چکیده
دگرگونی جوامع، با مفهوم تغییر اجتماعی که لزوماً یک پدیده جمعی است، مورد بررسی قرارمی گیرد. تغییر اجتماعی، گاهی در ژرفای جامعه و تار و پود آن رخ میدهد و موجب تحول و دگرگونی بنیادین در زمینههای فکری، روحی، سنن، آداب و عملکردها میگردد. حرکتهای اجتماعی انبیایالهی که با هدف اقامه قسط و عدل در جامعه صورت گرفته، در تأثیرگذاری بر جامعه بشری، قرین توفیقبوده است؛ گرچه به جهت وجود زورمداران و مستکبران و مقاومت دنیاپرستان، این هدف به گونه همه جانبه جامه عمل نپوشیده است.
انسانهای اندیشمند و مصلح در طول تاریخ به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به برکت هدایت وتعالیم این انسانهای برگزیده حرکت کرده اند. در عصر ما، انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(رض )، یکی از این حرکتهاست که از حرکت انبیای الهی به ویژه انقلاب اسلامی پیامبراعظم(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) مایه و الگو گرفته. در این نوشتار کوشش شده الگوپذیری و مشابهت این انقلاب با انقلابپیامبر اعظم(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ)، در گستره زمینه ها، شرایط، اصول و اهداف، ویژگی ها، شیوه مبارزه، عوامل پیروزی ودستاوردهای آن، تبیین گردد.
انقلاب اسلامی ایران
حرکتهای بزرگ تاریخی بیش از هر چیز مدیون شخصیتهای برجسته ای است که بانفوذ خود بر اندیشه ها و گرایشهای ملتها، تحولات عمیقی را در جامعه بشری ایجادکرده اند.
امام خمینی در دوران معاصر یکی از شخصیتهای برجسته و بی بدیل است که انقلاب اسلامی ایران را با رهبری منحصر به فرد خود به پیروزی رسانید و توانست مبدأ تحولات بنیادین در حیات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ملت ایران و نیز سرآغاز شکل گیری بسیاری از جنبشها و حرکت های تحول زا در دنیا شود.
قبل از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، با توجه به حاکمیت دو تفکر اومانیسم و ماتریالیسم در اغلب نقاط جهان، چنان القا می شد که نظام های حکومتی منحصراً باید به یکی از دوشیوه لیبرال دموکراسی یا سوسیال دموکراسی باشد و چنانچه انقلابی در جهان رخ دهد، بهناچار باید تحت حمایت یکی از دو بلوک شرق یا غرب قرار گیرد تا بتواند به پیروزی رسیده و ادامه حیات دهد.
انقلاب اسلامی ایران به رغم القائات استکبار جهانی، در پیدایش، کیفیت مبارزه، انگیزه انقلاب و قیام، عوامل پیروزی و سیر حرکت از دیگر انقلاب ها جدا بود و در حقیقت تحفه الهی و هدیه غیبی از جانب خداوند بر ملت ایران و نیز چالشی علیه نظام اختاپوسی سرمایه داری دنیا از یک طرف و نظام الحادی مارکسیستی از طرف دیگر بود و به دلیل استقلالش با هیچ کدام کنار نیامد؛ چنان که معمار بزرگ انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) و خلف صالح وی، مقام معظّم رهبری بر این مطلب تصریح دارند. با توجه به مطلب یاد شده، سؤال اصلی تحقیق حاضر این است که (الگوی انقلاب اسلامی چیست؟) برای پاسخ گویی به این سؤال، استناد به تفکرات، اندیشه ها، بیانات وسیره عملی رهبران انقلاب اسلامی و نیز تمسک به شباهت جویی در گستره زمینه ها،شرایط، اصول و اهداف، ویژگی ها، شیوه مبارزه، عوامل پیروزی و دستاوردهای انقلاب بسیار راه گشا خواهد بود. آنچه در گفتار حاضر، درصدد تبیینش هستیم، الگوپذیری انقلاب اسلامی ایران از انقلاب اسلامی پیامبر اعظم(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) است.
الگوی انقلاب اسلامی
با دقت در بیانات رهبران انقلاب اسلامی ایران، آنان خود به روشنی مدّعی و معترف به الگوپذیری انقلاب اسلامی ایران از انقلاب اسلامی پیامبر اعظم هستند؛ بلکه آن را جلوه ای از انقلاب سراسر نور و هدایت آن حضرت می دانند.
بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران، آرمان انقلاب را، تجلّی حکومت دینی و جمهوری اسلامی می داند و به دنبال سامان دهی حکومتی نظیر حکومت نبوی و علوی است:
ما در جمهوری اسلامی داریم زندگی می کنیم، جمهوری اسلامی که در اسلام مثل رسول اکرم،مثل امیرالمؤمنین - سلام الله علیهما - بر آن حکومت کرده اند. می خواهیم یک همچو حکومتی باشد. ایشان بر این مطلب پای فشرده و اصرار دارند که مسلمانان باید به پیامبر خدا تأسّی کنند و همان گونه که آن حضرت حکومت تشکیل داد و جنگ و دفاع داشت، اینان نیز باید چنین کنند. به همین جهت معتقد است: (انقلاب اصیل و عظیم الهی و اسلامی و ایرانی ملتایران جلوهای از نهضت پر عظمت حضرت محمّد رسول الله است)
مقام معظم رهبری نیز ضمن برشمردن رسالت پیامبران الهی، معتقد است،انقلاب اسلامی ایران، الگوی حکومتی پیامبران را پیش روی خود دارد:
این سه تا کار به عهده پیامبران است؛ تعلیم معارف الهی، تعلیم جهانبینی الهی و تعلیم مقررات و احکام الهی و بعد تربیت مردم و رشد دادن مردم و تزکیه مردم و شکوفا کردن استعدادهای مردم،برای اینکه مردم توانا بشوند خودشان را اداره کنند و آنگاه مدیریت جامعه، بالفعل که به عهده پیامبران است. آن وقتی که پیغمبری در جامعه هست، اداره جامعه به عهده اوست. برطبق حکمالهی ما یک چنین الگویی را امروز در اینجا داریم. البته همانطور که گفتم این الگو با آنچه که می تواند ایده آل باشد، فاصله دارد، اما این فاصله بایدروز به روز کمتر بشود و در نهایت این فاصله پر بشود.
ایشان در مقایسه حرکت های مصلحان مسلمان دوران معاصر با حرکت امام خمینی(ره )، بر این باور است که تلاش بی حد و حصر مصلحان مسلمان و مخلص هرگز نتوانسته است حرکت معکوس و رو به انحطاط ملل مسلمان را متوقف کند یا عزت و عظمتی را که آنان از آن نام می آورده و در آرزویش آه و اشک می افشانده اند، به مسلمانان برگرداند و یا حتی اعتقاد و باور اسلامی را در توده های مردم مسلمان تقویت کرده، نیروی آنان را در خدمت آن به کار گیرد و یا دامنه جغرافیایی اسلام را گسترش دهد، ولی امام خمینی برای حیات دوباره اسلام، درست همان راهی را پیمود که رسول معظم(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) پیموده بود.
با توجه به بیانات یاد شده اینک به موارد شباهت و الگوپذیری انقلاب اسلامی ایران ازانقلاب اسلامی پیامبر اعظم(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) می پردازیم.
...
1. زمینه های انقلاب
با مقایسه دوران حیات پیامبر خدا(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) قبل از بعثت و دوران زندگی امام خمینی(رض) قبل از قیام، مشترکات فراوانی را درمی یابیم که بستر شکل گیری قیام و انقلاب به شمارمی روند. عمده ترین زمینه های شکل گیری انقلاب در این دو زمان عبارتند از:
1 - عدم حاکمیت دین حق
2 - عدم اجرای قوانین احکام الهی
3 - حاکمیت طاغوت و گسترش ظلم و طغیان و اختناق
4 - شیوع فقر، فساد، فحشا، تبعیض و بیعدالتی
5 - نفی آزادی انسان و به اسارت و بردگی کشاندن او
6 - غروب معنویت و ترویج دنیاگرایی و تجملطلبی
7 - رواج فرهنگ نژادی و قومی - قبیلگی
8 - تحمیق و تخدیر تودهها و به استثمار کشاندن آنان
9 - ترویج اختلاف و تفرقه و بروز نزاعها و درگیریها
10 - به ستوه آمدن محرومین و مستضعفین و انتظار کشیدن برای مصلح و منجی.
در وضعیتی که جاهلیت بر تار و پود جوامع تنیده بود و تا اعماق آن نفوذ کرده بود،بعثت پیامبر خدا رخ داد و حقیقتی نورانی در قلب مبارک پیامبر خدا که انسانی ممتاز و برجسته و استثنایی بود، درخشیدن گرفت. با باز شدن حقایق غیبی بر روی این انسان ملکوتی، اتصال دنیای مادی و عالم وجود انسان با معدن غیب برقرار شد و او که برایامتحان دادن و به دوش کشیدن بار امانت و تحمل مشقّت ها و مصائب آماده شده بود، بهدستور خداوند حرکت بزرگ خود را آغاز کرد تا بشریت را از ظلمت جهالت خارج ساختهبه نور هدایت منور گرداندو او را به سر منزل مقصود رهنمون شود.
در عصر ما نیز امام خمینی از نوادری بود که به مکتب انبیاء به ویژه اسلام ناب وقوف کامل داشت و پهنه وسیع معرفت نظری و مهارت عملی وی از اوج عرفان و ژرفای شهود ومعرفت الهی تا برهانی ترین استدلال ها و براهین فلسفی و از عمق فقه و اصول و ریزترین احکام و مبانی شرعی و تکالیف و وظایف عبادی و حقوقی و فردی و جمعی تا انواع سیاست های کشورداری و شیوه های مدیریت و اداره حکومت و عرصه پیچیده مناسبات بین المللی و ترفندهای استکباری و استعماری را شامل میشد.
