ صبور شبها و روزهای تنهاییام! ای انیس خلوت لحظههای بارانیام! ای آفتاب پیدا و پنهانیام! ای دلدار زمین و آسمانیام! هیچگاه مرا فراموش نکن و هرگز نگاه مهرآمیزت را از من دریغ مدار.
ای معشوق مهربان! ای محبوب من و همه عارفان! ای پدیدآورندهٔ دوستیهای فراوان! ای جان جهان! با همهٔ وجودم دوستت دارم! به تو عشق میورزم! دل و دیده و هر چه دارم فدای تو باد! همهٔ وجودم از توست. قلبم را به تو میبخشم. لطف کن و ناپاکیها و ناخالصیهای وجودم را بزدای! ای محبوب زیبای مهربان! ای خالق زمین و آسمان!
منبع: عاشقانههایی برای خدا، جواد نعیمی