امام سوم شیعیان، با بصیرت و نیکاندیشی و آیندهنگری در تاریخ بشریت، توانست دشمن و فتنههایش را بشناسد و انسان را در طول تاریخ جهان از خواب غفلت بیدار سازد این ویژگی، همه را متحیر کرده است و حتی دشمن که گمان داشت همه نقشههایش عملی حسابوکتابهایش درست است و حتی باهوشترین انسانها نمیتوانند آنها را نقش بر آب کند، از اینهمه هوش و ذکاوت حسین (علیهالسلام) انگشت تعجب به دهان گرفت.
خطر ازآنجا آغاز شد که معاویه در سال 59 هجری تصمیم گرفت پسرش یزید را بهعنوان خلیفه پس از خود تعیین کند و برای اطمینان از وقوع چنین امری تلاش کرد در زمان حیات خود از مردم برای او بیعت بگیرد. او اولین کسی بود که با پسرش بیعت کرد.1 ابنسعد در طبقات مینویسد: حسینبنعلیبنابیطالب ازجمله اشخاصی بود که با یزید دست بیعت نداد. او میافزاید با مرگ معاویه در سال 60 هجری، پسرش یزید بر مسند خلافت تکیه زد و مردم با وی بیعت کردند. آنگاه یزید در نامهای به حاکم مدینه نوشت: مردم را فراخوان و از آنان بیعت بگیر... از بزرگان قریش آغاز کن و اولین آنان حسینبنعلی باشد. چون حاکم مدینه از امام حسین (علیهالسلام) بیعت خواست، حضرتش در پاسخ گفت: «ما خاندان نبوت و معدن رسالتیم و یزید فاسد میگ سار و آدم کش است؛ مثل من با مثل او بیعت نکنند.» در سخنی دیگر فرمود: و بر اسلام سلام باد آنگاهکه این امت به حاکمی چون یزید مبتلا شود...».
مسعودی مینویسد: یزید مردی عیاش بود. پرندگان شکاری و سگ و میمون و یوز نگه میداشت و میگ ساری میکرد... در دوران حکومت او غنا در مکه و مدینه رواج پیدا کرد و لوازم لهو و لعب استفاده میشد و مردم آشکارا میگ ساری میکردند. وی درباره رفتار او با رعیت میگوید: فرعون در کار رعیت، از او عادلتر و در کار خاصه و عامه مردم خویش منصفتر بود.2
امام حسین (علیهالسلام) چون اوضاع مدینه را واژگونه یافت، درنگ در آن شهر مقدس را جایز ندانست و در روز یکشنبه در روز مانده به آخر رجب سال 60 هجری، همراه اهلبیت و یاران خود راهی مکه شد.
آن حضرت در وصیتی به برادرش محمدبنحفیه، هدف از خروج خویش را چنین بیان فرمود: «حقیقت آن است که من از روی سرمستی و گردنکشی و فساد و ظلم خارج نشدهام و جز این نیست که خارج شدم برای اصلاح در امت جدم (صلیاللهعلیهوآله). اراده دارم امربهمعروف و نهیازمنکر کنم و مطابق سیرت جدم و پدرم علیبنابیطالب (علیهالسلام) رفتار کنم. ایشان پنج روز بعد، در شب جمعه، سوم شعبان به مکه وارد شد.»3
آری و اینهمه حکایت از بصیرت و ذکاوت امام حسین (علیهالسلام) در شناخت دشمن و فتنههایش است. درسی بزرگت تر ازآنچه در روز عاشورا به ما داد و نشانی است از حقانیت امامت و ولایت آن امام بزرگوار.
در بحث فتنه شناسی امام حسین (علیهالسلام)، شنیدن سخنی از ایشان، این موضوع مهم را برای ما روشنتر میسازد.
حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام) روز عاشورا در ضمن سخنرانی، دشمنان اهلبیت: را اینگونه توصیف کرد و فرمود:
شما سرکشان امت، پشت کنندگان به قرآن، همدمهای شیطان، گروهی معصیتکار، تحریفکنندگان قرآن، نابودکننده سنّتها، قاتلان فرزندان انبیا و... هستید. شما فرزندان و پیروان معاویه هستید و هدف شما فقط از بین بردن ماست.4
1. مسعودی، مروج الذهب، ج 3، صص 36 و 37.
2. شیخ مفید، الارشاد فی موفه حجج الله علی العباد، ص 201.
3. همان، ص 202.
4. بحارالانوار، ج 45، ص 8.
منبع: مجله گلبرگ