او با این جامعیت، در عصر غربت و مظلومیت دین که تقریباً همه قدرتهای مادی دنیا،روزگار دین را پایان یافته تلقی می کردند و حتی آن را مخدّر جامعه می دانستند، اقدام بهبیدارگری ملت ایران و بلکه جهان نمود و با بنیانگذاری حکومت دینی در ایران، علیرغم همدلی و هماهنگی استکبار جهانی و لشکرکشی آنان در برابر این نهضت، سرافراز و پیروز از میدان بیرون آمد.
مقام معظم رهبری در این باره می فرماید:
عین همین بعثت با یک تفاوت در جامعه ما و در زمان ما به وجود آمده است. آن تفاوت این استکه بعثت آن روز به معنای بیدار شدن یک انسان و پیغمبر شدن او بود و در بعثت امروز دیگر(رسالت) در آن نیست، بلکه بعثتی در راستای بعثت پیغمبر است؛ یعنی همین طور که پیغمبر اسلاموقتی مبعوث شد، جامعه زمان خودش را بیدار کرد. ما امروز یک بار دیگر با ندای پیامبر، با فریاد بعثت رسول گرامی بیدار شدیم. بنابراین انقلاب اسلامی مردم ایران، گشودن جبهه تازهای فراروی همه انسانهایی است که از نارسایی و نابسامانی تمدن تحمیلی استعماری کنونی - نظیر حاکمیت فرهنگ جاهلیت قبل از بعثت پیغمبر اسلام - رنج می برند. این جبهه با ستم به هر شکلش و با هرتعبیر و بیانش مخالف است. نه حاضر است با نظامهای استثماری و استعماری غربی بسازدو نه حاضر است با نظامهای ظالمانه دولتی شرقی بسازد؛ همان گونه که پیامبر اسلام نه باقیصر روم کنار آمد و نه با کسرای ایران سر سازش داشت.
مقام معظم رهبری میفرماید:
برای اینکه وعده خدا - یعنی پیروزی اسلام بر همه کفر و الحاد، پیروزی ارزشهای الهی بر همه مادیگری های کوته نظرانه به تحقق بپیوندد، باید اسلام در عرصه زندگی خودش را مطرح میکرد.خدای متعال چنین مقرّر کرد که این کار به دست یکی از شایسته ترین و برترین بندگانش عملی شودو شد. آن عبد صالح، آن جانشین به حق پیامبران و اولیای الهی دین، آن انسان وارسته از مادیات دروجود و در زندگی و در اندیشه خود، آن هضم شده در اسلام و فانی در الله، این توفیق و این نعمت واین لطف بزرگ را از خدای متعال دریافت کرد که پیش قراول و مبشّر این راه و دست توانای اسلام وقرآن در این دوران غربت و انزوا باشد.
2. شرایط لازم برای انقلاب
هر انقلابی نوعی تحول و تغییر اجتماعی و حرکتی هدفدار، سنجیده، پیوسته وخستگی ناپذیر است. بدین جهت برای تحقق و رسیدن به اهداف خود، نیازمند شرایط و بسترهایی خاص است. بنابراین رهبران و معماران انقلاب، بخش عمده ای از همّ و غمّ خویش را به ایجاد آن شرایط معطوف می دارند.
پیامبر عظیم الشأن اسلام دوران سیزده ساله اوّل بعثت در مکه را به ایجاد شرایط مشغول بودند تا بتوانند مفاد آیه (هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کلّه) را عینیت بخشند.
امام خمینی(رض) نیز مشقتهای پانزده سال پر رنج را تحمل نمود تا اقیانوس عظیم ملت ایرانی تموّج پیدا کرد و به خروش افتاد. به تعبیر مقام معظم رهبری:(این پانزده سال لیلة القدر انقلاب ما بود.)
بعضی از شرایط مورد نیاز که امام خمینی به تأسی از پیامبر خداایجاد کردند، از این قرارند:
1 - آگاهی بخشی به جامعه و بیدارسازی آنان
2 - تلاش در جهت تقویت ایمان و باور جامعه و افزایش قدرت معنوی
3 - ایجاد زمینه گرایش به خیر و گریز از شرّ در مردم
4 - تحقق بخشیدن تحول روحی و فکری در جامعه
5 - دمیدن روحیه شجاعت و اعتماد به نفس به ملّت
6 - توصیه به مبارزان برای تحمل سختیها، حبسها و شکنجهها
7 - امیدوار ساختن مردم به ویژه انقلابیون به پیروزی
8 - ایجاد حس تعاون و همیاری بین مردم
9 - دعوت به وحدت و اتحاد فراگیر
10 - تبیین الگوی حکومتی اسلام در قالب نظریه ولایت
11 - ترویج فرهنگ و انگیزه گرایش به تهذیب نفس
12 - فراخوان مردم به تلاش و کوشش برای جلب خشنودی خداوند.
