طواف دل
  • 1044
  • 204 مرتبه
زندگینامه امام صادق (علیه‌السلام)

زندگینامه امام صادق (علیه‌السلام)

1398/12/01 09:48:24 ب.ظ

ولادت امام و نام‌گذاری
امام جعفر صادق، امام ششم شیعیان، در هفدهم ربیع‌الاول سال 83 هجری قمری در مدینه متولد گردید. کنیه ایشان ابوعبدالله و لقبشان صادق می‌باشد. پدر ارجمندشان امام باقر و مادرش ام فروه است. رسول خدا سال‌ها قبل ولادت آن حضرت را خبر داده و فرموده بود نام او را صادق بگذارید، زیرا از فرزندان او کسی است که همنام اوست، اما دروغ می‌گوید «جعفر کذّاب».

دوران قبل از امامت

در دوران قبل از امامت، حضرت شاهد فعالیت‌های پدر خویش در نشر معارف دینی و تربیت شاگردان وفادار و با بصیرت بود. امام باقر در مناسبت‌های مختلف به امامت و ولایت فرزندش جعفر صادق تصریح فرموده و شیعیان را پس از خودش به پیروی از او فرامی‌خواند. لذا احادیث، زیادی مبنی بر نص امامت حضرت صادق نقل شده است.

امام صادق در سال 114 هجری قمری پس از شهادت پدرش در سن 31 سالگی به امامت رسید. دوران امامتش مصادف بود با اواخر حکومت امویان که در سال 132 به عمر آن پایان داده شد و اوایل حکومت عباسیان.

 

اوضاع جامعه در آغاز امامت حضرت

در آغاز امامت حضرت افرادی از شیعیان و حتی بستگان حضرت حاضر به قبول امامت ایشان نبودند، لذا حضرت از راه‌های گوناگونی کوشیدند آن‌ها را به قبول راه صحیح وادار سازند و در این زمینه به اذن خداوند معجزاتی نیز انجام دادند.

دوران امام جعفر صادق در میان دیگر دوران‌های ائمه اطهار، دورانی منحصربه‌فرد بود و شرایط اجتماعی و فرهنگی عصر آن حضرت در زمان هیچ‌یک از امامان وجود نداشته است و این به دلیل ضعف بنی‌امیه و قدرت گرفتن بنی‌عباس بود.

این دو سلسله مدت‌ها در حال مبارزه با یکدیگر بودند که این مبارزه در سال 129 هجری وارد مبارزه مسلحانه و عملیات نظامی گردید.

این کشمکش‌ها و مشکلات سبب شد که توجه بنی‌امیه و بنی‌عباس کمتر به امامان و فعالیتشان باشد، ازاین‌رو این دوران، دوران آرامش نسبی امام صادق و شیعیان و فرصت بسیار خوبی برای فعالیت علمی و فرهنگی آنان به شمار می‌رفت.

 

جنبش فرهنگی در دوران امامت حضرت

عصر آن حضرت همچنین عصر جنبش فرهنگی و فکری و برخورد فرق و مذاهب گوناگون بود. پس از زمان رسول خدا دیگر چنین فرصتی پیش نیامده بود تا معارف اصیل اسلامی ترویج گردد، بخصوص که قانون منع حدیث و فشار حُکّام اموی باعث تشدید این وضع شده بود. لذا خلأ بزرگی در جامعه آن روز که تشنه هرگونه علم و دانش و معرفت بود، به چشم می‌خورد.

امام صادق با توجه به فرصت مناسب سیاسی و نیاز شدید جامعه، دنباله نهضت علمی و فرهنگی پدرش را گرفت و حوزه وسیع علمی و دانشگاه بزرگی به وجود آورد و در رشته‌های مختلف علمی و نقلی شاگردان بزرگی تربیت کرد. شاگردانی چون: هشام بن حکم، مفضل بن عمر کوفی جعفی، محمد بن مسلم ثقفی، ابان بن تغلب، هشام بن سالم، مؤمن طاق، جابر بن حیان و... . تعداد شاگردان امام را تا چهار هزار نفر نوشته‌اند.

ابوحنیفه رئیس یکی از چهار فرقه اهل سنت مدتی شاگرد ایشان بود و خودش به این موضوع افتخار کرده است.

امام از فرصت‌های گوناگونی برای دفاع از دین و حقانیت تشیع و نشر معارف صحیح اسلام استفاده می‌برد. مناظرات زیادی نیز در همین موضوعات میان ایشان و سران فرقه‌های گوناگون انجام پذیرفت که طی آن‌ها با استدلال‌های متین و استوار، پوچی عقاید آن‌ها و برتری اسلام ثابت می‌شد.

