اول شهریورماه، به مناسبت سالروز ولادت بزرگ دانشمند و طبیب برجسته نامدار ایرانی جهان اسلام، شیخالرئیس ابوعلی سینا، روز پزشک نامگذاری شده است.
ابوعلی حسینبنعبدالله معروف به «ابنسینا»، پدرش از مردم بلخ و مادرش ستاره از اهل افشنه نزدیک بخارا بود.
او در سال 370 هجری قمری در افشنه یا خورمشین متولد شد. پنجساله بود که پدرش او را به معلمی سپرد تا قرآن و نحو و ادبیات فراگیرد. در این زمان استعداد، نبوغ ذاتی و هوش سرشار او بروز نمود.
فقه را پیش از دوازدهسالگی شروع کرد و در همان دوازدهسالگی به سؤالات فقهی مردم جواب میداد. در سنین جوانی به تحصیل فلسفه و پزشکی پرداخت.
شانزدهساله بود که فلسفه و طب را بهخوبی فراگرفت و کتاب مشهور قانون را در همین سال به نگارش درآورد. در هفدهسالگی توانست نوح بن منصور سامانی را که به بیماری سختی دچار شده بود بهبود بخشد.
وی پس از معالجه پادشاه سامانی به دربار نوح راه یافت و در سن بیستویکسالگی شروع به تألیف کتب مختلف نمود و پس از چندی در سراسر ایران شهرت بسزایی یافت.
میان تألیفات ابنسینا، شفا در فلسفه و قانون در پزشکی شهرتی جهانی یافته است. کتاب شفا در هجده جلد در بخشهای علوم و فلسفه، یعنی منطق، ریاضی، طبیعیات و الهیات نوشته شده است.
منطق شفا امروز نیز همچنان بهعنوان یکی از معتبرترین کتب منطق اسلامی مطرح است و طبیعیات و الهیات آن هنوز موردتوجه علاقهمندان است.
کتاب قانون نیز – که تا قرنها از مهمترین کتب پزشکی به شمار میرفت – شامل مطالبی درباره قوانین کلی طب، داروهای ترکیبی و غیرترکیبی و امراض مختلف است. این کتاب در قرن دوازدهم میلادی همراه با آغاز نهضت ترجمه به زبانهای لاتین ترجمه شد و تا امروز به زبانهای انگلیسی، فرانسه و آلمانی نیز برگردانده شده است.
قانون که مجموعه مدونی از کل دانش طبی باستانی و اسلامی است بهعنوان متن درسی پزشکی در دانشگاههای اروپایی مورداستفاده قرار میگرفت و تا سال 1650 میلادی در کنار آثار جالینوس و موندینو در دانشگاههای لوون و مون پلیه تدریس میشد.
ابنسینا در زمینههای مختلف علمی نیز اقداماتی ارزنده به عمل آورده است. او اقلیدس را ترجمه کرد. رصدهای نجومی را به عمل درآورد و اسبابی نظیر ورنیه کنونی ابداع کرد. درزمینهٔ حرکت، نیرو، فضای بیهوا (خلأ)، نور، حرارت و چگالی تحقیقات ابتکاری داشت. رساله وی درباره کانیها یا مواد معدنی تا قرن سیزدهم در اروپا مهمترین مرجع علم زمینشناسی بود.
درباره این رساله فیگینه در کتاب دانشمندان قرونوسطی چنین آورده است: ابنسینا رسالهای دارد که اسم لاتین آن چنین است: De Conglutineation Lagibum. در این رساله فصلی است به نام اصل کوهها که بسیار جالبتوجه است. در آنجا ابنسینا میگوید: ممکن است کوهها به دو علت به وجود آمده باشند. یکی برآمدن قشر زمین. چنانکه در زمینلرزههای سخت واقع میشود و دیگر جریان آب که برای یافتن مجرا، سبب حفر درهها و درعینحال سبب برجستگی زمین میشود؛ زیرا بعضی از زمینها نرم هستند و بعضی سخت. آب و باد قسمتی را میبرند و قسمتی را باقی میگذارند. این است علت برخی از برجستگیهای زمین.
ابنسینا بهواسطه عقل منطقی و نظامیافتهاش که حتی در طب نیز تلاش داشت مداوا را تا سرحد امکان تابع قواعد ریاضی سازد تسلط بر فلسفه را کمال برای یک دانشمند میدانست.
وی برای آگاهی از اندیشههای ارسطو و درک دقیق آن، آنگونه که خود در شرح احوالش نوشته است، 40 بار کتاب مابعدالطبیعه را خواند و در نهایت با استفاده از شرحی که ابونصر فارابی درباره آن کتاب نوشته بود، به معانی آن راه یافت.
ابوعلی در دوران عمر خود ازلحاظ عقاید فلسفی دو دوره مهم را طی کرد. اول دورهای که پیرو فلسفه مشاء و شارح عقاید و معارف ارسطو بود و دوم دورهای که از آن عقاید عدول کرد و به قول خودش طرفدار حکمت مشرقین و پیرو مکتب اشراق شد.
وی سالهای آخر عمر خود را در اصفهان در حمایت علاءالدوله کاکویه گذرانید و در سفری که همراه او به همدان میرفت بیمار شد و به سال 428 درگذشت آرامگاه وی هماکنون در شهر همدان قرار دارد.
او را بهواقع باید از نوابغ روزگار دانست. ابنسینا عمر خود را در راه کسب علم و دانش و تألیف کتب مختلف صرف کرد و آنی از کار علمی فراغت نیافت.
تعداد تألیفات او تا یکصد و بیست کتاب گفته شده که اغلب آنها به زبان عربی است و از آن جمله کتاب شفا در فلسفه و حکمت، قانون در طب و اشارات شهرت جهانی دارد. معروفترین اثر وی به زبان فارسی، دانشنامه علائی است و بسیاری از نوشتههای ابنسینا به زبانهای دیگر ترجمه شده است.