با توجه به موارد یاد شده می توان ادعا کرد که در اندیشه امام خمینی(رض)، ریشه کن نمودن معیارهای غیر الهی و ایجاد تحولی بنیادین در راستای حاکمیت ارزشهای الهی فقط با یک حرکت فرهنگی اصیل و فراگیر مبتنی بر اعتقادات و باورهای دینی امکانپذیر است.به همین جهت یکی از شاخصه ای شناخت نهضت اسلامی او، حرکت معنوی جامعه به سوی آرمان های متعالی اسلام است که خود بیانگر الگوپذیری بیقید و شرط او از سیره وعملکرد پیامبر خداست.
3. اصول و اهداف انقلاب
یکی از راههای کشف و اثبات الگوپذیری یک حرکت اجتماعی و انقلابی از انقلاب دیگر، رهیافت مشابهت جویی در اصول واهداف است. چنانچه رهبر یک انقلاب همه اصول و اهداف و آرمان های حرکت اجتماعی اش را مطابق انقلابی دیگر قرار دهد یا از آنمایه بگیرد، بیانگر الگوپذیری از آن انقلاب است. از این جاست که امام خمینی(رض) انقلاب ملت رشید ایران را مقیّد به اسلام نموده و اهداف آن را همان اهداف انبیاء قلمداد میکند.
برخی از اهدافی که انبیای الهی به ویژه خاتم المرسلین در حرکت خویش تعقیب می کردند و امام خمینی هم آنها را برای انقلاب اسلامی ملت ایران تعقیب نمود عبارتند از:
1 - عدالتخواهی؛
2 - حاکمیت اسلام و قرآن در زندگی بشر؛
3 - تربیت و تزکیه انسان و جامعهسازی بر مبنای آن؛
4 - فراهم سازی راه کمال جویی و تقرب انسان به خدا و جلوگیری از منحصر ومحدودسازی او در خواهشهای جسمی و جنسی و در نهایت دستیابی به حیات طیّبه؛
5 - تکریم انسان به معنی واگذاری حقیقی حق تصمیمگیری و تعیین سرنوشت و درنتیجه تلاش برای تأمین خوشبختی و سعادت او؛
6 - استقلال و آزادی انسان و نفی بندگی و بردگی او از غیر خدا؛
7 - تشکیل نظام توحیدی و عدالتگستر در قالب جمهوری اسلامی برای دستیابی بهسعادت دنیوی و اخروی؛
8 - احیا و حاکمیت فضیلتها و ارزشهای دینی و معنوی در زندگی بشر؛
9 - برخورداری بشر از رفاه، امنیت و عزت سیاسی؛
10 - تعلیم بشر و گسترش دانش و ارتقای علمی جامعه؛
11 - دفاع از محرومان و مستضعفان؛
12 - نفی سلطه و حاکمیت ظالمانه طاغوتها و قدرتهای زورگو.
مقام معظم رهبری در برابر جهانیان، اهداف انقلاب اسلامی را که متکی بر مبانی اسلام است، اینگونه معرفی کرد:
دین یک نظام اجتماعی به بشر ارائه می کند و نه فقط یک سلسله عبادات و عادات - هر چند که عبادات و عادات نیز انباشته از روح زندگی و در جهت همان نظام است - و این نظام اجتماعی مبتنی برهمان جهان بینی است و ساخته به شکل آن است. آزادی و برابری انسانها، عدل اجتماعی،خودآگاهی افراد جامعه، مبارزه با کژی و زشتی، ترجیح آرمانهای انسانی بر آرزوهای شخصی، توجه و یاد الهی، نفی سلطه شیطانی و دیگر اصول اجتماعی نظام اسلامی و نیز اخلاق و رفتار شخصی و تقوای سیاسی و شغلی، همه و همه ملهم و زاییده آن جهان بینی و برداشت کلی از جهان و انسان است.
اسلام، نظام های مبتنی بر زور و قلدری و زاییده ظلم، جهل، اختناق، استبداد، تحقیر انسان و تبعیض نژادها، ملت ها، خون ها و زبان ها را رد می کند و غلط می شمرد و با هر آن نظام وکس که به ستیزه نظام اسلامی کمر بندد، با شدت و مقاومت می ستیزد و به جز آنان، با همه انسانها، چه هم کیش و چه نا هم کیش به محبت و مساعدت امر می کند. بر چنین پایه ها و با چنان هدف هایی انقلاب اسلامی در ایران پدید آمد و نظام جمهوری اسلامی را بنا نهاد.