همچنین در حوزه فقه و احکام نیز توسط ایشان فعالیت زیادی صورت گرفت، به صورتی که شاهراه‌های جدیدی در این بستر گشوده شد که تاکنون نیز به راه خود ادامه داده است.

بدین ترتیب، شرایطی مناسب پیش آمد و معارف اسلامی بیش از هر وقت دیگر از طریق الهی خود منتشر گشت، به صورتی که بیشترین احادیث شیعه در تمام زمینه‌ها از امام صادق نقل گردیده و مذهب تشیع به نام مذهب جعفری و فقه تشیع به نام فقه جعفری خوانده می‌شود.

 

حاکمان معاصر

همان‌طور که گفته شد امام بین دو دوره عباسی و اموی و دوران گذار از امویان به عباسیان می‌زیست. ایشان از میان خلفای اموی با افراد زیر معاصر بود:

1- هشام بن عبدالملک (105- 125 هـ. ق)
2- ولید بن یزید بن عبدالملک
(125-126)
3- یزید بن ولید بن عبدالملک
(126)
4- ابراهیم بن ولید بن عبدالملک
(70 روز از سال 126)
5- مروان بن محمد
(126-132)

و از خلفای عباسی نیز معاصر بود با:

1- عبدالله بن محمد مشهور به سفاح (132-137)
2- ابوجعفر مشهور به منصور دوانیقی
(137-158)

نباید تصور کرد که امام به‌کلی خود را از جریانات و امور سیاسی دور نگه داشت، بلکه همواره از وقت‌های مناسب برای ترویج حقانیت خود و بطلان هیئت حاکمه بهره می‌برد و بدین منظور نمایندگانی را نیز به مناطق مختلف بلاد اسلامی می‌فرستاد.

عباسیان برای کسب قدرت و محبوبیت در دل‌های مردم از وجهه اهل‌بیت پیامبر استفاده می‌کردند و حتی شعارشان «الرضا فی آل محمد» بود. آنان به دنبال اشخاصی با وجهه مردمی بودند که هم از بستگان پیامبر باشند و هم در میان مردم محبوبیت داشته باشند. لذا بهترین شخص در نظر عباسیان امام صادق بود.

امام صادق پیشنهاد آنان را رد کردند و فرمودند: نه شما از یاران من هستید نه زمانه، زمانه من است. حتی برخی از بستگان آن حضرت نزدیک بود با این پیشنهادها فریب به خورند، اما امام با روشنگری خاص خود به آنان فهماندند که به‌ظاهر توجه نکنند. امام می‌دانست که عباسیان نیز هدفی جز رسیدن به قدرت ندارند و اگر شعار طرفداری از اهل‌بیت را مطرح می‌کنند، صرفاً به خاطر جلب حمایت توده‌های شیفته اهل‌بیت است. امام می‌دید که سران سیاسی و نظامی عباسیان در خط مستقیم اسلام و اهل‌بیت نیستند و لذا حاضر نبود با آنان همکاری کرده و به اقداماتشان مشروعیت بخشد.

چنانکه در تاریخ می‌بینیم که چه جنایاتی کردند و چه خون‌هایی ریختند تا پایه‌های عباسیان محکم گردد.

از حوادث مهم در زمان امامت حضرت، قیام عمویش زید بن علی است که شکست خورد و با شهادت زید به پایان رسید.


شهادت حضرت صادق (علیه‌السلام)

پس از به قدرت رسیدن عباسیان، همان‌طور که آن حضرت پیش‌بینی کرده بود فشار بر شیعیان افزایش یافت و با روی کار آمدن منصور این فشار به اوج خود رسید. امام نیز از این فشارها مستثنی نبود. این دوران، یعنی چند سال آخر عمر آن حضرت برخلاف دوران اولیه امامتشان،‌ دوره سختی‌ها و انزوای دوباره آن حضرت و حرکت تشیع بود. منصور شیعیان را به‌شدت تحت کنترل قرار داده بود.

سرانجام کار به‌جایی رسید که با تمام فشارها، منصور چاره‌ای ندید که امام صادق را که رهبر شیعیان بود از میان بردارد و بنابراین توسط عواملش حضرت را به شهادت رساند. آن حضرت در سن 65 سالگی در سال 148 هجری به شهادت رسید و در قبرستان معروف بقیع در کنار مرقد پدر و جد خودش مدفون گردید.

درزمینهٔ فضایل و مکارم اخلاقی حضرت صادق روایات و وقایع بسیار زیادی نقل شده است. آن حضرت با رفتار کریمانه و خلق‌وخوی الهی خود بسیاری از افراد را به راه صحیح هدایت فرمود، به‌گونه‌ای که پیروان دیگر مکاتب و ادیان نیز زبان به مدح آن حضرت گشوده‌اند.

منبع: سایت شهید مرتضی آوینی

اخبار مرتبط