4. ویژگی های انقلاب
انقلاب اسلامی ایران نه تنها در اصول و اهداف با انقلاب اسلامی پیامبر اعظم(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) همسو و هم جهت بود بلکه با کالبدشکافی و تدبر در ویژگی ها و ماهیت این دو انقلاب، به مطابقت و یگانگی آنها نیز پی می بریم. رهبر فقید انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره ) در این باره می فرماید:
این ملت قیامش نظیر قیام انبیاء و قیام ائمه هدی است، نظیر قیام حضرت ابی عبدالله،سیدالشهدا است. ملتی که انگیزه قیامش اسلام و ایمان است به این طور امور سرد و سست نمی شود. همه قدرتهای عالم هم که بر ضدش قیام بکنند و قیام کرده اند، اینها را از مقصد خودشان و انگیزه خودشان نخواهند برگرداند. برخی از ویژگیهای مشترک این دو انقلاب که نشان دهنده هم سویی آنها و الگوپذیری انقلاب ملت ایران از دوران پیامبر اسلام است، عبارتند از:
1 - مبتنی و متکی بودن بر جهان بینی اسلامی و توحیدی
2 - مطابقت داشتن با فطرت انسانی و هماهنگ با سنتهای الهی
3 - الهی بودن قیام و نهضت و پایه قرارگرفتن ایمان به خدا در آنها
4 - مردمی بودن حرکت انقلاب
5 - فراگیر بودن نهضت و عدم اختصاص آن به دسته و گروه و حزب خاص
6 - خودجوش و درونی بودن انقلاب
7 - حاکمیت اصل عمل به تکلیف و وظیفه در حرکت انقلاب
8 - تدریجی بودن دعوت از سوی رهبران انقلاب
9 - مخالفت شدید و بی وقفه کفر و نفاق با اساس و بنیان انقلاب
10 - استمرار و مداومت در حرکت انقلاب و نیز پویایی آن
11 - وجود ریزش ها و رویش های اعجاب برانگیز در انقلاب
12 - تحقق پیروزی های پی در پی همراه با نصرت و امداد الهی.
5 . شیوه های مبارزه
انقلاب اسلامی ایران در شیوه های مبارزه با طاغوت و استکبار، از حرکت انقلاب پیامبر خدا نیز سرمشق گرفته است. اساس مبارزه در این دو انقلاب بر حرکت تبلیغی و فرهنگی است، ولی چنانچه کسانی با توسل به زور و قوه قهریه در برابر حرکت پویا و توفنده انقلاب ایستادگی کنند، به ناچار مبارزه مسلحانه در دستور کار قرار می گیرد. پیامبر رحمت(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) در 13 سال دوران مکه به تبلیغ دین مبین اسلام و تعالیم الهی پرداخت. او دراین دوران به دستور الهی مأمور به صبر و استقامت بود. به همین جهت رنج هاو مصائب بی شماری را تحمل نمود ولی هرگز از یادگیری و کادرسازی غافل نشد.
امام خمینی(رض)، نیز در دوران 15 ساله قبل از پیروزی انقلاب با تأسی به پیامبر خدا، در جهت تبیین و معرفی اسلام ناب به ویژه در حوزه سیاست و کشورداری و نیز کادرسازی تلاش بی وقفه ای کرد و در نتیجه شبکه وسیع و زنجیره ای روحانیت - مردم را سامان داد ودر دو سال منتهی به پیروزی از آن بهره برداری صحیح نمود؛ چنان که در استمرار حرکت انقلاب نیز آن را تقویت کرد.
شیوه های حرکت و مبارزه امام خمینی(رض) را که الگو گرفته از شیوه های پیامبر است، می توان در موارد زیر خلاصه نمود:
1 - افشاگری نسبت به طاغوت و حاکمان ستمگر
2 - بیدارسازی و تنویر افکار عمومی
3 - معرفی و تبلیغ اسلام ناب از طریق تدریس خطابه، پیام و مصاحبه
4 - بهره گیری صحیح و اصولی از اصل امر به معروف و نهی از منکر
5 - فراخوان عمومی و بسیج توده های میلیونی مردم
6 - اعلان برائت از طاغوت و استکبار و کفر و نفاق
7 - مبارزه مسلحانه در برابر دشمن متجاوز
8 - دعوت مردم به صبر و استقامت و تحمل رنج ها برای خدا
9 - ترویج فرهنگ جهاد و دفاع و تبیین اصل پیروزی خون بر شمشیر
10 - دمیدن روح امید و نشاط به کالبد جامعه
11 - به صحنه کشاندن زنان به عنوان نیمی از پیکر اجتماع
12 - بهره گیری صحیح از مساجد به عنوان پایگاه های انقلاب
6 . عوامل پیروزی
شکل گیری و پیروزی هر انقلابی به مؤلفه ها و عوامل گوناگونی وابسته است. بدیهی است برخی عوامل وجه غالب را به خود اختصاص داده و تأثیر مضاعفی را در پیروزی انقلاب به جای می گذارند. نظر به اینکه انقلاب اسلامی ایران در اصول، اهداف، ویژگی ها و شیوه های مبارزه از انقلاب پیامبر اعظم(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) الگو گرفته است به طور طبیعی عوامل مؤثر بر پیروزی این دو نیز می تواند یکسان باشد.
برخی عوامل مشترک و تأثیرگذار در پیروزی این دو انقلاب از این قرارند:
1 - ایمان عمیق، آگاهانه و راسخ مردم به اسلام و اتکای به خداوند
2 - ولایت محوری
3 - مطابقت با سنتهای الهی
4 - وحدت و اتحاد و همدلی مردم
5 - حفظ نظم و انسجام ملّی
6 - تکیه بر مفهوم واقعی شعار الله اکبر
7 - تعظیم شعائر الهی و اسلامی به ویژه عزاداری ها و اسلامی بودن انگیزه انقلاب
8 - ایثار و شهادتطلبی
9 - مقاومت و استقامت
10 - امدادهای غیبی و نصرت الهی
7. دستاوردهای انقلاب
هر پدیده اجتماعی پس از به ثمر رسیدن، دستاوردهایی را برای جامعه و حتی گاهیبرای بشریت به ارمغان میآورد. بدیهی است میزان و سطح دستاوردهای هر پدیده بهبزرگی اهداف و آرمانهای آن و نیز میزان تحقق آنها در جامعه، بستگی دارد. انقلاباسلامی ایران به پیروی از انقلاب پیامبر اعظم که مصداق آیه شریفه (الم تر کیف ضرب الله مثلاکلمة طیبة اصلها ثابت و فرعها فی السماء تؤتی أکلها کل حین باذن ربّهاو مبتنی بر توحید وتکریم انسان و عدالت اجتماعی بود، دستاوردهای فراوانی نظیر دستاوردهای انقلابعظیم پیامبر اسلام داشت.
بدیهی است وحدت در مسائل و موارد پیش گفته که جنبه الگویی برای انقلاب اسلامیایران را اثبات میکند، منجر به وحدت و مشابهت در دستاوردها نیز میگردد. برخی ازدستاوردهای انقلاب اسلامی که با دستاوردهای انقلاب پیامبر خدا مطابقت دارندعبارتند از:
1 - تبدیل رهبری دنیایی و مادی به رهبری الهی و دینی
2 - تحقق انقلاب انسانی و تحول فردی و اجتماعی
3 - ارائه و شکل گیری الگوی مردم سالاری دینی و جامعه مدنی اسلامی و تشکیل حکومت متکی بر خواست مردم و مبتنی بر تعالیم الهی
4 - حاکمیت ارزشهای دینی و معنوی در نظام حکومتی در عصر غلبه زر و زور و تزویر
5 - نفی سلطه طاغوت و واگذاری حق تعیین سرنوشت به مردم و استقرار حکومت دینی
6 - پرورش و شکوفایی استعدادها و ترویج روحیه خودآگاهی و خودباوری و اعتمادبه نفس
7 - تربیت انسان های صالح به عنوان فتح الفتوح انقلاب
8 - اثبات امکان پذیر بودن تشکیل جامعه ای مبتنی بر عدالت و معنویت
9 - هویت بخشی به زنان یژه خاتمالمرسلین درحرکت خویش تعقیب میکردند و امام خمینی هم آنها را برای انقلاب اسلامی ملت ایران تعقیب نمود عبارتاند از:
1 - عدالتخواهی؛
2 - حاکمیت اسلام و قرآن در زندگی بشر؛
3 - تربیت و تزکیه انسان و جامعهسازی بر مبنای آن؛
4 - فراهمسازی راه کمالجویی و تقرب انسان به خدا و جلوگیری از منحصر و محدودسازی او در خواهشهای جسمی و جنسی و درنهایت دستیابی به حیات طیبه؛
5 - تکریم انسان به معنی واگذاری حقیقی حق تصمیمگیری و تعیین سرنوشت و درنتیجه تلاش برای تأمین خوشبختی و سعادت او؛
6 - استقلال و آزادی انسان و نفی بندگی و بردگی او از غیر خدا؛
7 - تشکیل نظام توحیدی و عدالتگستر در قالب جمهوری اسلامی برای دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی؛
8 - احیا و حاکمیت فضیلتها و ارزشهای دینی و معنوی در زندگی بشر؛
9 - برخورداری بشر از رفاه، امنیت و عزت سیاسی؛
10 - تعلیم بشر و گسترش دانش و ارتقای علمی جامعه؛
11 - دفاع از محرومان و مستضعفان؛
12 - نفی سلطه و حاکمیت ظالمانه طاغوتها و قدرتهای زورگو.
مقام معظم رهبری در برابر جهانیان، اهداف انقلاب اسلامی را که متکی بر مبانی اسلام است، اینگونه معرفی کرد:
دین یک نظام اجتماعی به بشر ارائه میکند و نهفقط یک سلسله عبادات و عادات - هرچند که عبادات و عادات نیز انباشته از روح زندگی و در جهت همان نظام است - و این نظام اجتماعی مبتنی برهمان جهانبینی است و ساخته به شکل آن است. آزادی و برابری انسانها، عدل اجتماعی، خودآگاهی افراد جامعه، مبارزه با کژی و زشتی، ترجیح آرمانهای انسانی بر آرزوهای شخصی، توجه و یاد الهی، نفی سلطه شیطانی و دیگر اصول اجتماعی نظام اسلامی و نیز اخلاق و رفتار شخصی و تقوای سیاسی و شغلی، همه و همه ملهم و زاییده آن جهانبینی و برداشت کلی از جهان و انسان است.
اسلام، نظامهای مبتنی بر زور و قلدری و زاییده ظلم، جهل، اختناق، استبداد، تحقیر انسان و تبعیض نژادها، ملتها، خونها و زبانها را رد میکند و غلط میشمرد و با هر آن نظام و کس که به ستیزه نظام اسلامی کمر بندد، با شدت و مقاومت میستیزد و بهجز آنان، با همه انسانها، چه همکیش و چه نا همکیش به محبت و مساعدت امر میکند. بر چنین پایهها و با چنان هدفهایی انقلاب اسلامی در ایران پدید آمد و نظام جمهوری اسلامی را بنا نهاد.
4. ویژگیهای انقلاب
انقلاب اسلامی ایران نهتنها در اصول و اهداف با انقلاب اسلامی پیامبر اعظم (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) همسو و همجهت بود بلکه با کالبدشکافی و تدبر در ویژگیها و ماهیت این دو انقلاب، به مطابقت و یگانگی آنها نیز پی میبریم. رهبر فقید انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (رحمهالله) دراینباره میفرماید:
این ملت قیامش نظیر قیام انبیاء و قیام ائمه هدی است، نظیر قیام حضرت ابیعبدالله، سیدالشهدا است. ملتی که انگیزه قیامش اسلام و ایمان است به اینطور امور سرد و سست نمیشود. همه قدرتهای عالم هم که بر ضدش قیام بکنند و قیام کردهاند، اینها را از مقصد خودشان و انگیزه خودشان نخواهند برگرداند. برخی از ویژگیهای مشترک این دو انقلاب که نشاندهنده هم سویی آنها و الگوپذیری انقلاب ملت ایران از دوران پیامبر اسلام است، عبارتاند از:
1 - مبتنی و متکی بودن بر جهانبینی اسلامی و توحیدی
2 - مطابقت داشتن با فطرت انسانی و هماهنگ با سنتهای الهی
3 - الهی بودن قیام و نهضت و پایه قرارگرفتن ایمان به خدا در آنها
4 - مردمی بودن حرکت انقلاب
5 - فراگیر بودن نهضت و عدم اختصاص آن به دسته و گروه و حزب خاص
6 - خودجوش و درونی بودن انقلاب
7 - حاکمیت اصل عمل به تکلیف و وظیفه در حرکت انقلاب
8 - تدریجی بودن دعوت از سوی رهبران انقلاب
9 - مخالفت شدید و بیوقفه کفر و نفاق با اساس و بنیان انقلاب
10 - استمرار و مداومت در حرکت انقلاب و نیز پویایی آن
11 - وجود ریزشها و رویشهای اعجاببرانگیز در انقلاب
12 - تحقق پیروزیهای پیدرپی همراه با نصرت و امداد الهی.
5. شیوههای مبارزه
انقلاب اسلامی ایران در شیوههای مبارزه با طاغوت و استکبار، از حرکت انقلاب پیامبر خدا نیز سرمشق گرفته است. اساس مبارزه در این دو انقلاب بر حرکت تبلیغی و فرهنگی است، ولی چنانچه کسانی با توسل به زور و قوه قهریه در برابر حرکت پویا و توفنده انقلاب ایستادگی کنند، بهناچار مبارزه مسلحانه در دستور کار قرار میگیرد. پیامبر رحمت (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) در 13 سال دوران مکه به تبلیغ دین مبین اسلام و تعالیم الهی پرداخت. او در این دوران به دستور الهی مأمور به صبر و استقامت بود. به همین جهت رنجها و مصائب بیشماری را تحمل نمود ولی هرگز از یادگیری و کادرسازی غافل نشد.
امام خمینی (رضوانالله علیه)، نیز در دوران 15 ساله قبل از پیروزی انقلاب با تأسی به پیامبر خدا، در جهت تبیین و معرفی اسلام ناب بهویژه در حوزه سیاست و کشورداری و نیز کادرسازی تلاش بیوقفهای کرد و درنتیجه شبکه وسیع و زنجیرهای روحانیت - مردم را سامان داد و در دو سال منتهی به پیروزی از آن بهرهبرداری صحیح نمود؛ چنانکه در استمرار حرکت انقلاب نیز آن را تقویت کرد.
شیوههای حرکت و مبارزه امام خمینی (رضوانالله علیه) را که الگو گرفته از شیوههای پیامبر است، میتوان در موارد زیر خلاصه نمود:
1 - افشاگری نسبت به طاغوت و حاکمان ستمگر
2 - بیدارسازی و تنویر افکار عمومی
3 - معرفی و تبلیغ اسلام ناب از طریق تدریس خطابه، پیام و مصاحبه
4 - بهرهگیری صحیح و اصولی از اصل امربهمعروف و نهی از منکر
5 - فراخوان عمومی و بسیج تودههای میلیونی مردم
6 - اعلان برائت از طاغوت و استکبار و کفر و نفاق
7 - مبارزه مسلحانه در برابر دشمن متجاوز
8 - دعوت مردم به صبر و استقامت و تحمل رنجها برای خدا
9 - ترویج فرهنگ جهاد و دفاع و تبیین اصل پیروزی خون بر شمشیر
10 - دمیدن روح امید و نشاط به کالبد جامعه
11 - به صحنه کشاندن زنان بهعنوان نیمی از پیکر اجتماع
12 - بهرهگیری صحیح از مساجد بهعنوان پایگاههای انقلاب
6. عوامل پیروزی
شکلگیری و پیروزی هر انقلابی به مؤلفهها و عوامل گوناگونی وابسته است. بدیهی است برخی عوامل وجه غالب را به خود اختصاص داده و تأثیر مضاعفی را در پیروزی انقلاب بهجای میگذارند. نظر به اینکه انقلاب اسلامی ایران در اصول، اهداف، ویژگیها و شیوههای مبارزه از انقلاب پیامبر اعظم (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) الگو گرفته است بهطور طبیعی عوامل مؤثر بر پیروزی این دو نیز میتواند یکسان باشد.
برخی عوامل مشترک و تأثیرگذار در پیروزی این دو انقلاب ازاینقرارند:
1 - ایمان عمیق، آگاهانه و راسخ مردم به اسلام و اتکای به خداوند
2 - ولایت محوری
3 - مطابقت با سنتهای الهی
4 - وحدت و اتحاد و همدلی مردم
5 - حفظ نظم و انسجام ملّی
6 - تکیهبر مفهوم واقعی شعار اللهاکبر
7 - تعظیم شعائر الهی و اسلامی بهویژه عزاداریها و اسلامی بودن انگیزه انقلاب
8 - ایثار و شهادتطلبی
9 - مقاومت و استقامت
10 - امدادهای غیبی و نصرت الهی
7. دستاوردهای انقلاب
هر پدیده اجتماعی پس از به ثمر رسیدن، دستاوردهایی را برای جامعه و حتی گاهی برای بشریت به ارمغان میآورد. بدیهی است میزان و سطح دستاوردهای هر پدیده به بزرگی اهداف و آرمانهای آن و نیز میزان تحقق آنها در جامعه، بستگی دارد. انقلاب اسلامی ایران به پیروی از انقلاب پیامبر اعظم که مصداق آیه شریفه «المتر کیف ضرب الله مثلاً کلمة طیبة اصلها ثابت و فرعها فی السماء تؤتی أکلها کل حین باذن ربّها» و مبتنی بر توحید و تکریم انسان و عدالت اجتماعی بود، دستاوردهای فراوانی نظیر دستاوردهای انقلاب عظیم پیامبر اسلام داشت.
بدیهی است وحدت در مسائل و موارد پیشگفته که جنبه الگویی برای انقلاب اسلامی ایران را اثبات میکند، منجر به وحدت و مشابهت در دستاوردها نیز میگردد. برخی از دستاوردهای انقلاب اسلامی که با دستاوردهای انقلاب پیامبر خدا مطابقت دارند عبارتاند از:
1 - تبدیل رهبری دنیایی و مادی به رهبری الهی و دینی
2 - تحقق انقلاب انسانی و تحول فردی و اجتماعی
3 - ارائه و شکلگیری الگوی مردمسالاری دینی و جامعه مدنی اسلامی و تشکیل حکومت متکی بر خواست مردم و مبتنی بر تعالیم الهی
4 - حاکمیت ارزشهای دینی و معنوی در نظام حکومتی در عصر غلبه زر و زور و تزویر
5 - نفی سلطه طاغوت و واگذاری حق تعیین سرنوشت به مردم و استقرار حکومت دینی
6 - پرورش و شکوفایی استعدادها و ترویج روحیه خودآگاهی و خودباوری و اعتمادبهنفس
7 - تربیت انسانهای صالح بهعنوان فتح الفتوح انقلاب
8 - اثبات امکانپذیر بودن تشکیل جامعهای مبتنی بر عدالت و معنویت
9 - هویت بخشی به زنان و احیای منزلت و شأن آنان
10 - بیداری ملتها و پویایی آنان و درنتیجه مشکلآفرینی برای طواغیت و مستکبران
11 - پیروزی جبهه حق بر گروه باطل
12 - ظهور و گسترش معنویتگرایی در بشر
نتیجه
سنت الهی این است که زندگی انسان و حیات همه جهان و امور عالم با تدبیر الهی و متکی بر معرفت صحیح اداره شود. ازاینرو وقتی بشریت از مسیر و صراط مستقیم به دور افتاد و در بیراهه انحراف قرار گرفت، خداوند سنت خود را آشکار میسازد. یکی از مقاطع حساس و سرنوشتساز بشریت که ظرف ظهور این سنّت الهی بود، بعثت پیامبر عظیمالشأن اسلام است و مقطع دیگر نیز انقلاب اسلامی ایران در دوران معاصر است که با الگوپذیری از بعثت و انقلاب پیامبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) شکل گرفت و به پیروزی رسید و دستاوردهای فراوانی را به دنبال داشت. به همین جهت است که (انقلاب اسلامی ایران فجر جدیدی در تاریخ بشریت) به شمار میرود
منبع: http://www.noormags.coml